حسن رسولی، عضو سابق شورای شهر تهران:در دانشگاه علمی کاربردی شهرداری تهران، لیسانس ستایشگری تدریس میشد
رسولی با اشاره به دروان حضور خود در شورای شهر تهران گفت: «در دانشگاه علمی کاربردی شهرداری تهران، لیسانس ستایشگری تدریس میشد، یعنی مداحی مدرن. بسیاری از این فارغالتحصیلان جذب سازمانهای تخصصی مانند مترو، حمل و نقل و سایر حوزهها شده بودند. کافی است امروز بررسی کنید سهم حراستیها در مدیریت ارشد و کلان کشور چقدر است؟ به عبارتی بوروکراتهای توانمند، دیوانسالارهای عالم و متخصص با رویکردهای هرسکردنی و گزینش ایدئولوژیک حذف شدند و کسانی که خود را پشت نقابهای ظاهرالصلوه قرار دادند و آقای رئیسجمهور با عنوان «حزباللهی» از آنها یاد کرد، جایگزین این مدیران شدند»
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ مسعود پزشکیان، رئیسجمهور با حضور در همایش کارگزاران گزینش کشور که چهارشنبهشب گذشته،با اشاره به خطبهای از حضرت علی (ع) بیان کرد: «خیانتی بالاتر از این نیست که به خاطر ارتباط و دوستی افرادی را بر سر کار بیاورید که تجربه ندارند. مگر میشود کسی که تجربه ندارد مدیرکل یا رئیس اداره شود؟ اما متاسفانه در جامعه ما این موضوع اتفاق افتاده است. شاهد بودهایم که طرف هیچ تجربهای ندارد اما ناگهان مدیرکل سازمانی میشود چون حزباللهی است، آیا حزباللهی باید بدون تجربه و امتحان بالا بیاید؟ میشود مسئولیت را به کسی سپرد که تجربه و علم لازم آن را ندارد؟ آیا خیانتی بالاتر از این وجود دارد؟ مشکلاتی که داریم از این است که کارها را به کسانی میسپاریم که تجربه و علم کافی ندارند وگرنه امکان ندارد ایرانی داشته باشیم که از همسایگان عقبتر باشد؛ درحالیکه رهبر انقلاب میگویند باید در علم، نوآوری، مدیریت و اقتصاد الهامبخش باشیم.»
حسن رسولی، عضو جبهه اصلاحات در واکنش به صحبتهای پزشکیان و عملکرد نهاد گزینش، تاکید کرد: «من فکر میکنم برای فهم بهتر از این نقطه نظر صحیح آقای پزشکیان به نقش و جایگاه بوروکراسی یا همان نظام اداری باید توجه کنیم. تمام کشورها در حوزه قابلیتهای ملی، ظرفیتها و توانمندیهای گوناگون و متفاوتی دارند. تکیهگاه بعضی از کشورها منابع انرژی زیرزمینی، قدرت ملی برخی مبتنی بر تکنولوژی و برخی دیگر مزیتهای نسبی دیگری در اختیار دارند که با استفاده از این ظرفیتها کشور را اداره و در مقیاس جهانی نیز با تکیه بر این منابع و ظرفیتها به نفع منافع ملی کشورشان ایفای نقش میکنند. بدون شک بوروکراسی یا نظام اداری کارآمد در زمره یکی از این توانمندیهای ملی به حساب میآید. به گونهای که اگر این نظام اداری قابلیت داشته و کارآمد و اثر بخش باشد، میتواند کشور را به اهداف آرمانی و نقاط هدف برنامههای توسعهای خود برساند. بهعنوان مثال 20 سال است که رسیدن به رشد تولید ناخالص داخلی 8درصدی را بهعنوان یک هدف راهبردی تعیین کردیم و اکنون که در سال پایانی این چشمانداز 20 ساله قرار داریم. به استثنای دوره آقای خاتمی به هیچ وجه به این شاخص نرسیدیم و در این 20 ساله متوسط نرخ رشد کمتر از 2 درصد بوده است. اگر بخواهیم علل و عوامل تحقق این هدف را آسیبشناسی کنیم، قطعاً نظام مدیریت و بوروکراسی کشور سهم بسزایی در این ناکامی داشته و دارد.»
او افزود: «بنابراین نظام اداری کارآمد در سطوح مختلف باید از ظرفیتهای انسانی متخصص، عالم، کاربلد و کاردان برخوردار باشد. اگر نظام اداری از چنین خاصیتی محروم باشد، نهتنها تسهیلکننده تحقق اهداف نیست بلکه خود به یک بوروکراسی عریان، گسترده و فسادزا تبدیل میشود. اگر منصفانه بخواهیم ارزیابی کنیم؛ به دلایل مختلف نظام اداری ایران امروز از این ضعف و کاستی به شدت رنج میبرد. اگر به موضوع فساد در کشور نگاه کنیم قطعاً بخش مهمی از زمینههای فسادزا در ساختار اداری کشور نهفته است. اگر سهم مدیریت و مدیران را راستیآزمایی کنیم، انتخاب مدیران از بین افراد کمتر متخصص و بعضاً «بله قربانگو» باعث شده که امروز در ترکیب مدیران ارشد، میانی و عملیاتی کشور (متاثر از گزینشهای ایدئولوژیک) روز به روز و سال به سال از میزان مدیران برخوردار از دانش، توانمندی مدیریتی و سلامت عمومی تهیتر شود. کافی است به سال 84 برگردید و ببینید که در آن دولت چگونه از این ظرفیتها تحت عناوین مختلف از بدنه اداری کشور حذف شدند و افرادی از بین جامعه مداحان، نهادهای امنیتی، حراستی و نظامی بدون برخورداری از دانش و تخصص در جایگاههای مدیریت راهبردی قرار گرفتند. این فرضیه را میشود در یک بازه زمانی 20 ساله اخیر با آمار مشخص کرد که در مقایسه با 20 سال قبل چند درصد مدیران در حوزه صنعت نفت یا مالی و اقتصادی فارغالتحصیلان دانشگاههای برتر جهان یا ایران و چند درصد فارغالتحصیل دانشگاه بیاعتبار هستند.»
