منتجب نیا: نخواسته اند که تحزب در کشور ما جا بیفتد
منتجب نبا دبیرکل حزب جمهوریت: من چندینبار به آقای پزشکیان گفتم که خوب است کاری کنیم که مردم شیرینی این پیروزی را بچشند و خدای ناکرده تبدیل به تلخی نشود. متأسفانه نهتنها در کشور ما درباره تحزب تلاش مناسبی صورت نگرفته بلکه برعکس برخی جوسازیها باعث شدهاست که تفکرات نادرستی در بدنه جامعه درباره حزب شکل بگیرد. بههرحال ضرورت کار حزبی و ضرورت حرکت به سمت نظام حزبی و تحزب در جامعه جا نیفتاده و نخواستهایم که آن را جا بیاندازیم
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ آیت الله رسول منتجب نیا، دبیرکل حزب جمهوریت ضمن تسلیت ایام شهادت صدیقه طاهره حضرت فاطمه (زهرا سلام الله علیها) به مردم شریف و بزرگوار و دوستداران اهلبیت در استان مذهبی، اصیل و انقلابی یزد و تشکر از اعضای حزب جمهوریت در استان یزد بابت برگزاری کنگره استانی، اظهار امیدواردی کرد که این گام مؤثر و ارزشمندی درجهت میل به آرمانهای انقلاب و در جهت دفاع از حقوق عمومی جامعه و فراهم کردن فضای سیاسی، فرهنگی، گفتگو و تعامل و تفاهم در جامعه باشد.
او با اشاره به موضوع جلسه و شرایط کنونی کشور گفت: سخنان من درباره تحزب است. امروز شرایط مناسبی برای فعالیت های سیاسی بهوجودآمده و امیدواریم که خداوند به آقای دکتر پزشکیان و مجموعه ایشان توفیق بیشتر عنایت کند تا شرایط برای تحقق بخشی از خواستههای ملت ایران فراهم شود. همه شاهد هستیم که در سالهای گذشته فضایی به وجود آمد که بسیار تنگنظرانه بود و بنده خیلی متأسف میشدم که چرا باید سرانجام کشور و مردم به اینجا برسد. الحمدالله خداوند لطف کرد و در این انتخابات علیرغم سردی جامعه به واسطه تلاشهای شما و هزاران نفر مانند شما، شخصیتی صادق، متدین و مردمی مثل جناب آقای پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شد و امیدواریم که به همه وعدهها و شعارها و قول هایی که دادهشده است چه توسط خود ایشان و چه امثال ما که استان به استان میرفتیم و از ایشان حمایت می کردیم، جامعه عمل پوشیده شود و مردم شاهد گشایش باشند.
وی افزود: من چندینبار به آقای پزشکیان گفتم که خوب است کاری کنیم که مردم شیرینی این پیروزی را بچشند و خدای ناکرده تبدیل به تلخی نشود. متأسفانه نهتنها در کشور ما درباره تحزب تلاش مناسبی صورت نگرفته بلکه برعکس برخی جوسازیها باعث شدهاست که تفکرات نادرستی در بدنه جامعه درباره حزب شکل بگیرد. بههرحال ضرورت کار حزبی و ضرورت حرکت به سمت نظام حزبی و تحزب در جامعه جا نیفتاده و نخواستهایم که آن را جا بیاندازیم. شما ببینید که صدا و سیمای ما که رسانه ملی است چقدر راجعبه تحزب تاکنون صحبت کردهاست؟ تحزب که در دنیا میگویند رکن دموکراسی است. بنده گلهمند هستم از سیاستگذاران این رسانه و حتی رسانههای مکتوب و مجازی دیگر که آنگونه که باید درباره تحزب کار نکرده اند. چرا من باید در جامعه عضو یک حزب باشم؟ چرا باید فعالیت من فعالیت حزبی باشد؟ مگر من نمیتوانم بهصورت تنها و انفرادی فعالیت سیاسی کنم؟ اولین نکته در پاسخ به این سوالات این است که انسان یک موجود اجتماعی است و به قول فلاسفه قدیم «مدنی بالتبع» است. انسان باید در جامعه باشد و یکی از ارکان و ابعاد جامعه نیز بعد سیاسی است. نمیشود ما در جامعه باشیم و بگوییم کاری به سیاست نداریم. مرحوم امام (ره) نیز میفرمود که انگلیسیها کاری کرده بودند تا به جامعه بهگونهای القاء شود که سیاست چیز بدی است و کسی نباید در آن دخالت کند. این ساخته دست استکبار بود تا مردم بر سرنوشتشان دخالت نکنند و آنها بتوانند هر بلایی خواستند سر ملت ما بیاورند. پس یکی از ارکان مؤثر جامعه بعد سیاسی است.
