حجتالاسلاممسیح مهاجری: امام می گفتند چرا اینقدر مطالب من را تیتر و عکس می کنید
مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی: امام گاهی توسط حاج احمدآقا به من پیغام میدادند. یکی از آنها در مورد آقای شریعتمداری بود که وقتی در گفتوگویش با آقای ری شهری از امام(س) خواست روزنامهها علیه او ننویسند، امام فرمود مطلبی علیه او چاپ نکنید.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ روزنامه قانون نوشت: مسیح مهاجری، روحانی، روزنامهنگار و سیاستمدار ایرانی است که از سال ۱۳۶۰ تاکنون مدیرمسئولی روزنامه جمهوری اسلامی را برعهده دارد. وی که از نجاتیافتگان بمبگذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در ۷ تیر سال ۱۳۶۰ به حساب میآید با طرح این اظهارنظر که « امام خمینی(س) توسط حاج احمدآقا به من پیغام دادند که علیه آقای شریعتمداری مطلبی چاپ نکنید» ما را متوجه کرد که امام(س) در برابر مخالفان خود نیز رویکردی متفاوت داشت.او از نگاه ویژه امام(س) به رسانهها نیز سخن گفت که در ادامه، مشروح گفتوگوی ما را با این فعال سیاسی-مطبوعاتی با محوریت مسائل مختلف سیاسی و تاریخی پی میگیریم.
شما خودتان را روحانیای میدانید که روزنامه نگاری میکند یا روزنامه نگاری که روحانی است؟
اصالت روحانی بودن را با هیچ چیز عوض نمیکنم. روزنامهنگاری، بخشی از فعالیتهای من است. منبر میروم، مساله میگویم، امام جماعت هستم و در دانشگاه نیز تدریس میکنم ولی میبینید که قبل از هر چیزی روحانی هستم.
چگونه شد که به سمت مدیرمسئولی روزنامه جمهوری اسلامی انتخاب شدید. خاطرهای از آن روزها دارید؟
آیتا... بهشتی مرا برای مدیریت روزنامه انتخاب کردند. روزنامه جمهوری اسلامی آن زمان ارگان حزب جمهوری اسلامی بود و آقای بهشتی دبیرکل آن بودند. در روز هفتم تیر سال 1360 ساعاتی قبل از فاجعه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و شهادت آقای بهشتی، ایشان با توجه به رفتن آقای میرحسین موسوی از روزنامه به وزارت خارجه، مرا به شورای مرکزی حزب پیشنهاد دادند و شورا تصویب کرد که من مدیرمسئول باشم. دو سال آقای موسوی مدیر مسئول بود و بعد از او من جایگزین شدم.
روزنامه جمهوری اسلامی فراز و فرودهایی را در این سالها به خود دیده است. از نظر شما جایگاه و تاثیرگذاری رسانه تحت نظرتان چگونه است؟
این را باید دیگران بگویند. اما نظر من این است که روزنامه جمهوری اسلامی جایگاه خود را حفظ کرده و با توجه به شرایط خاص رسانهای که در جامعه ما وجود دارد، تاثیرگذاری خوبی دارد.
خاطرهای از واکنش امامخمینی(س) به مطلب خاصی از جمهوری اسلامی دارید. برای مثال گفته باشند مطلبی کار شود یا کار نشود؟
بله، امام گاهی توسط حاج احمدآقا به من پیغام میدادند. یکی از آنها در مورد آقای شریعتمداری بود که وقتی در گفتوگویش با آقای ری شهری از امام(س) خواست روزنامهها علیه او ننویسند، امام فرمود مطلبی علیه او چاپ نکنید.
نگاه امام(س) به رسانه چگونه بود؟
امام خمینی(س) برای رسانهها اهمیت قایل بودند و درباره نحوه کار رسانهای بسیار صحبت میکردند وحتی در مورد چگونگی آن نظر میدادند. امام(س) خودشان یک رسانه بودند.
به خاطر دارید که امام(س) کدام رسانهها را بیشتر مورد توجه قرار میدادند؟
در مورد رسانههای داخلی این را میدانم که امام روزنامه جمهوری اسلامی را هر روز میخواندند. خودشان به من گفتند که من روزنامه شما را هر روز میخوانم. رادیو را گوش میدادند و تلویزیون را میدیدند. رادیوهای بیگانه را نیز گوش میدادند.
از خاطرات خودتان با رهبرکبیرانقلاب بگویید.
