روحانی در دولت بعدی مدیران استانی را تغییر دهد/ تیم اقتصادی دولت یازدهم منسجم و هماهنگ نبود؛ دولت دوازدهم تیم منسجم می خواهد
بسیاری از استانداران و فرمانداران در تراز برنامهها و سیاستهای آقای روحانی نبودند و حتی بعضا موجب نارضایتیهایی هم در استانها و شهرستانها نسبت به دولت شدند. بنابراین در حوزه سیاست داخلی آقای روحانی باید گذشته را جبران کند. تغییر در حوزه اقتصادی نیز جزو امور فوری و ضربتی دولت آقای روحانی است. مهم است که آقای روحانی بتواند کابینه را طوری تنظیم کند تا مجموع مدیریتهای اقتصادی کابینه به شکل منسجم عمل کنند. موضوع انسجام مدیران اقتصادی در کنار کارآمدی و توانمندی و شجاعت موضوع بسیار مهمی است. متاسفانه در دولت گذشته نیز شاهد بودیم که با اینکه مدیران خیلی خوبی در بخش اقتصادی بودند اما از انسجام لازم برخوردار نبودند و این امر سبب مشکلاتی میشد
دیده بان ایران: رای اکثریت ایرانیان در ٢٩اردیبهشت ماه ٩٦ تدوام دولت روحانی و مدیریت عقلانی و اعتدالی کشور بود. با این رای سیادت روحانی در دولت برای چهار سال دیگر تمدید شد تا او زمان بیشتری برای پیشبرد اهداف و برنامههای کلان مدیریتی و تحقق وعدههایش داشته باشد. با این حال پیگیری شعارها و برنامههای عهد شده با مردم جز با یک تیم هم راستا و قدرتمند در دولت ممکن و میسر نخواهد بود. امروز شرایط و عوامل بسیاری نسبت به سال ٩٢ تغییر کرده که مهمترین آنها تشکیل مجلسی معتدل است. این مجموعه عوامل سبب میشود تا اصلاحطلبان به عنوان مهمترین حامیان روحانی انتظار تغییر در کابینه و عملکرد دولت داشته باشند. در آستانه چینش کابینه جدید روحانی بسیاری از فعالان سیاسی اصلاحطلب خواستار تغییر بخشی از کابینه هستند. مرتضی مبلغ، فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که تیم اقتصادی دولت دوم روحانی از آنجا که ماموریتی مهم دارد باید بیش از پیش هماهنگ و منسجم باشد. او شاخصه همراهی و انسجام عملکردی وزرای اقتصادی را از مهمترین معیارهای انتخاب در کابینه دوازدهم میداند.
بایدها و نبایدها در چینش کابینه دولت دوازدهم از نگاه شما چیست؟
آقای روحانی در مبارزات انتخاباتی برنامهها و وعدههایی را مطرح کرد و تعهد کرد که به آنها پایبند باشد. مهمترین عامل و ابزاری که آقای روحانی در دست دارد تا اینکه بتواند این شعارها و برنامهها را محقق کند، مدیران مقتدر، شجاع و کارآمد است که در قالب کابینه دولت تعریف میشود. بنابراین در مرحله اول چیزی مهمتر از این نیست که آقای روحانی بتواند مجموعه موفقی از مدیران را گرد هم آورد تا هر برنامهای بخواهد اجرایی شود توسط این مدیران انجام گیرد. ویژگیهای مدیران دولت آتی مشخص است. از یک طرف باید مدیران توانمند و کارآمدی باشند و از طرف دیگر باید این افراد در تراز آقای روحانی باشند و دغدغه مشکلات مردم را داشته باشند. کسانی باشند که پا به پای آقای روحانی در برنامهها و قولهایی که رییسجمهور به جامعه داده، پیش بروند و به آن معتقد باشند. نه اینکه آقای روحانی یک راهی را برود و برخی از مدیران راه دیگری را در پیش بگیرند و نتوانند در آن راه به درستی گام بردارند. ویژگی سوم مساله شجاعت مدیران است. در شرایط فعلی و با مشکلات عدیدهای که دولت با آن مواجه است و با توجه به اینکه تخریب و سیاهنمایی عملکرد دولت در دستور کار مخالفین و تندروها است، مدیران غیرشجاع نمیتوانند اهداف دولت را پیش ببرند. باید مدیران شجاعی باشند تا در کورانها و سختیها بتوانند در صحنه حاضر باشند و این حملهها و هجمهها را خنثی کرده و به هیچوجه منفعل نشوند. به هیچوجه از کوره به در نروند و بتوانند با اقتدار و شجاعت، کارها و برنامهها را پیش ببرند و از سختیها و مشکلات هراسی نداشته باشند. این ٣ ویژگی بسیار برای اعضای کابینه مهم است.