منتجب نیا ادامه داد: آیا فردی که در یک جامعه است میتواند بدون اندیشهی سیاسی و یا فعالیت و تحلیل سیاسی زندگی کند؟ قطعاً نمیتواند. حتی آن کسی که میگوید من سیاست را قبول ندارم، میبینید در زندگی اش که بسیار سیاسی تر از دیگران است. لذا همانطورکه انسان نیاز به آب و غذا دارد، بعد سیاسی نیز یکی از ضرورتها است. بدون این انسان تبدیل به موجودی بیخاصیت میشود که تحت سلطه دیگران قرار میگیرد. حالا آیا میشود شخصی بهتنهایی این کار را انجام دهد؟ قطعاً باید فعالیت سیاسی در یک سازمان قانونمند و دارای چارچوب باشد. نمیشود انسان زیر پتو و در گوشه خانه بخوابد و مدعی فعالیت سیاسی شود. در مجموع میتوان گفت که حیات، زندگی، رشد و تکامل انسان و ادای رسالت و مسئولیت اجتماعی هر فرد در گرو حضور و فعالیت او در حزب است. آن سازمانی که فعالیت سیاسی را شکل میدهد، طبق اصل ۲۶ قانون اساسی، حزب است. سازمانهای مردم نهاد و انجمنها که یا کار سیاسی اجازه ندارند انجام بدهند یا ماهیتشان متفاوت است. بنابراین جای فعالیت سیاسی نظاممند در حزب است. فعالیت سیاسی که بهصورت انفرادی و یا خارج از حزب باشد تبدیل به فعالیت زیرزمینی می شود.
دبیرکل حزب جمهوریت همچنین درباره عقلانی بودن فعالیت حزبی گفت: مگر میشود به یک نفر پروانه فعالیت داد؟ مسئله دیگر بحث عقل جمعی است. هنگامیکه من یکنفره بنشینم و فکر کنم تنها یک عقل مطرح است و احتمال خطا و توهم و دیکتاتوری در آن بسیار بالاست اما زمانیکه پای عقل جمعی وسط میآید احتمال خطا کمتر میشود. مرحوم امام (ره) میفرمودند که همه در درونشان یک دیکتاتوری هست اما باید آن را کنترل کرد. شما زمانیکه تنها به عقل یکنفره خود اکتفا میکنید بهمرور دچار این برداشت اشتباه می شوید که سخن شما حق است و سخن سایرین ناحق. این حب ذات، استبداد در رأی میآورد. حزب میآید و این دیکتاتوری را از بین میبرد و میگوید تو هم یک عقل هستی در کنار سایر عقلها که ممکن است اشتباه کنی و نیاز هست که مطالعه بیشتر داشته باشی. از نظر اجتماعی نیز حزب در جامعه لازم است. باید یک یا چند حزب مقتدر وجود داشته باشد. این احزاب میتوانند تمامی افراد جامعه را جذب کنند حالا هر کسی بنا بر علاقه اش به یک حزبی بپیوندد و فعالیت کند و برای عهده داری مسئولیت ها پرورش پیدا کند. بنابراین حزب کمک به تکامل جامعه مینماید و جوانها را پرورش میدهد و تکمیل میکند؛ اما چنانچه حزبی نباشد استعدادها پراکنده میشوند و محوری نیست که این استعدادها دور آن جمع شوند. نگویید حکومت و دولت میتواند این کار را انجام بدهد، آنها اینقدر سرشان شلوغ است که فرصت پرورش دادن نیروهای متخصص و سازماندهی آنها را ندارند. البته من قصد دفاع ندارم ما بعد از انقلاب خیلی کوتاهی کردیم ولی انتظار ما از احزاب بیشتر است تا دولتیها. این نقش را احزاب میتوانند ایفا کنند که جوانان و افراد مسن، آقایان و خانمها را بشناسند و استعدادها را جذب و شکوفا کنند و آنها را آماده برای عهدهداری مسئولیت های مختلف کنند. درغیراینصورت استعدادها پراکنده شده و به هدر میروند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب