کد خبر: 25267
A

علیرضا رحیمی: فشار می‎آوردندتا ردصلاحیت شده‎های شورای قبل تائید شوند/ مقامات قبلی مجلس فشار آوردند تا فردی که رد صلاحیت شده بود تائید صلاحیت شود/ آقای چمران می گفت خودم را ضمیمه نامه کنید

رئیس هیات نظارت بر شورای شهر استان تهران از پشت پرده‎های پنجمین انتخابات شوراهای شهر گفت.

علیرضا رحیمی: فشار می‎آوردندتا ردصلاحیت شده‎های شورای قبل تائید شوند/ مقامات قبلی مجلس فشار آوردند تا فردی که رد صلاحیت شده بود تائید صلاحیت شود/ آقای چمران می گفت خودم را ضمیمه نامه کنید

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران به نقل از خبرآنلاین، علیرضا رحیمی نماینده مردم تهران و رئیس هیات نظارت بر انتخابات شورای شهر استان تهران  ناگفته هایی از انتخابات شورای شهر تهران را بازگو کرده است که مشروح این مصاحبه را می خوانید؛

نظارت بر انتخابات شوراها در این دوره بسیار پرحاشیه بود. شاید چون نظارت در دست اصلاح‌طلبان بود. چقدر این انتقادات را وارد و چقدر آنها را سیاسی می‌دانید؟

موضوع نظارت بر انتخابات شوراها یکسری خلاءهای قانونی و ساختاری دارد که بعضا دارای اشکال است. در این انتخابات با جود آنکه قانون صراحت دارد هیات نظارت مرکزی باید اعضای شورای نظارت استانی را مشخص کنند؛ اما هیات نظارت مرکزی برای آنکه روند دموکراتیک‌تری در پیش گرفته شود انتخاب اعضا را به مجامع نمایندگان استانی واگذار کرد. در شرایطی که برای مثال 30 نفر از استان تهران برخاسته از یک جناح باشند، طبیعتا اعضای شورای نظارت استانی هم اغلب از آن جناح انتخاب خواهند شد. اما این موضوع به‌هیچ‌عنوان به این معنا نیست که تنها تفکر یک طیف حاکم باشد. به‌هرحال نمایندگان سوگند یادکردند که بی‌طرف باشند. به‌ویژه در مورد حیطه نظارت؛ این موضوع در حالی رخ می‌دهد که در برخی استان‌ها مانند اصفهان، خراسان و خوزستان و ... که غالب نمایندگان اصولگرا بودند، طبیعی بود که هیات نظارت را اصولگرایان تشکیل می‌دادند و اتفاقا اتهامات زیادی نیز متوجه آنها بود. اما ما که خودمان درون هیات نظارت بودیم این اتهامات را متوجه آنها نمی‌دانستیم، چراکه از نزدیک دیدیم جنس نظارت چگونه است.

در این مورد هم باید گفت در وهله اول قانون تکلیف همه‌چیز را مشخص کرده است و در مرحله بعد تشخیص هیات نظارت و هیات اجرایی به لحاظ قانونی موضوعیت و رسمیت دارد. لذا وقتی قانون‌گذار تشخیص را به یک مرجع واگذار کرده است، نمی‌توان به‌راحتی اتهام جانبداری به آن وارد کرد. اتفاقا یکی از مواردی که در قانون مورد تأکید قرارگرفته، رعایت بی‌طرفی است و اگر این بی‌طرفی رعایت نشود و یا از محدوده آن خارج شود، قانون قابلیت عزل آنها را پیش‌بینی کرده است. به همین دلیل ما شواهد و دلایل زیادی داریم برای اثبات این موضوع که ما در احراز صلاحیت‎ها نه‌تنها سیاسی برخورد نکردیم، بلکه در موارد مختلف کسانی که نگاه سیاسی متفاوت با ما داشتند را هم، حمایت کردیم. حتی در مواردی که برخی در هیات های اجرایی یا نظارت رد صلاحیت شده بودند، با بررسی مجدد علی‌رغم رد صلاحیت اولیه، صلاحیتشان را تائید کردیم. مصادیق آن‌هم بعضی از اعضای شورای شهر فعلی تهران هستند که بعد از آنکه صلاحیت خودشان تائید شد در واکنش به رد صلاحیت دوستانشان، مکررا هیات های نظارت را به سیاسی‌کاری متهم کردند و جالب اینجاست که تا پیش از بررسی صلاحیت خود چیزی نمی‌گفتند.