در اواسط دهه 60 بود که من سوالی برایم پیش آمده بود و در اختلافاتی که بین مسئولان وجود داشت میخواستم تکلیف خودم را در روزنامه بدانم که باید چکار کنم.ما یک خط مشی را انتخاب کرده بودیم و میخواستیم به امام(س) نیز عرضه کنیم و ببینیم که آن را قبول دارند یا خیر.قصد کردم خدمت امام(س) بروم و در صدد بودم که با حاج احمد آقا تماس بگیرم و بگویم که قراری مشخص کنند تا من خدمت ایشان برسم؛ در همان روزها بود که حاج احمد آقا تلفن زد و گفت، امام(س) میخواهند شما را ببینند. چون گفته بودندکه ایشان میخواهد من و آقای دعایی روزنامه اطلاعات و رییسدولت اصلاحات که آن وقت سرپرست روزنامه کیهان بودند را ببینند، من به حاج احمد آقا گفتم میخواهم با امام(س)خصوصی سخن بگویم و او گفت وقتی صحبتهای امام(س) تمام شد به آنها میگویم بروند و شما با امام صحبت کن. فردا تماس گرفتند و گفتند که فلان روز صبح ساعت 8 اینجا باشید. ما به حیاط خلوت پشت حسینیهجماران رفتیم و قالیچهای آنجا پهن کرده بودند و نشستیم و چای برای ما آوردند. من به رییسدولت اصلاحات گفتم که شما میدانید امام(س) برای چه ما را خواستند؟ گفت خیر. گفتم شما وزیر ارشاد هستید چطور نمیدانید؟ گفت من نیز مانند شما، وقتی گفتند بیایید آمدم. برای ما سوال بود که امام(س)چرا ما را احضار کردند؟ خدمت امام(س) رفتیم و ایشان فرمودند من مزاحم آقایان شدم برای اینکه به شما بگویم چرا این مقدار عکس من را چاپ و مطلب من را تیتر میکنید؟ به جای این کار در این مملکت آدمهای زیادی هستند که میتوانید عکس آنها را چاپ و مطالبشان را تیتر کنید. اگر طبیبی کار خوبی میکند و مریضی را معالجه میکند عکس او را در صفحه اول روزنامه چاپ کنید. اگر کارگری کار خوبی انجام میدهد عکس و تیتر او را بیاورید. اگر دهقانی کار خوبی میکند او را بیاورید. من و آقایان دیگر چون حرف حساب نداشتیم هیچ چیزی نگفتیم. چون حرف درستی بود تسلیم بودیم. میتوانستیم در پاسخ بگوییم چون مطالب شما تاثیرگذار است ولی میفهمیدیم که معنی حرف امام(س) این نیست که هیچ وقت مطالب ایشان را نیاوریم ولی میخواستند به ما توجه بدهند که این همه آدمی که خدمت میکنند را به حساب بیاورید که این مطلب برای ما بسیار مهم بود. ما در روزنامه، خاطرات فراوانی داریم از آدمهایی که تا به قدرت میرسند دنبال این هستند که عکسشان را چاپ کنیم و تیتر بیاوریم و اگر جایی تیتر نیاوریم اعتراض میکنند و اگر جایی عکس نیاوریم قهر میکنند و اگر جایی آیتا... ننویسیم و حجتالاسلام بنویسیم به آنها بر میخورد.البته همه اینگونه نیستند، ولی عدهای این نوع رفتار را دارند. ما این نمونهها را داریم و وقتی دیدیم امام(س) این گونه سخن گفتند برای ما بسیار جالب بود. به نظر من جاذبه امام(س) همین نوع رفتار و منش بود. یعنی ایشان خودشان را نمیدیدند. این بالاتر از حد معمولی است که کسی نمیخواهد خودش را مطرح کند. امام(س) میگوید به هیچ وجه مطرح نکنید. آقایان رفتند و من، حاج احمد آقا و امام(س) ماندیم. من مطلبم را گفتم و امام(س) فرمودند که من هر روز روزنامه شما را میبینم؛ روشی که دارید خوب است و همین را ادامه بدهید. ما نیز فهمیدیم باید چکار کنیم.
شما از دوستان نزدیک مرحوم هاشمی بودید، او چه نگاه و رابطهای با رسانهها و به ویژه روزنامه جمهوری اسلامی داشتند؟
آیتا... هاشمی رفسنجانی، قبل از انقلاب خودشان از اصحاب رسانه بودند. مجله مکتب تشیع را منتشر میکردند و موفق نیز بودند. بعد از انقلاب، سخنرانیهای آقای هاشمی، از او یک رسانه ساخت. آقای هاشمی از جنس رسانه بود، قلم خوبی داشت، تفکر تبلیغی جالبی داشت و از فنون کار رسانهای مطلع بود. هر روز تمام روزنامهها را میدید، به رادیو و تلویزیون توجه داشت و صبحها رادیوهای بیگانه را گوش میداد و گاهی مطالب آنها را برایم نقل و نقد میکرد. ایشان، روزنامه جمهوری را به دلیل اعتدال و گرایش انقلابی و ارزشی آن قبول داشت و با اینکه به من بسیار محبت داشتند هرگز درباره خودش از من چیزی نخواستند که در روزنامه برایش انجام بدهم و هر چه در روزنامه درباره او منتشر می شد به خواست خود ما بود.
شما در طول دوران مدیریتتان در روزنامه جمهوری اسلامی با روسای جمهوری متعددی تعامل داشتید، رفتار روسای دولت را با رسانهها چگونه تحلیل میکنید؟
درباره آقای هاشمی رفسنجانی که گفتم. بقیه روسای جمهور غیر از آقای احمدینژاد نیز همینگونه بودند و من مشکلات روزنامهها را با آنها درمیان میگذاشتم و آنها نیز تا آنجا که برایشان میسر بود مشکلات را حل میکردند. روزنامه جمهوری اسلامی فارغ از رابطه شخص من با روسای جمهور، همیشه دولتها را نقد میکرد.ما حتی دولت آقای هاشمی را نیز نقد کردیم ولی دولت احمدینژاد به دلیل مشکلاتی که داشت بیشتر مورد انتقاد قرار میگرفت.
سوال پایانی؛ پس از استعفای عطاا... مهاجرانی از وزارت ارشاد، شایعه شد که شما قرار است به عنوان وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی شوید. آن ماجرا را توضیح میدهید؟
پیشنهاد وزارت ارشاد به من، مربوط به بسیار پیشتر از آن زمان است. وقتی آقای معادیخواه در دوران دولت مهندس موسوی از وزارت ارشاد کنار گذاشته شد، آقای موسوی به من پیشنهاد کردند و بسیار جدی این پیشنهاد را دنبال کردند ولی من قبول نکردم. در دولتهای دیگر نیز پیشنهادهایی بود ولی من به دلیل آنکه همیشه به کار روزنامه، دانشگاه و وظایف روحانیتی علاقهمند بودم قبول نکردم. البته مشاور چند تن از آقایان روسای جمهور بودم ولی بیش از حد مشاوره، وارد مسائل دولتی نشدم.