در ستاد هر یک از نامزدها چه می گذرد
انتهای کوچهای در میدان فردوسی، یک ساختمان نوساز دیوارهایش را پوسترپوش تصویر تولیت آستان قدس کرده، مردی که نام دولتش را گذاشته «دولت کار و کرامت» تا در آن به داد مستضعفان برسد. جلوی ورودی ساختمان میزی قرار دارد و کنارش اتاقی که با پارتیشنی چوبی از حیاط جدا شده و تابلوی «ارتباطات مردمی و روابط عمومی» بر پیشانیاش نشسته، گوشه اتاق کوچک پر از پوسترهای تبلیغاتی در سایزهای مختلف است.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران فردا قرار است کاندیداهای ریاستجمهوری در آخرین فرصتی که مناظره تلویزیونی در اختیارشان قرار میدهد در مقابل نگاه مردم قرار گیرند تا تمام تلاششان را به کار گیرند برای یک هفته بعد که نوبت آن است که نمره مقبولیت و شایستگی از مردم در انتخابات بگیرند. یک روز مانده به آخرین مناظره انتخاباتی کاندیداهای ریاستجمهوری، سری به ستادهای فعال کاندیداها در تهران زدیم تا از حال و هوایشان خبری بگیریم، با اعضای فعال ستادها صحبت کنیم و انتخابات پیش رو را از دریچه نگاه آنها ببینیم. فراتر از حزب و جناح به سراغ تمام کاندیداهایی که در تهران ستاد فعال انتخاباتی دارند (اسحاق جهانگیری و مصطفی هاشمیطبا بهطور رسمی اعلام کردند ستاد فعال انتخاباتی ندارند) رفتیم با این هدف که از شور و حال انتخاباتیشان تصویری ارایه دهیم.
دولت کار و کرامت
انتهای کوچهای در میدان فردوسی، یک ساختمان نوساز دیوارهایش را پوسترپوش تصویر تولیت آستان قدس کرده، مردی که نام دولتش را گذاشته «دولت کار و کرامت» تا در آن به داد مستضعفان برسد. جلوی ورودی ساختمان میزی قرار دارد و کنارش اتاقی که با پارتیشنی چوبی از حیاط جدا شده و تابلوی «ارتباطات مردمی و روابط عمومی» بر پیشانیاش نشسته، گوشه اتاق کوچک پر از پوسترهای تبلیغاتی در سایزهای مختلف است. وقت نماز است و مردان در اتاقهای موکت شده مشغول اقامه نمازند، برخی هم در حال صرف ناهار. شنیدن نام روزنامه اعتماد در ستاد ابراهیم رییسی همانقدر عجیب است که شنیدن وجود آب در خورشید. بعد از کنترل کارت خبرنگاری و یادداشت کردن شماره تماس خبرنگار اعتماد، مسوول روابط عمومی ستاد میگوید: «نمیتونید برید داخل.» اما گویی بعد از تصمیم عجولانهاش پشیمان میشود: «چند دقیقه توی حیاط منتظر باشید ببینم میتونم با یکی از دفاتر هماهنگ کنم برید اونجا.» وقت ناهار است و کارگران ظرفهای غذای سهمیه هر ستاد را بار موتور میکنند، روی صندلی پلاستیکی حیاط نشستهام و نگاههای متعجب و پر از پرسش را میشمارم، ۲۰ دقیقهای طول میکشد تا مسوول روابط عمومی با یکی از دفاتر هماهنگ کند برای تهیه گزارش، در تمام این مدت فقط یک خانم وارد ستاد میشود و در میان فعالان بخشهای قابل رویت از حیاط ساختمان هم هیچ خانمی در حال فعالیت نیست. پاسخ کنجکاویام را پیدا نمیکنم و آدرس یکی از دفاتر فعال ستاد ابراهیم رییسی را میگیرم و راهی میشوم، یک دفتر ساکت در طبقه دوم یک ساختمان اداری، اینجا مرکز فعالیتهای مجازی ستاد رییسی است، دفتر به عنوان بخشی از ستاد یکی از کاندیداهایی که آمدنش پر هیاهو بود، آرام است اما گویی در مانیتورها و تبلتهای اعضا غوغایی است که کسی سر بلند نمیکند. دست خالی از ستاد بیرون میآیم.
راستی و درستی
دفتر حزب موتلفه در خیابان خردمند، ستاد مرکزی مصطفی میر سلیم است. جلوی در و در تقاطع خیابان چند بنر بزرگ، شناسایی محل ستاد را راحت کرده، چهره مصطفی میرسلیم کنار شعار «راستی و درستی» بنر را پر کرده. بعد از در ورودی، پشت یک میز ساده، نگهبان با چشمان پرسشگر منتظر است. روی پارتیشن چوبی یک دایره کوچک است که گویی محل ارتباط اعضای داخل ستاد با مراجعین است، مجوز ورود داده نمیشود و مسوول روابط عمومی که از در کنار پارتیشن بیرون میآید، میگوید: «هر وقت لازم باشه ما خودمون رسانهها رو دعوت میکنیم» شماره تماس یادداشت میشود برای روز مبادا.