علت اعتراض آقای چمران و ... چه بود؟

در مرحله رسیدگی به صلاحیت‌ها کل حرف آنها این بود که چرا آقای طلایی یا آقای حبیب کاشانی رد صلاحیت شدند؛  اولا هیات اجرایی و هیات نظارت شهرستان آنها را رد صلاحیت کردند و ما هیات تجدیدنظر بودیم و طبیعی بود که در یک شرایط آرام وارد موضوع شویم. درحالی‌که فضایی که اعضای شورای شهر ایجاد کردند یک فضای ملتهب سیاسی بود که به‌هیچ‌عنوان قابل‌قبول نبود. ما هنوز یک گزارش کامل ارائه نکردیم و اگر گزارش قرائت شود مشخص می‌شود برخی اصلاح‌طلب‌ها هم به ما انتقاد داشتند که شما نه از ما حمایت کردید و نه رفتار جریانی داشتید که اگر این کار انجام می‌شد ما باید تائید صلاحیت می‌شدیم که نمونه آن رد صلاحیت آقای اصغرزاده بود.

کسانی که گفتند ما سیاسی نظارت کردیم، پاسخ دهند که آیا آقای حسین الله کرم اصلاح‌طلب بود که ما صلاحیتش را تائید کردیم؟ آن‌هم درحالی‌که مستنداتی علیه او ارائه شد که تا حدودی قابل‌قبول بود. اما ما آنها را بررسی کردیم و تشخیص دادیم که ایشان باید تائید صلاحیت شوند؛ یا آقای خسرو دانشجو که صلاحیتش تائید شد، درحالی‌که یک رد صلاحیت در کارنامه‌اش داشت، اصلاح‌طلب بود؟! ما دلیلی ندیدیم که چون یک رد صلاحیت در کارنامه‌اش هست، او را دوباره رد صلاحیت کنیم؟ این به‌هیچ‌عنوان نه اخلاقی و نه قانونی و شرعی بود. به نظرم عصبانیت اعضای شورای شهر از رد صلاحیت تعدادی از افراد خاص بود. حتی برخی که به انتقاد آقای جنتی اشاره می‌کنند، باید بگویم ایشان یک انتقاد کلی کردند که آن‌هم قبل از شروع کار هیات نظارت بود.

به‌هرحال افرادی از گروه‌های مختلف اصولگرایان از جمنا و یکتا و انصار حزب‌الله ذر زمره رد صلاحیت شدگانی بودند که هیات نظارت استان صلاحیتشان را مورد تائید نهایی قرار داد. تنها افرادی که به هیات نظارت اتهام سیاسی‌کاری زدند دو نفر از اعضای شورای شهر فعلی بودند. حتی خود افرادی که عضو شورای شهر تهران بودند و رد صلاحیت شدند هیچ‌کدام شورای شهر را متهم به سیاسی‌کاری نکردند.

 

 

شاید علت اعتراض اصولگرایان از آن رو بود که با واژه "رد صلاحیت شدن" غریبه هستند و این موضوع را از خود دور می‌دانند.

به هر صورت امروز فضای غالب سیاسی کشور فضای اصلاحات است و یک جریانی که سال‌های سال نه تریبونی داشته و نه فرصت و امکان دفاع از خود را داشته، امروز با رای مردم در راس هرم قدرت قرار گرفته‌اند. حال جریان‌های مختلف می‌توانند از این رد صلاحیت به نفع خود و برای مظلوم‌نمایی استفاده کنند.

در مورد خانم الهه راستگو چطور؟ بسیاری از این انتقادات متوجه رد صلاحیت او بود؟

اتفاقا خانم الهه راستگو جزو مواردی بود که مطلقا موضوعات سیاسی و اخلاقی در مورد او مطرح نبود. یکی از ملاک‌های بررسی صلاحیت، عملکرد شخصی افراد در شورای شهر بود؛ اینکه فرد زمانی که وارد شورا شده است چه وضعیت مالی داشته و وقتی خارج می‌شود چه وضعیتی دارد و اینکه آیا این تغییر وضعیت و تحول مالی خانوادگی او طبیعی بوده است یا غیرطبیعی؟

این‌ها مواردی بود که هم هیات اجرایی و هم هیات نظارت شهرستان آن را مورد ارزیابی قرارداد. من نمی‌خواهم نام ببرم اما افرادی بودند که سوابق قضایی داشتند؛ و آنهایی که از این موضوع خبر نداشتند به‌شدت مظلوم‌نمایی می‌کردند و هیات نظارت را متهم می‌کردند و آنهایی که خبر داشتند می‌گفتند که این احکام قضایی در مرحله بدوی بوده و هنوز مرحله تجدیدنظر آن تمام نشده است. یعنی قبول داشتند که کسی بی‌دلیل رد صلاحیت نشد. به هر صورت در مرحله تجدیدنظر تکلیف مشخص می‌شد و بر آن اساس تصمیم گرفته شد و درنهایت آن فرد تائید صلاحیت شد. اما اینکه در وسط رسیدگی‌ها چنین هجمه‌ای به هیات های نظارت وارد کنند کاری غیراخلاقی و کاملا سیاسی بود و امیدواریم دیگر شاهد این موارد نباشیم.