افزود: یکی از نقشهای اجتماعی احزاب هدایت و کنترل حرکتهای سیاسی جامعه است. گاهی مسائلی پیش میآید که مردم اعتراض، انتقاد و یا پیشنهادی دارند و باید حرفشان را بهجایی برسانند، باید جایی باشد که این حرفها را منتقل کند و مردم را کنترل و هدایت کند. در قانون اساسی ذکر شدهاست که تجمع تا زمانیکه مخل امنیت جامعه نباشد نیازمند مجوز نیست. خب ممکن است مردم به خیابان بیایند و بخواهند اعتراضی کنند وقتی سازمانی نباشد که به اینها حرکت بدهد و آن را کنترل کند ناگهان یک حرکت حقطلبانه و آزادیخواهانه تبدیل به شورش میشود و رنگ اغتشاش به خود میگیرد، حالا یا بهصورت طبیعی افرادی تندرو از آن سر برمیآورند و یا ممکن است دستهای پنهان دیگری کاری کنند و گردن مردم بیاندازند. این یک ضرورت است و من خواهش میکنم که این حرفها منعکس شود. حرکتی که در سالهای اخیر انجامشده است، در صورت وجود احزاب قدرتمند هرگز رنگ و بوی تهدید امنیتی به خود نمی گرفت، چرا که احزاب میتوانستند این جریان را به گونه ای مدیریت کنند که هم حرف مردم شنیده شود و هم تهدیدی ایجاد نشود. احزاب بهخوبی میتوانند حرکتها و جنبشها را رهبری کنند. بهعنوان مثال شعارها را تعیین کنند و محل تجمع مناسبی را مشخص کنند و مراقبت کنند تا اعتراضات از چهارچوب خارج نشود.
منتجب نیا ادامه داد: و اما در مورد انتخابات آیا این انتخاباتی که در کشور ما برگزار میشود انتخابات واقعی است؟ آیا واقعاً همه مردم میآیند و تمامی سخنان و برنامههای کاندیداها را بررسی میکنند تا به آنها رأی بدهند؟ می دانیم که چنین نیست. بنده خودم چندین دوره نماینده مجلس بودم عموماً وقتی یک نفر کاندیدا میشود چند نفر و یا چند حزب میآیند از طرف حمایت میکنند و چندتایی دیگر هم مخالفت میکنند و در این حین یک فضای روانی ایجاد میشود و عدهای هم تحت تأثیر قرار میگیرند. مثلاً در اوایل انقلاب میدیدیم که تمام خیابانها را پوستر پر کرده بود تا آنکه ما در مجلس این مسئله را ممنوع کردیم. بدی این فضای روانی آن است که مردم تحت تأثیر احساسات به یکباره تصمیم میگیرند تا به شخصی رأی بدهند اما فردای آن پشیمان میشوند. روند انتخابات مشخص است. وقتی یک نفر میخواهد خودش را برای تصدی سمتی کاندیدا کند، میبایست در ابتدا شخصیت و سوابق خود را عرضه کند و برنامههایش را ارائه بدهد تا عموم مردم بتوانند آن را مطالعه دقیق کنند و تصمیم بگیرند که به او رأی بدهند یا خیر. آنهم از روی علم و آگاهی. اما اینکه یک فضایی درست کنیم که با تبلیغات و پول و رانت آلوده شود، نتیجهاش این میشود که وقتی مردم رأی میدهند، نمیتوانند انتخاب صحیح و دقیقی داشته باشند. بنده اعتقاد دارم که تقریبا بعد از انقلاب، به جز اوایل آن، رأی مردم براساس شناخت آگاهانه و انتخاب بر اساس گزینش نبوده است. بهخاطر دارم زمانیکه در مجمع روحانیون مبارز بودم در انتخابات تعداد زیادی از افراد همفکر ما و نزدیک به امام (ره) رأی آوردند اما همان افراد در انتخابات بعدی یا رد صلاحیت شدند یا رأی نیاوردند. این نشان میدهد که نه آن انتخاب اول براساس آگاهی بود و نه انتخاب دوم.