در چه حوزههایی به طور مشخص نیاز به تغییراتی در چینش کابینه میبینید؟
همه حوزهها مهم هستند. مهمتر این است که آقای روحانی و مشاورانش عملکرد همه اعضای کابینه را بررسی و ارزیابی کنند. ببینند که وزرا در ٤ سال گذشته چگونه عمل کردهاند و نقاط قوت و ضعفشان چه بوده است. پس از برآوردها در این راستا تغییراتی در کابینه انجام شود. به هر حال کسانی که آن سه ویژگی را کمتر داشتهاند باید جای خود را به کسانی دهند که دارای چنین ویژگیهایی هستند. با توجه به نیازهای جامعه و تجربه ٤ سال گذشته، دو یا سه حوزه مهم وجود دارد که نیاز به ارتقای مدیریت در کابینه در آنها احساس میشود. یکی از این حوزهها سیاست داخلی و مدیریت سیاسی است. واقعیت این است که در ٤ سال گذشته دولت به دلیل مشکلات حوزه بینالملل و اقتصادی از مسائل مربوط به سیاست داخلی غفلت کرد و محصول آن را هم دیدیم که میانگین مدیران سیاسی منطقهای و استانی از کارآمدی لازم برخوردار نبود. بسیاری از استانداران و فرمانداران در تراز برنامهها و سیاستهای آقای روحانی نبودند و حتی بعضا موجب نارضایتیهایی هم در استانها و شهرستانها نسبت به دولت شدند. بنابراین در حوزه سیاست داخلی آقای روحانی باید گذشته را جبران کند. تغییر در حوزه اقتصادی نیز جزو امور فوری و ضربتی دولت آقای روحانی است. مهم است که آقای روحانی بتواند کابینه را طوری تنظیم کند تا مجموع مدیریتهای اقتصادی کابینه به شکل منسجم عمل کنند. موضوع انسجام مدیران اقتصادی در کنار کارآمدی و توانمندی و شجاعت موضوع بسیار مهمی است. متاسفانه در دولت گذشته نیز شاهد بودیم که با اینکه مدیران خیلی خوبی در بخش اقتصادی بودند اما از انسجام لازم برخوردار نبودند و این امر سبب مشکلاتی میشد. هم افزایی لازم را نداشتند. همچنین حوزههای علمی، دانشگاهی، فرهنگی و اجتماعی بسیار اهمیت دارد و باید مطابق بررسیهایی که از کارنامه وزرا میشود برای ارتقای مدیریتی در کابینه اقدام شود.
آیا مشکل مدیریت اقتصادی کابینه دولت فقط در حوزه انسجام و هماهنگی بین وزرا بوده است؟ برای بهبود کارنامه اقتصادی دولت چه تغییراتی در سطح وزارتخانهها باید رخ دهد؟
در حوزه اقتصادی چندین وزارتخانه وظیفه و مسوولیت دارند. به هر حال ویژگیهایی که پیشتر اشاره کردم باید مورد بررسی قرار گرفته و احصا شوند تا وزرایی که کارنامه مثبتی دارند، حفظ شوند و وزرای دیگر حذف شده و جایشان را به افراد توانمندتر بدهند. لیکن باید وزرا به گونهای انتخاب شوند که حتما انسجام و هم افزایی و هماهنگی بین وزرا باشد. به گونهای نباشد که برخی از یک راه و برخی دیگر از راهی دیگر بروند و سیاستها و برنامههایشان خنثیکننده همدیگر باشد. به خصوص در بخش اقتصادی تاکید من بر هماهنگی و انسجام بین مدیران اقتصادی کابینه دولت آقای روحانی است.
اخیرا نمایندگان مجلس در مورد کاهش بودجه آموزش عالی و مشکلات این حوزه به رییسجمهور نامه نوشتهاند. به نظر شما آیا دولت روحانی در سطح کابینه برای رفع مشکلات آموزش عالی نیاز به تغییر و تحول دارد؟
بخش دانشگاهی بخش مهمی است و در واقع مغز توسعه در کشور خواهد بود. جامعه ایران بهشدت نیاز به توسعه حوزههای علمی و فرهنگی دارد و باید نظام مدیریتی نیز به گونهای سامان پیدا کند که بسترهای رشد و پیشرفت فراهم شود. چه برای اساتید ودانشجویان و چه برای سایر نخبگان و فرهنگیان باید شرایط بهتری فراهم شود تا بتوانند کار خود را به خوبی پیش ببرند و عوامل توسعه را فراهم کرده و پیشرفت کشور را ممکن کنند. این مسائل باید در انتخاب مدیریت کارآمد در این حوزه مورد توجه قرار بگیرد.