ماجرای آن نامه ارسالی سفارشی برای رد صلاحیت‌ها چه بود؟چراکه بخشی از انتقادات به شورای نظارت از این باب است که چرا هیات نظارت در مقابل این نامه ها ایستادگی نکرد؟

برای ما نظر مراجع چهارگانه ملاک است و اساسا چیزی به این اسم که دستگاه‌های مختلف بخواهند لیست بدهند وجود نداشت. یک لیستی از سوی دادگستری بعد از تائید صلاحیت‌ها توسط هیات اجرایی و هیات نظارت شهرستان ارائه شد که بر همان موارد قبل تأکید شده بود. آنها یک لیست هفت نفره ای به هیات نظارت استان ارسال کرده و گفته بودند که در رسیدگی‌های قبلی به این موارد توجه نشده بود. این در حالی بود که در همه موارد هیچ موضوع جدیدی اعلام نکرده بودند و به‌نوعی می‎خواستند تا بر سوابقی که اعلام کرده بودند اصرار کنند. به عبارتی از ما می‌خواستند تا در مورد افرادی که باوجود آن مستندات، تائید صلاحیت شده بودند تجدیدنظر کنیم.

ما علی‌رغم اینکه در برابر این نامه تکلیفی نداشتیم اما به خاطر حرمت مرجع قضایی، آن را بررسی کردیم.

آیا این حرمت‌داری موجب نمی‌شود تا یک بدعتی در جریان بررسی صلاحیت‌ها پایه‌گذاری شود؟

نه حرمت‌داری به معنای بررسی بود و نه به معنای تمکین. ما (هیات نظارت استان) بررسی کردیم و به نتیجه رد نرسیدیم. برخی موارد را به‌طور قطع رسیدیم که تائید صلاحیت مشکلی نداشت و آن ها را تائید کردیم و این بررسی با حضور هیات نظارت استان، هیات نظارت شهر تهران و مشاور حقوقی هیات و دو نفر هم از اعضای هیات نظارت مرکز صورت گرفت. تائید افراد حقا و انصافا، قانونی و درست بود.

برخی مدعی اعمال فشار امنیتی و اطلاعاتی بر هیات نظارت بودند. این صحت داشت؟

من اسمش را فشار نمی گذارم اما به هر صورت وقتی یک مرجع حاکمیتی مستنداتی دارد می‌خواهد از مستنداتش دفاع کند ما هم به‌عنوان مرجع تصمیم‌گیرنده تأکید داشتیم مر قانون باید رعایت شود. اینکه تنها اتهاماتی به فردی نسبت داده شود، بدون آنکه برای آن ادله محکمی وجود داشته باشد، برای هیات نظارت کفایت نمی‌کرد. بنابراین من اسم ان را فشار نمی گذارم، بلکه آن را اصرار بر مستندات می‌دانم. مضاف بر آنکه وقتی این مراجع مستنداتی در دست ندارند طبیعی است که ما مر قانون را اجرا می‌کنیم.

در انتخابات ریاست جمهوری 92 گفته شد که آقای مصلحی به شورای نگهبان رفته و در مورد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی صحبت کرده بود. آیا از این جنس صحبت‌ها در مورد انتخابات شوراها و بررسی صلاحیت نامزدها صورت گرفت؟

وزیر اطلاعات به ما اعلام کرده بود هر موردی را که شما سؤال داشتید یا شبهه داشتید، می‌توانید از همکاران ما در وزارت اطلاعات بخواهید تا بیایند و در هیات نظارت رسما به شما توضیح بدهند. ما در بررسی‌هایی که داشتیم نیازی به این کار احساس نکردیم. البته اساسا فضای انتخابات ریاست جمهوری با  انتخابات شوراهای شهر کاملا متفاوت است. مضاف بر اینکه ما در بررسی صلاحیت‌ها قانون را ملاک قراردادیم. چنین رفت و آمدهایی صورت نگرفت.


چطور برخی افراد مثل آقای عباس جدیدی اول رد صلاحیت و درنهایت تائید صلاحیت شدند؟ این مسائل در افکار عمومی سؤال ایجاد می‌کند که شاید هیات نظارت تحت فشارهایی بوده!

این شائبه را در سطح کلی رد نمی کنم؛ یعنی حداقل در سطح هیات مرکزی نظارت همچنان برای ما هم این سؤال وجود دارد. قاعدتا روشنگری هیات نظارت می تواند به سوالات مردم پاسخ بدهد و رفع ابهام کند. اما در محدوده استان تهران ما حتی در یک مورد هم اجازه ندادیم چنین اتفاقی رخ دهد. به این معنا که تحت فشار بیرونی کسی را رد صلاحیت یا تائید صلاحیت کنیم. حتی مورد داشتیم مقامات قبلی مجلس فشار آوردند تا فردی که رد صلاحیت شده بود، تائید صلاحیت شود اما در نهایت ما او را رد کردیم. اما نهایتا تائیدیه را از هیات مرکزی گرفتند. آن‌هم در شرایطی که به‌هیچ‌عنوان جایگاه تائید صلاحیت نداشت. یعنی هم نظر مراجع امنیتی مخالف بود و هم آن فرد محکومیت قضایی داشت ولی در نهایت تائید صلاحیت شد! از آنجایی که تائید صلاحیت هیات مرکزی یک تائید قانونی است ما هم اصل تائید صلاحیت را زیر سؤال نبردیم.

