اصولگرایان نگاه تقابلی را تا کی ادامه خواهند داد
در 10 روزی که از روشن شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری گذشته، دو موضوع مهم در فضای سیاسی کشور مطرح شده است؛ اول، سخنانی است که سید ابراهیم رئیسی – و البته محمدباقر قالیباف، کاندیدایی که علیرغم همه ایرادهای اصولگرایان به حضور اسحاق جهانگیری با عنوان کاندیدای پوششی، در نهایت حتی زودتر از جهانگیری و به نفع رئیسی کنارهگیری کرد – و حامیانشان درباره انتخابات مطرح کردند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، روزنامه ابتکار نوشت: محور این سخنان گستره شامل طرح موضوع تخلفات گسترده در انتخابات، رای حلال و حرام، بزرگنمایی رای 16 میلیونی رئیسی و البته افزایش فشار درباره مطالبات از دولت روحانی و ادامه هجمههای پیشین میشد. این در حالی بود که جریان اصولگرا در انتخابات شوراهای بسیاری از شهرها نیز نتوانست پیروز شود و حتی در برخی شهرهای بزرگ از جمله تهران شکست سختی را تجربه کرد و در عین حال در روزهای گذشته تلاش کرد با بروز اعتراضهای فراوان، ضمن پیگیری تغییر نتایج انتخابات در این شهرها، ژست مظلومانه هم به خود بگیرد.
دوم، بحث انتخاب هیات رئیسه اجلاسیه دوم مجلس دهم شورای اسلامی بود که با حاشیهها و بحثهایی درباره ائتلاف دو فراکسیون مستقلین و ولایی برای تقسیم کرسیهای هیات رئیسه میان خود و کنار زدن چهرههای فراکسیون امید و به طور ویژه مسعود پزشکیان و علی مطهری از نایب رئیسی مجلس همراه شد. اخبار مربوط به این توافق در حالی به گوش رسید که فراکسیون امید تا لحظه آخر اعلام کرد که نگاه حذفی درباره هیچ کدام از گفتمانها و فراکسیونهای مجلس از هیات رئیسه ندارد و حاضر است در این باره تعامل کند و تنها در صورت نرسیدن به توافق بین هر سه فراکسیون – البته در واقع اعضای فعلی هر سه فراکسیون، چرا که در آن زمان تنها فراکسیون امید شکل ساختاری داشت و دو فراکسیون دیگر در شرف تشکیل بودند – برای تمام کرسیهای هیات رئیسه کاندیدا معرفی خواهد کرد. این در حالی بود که در اجلاسیه اول مجلس دهم نیز علیرغم عدد قابل توجه اعضای فراکسیون امید، همه فراکسیونها با توافق درباره کرسیهای هیات رئیسه به نتیجه رسیدند و از هر سه فراکسیون مجلس چهرههایی در هیات رئیسه حضور داشتند و مطالبات به این جا رسیده بود که از میان نمایندگان زن و نیز اهل سنت نیز نمایندهای در میان اعضای هیات رئیسه حضور داشته باشد. به هر ترتیب با شکلگیری تعامل بین فراکسیونها که در واقع با استقبال فراکسیون امیدیها از چند صدایی هیات رئیسه شکل گرفت، دیروز هیات رئیسه اجلاسیه دوم نیز تعیین شد و همه جریانهای حاضر از نتیجه نسبتا راضی بودند.
نکتهای که درباره این دو خبر مهم روزهای اخیر میتواند مورد اشاره قرار گیرد، تفاوت دو نگاه «اصلاحطلبی-اعتدالگرایی» و «اصولگرایی» پس از پیروزی و تفوق در انتخابات است. در شرایطی که اصلاحطلبان و اعتدالگرایان در سه انتخابات گذشته در مجموع پیروز میدان بودهاند، اما چنان که از عملکرد حسن روحانی در دولت یازدهم و نیز فراکسیون امید در مجلس دهم به چشم میآید، این جریان نگاه حذفی به دیگر جریان سیاسی ندارد. در میان اعضای کابینه و نیز مدیران دولت یازدهم، چهرههایی از اصولگرای معتدل تا اصلاحطلب حضور دارند. رویکرد فراکسیون امید نیز چنان که مثلا در انتخاب هیات رئیسه دو اجلاسیه اول و دوم مجلس دهم دیده شد، بر تقابل و حذف رقیب نیست و نگاهی تعاملی دارد. این در حالی است که اصولگرایان پیش از انتخابات هر جا توانستند بر تایید صلاحیت کاندیداهای اصلاحطلب و معتدل شوراهای شهر اثر بگذارند، کوتاهی نکردند و در استانهایی مثل خوزستان، اصفهان و البرز که نمایندگان اصولگرا به عنوان اعضای تشکیلدهنده شورای نظارت بر انتخابات شوراها فعال بودند، تا حد امکان کاندیداهای اصلاحطلب را حذف کردند. در انتخابات ریاست جمهوری نیز در حالی که محمود احمدینژاد و حمیدرضا بقایی به عنوان چهرههای دولتی که پیشتر 8 سال از حمایت بیدریغ اصولگرایان برخوردار بودند، پس از اعلام کاندیداتوری و در ادامه رد صلاحیت، از سوی اصولگرایان نادیده گرفته شدند و حتی خوشحالی این جریان از نبود آنها در مقابل استقبال چهرههای اصلاحطلب از حضور کاندیداهایی از همه جریانهای سیاسی در انتخابات قابل توجه بود.
در طول انتخابات نیز ایجاد دوقطبیهایی مثل «96 درصدی و 4 درصدی» از سوی کاندیداهای اصولگرا نشان میداد که نگاه آنها به هر حال بخشینگر است.این در حالی بود که حسن روحانی به عنوان کاندیدای اصلاحطلبان و اعتدالگرایان بارها این سخن را بر زبان آورد که رئیسجمهوری 100 درصد مردم ایران است. رفتار بعد از انتخابات جریان اصولگرا، به ویژه از این باب که بعد از چند سال تلاش برای رسیدن به وحدت و همگرایی، بالاخره درباره سید ابراهیم رئیسی به توافق رسیدند و از تندروترین گروههای این طیف مثل جبهه پایداری تا احزاب سنتی مثل موتلفه اسلامی و نواصولگرایانی مثل وزرا و مدیران دولت احمدینژاد که تحت عنوان جبهه – البته بیمجوز – یکتا فعالیت میکنند، پشت او ایستادند، نشان میدهد که شکست «تمام اصولگرایی» در برابر «تمام اصلاحطلبی» را بر نتابیدهاند و بدون توجه به نگاه مردم به این جریان، همچنان بر نگاه حذفی خود – علیرغم ادعاهایی مثل تعلق «جبهه مردمی نیروهای انقلاب (جمنا)» به همه جریانهای سیاسی فارغ از جناحبندیها تعلق دارد یا رئیسی که خود را کاندیدایی بدون وابستگی به هیچ جریان سیاسی مطرح کرد – نسبت به اصلاحطلبان و حامیانشان اصرار میورزند. این نگاه دقیقا یکی از دلایل رای نیاوردن این جریان در انتخابات اخیر است و به نظر میرسد که اصولگرایان در صورتی که بخواهند همچنان در عرصه سیاسی فعال بوده و شانسی برای پیروزی خود در انتخابات قائل باشند، باید این نگاه حذفی خود را کنار بگذارند و جایی برای تعامل و پذیرش نظر مخالف هم در ذهن و گفتمان و حتی عمل خود باز کنند./ابتکار- رضا دهکی