دولت ٩٦ درصدی
ستاد مرکزی محمدباقر قالیباف در ساختمان خبرگزاری شفاف، در خیابان مطهری پویاتر از ستادهای دو کاندیدای قبلی است. مسوول امور رسانه با یک تلفن ارجاعم میدهد به ستاد مرکزی استان تهران در کارگر جنوبی. همهمه انتخاباتی توی فضاست، جوانان جلوی در جمع شدهاند، بنرهای بزرگ دیوارها را پوشانده، بازار متقاعدسازی داغ است و پرونده عملکرد کاندیداهای دیگر روی میز.
در میان طیفهای دیگر سخن از این بود که اعضای ستاد قالیباف کارکنان شهرداریاند که حالا ستاد او را سرپا نگه داشتهاند، اما سر هر میز که میرویم اعضای ستاد میگویند شغلشان آزاد است و داوطلبانه برای کار ستادی اعلام آمادگی کردهاند. یکی از اعضا میگوید: «اینجا ما امروز ناهاراش خوردیم، در حالی که تو ستادهای دیگه چلوکباب میدن، اما کسی اعتراض نکرد.» مسوول بخش جوانان میگوید شبانه روز در ستاد فعالیت دارد و کار هماهنگی با ستادهای فعال شهرستانها هم با اوست. میگوید ۱۲ سال پیش قالیباف را انتخاب کرده و در دورههای قبل نیز در ستاد انتخاباتی فعالیت داشته، اما معتقد است در این دوره فعالیتهای ستادی ضعیفتر شده و فعالیت فضای مجازی که قبلا محدود به سایتها و وبلاگها بود به شبکههای مجازی متمرکز شده و این خوب نیست چون امکان دسترسی درست به اطلاعات و همینطور کیفیت اطلاعات منتشر شده پایین آمده. در طبقه دوم دور میز پر از جوانانی است که گزینهشان برای انتخابات دوازدهم محمدباقر قالیباف است. آمدهاند تا با مدل طراحی شده در حوزه جوانان ستاد قالیباف(برنا) به تبلیغات رودررو در سطح شهر و فضای مجازی بپردازند. مسوول بخش جوانان ستاد استان تهران قالیباف میگوید بعد از مناظره دوم مراجعات بیشتری برای فعالیت جوانان در ستاد داشتهاند و معتقد است ۶۰درصد فعالیتشان به شکل سازماندهی شده و تخصصی در جامعه بوده و ۳۰ تا ۴۰ درصد روی فضای مجازی سرمایهگذاری کردهاند، چرا که فکر میکند با تهییج نمیشود نتیجه مطلوب گرفت. رییس ستاد مرکزی استان تهران قالیباف هم میگوید با آمدن فضای مجازی تغییر چندانی در فعالیت ستادی صورت نگرفته و تنها ۲۰ درصد تاثیر داشته و باعث کاهش مراجعات شده اما همان کسانی که حضوری میدیدمشان و پوستر توزیع میکردند، حالا در فضای مجازی و بدون حضور فیزیکی در ستاد این کار را انجام میدهند.
به عقب برنمیگردیم
زن و مرد کنار هم ایستادهاند و شعار میدهند: «درود بر خاتمی، سلام بر روحانی» تفاوتی که ستاد انتخاباتی روحانی با باقی کاندیداها دارد، جوانگرایی است و نگاه پذیرایی که در اعضای ستاد وجود دارد. یکی از اعضای فعال در مورد تجربه فعالیتهای تشکیلاتی در این دوره انتخابات میگوید: «روحیه تشکیلاتی اعضا به انسجام فعالیتها خیلی کمک میکند» و البته تاکید میکند که این شکل از فعالیت انتخاباتی باعث شده ستاد ما بتواند یکی از معدود ستادهای فعال کاندیداها باشد که خروجی قابل قبولی دارد. از سویی ستادهای مناطق خلاقیتهای خود را برای انجام تبلیغات دارند و میتوانند کمپینهای خود را داشته باشند و هیچ چیزی از ستاد مرکزی به آنها دیکته نمیشود: «شب گذشته ستاد میدان فاطمی کمپین «هر شهروند یک مطالبه» را راهاندازی کردند و شهروندان میتوانستند مطالباتشان را روی استیکرهایی که در اختیارشان قرار میگرفت بنویسند و روی استندی که در ستاد قرار داشت بچسبانند، این کمپین با استقبال بسیار خوبی مواجه شد و بازتابهای زیادی داشت.» این عضو فعال در مورد چرایی حضورش در ستاد روحانی میگوید: «در دوره آقای روحانی بود که حزب ما توانست دوباره فعالیت کند و کنگره برگزار کند و با وجود تمام محدودیتهای موجود توانستیم مثل یک نهال دوباره پا بگیریم و احزاب دوباره توانستند نفس بکشند، این نشان میدهد حرکت ما رو به جلوست، پس نباید به عقب برگردیم.»