پس می‎توان گفت لابی‎های پشت پرده یکسری افراد را به درون شوراهای شهر فرستاد؟

البته همه آنهایی که تائید شدند، ضرورتا رای نیاوردند. جالب است لابی‎ها برای افرادی صورت می گیرد که رای آوری هم ندارند! در هر حال همانطور که تائید صلاحیت برخی برای شما جای سؤال است، برای ما هم دارای ابهام است! من نمی‌خواهم نظارت هیات مرکزی را زیر سؤال ببرم اما فرایند مبهم است.

 

جالب است همانطور که اشاره کردید استانهایی که هیات نظارتشان اصولگرا بود، شوراهای شهرشان کامل اصلاح‌طلب شدند! مانند مشهد و اصفهان.

بله دقیقا! همان اتفاقی که در انتخابات مجلس افتاد و چهره های شاخص اصلاح‌طلب رد صلاحیت شدند اما در نهایت عموما نمایندگانی از اصلاح‌طلب‌ها انتخاب شدند. در شوراهای شهر مشهد نیز این اتفاق رخ داد.


چطور در دو انتخابات همزمان در مشهد، رای ابراهیم رئیسی بیشتر از روحانی بود اما لیست اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر پیروز شد؟ برخی شائبه تخلف در آنجا را مطرح کردند. نگاه شما به این موضوع چیست؟ چطور مردم در دو صندوق کنار هم، در یکی رای به اصلاح‌طلب‌ها می‎دهند و در یکی دیگر رای به رقیب این جریان؟

تخلفات نیاز به یک ارزیابی تکنیکی دارد. در این رابطه ادعاها زیاد است. همین الان آقای علم الهدی می گویند سه تا چهار میلیون تعرفه کم داده شده است! درحالی‌که آقای علم الهدی به‌عنوان امام جمعه مشهد حداقل آمار مشهد را همان زمان اعلام می‌کردند یا از استاندار مطالبه می‌کردند. خوب است که از خود مشهد شروع کنند که آیا در خصوص تعرفه ها ظلمی به مردم شده است یا خیر؟

در مورد انتخابات شوراهای شهر هم این ادعا مطرح می‌شود؛ برای مثال در استان تهران ما 10 نقطه داشتیم که به‌شدت فضا ملتهب شد و اتهام خرید و فروش رای را عنوان کردند. به‌ویژه بعد از مشخص شدن نتیجه انتخابات. سؤال اینجاست چرا فرماندارانی که اختیار توقف انتخابات را دارند و یا اختیار توقف رای گیری در یک شعبه را دارند با مشاهده این تخلفات هیچ اقدامی انجام نمی دهند؟ حتی یک مورد هم در تهران نداشتیم که رای گیری در یک حوزه متوقف شده باشد. بعد همان فرماندار امروز اصرار می‌کند که در این حوزه خرید و فروش رای اتفاق افتاده است! هیات نظارت هم که بررسی می‌کند می بیند هیچ ادله و مستنداتی نیست. یا همین فرمانداران عنوان می‌کنند فلان اتوبوس را با فلان شماره متوقف کردیم. سؤال اینجاست که صورت جلسه توقیف این اتوبوس کجاست؟ دلیل توقف آن چه بود؟ برای چه کاری آمده بودند اگر تخلفی صورت گرفته، چرا رها شدند؟ اینها سوالاتی است که پاسخ ندادند و مشکوک است و هیچ مستنداتی در مورد آن نیست. به هر صورت هیات نظارت چه در حوزه تائید یا رد انتخابات و همینطور ابطال صندوق کاملا بر اساس مستندات عمل می‌کند.

یعنی می گویید تخلفی صورت نگرفته است؟

ما نمی گوییم تخلف وجود نداشته اما تخلفات جزئی بوده و به گونه ای نبود که کل انتخابات را زیر سؤال ببرد. در حین انتخابات اعلام کردند 74 نفر دستگیر شدند و مقامات بازرسی استانی وزارت کشور در شرایط و فضایی این خبر را  انعکاس دادند که داشت کل انتخابات را تحت تاثیر قرار می داد. اما وقتی بعد از انتخابات موضوع بررسی شد، مشخص شد که آنها 24 ساعت بعد آزاد شدند و همه جرائم در حوزه تبلیغات بوده است و نه در حوزه رای گیری. شاید از بین این 74 نفر کمتر از 10 نفر اتهام خرید و

فروش رای داشتند. حوزه هایی مانند پردیس، کهریزک و پرند ادعا می‌کنند که رای خرید و فروش شده است. از آنها پرسیدیم مقدار خرید و فروش چقدر بوده است؟ عنوان می‌کنند 6 میلیون بوده است.