وی در ادامه سخنان خود تصریح کرد: وقتی انتخاب براساس تحقیق و برمبنای شناخت دقیق کاندیدا طی یک فرآیند حزبی باشد، آن فرد نیز بعد از رأی آوردن خود را در قبال حزب و حزب نیز خود را در قبال مردم مسئول خواهد دانست. در غیر این صورت افراد در ایام انتخابات چند روز به ستاد میروند و وقتی کاندیدای آنها رای بیاورد، دیگر دستشان به جایی نمیرسد و اگر اعتراضی هم داشته باشند رسیدگی نمیشود. رئیس ستاد هم که دیگر بعد از انتخابات کارهای نیست. اما کار حزبی اینگونه نیست، در همین آمریکای کذایی اینگونه نیست که مثلاً حزب دموکرات یا حزب جمهوریخواه شب انتخابات بیایند و کسی را معرفی کنند، آنها در طول سال روی اشخاص و ظرفیتهای آنها کار میکنند و برنامه تهیه میکنند. نمیخواهم بگویم آنها خیلی خوب هستند، اما حداقل هایی را در انتخاباتشان رعایت میکنند. من خیلی صریح میگویم که انتخابات ما تا وقتی که احزاب نباشند، انتخابات نیست. به همه دوستان میگویم اگر بخواهیم انتخابات در این کشور حقیقت پیدا بکند باید انتخابات حزبی باشد. احزاب باید بیایند کاندیداهایشان را با برنامه دقیق به مردم معرفی کنند و مردم بتوانند میان این کاندیداها انتخاب کنند. متأسفانه سیستم ما تاکنون سیستمی نبود که به انتخاب به مردم به این مفهوم توجه بشود، چون حزب نداشتیم. بنده بهشدت معتقد هستم که انتخابات و گزینش واقعی و رأی مردم به اصلح در گرو وجود احزاب قدرتمند و فعال کردن آن احزاب و مردم را جذب کردن و پرورش دادن است. درغیراینصورت جو روانی و سیاسی، لابی و غیره در انتخابات حکمرانی خواهد کرد.
منتجب نیا ادامه داد: نکته دیگر اینکه برخی از کاندیداها میآیند و میگویند ما به هیچ حزب و گروهی وابسته نیستیم. باید دید آیا این سخن افتخار است یا نقص؟ بهخاطر دارم در سالهای قبل یکی از کاندیداها میگفت ما تا وقتی بسیج و هیئت داریم حزب میخواهیم چکار؟ ببینید ما را تا کجا به عقب بردهاند. از نظر من این سخن که من حزبی نیستم بزرگترین نقص است. تو اگر به هیچ حزب و گروهی وابسته نیستی مردم از کجا باید درباره سوابق و شخصیت و برنامههای تو مطمئن شوند؟ شیخ بزرگ اصلاحات آیتالله کروبی سه مسئولیت مهم از طرف رهبری داشت که از هر سه آنها استعفا کرد تا حزب تشکیل بدهد. او میگفت که نمیخواهد شائبه رانت برای کسی ایجاد شود و قصد دارد که از طریق فعالیت حزبی در انتخابات، خود و برنامهاش را معرفی کند. حالا بعضیها هستند که نمیخواهند عضو حزبی باشند اما میخواهند کار حزبی کنند. اینگونه نمیشود که چنین افرادی بخواهند منفعت حزب را ببرند اما هزینه آن را نپردازند. ما در فقه و حقوق هم این اصل را داریم که کسی که سود میبرد باید خسارت را هم بپردازد. بنابراین هر شخصی به بنده یا شما گفت که من حزبی نیستم بدانید که او یک شخصیت ناقصی دارد و باید خودش را تکمیل کند. یا باید فعالیت سیاسی نداشته باشیم که در این صورت یکی از ابعاد مهم زندگی ما زیر سؤال می رود یا باید در قالب حزب فعالیت کنیم. این افتخار دارد که کسی عضو یک حزب باشد. برخی بزرگان هم متأسفانه چنین حرفهایی زدهاند که ما عضو هیچ حزبی نیستیم و بنده هم به آنها متذکر شدهام که بهتر است بهجای این حرفها بیایند و احزاب را تقویت کنند. ما چارهای نداریم بهجز اینکه نظام را حزبی کنیم. یا نظام باید حزبی باشد یا خدائی ناخواسته دیکتاتوری، فردگرایی و امثال آن جایگزین می شود.