فکر میکنید چند درصد وزرای کنونی باید در کابینه آتی دولت تغییر کند؟
من قضاوت نمیکنم که چه تعداد یا چه کسانی باید تغییر کنند. مهم این است که کار کارشناسی دقیقی باید بشود. خصوصا در برخی از حوزه این فوریت بیشتر احساس میشود. با توجه به عملکرد ٤ سال گذشته وزرا و با توجه به رویکرد جدید آقای روحانی و برنامهها و سیاستهایش مدیرانی که در تراز برنامهها هستند و سابقه و پیشینه قابل قبولی داشتهاند، باید حفظ شوند و افرادی که در این تراز نباشند باید جای خود را به مدیران جدید بدهند که در حد توانایی و کارآمدی و شجاعت باشند. لیکن اینکه در مجموع لازم است که تغییرات جدی در کابینه اتفاق بیفتد و ارتقای قابل قبول و محسوس پیدا کند، در آن شکی نیست و آقای روحانی نیز حتما چنین کاری را خواهد کرد.
حضور زنان در کابینه دولت دوازدهم چقدر لازم است؟ شما اصولا با روی کار آمدن وزیر زن موافق هستید؟آیا آقای روحانی باید در این راستا نیز تغییراتی را ایجاد کند؟
زنان باید در عرصههای مختلف حضور پیدا کنند تا بتوانند قابلیتهای خودشان را نشان دهند. البته در بحث کابینه قبل از هر موضوعی مساله توانمندی، کارآمدی و شجاعت است که اهمیت دارد. پیش از اینکه در مورد زن یا مرد بودن و جوان یا پیر بودن وزرا اظهارنظر کنیم باید مساله کارآمدی را در نظر داشته باشیم. سه ویژگی اشاره شده بسیار مهم است و نباید فدای هیچ چیز دیگری بشود که اگر هر کدام مشکلی داشته باشد، کابینه مشکل پیدا میکند. لذا اصل باید بر آن ٣ ویژگی باشد و بعد در همان راستا از بانوان نیز استفاده کرد. اگر بانوانی بودند که آن ٣ ویژگی را داشتند باید حتما از آنها استفاده شود و حتی اولویت هم دارند. لیکن اگر به هر دلیلی در آن حوزه مدیر زنی که دارای آن ویژگیها باشد، پیدا نشد نباید کارآمدی را فدای حضور زنان بکنیم. مهم این است که توسعه کشور پیش برود. اگر زنان توانمندی باشند باید حتما از آنها استفاده شود. توجه کنیم که عرصه فعالیت اقشار مختلف و به ویژه بانوان صرفا کابینه نیست. بلکه در ساختار وزارتخانهها و معاونین آنها و ادارات کل میتوان از زنان استفاده کرد. باید فرصت مناسب را برای زنان فراهم کرد.
اجرای مدل دولت در سایه در ایران اخیرا از سوی اصولگرایان مطرح شده است. آنها معتقدند که با وجود اینکه ١٦ میلیون رای آوردهاند، اقلیت قدرتمندی هستند و میتوانند دولت در سایه تشکیل دهند. در ساختار کنونی انتخابات و حزب در ایران به نظر شما آیا تشکیل دولت در سایه معنی دارد؟
بارها گفته شده که دولت در سایه یک ترم سیاسی مربوط به احزاب است. احزابی که در رقابت انتخاباتی در قدرت قرار نمیگیرند با دو هدف مشخص دولت در سایه تشکیل میدهند. یکی اینکه بتوانند خود را برای رقابت در آینده آماده کنند و برنامههایی متناسب با دولت آینده آماده کرده و نیروسازی و کادرسازی لازم را انجام دهند. همچنین تلاش میکنند تا از این طریق دولت مستقر را نقد کنند و نقطه ضعفهایش را مطرح کرده و پیشنهادهایی هم در راستای انتقادات خود به دولت مستقر بدهند. بالاخره همه احزاب برای پیشرفت کشور تلاش میکنند. قرار نیست که احزاب کارهای اساسی یکدیگر را خنثی کنند. این دو هدف مربوط به دولت در سایه است. چیزی که اصولگرایان گفتهاند اگر چنین منظوری از دولت در سایه باشد، امر مطلوبی است. لیکن اگر بخواهند با عنوان دولت در سایه همان برنامهها و سیاستهای قبل را تداوم بخشند، تشکیل دولت در سایه امر غیرسازنده و مخربی خواهد بود. دولت در سایه اگر قصدش این باشد که هر روز برای دولت مستقر هجمه، سیاه نمایی و مشکلسازی کند و منجر به سنگاندازی در پیشرفت کشور شود، امر غیرمنطقی و نادرست و مخربی است. امیدواریم که اصولگرایان از گذشته خود درس گرفته باشندو بخواهند رفتار سازندهای را در پیش بگیرند و منظورشان دولت در سایه واقعیای باشد که در نرم سیاسی با وجود احزاب معنی دارد.