یعنی به‌نوعی فضا سازی می‌کردند؟

فضا سازی‌ای که در برخی موارد ائمه جمعه و فرمانداران نیز وارد شدند و  حتی در برخی موارد خود هیات نظارت شهرستان تحت تاثیر فضا قرار گرفتند. درحالی‌که ما به‌ عنوان هیات نظارت استان به‌ عنوان یک مرجع بالادستی در استان نگاه‌مان به سلامت کل انتخابات بود. اگر می‎خواستیم تحت تاثیر فضا قرار بگیریم حداقل باید 7 الی 8 حوزه را باطل می‎کردیم.

آیا اینها همان فرماندارانی نیستند که از دولت قبل باقی مانده بودند؟ بارها هشدار داده شده بود که ممکن است آسیبی از سوی این افراد به دولت وارد شود.

آن ها هم هستند؛ البته من حرفم فقط سیاسی نیست. بلکه بحث من فنی و تکنیکی است. می خواهم بگویم اگر یک فرماندار یا مقامی که می‌خواهد انتخابات را برگزار کند، آیا از قبل آمادگی برای برگزای یک انتخابات سالم، پرشور و رقابتی را دارد؟

با ارائه گزارش نهایی بررسی صحت انتخابات شوراها به رئیس مجلس، بار دیگر انتقادها به عملکرد نمایندگان عضو هیات نظارت بالا گرفته است. پاسخ شما به این انتقادات چیست؟ آیا نگاه سیاسی در بررسی صلاحیت‌ها وجود داشت؟

به‌هیچ‌عنوان نگاه سیاسی به‌ویژه در تهران وجود نداشته است. این رویکرد غالب شهرها بود. البته در شهرستان ها گزارش هایی از بروز تخلف ارائه شد. اما ما در تهران نه‌تنها ادعاهای نگاه سیاسی را رد می‌کنیم، بلکه برایش مصداق داریم و آن هم تائید اصولگرایانی مانند حسین الله کرم است. او به واسطه همین تائید صلاحیت توانست در رقابت انتخابات شوراها شرکت کند. لذا برای ما مهم نبود که چه کسی و با چه تابلویی وارد انتخابات می‌شود.

همانطور که گفتم به خاطر چهره هایی مانند الهه راستگو و مرتضی طلایی هیات نظارت را به سیاسی‌کاری متهم می‌کردند. اما به‌هیچ‌عنوان این اتهامات در مورد هیات نظارت استان و هیات اجرایی قابل‌قبول نیست و ما به‌هیچ‌عنوان زندگی شخصی افراد را ملاک قرار ندادیم. همه رد صلاحیت‌ها بر اساس موارد قضایی و یا عملکرد مالی و اقتصادی افراد بود.  همچنان که در اعلام سوابق افراد نمی توان دادگستری و وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی را متهم به سیاسی‌کاری کرد، هیات های نظارت را نیز به دلیل تشخیص و نتیجه کارشان نمی توان متهم به سیاسی‌کاری کرد.

ماجرای اعتراض آقای چمران چه بود و آیا بازشماری آرا مسبوق به سابقه بوده است؟

برای شمارش آرا دو دلیل عمده باید وجود داشته باشد؛ یکی اختلاف آرا آنقدر کم باشد که احتمال برود در شمارش آرا اشتباهی صورت گرفته است که در تهران چنین اتفاقی نیفتاد و 400 هزار اختلاف رای بین نفر 21 و 22  بسیار معنادار بود. دلیل دوم وجود مستندات قانونی دال بر وقوع تخلف در شمارش آرا است.

اعضای لیست خدمت که درخواست شمارش آرا را داشتند هیچ‌کدام مستنداتی برای ادعاهای خود ارائه نکردند و هربار که ما درخواست مستندات کردیم، گفتند «مستندات ما گزارش های مردمی است». گفتیم همان گزارشات مردمی را ارائه کنید گفتند «خود مردم را باید بیاوریم». حتی آقای چمران به مزاح می گفت خودم را باید ضمیمه نامه بکنید و حتی گزارش مردمی هم ارائه نشد!

در تهران چند نوبت صورت‌جلسه های تجمیع آرا با سامانه هیات مرکزی نظارت و وزارت کشور تطبیق داده شد و رای 50 نفر اول را چندین نوبت تطبیق دادند و به موردی خلاف نتایج اعلام شده برنخوردیم.

اعضای لیست خدمت از لحظه ای که از آقای لاریجانی درخواست کرده بودند تا لحظه آخر اصرار برای شمارش 10 درصد صندوق های رای یعنی حدود 400 صندوق را داشتند. در شرایطی که ادله کافی برای یک صندوق هم ارائه نکردند. ما مقاومتی برای بازشماری آرا نداشتیم، اما دلیلی هم وجود نداشت که صندوق ها باز شماری شود. در عین حال شخصا استدلالم این بود که بازشماری آرا می تواند یک اطمینان خاطری ایجاد کند که هرچه واقعیت است جلوی روی خود ببینند؛ نهایتا با همین استدلال هیات نظارت استان تصمیم گرفت 10 صندوق را بازشماری کند. این تصمیم بر این اساس گرفته شد که اعضای لیست خدمت، شش صندوق را نام برده بودند و گفتند در آنها تخلف شده است. ما همین 6 صندوق به علاوه چهار صندوقی که خودمان برای اطمینان بیشتر به آن اضافه کردیم را باز شماری کردیم تا اگر اختلافی مشاهده شد بقیه صندوق ها هم شمارش شوند و اگر اختلافی نبود همین تعداد کفایت می‌کند.