رسولی با اشاره به دوران حضور در شورای شهر تهران گفت: «در دانشگاه علمی کاربردی شهرداری تهران، لیسانس ستایشگری تدریس میشد، یعنی مداحی مدرن. بسیاری از این فارغالتحصیلان جذب سازمانهای تخصصی مانند مترو، حمل و نقل و سایر حوزهها شده بودند. کافی است امروز بررسی کنید سهم حراستیها در مدیریت ارشد و کلان کشور چقدر است؟ به عبارتی بوروکراتهای توانمند، دیوانسالارهای عالم و متخصص با رویکردهای هرسکردنی و گزینش ایدئولوژیک حذف شدند و کسانی که خود را پشت نقابهای ظاهرالصلوه قرار دادند و آقای رئیسجمهور با عنوان «حزباللهی» از آنها یاد کرد، جایگزین این مدیران شدند. لذا امروز این نظام مدیریتی برخلاف حتی دوره قبل از انقلاب و 20 ساله بعد از انقلاب از ظرفیتهای توانمندی در بخش کارشناسی، کارمندی و حتی مدیریتهای میانی و ارشد تهی شده است. بسیاری از کارکنان شرکتهای خدمتی را دولت احمدینژاد با یک رویکرد مردمفریبانه به استخدام رسمی دستگاههای دولتی درآورد و امروز این غول عظیم بوروکراسی کشور نه میتواند حرکت کند، نه میتواند کشور را به اهدافش برساند. عناصر درون این سیستم نیز بیمارگونه حضور دارند.»
استاندار خراسان در دولت خاتمی تاکید کرد: «یکی از مسئولان ارشد کشور در مقایسه با دولت قبل میگفت: «در مرکزیت دولت تعداد اتاق و صندلیهای کافی برای این لشکر جذب شده نداریم.» بنابراین به نظرم تاکید آقای رئیسجمهور روی این نکته که گماردن افراد فاقد دانش و تخصص، در جایگاه مدیریتهای کلیدی و راهبردی برخلاف توجیه ایدئولوژیک و یک اقدام غلط و حتی خیانت به کشور است، درست است. ایشان در این باره مثال زد که اگر قرار باشد قلبتان را عمل کنید به سمت یک خانم محجبه یا آقای ریشوی متصل به صفت حزباللهی اما کمسواد و غیرمتخصص میروید یا به سمت یک فرد متخصص کرواتی و ریشتراشیده یا حتی بیحجاب؟ قطعاً چنین بیمارانی به فرد متخصص مراجعه میکنند. کافی است فقط استخراج کنیم که طی سالهای اخیر علمای طراز اول کشور برای درمان بیماریهای اساسی از پرواز تهران لندن و برعکس استفاده کردهاند.»
رسولی افزود: «به نظرم این واقعیت تلخی است که امروز دامنگیر نظام اداری کشور شده و این نظام نیز به دلیل این تجویزهای ناصحیح صورت گرفته و ویژهگزینی و امتیازهای رانتگونه که به افراد خاص داده شده فاقد کارایی است. کانال اصلی و دریچه ورود نیروی انسانی به دستگاههای دولتی و شرکتها حسب قانون واحدهای گزینش در سطوح مختلف هستند. با کمال تاسف باید گفت معیارها و ملاکهایی که در فیلترهای مدنظر بر سر راه جذب نیروی انسانی به دیوانسالاری کشور ایفای نقش میکرده و امروز کارکرد دارد؛ مقیاسهای مذهبی، دینی و از این قبیل است. نمیتوان شک کرد چنانچه یک فرد فارغالتحصیل بهترین دانشگاه باشد مانند دکتر نوربخش، فارغالتحصیل مدرسه عالی بانکداری لندن (برندی شناختهشده در جهان) و اهل روزه و نماز باشد بسیار خوب است. اما ملاحظه کردیم که با کمال تاسف رفتارهای نمایشی و نقابهایی که افراد به صورت واقعی خود زدهاند و متناسب با این فیلترهای ایدئولوژیک دو چهره و دو شخصیتی شدهاند، توانستند از دالانهای سخت گزینش عبور کنند. من این تلنگر آقای رئیسجمهور به مثابه نیشتری میدانم که یک جراح متخصص به یک زخم چرکین زده است که میتواند آغاز درمان باشد. البته به شرطی که بزرگان کشور و سایر ارکان نیز بپذیرند که بوروکراسی کشور بیمار است و پس از قبولی میشود با اصلاح رویکردها در جهت درمان بیماری زماندار بوروکراسی کشور اقدام کرد.»
منبع: هم میهن