وی افزود: اگر مردم را قبول داریم و مردم باید تصمیم بگیرند، باید بستر حضور مردم و رأی مردم، آنهم بهصورت آگاهانه نه رأی متأثر از فضای تبلیغاتی و روانی، فرآهم شود. در فرآیند انتخابات بدون حزب یا پوپولیستی فرد میآید در انتخابات ثبتنام میکند و بعد تعدادی از احزاب و شخصیتها میآیند و به فرد کمک میکنند و بعد شخص وارد صحنه میشود و از مردم میخواهد تا به او رأی بدهند وقتی از او میپرسند که برنامه ات چیست؟ میگوید بعداً برنامه ارائه میدهم. وقتی میپرسند حزبت کجاست؟ میگوید من با حزب مخالف هستم. من خودم هستم و مردم باید به خود من رأی بدهند. مردم هم بهصورت احساسی و آنی به او رأی میدهند و وقتی انتخابات تمام شد، آن شخص روی کرسی مجلس مینشیند و افرادی که به او رأی دادهاند، دیگر نه میتوانند او را ببینند و نه از او چیزی بپرسند و آن شخص هم هر کاری دلش بخواهد انجام میدهد. لذا نه او پاسخگوی مردم است و نه مردم دستشان بهجایی میرسد. اما برای انتخابات آزاد و صحیح ما نیاز داریم به تشکیل حزب قدرتمند. دولت باید احزاب را تقویت کند؛ چرا که تقویت احزاب تقویت پایههای نظام است و تضعیف آن نیز منجر به تضییع حقوق مردم و تضعیف نظام خواهد شد. حزب میتواند افراد و جامعالاطرافی را جهت تصدی امور تربیت کند و درنتیجه حزب میتواند ضمن افکار سنجی درست مردم و با ارائه برنامه جامع و معرفی اشخاصی که توان اجرای آن برنامه را دارند، در انتخابات شرکت کند. در این صورت ما یک انتخابات درست خواهیم داشت و مردم بر رفتار احزاب نظارت کرده و احزاب نیز بر رفتار منتخب مردم نظارت متقابل خواهند داشت و آن سخن قرآن یعنی همان «تواصی بهحق» و «تواصی به مرحمه» شکل میگیرد. من از همه مردم دعوت میکنم تا کمک کنند که احزاب قوی شکل بگیرند و از احزاب نیز دعوت میکنم تا به رسالت خود جامه عمل بپوشانند. حزب ستاد انتخاباتی نیست، حزب یک دکان و دستگاهی نیست که عدهای دور هم جمع بشوند و از هم پذیرایی کنند. حزب یک وظیفه و یک جهاد فیسبیلالله است و این باید در جامعه ما زنده باشد. مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز در اواخر عمر خود که با ایشان دیدار داشتم تأکید کردند که میخواهند بزودی چند حزب قوی در کشور ایجاد کنند چراکه ایران نیاز به چنین احزابی دارد، اما متاسفانه فرصت آن را پیدا نکردند.
قائم مقام سابق حزب اعتماد ملی خاطرنشان ساخت: مسئله دیگری که وجود دارد و آقای دکتر عارف نیز به آن اشاره کردند قانونی است که در آن منع بهکارگیری بازنشستگان مطرحشده است. ایشان خودشان معتقد بودند که این بدترین قانونی بود که ما در مجلس تصویب کردیم چراکه بهشدت خودمان را محدود کردیم. اکثر افرادی که مجرب هستند، بازنشسته شدهاند و افراد جوانی را نیز که بر مبنای شعار جوانگرایی میخواهیم استخدام کنیم رزومه ای برای ارائه ندارند. لذا نه از مسنها میتوانیم استفاده کنیم و نه از جوانان. لذا حزب باید جوانان را جذب کند و آنها را آموزش دهد. من خیلی ملتمسانه از جناب آقای دکتر پزشکیان و آقای دکتر عارف میخواهم که سیستمی را راه بیندازند برای آموزشوپرورش جوانها. البته دستگاه برای این کارها زیاد داریم مانند سازمان جوانها و … اما از اینها آن نتیجه ای که مد نظر است، حاصل نمیشود. باید احزاب تقویت شوند تا جوانان را جذب کنند. دولت میتواند احزاب را مکلف کند که در ظرف مدت مشخصی تعدادی جوان را آموزش داده باشند. چنین کاری میتواند مشکل کمبود نیرو در نظام را نیز حل کند.