 جالب است از 2316 کاندیدایی که در نهایت در انتخابات شرکت کرده بودند، تنها 8 نفر که از لیست خدمت و یک نفر غیر از این لیست شکایت داشتند؛ در جلسه ای با حضور اعضای هیات نظارت مرکزی و هیات نظارت مرکز استان و هیات اجرایی که به‌عنوان مشاور در این جلسه شرکت کرده بودند و آقای چمران، آقای سروری و آقای شاکری هم از اعضای لیست خدمت حضور داشتند. تصمیم هیات نظارت مبنی بر بازشماری 10 صندوق مطرح شد. اما آقایان اصرار داشتند که هر 400 صندوق باید بازشماری شود. لذا در آن  جلسه توافقی صورت نگرفت و از آنجایی که انها این موضوع را نپذیرفتند عملا باز شماری صورت نگرفت و بعد از 48 ساعت هیات نظارت، انتخابات تهران را تائید کرد. منتها این تصور پیش آمد که من اعلام کرده ام آقایان از شکایتشان صرف نظر کردند. درحالی‌که آنها از شکایت صرف نظر نکرده بودند. بلکه تفاهمی صورت نگرفت و طبیعتا بازشماری هم اتفاق نیفتاد.

پس صندوقی بازشماری نشد؟

نه بازشماری صورت نگرفت اما چندین نوبت تطبیق و تجمیع آرا صورت گرفت و آقای لاریجانی هم که تأکید کردند به شکایت این آقایان رسیدگی شود. از فاصله 400 هزار رای نمی توان اختلاف موثری بیرون آورد. آقای لاریجانی هم به‌هیچ‌عنوان اصراری بر بازشماری آرا نداشتند، فقط گفتند رسیدگی کنید.

کمی آن طرف تر از انتخابات شوراها برویم؛ یک سال از عمر مجلس دهم گذشت و و سه فراکسیون در این مجلس تشکیل شد. اما در این یک سال اعضای فراکسیون ها چندان پایبند به تصمیمات فراکسیونی نبودند. ایراد را کجا می بینید؟

اخلاق فراکسیونی به فرهنگ کار تیمی باز می‎گردد. چنانچه افراد فرهنگ و سابقه کار تیمی داشته باشند در مورد فراکسیون ها هم به صورت تیمی عمل می‌کنند. طبیعی است افرادی که سابقه این کار را نداشتند در بحث حرکت های فراکسیونی هم نقاط ضعفی از خود نشان دادند. علاوه بر آن اگر به لحاظ اخلاقی بخواهیم به موضوع نگاه کنیم، مسلم است که وقتی مردم به یک جریان اعتماد می‌کنند و افرادی به صورت یک تیم وارد مجلس می شوند، بار مضاعفی به گردن آنها است. به گونه ای که هم باید پایبند به تعهداتشان نسبت به مردم باشند و هم در برابر جریانی که به واسطه آن در مجلس حضور پیدا کرده اند، متعهد باشند.

 نکته دیگر متوجه عملکرد خود فراکسیون ها است به این معنا که عملکرد آنها می تواند انگیزه افراد را برای فعالیت، کاهش یا افزایش دهد. یعنی حرکت های فراکسیونی، مدیریت و عملکرد فراکسیون بر تک تک اعضا می تواند تاثیر داشته باشد. مسلما اگر فردی انگیزه پایینی داشته باشد و در فراکسیونی قرار بگیرد که حرفه ای عمل می‌کند و به لحاظ سیاسی و ... به اعضا توجه نشان می‌دهد؛ این انگیزه بیشتر می‌شود. متقابلا عکس آن‌هم وجود دارد. نوع توجه فراکسیون به اعضا می تواند انگیزه انها را تحت تاثیر قرار دهد. مضاف بر اینکه افراد در شرایطی به مجلس راه پیدا کردند که بعضا کار تیمی در سطح ملی در کارنامه آنها نبود و یک مرتبه با جمعی بیش 100 الی 200 نفره مواجه شدند. در این فضا قاعدتا با آزمون و خطا پیش می روند.

در این یک سال علاوه بر آنکه باید عملکرد فراکسیون ها مورد ارزیابی قرار بگیرد، خود افراد هم می‌توانند رفتارهای خود را ارزیابی کنند.

ما سه فراکسیون سیاسی داریم این ضعف در کدام فراکسیون بیشتر به چشم می خورد؟

من ضعف را به صورت کلی می بینم. هر سه فراکسیون از این مسئله آسیب جدی می بینند. به عبارت دیگر عملکرد غیر حرفه ای برخی اعضا، حرفه ای گری فراکسیون ها را زیر سؤال می برد و بالعکس اقدامات غیر حرفه ای فراکسیون به ظرفیت حرفه ای اعضا صدمه می زند؛ اگر بخواهیم وارد مصادیق شویم مثال زیاد دارد و از انتخاب اعضای هیات رئیسه مجلس  گرفته تا اعلام موضعی که قرار است صورت بگیرد و ...

نگاه من این است که فراکسیون مستقلین به گونه ای رفتار کرده که هم به نمایندگان عرصه تنگ شده و هم بعضی از اعضا دچار سردرگمی‌شدند به حدی که هر دو فراکسیون امید و ولایی به این نتیجه رسیدند که لیست اعضای اصلی را منتشر کنند.

یعنی اعلام برائت کنند؟

نه من اسمش را اعلام برائت نمی گذارم، بلکه خالص سازی فراکسیونی قرار است صورت بگیرد. افرادی که از اول با اسم لیست امید وارد مجلس شدند و در راستای تصمیمات فراکسیون امید هم عمل کردند، قاعدتا اسمشان منتشر می‌شود. در این اقدام یک حسن وجود دارد و آن این است که همه از جمله مردم حوزه انتخابیه تکلیفشان با افراد مشخص می‌شود. وقتی آقای دکتر عارف برای فردی در شهر او سخنرانی می‌کند و این فرد به اعتبار آقای عارف 50 درصد رایش بیشتر می‌شود و تمام معادلات انتخاباتی در آن حوزه به سود این کاندیدا به هم می خورد و موفق می‌شود از سد رقیبانش بگذرد، قطعا این بی اخلاقی است که تصور می‌کند موفقیتش قائم به شخص بوده و با ورود به مجلس رویه ای دیگر در پیش می گیرد!

امروز هم در بعضی از جلسات ما ضابطه رعایت نمی‌شود و در بعضی از جلسات امید، مستقلین هم شرکت می‌کنند. در صورتی که اصولا نباید این اتفاق رخ دهد و این دوگانه عمل کردن به دور از اخلاق و ضابطه فراکسیونی است.

یعنی فراکسیون مستقلین اخلاق فراکسیونی را رعایت نمی‌کند و در این راستا به هر دو فراکسیون ضربه می زند؟

البته حرف من بر سر اعضای آن است. برای همین است که هر دو فراکسیون تصمیم گرفته اند اعضای لیست را مشخص کنند تا تابلوی هر فرد مشخص شود.

اینکه گفتید قاعده و ضابطه ای برای جلسات وجود ندارد نکته مهمی است. برای مثال در دوره های قبل وقتی آقای مطهری رویکردی متفاوت از اصولگرایان درپیش گرفت، فراکسیون اصولگرایان تصمیم گرفت او را اخراج کند. اما این رویه را در مجلس دهم نمی بینیم و برخی افراد بین فراکسیون ها می چرخند!

بله، رفتار فراکسیونی و فراکسیونی عمل کردن هنوز به مرحله بلوغ نرسیده است.

اما به نظر می رسد در ادوار گذشته مجلس، رفتارها بیشتر در چارچوب فراکسیون و تشکیلات عمل کردن بوده است.

به‌هرحال اگر آن را با نرم بین الملل در نظر بگیریم می بینیم که هنوز به مرحله بلوغ نرسیده ایم. مضاف بر آنکه فرکسیون ها هم باید قاعده‌مند تر عمل کنند. امروز فراکسیون ها اساسنامه دارند اما چیز بیشتری ندارند. البته فراکسیون امید یک گام جلوتر است و کمیته ای برای بررسی رفتار نمایندگان دارد که به عملکرد و اختلافات میان اعضا رسیدگی کند. اما در این مدت حتی یک مورد هم نداشتیم که رفتاری به این کمیته ارجاع شود. نمونه آن نمایندگانی است که از فراکسیون امید رفتند و عضو مستقلین شدند.

می خواهم بگویم این وضعیت به دلیل ان است که ما مرحله گذار فراکسیون ها به مرحله حرفه ای را طی می‌کنیم. لذا بخشی از این رفتارها طبیعی است و بخشی هم به دلیل ماموریت های نانوشته ای است که فراکسیون مستقلین دارد تا در خلاءهایی که میان دو فراکسیون ایجاد می‌شود ایفای نقش کند. نمونه این خلاءها هم کم نیست. از جمله رای به سه وزیر و یا استیضاح وزرا. همانطور که در حوزه سیاسی گفته می‌شود از خلاء قدرت استفاده می‌شود. در شرایط کنونی هم از خلاء فراکسیونی استفاده شده است.


زمانی اصلاح‌طلب‌ها در شورای شهر هزینه افرادی مانند الهه راستگو را دادند و امروز هم در مجلس هزینه مستقلینی را می دهند که هر جا به نفعشان باشد به سمت اصلاح‌طلب‌ها می چرخند و هرجا به سودشان نباشد با اصولگرایان وارد تعامل می شوند.

این اتفاق برای سال اول رخ داد و امروز فراکسیون‎ها با هوشیاری بیشتری عمل خواهند کرد. به‌ویژه آنکه فراکسیون امید درس آموزی خوبی در این مدت کسب کرد.

آیا نتیجه این درس آموزی مشخص کردن مرز با مستقلین است؟

دقیقا این است که یک خالص سازی صورت بگیرد. امروز تعداد اعضای هیچ‌کدام از فراکسیون ها مشخص نیست. بارها از من سؤال شد که اعضای فراکسیون امید چند نفر هستند؟ کسی عدد قطعی اعضا را نمی داند. همچنان که فراکسیون ولایت نیز عدد قطعی اعضایش را اعلام نمی‌کند.

یعنی شما آنها را به سمت ولایی‎ها هل می دهید؟

نه اتفاقا! ولایی ها هم، مرز خود را با مستقلین مشخص کردند. همانطور که گفتم اینکه فراکسیون ها تصمیم گرفتند لیست اعضای خود را منتشر کنند به دلیل نارضایتی از فضای موجود است.

بخشی از این وضعیت ناشی از لابی‎ها هم هست؟

در مقاطعی بحث تعامل میان فراکسیون ها مطرح شده است، اما باید بگویم بالای 70 درصد این تعاملات ناموفق بوده است که نمونه آخر آن انتخابات هیات رئیسه مجلس بود. وقتی تعاملات میان فراکسیون ها هم افزایش پیدا می‌کند، لازمه آن روشن عمل کردن است بنابراین وقتی صحبت از خالص سازی فراکسیونی می‌شود، اینجا فراکسیون مستقلین هم باید خالص سازی انجام دهد و لیست اعضایش را منتشر کند تا همه بدانند افراد چه تابلویی در دست دارند. همانطور که فراکسیون امید و ولایی تصمیم گرفتند لیست اعضای خود را منتشر کنند مستقلین هم این شیوه را در پیش بگیرند. به این ترتیب قطعا گام موثری در جهت شفافیت فراکسیونی برداشته خواهد شد. در مواردی برای صدور بیانیه در صحن هم تعاملات فراکسیونی ناموفق بوده است.

برخی معتقدند فراکسیون امید در لابی کردن قدرت لازم را ندارد.

من این را رد نمی کنم. شاید لازم است فراکسیون امید در زمینه لابی حرفه ای تر عمل کند.

انتقاداتی هم متوجه آقای عارف است. نظر شما در مورد نحوه مدیریت آقای عارف در فراکسیون امید چیست؟

مدل مدیریت آقای عارف مخصوص به خود است که از غنای زیادی برخوردار است. ایشان برای دو دوره یک کابینه را اداره کردند. شورای عالی سیاست گذاری را هم به خوبی از انتخابات مجلس تا انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم مدیریت کردند. طبیعتا هرچقدر کار بزرگتر باشد، انتقادات هم بزرگتر خواهد بود. بخشی از انتقاداتی که نسبت به آقای عارف مطرح می‌شود محصول بی اطلاعی هاست. تا به امروز الحق والانصاف آقای عارف انسجام فراکسیونی را به خوبی ایجاد کردند. اینکه برخی افراد به فراکسیون مستقلین گرایش پیدا کردند، ربطی به مدیریت آقای عارف نداشت، بلکه ظرفیت افراد این گونه بود. به نظرم مدیریت آقای عارف تاثیرگذاری مثبت و شایانی در فراکسیون داشته است. همه افراد دارای نقاط ضعفی هستند اما امتیازات در مدیریت فراکسیونی ملاک عمل است.

نظر شما در مورد کابینه دوازدهم چیست به نظر شما کابینه دوم آقای روحانی باید چطور بسته شود؟

من به آقای روحانی خوشبین هستم و مطمئنم ایشان کابینه ای را تعیین می‌کنند که کارآمد است. حتی اگر با جریان اصلاح‌طلب ای کابینه بسته نشود. به نظرم فهرست وزرای پیشنهادی مورد توجه همه جریان ها خواهد بود. چراکه ایشان از کابینه اول خود درس گرفته است. هم از درون دولت و هم از بیرون دولت. البته از جانب جریان ها نیز درس هایی گرفته است. به هر صورت در طول چهارسال گذشته جریان اصلاحات نقدهای موثری داشته است.

پس مشورت‎هایی با اصلاح‌طلبان شده است؟

قطعا مشورت هایی صورت گرفته است.

آیا از نمایندگان مجلس دهم کسانی به کابینه دوازدهم می‎روند؟

گاهی افرادی مطرح می شوند، اما بعید می‌دانم که انتخابی از مجلس صورت بگیرد.- فائزه عباسی

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر