انسیه خزعلی: مخالف لایحه حجاب بودم این لایحه غیرقابل اجراست/ ۱۰ درصد از دستگیریهای پاییز ۱۴۰۱ زنان و دختران بودند/ برخورد گشت ارشاد با زنان تصمیم وزارت کشور بود، زنان دولت را هم راه ندادند/ از برادرم به دلیل تهمت زدن به پسرم شکایت کردم یکسال حبس گرفت
انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور در دولت سیزدهم، دولت سیزدهم در گفت و گو با دیده بان ایران: مخالفت خود با لایحه حجاب را نیز اعلام کرده است و تاکید دارد که کشورمان به یک قانون مفصل و جدید در این زمینه نیاز ندارد.
به گزارش سایت دیدهبان ایران، دولت سیزدهم که به دلیل شهادت رئیسجمهور فقید، آیتالله سید ابراهیم رئیسی حدود یک سال زودتر از موعد به کار خود پایان داد، یکی از پرچالشترین دولتهایی بود که پس از انقلاب اسلامی در کشورمان روی کار آمد. با وجود این که تورم افسارگسیخته، نوسانات ارزشی شدید و تداوم مشکلات معیشتی از جمله مهمترین مسائلی بود که دولت مرحوم رئیسی با آن دستوپنجه نرم میکرد، اما بدون شک یکی از اصلیترین خاطرههای جمعی ایرانیان از دولتی که با شعار «مردمی بودن» و «انقلابیگری» قدرت را در دست گرفت، به وجود آمدن تفاوت محسوس در «پوشش زنان» در سطح جامعه و نحوه برخورد حاکمیت با این مساله در طول سه سال فعالیت دولت قبل بود.
در واقع از همان ماههای نخست شروع فعالیت دولت سیزدهم، شاهد تشدید برخوردهای سلبی و انتظامی با زنان بدحجاب در محیطهای عمومی بودیم که این مساله اعتراضاتی را در فضای عمومی جامعه به همراه داشت. در ادامه نیز حادثه تاسفباری که در روزهای پایانی شهریور ۱۴۰۱ برای مرحومه «مهسا امینی» رخ داد، پاییز ملتهبی را برای آن سال رقم زد و چه در طول ایام اعتراضات و چه پس از آن، ایران شاهد تحولات سیاسی و اجتماعی مهمی بود، به نحوی که در دو سال گذشته با وجود فروکش کردن موج اعتراضات خیابانی، هنوز رابطه میان حاکمیت با بخشی از زنان بر سر مساله پوشش شکرآب است و علاوه بر این، به نظر میرسد بسیاری از مطالبات دیگر بانوان نیز در دولت سیزدهم جامه عمل پوشانده نشد.
از جمله این که در دولت مرحوم رئیسی هم مانند دولتهای قبلی، زنان توانمند چندان به جایگاههای مدیریتی ارشد دستگاههای اجرایی راه پیدا نکردند و نهادهای دولتی بهشدت مردانه اداره شدند. همچنین در طول سه سال فعالیت دولت سیزدهم نیز مانند هشت سال دولت روحانی، لایحه منع خشونت علیه زنان همچنان به تصویب نهایی نرسید و این در حالی است که در سه سال گذشته، نهتنها قوانین و آییننامههای قابل قبولی در راستای تضمین حقوق اجتماعی بانوان ایرانی تصویب نشد، بلکه شاهد وضع مقرراتی بودیم که بسیاری از زنان را ناراضی کرد؛ از جمله حذف غربالگری اجباری برای زوجهایی که قصد فرزندآوری دارند یا تلاش برای تصویب لایحه حجاب در مجلس و البته تصویب و ابلاغ آییننامهای ویژه در این زمینه توسط وزارت کشور.
در چنین شرایطی در حالی که حکم رئیسجمهور دولت چهاردهم توسط رهبر معظم انقلاب تنفیذ شده است و «مسعود پزشکیان» تا ساعاتی دیگر در مجلس شورای اسلامی سوگند میخورد و رسما کار خود را به عنوان نهمین رئیسجمهور ایران آغاز خواهد کرد، با «انسیه خزعلی»، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در دولت سیزدهم به گفتوگو نشستیم که سه سال بسیار پرچالشی را سپری کرد و بهزودی سمت حساس خود را به یک بانوی دیگر تحویل خواهد داد؛ آن هم در شرایطی که «خزعلی» در طول سه سال اخیر علاوه بر مسائل مربوط به حوزه کاری خود، درباره برخی مواضعش نیز مورد انتقاد قرار گرفته و با ابهاماتی هم پیرامون نحوه فعالیت فرزندش در کانادا مواجه شده است.
معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری دولت سیزدهم در همین راستا در گفتوگویی تفصیلی با دیدهبان ایران، به تشریح مهمترین مسائل کاری خود در طول سه سال گذشته پرداخت و البته به سوالات ما درباره ابهامات موجود پیرامون برخی مواضع خود و فعالیتهای فرزندش، پاسخ داد. او همچنین در این مصاحبه، نظراتش پیرامون موضوع حجاب، گشت ارشاد، نحوه صحیح مواجهه حاکمیت با زنان بدحجاب و بیحجاب، لایحه جنجالی حجاب که با تغییرات زیادی در مجلس مواجه شد، ریشههای وقوع حوادث تلخ پاییز ۱۴۰۱، علت کمتوجهی به حضور زنان در مدیریتهای کلان در دولت مرحوم رئیسی، دستاوردهای برگزاری همایش «زنان تاثیرگذار»، مساله خشونت علیه زنان و حاشیههایی که پیرامون موضوعات مربوط به «سند ۲۰۳۰» و «آیورا» مطرح است را تشریح کرد.
در دولت سیزدهم پست مشاور خانم در همه دستگاههای اجرایی تعریف شد
- شما در دولت سیزدهم، بالاترین سمت را در امور اجرایی و قانونگذاری مربوط به بانوان داشتید. به نظر شما در دولت قبل، نقش زنان و اثرگذاریشان در جامعه رو به پیشرفت بود یا پسرفت؟
آن چیزی که من دیدم و پیگیری کردم، در خیلی از جنبهها رو به پیشرفت بود، اما ممکن است شما در بعضی از بخشها مثل مدیریتهای کلان، بتوانید مواردی را ذکر کنید که انتظار بود بهتر از این باشد. اما در بخشهای دیگری مثل مشارکت زنان در شوراهای تصمیمگیری و تصمیمسازی وضعیت بهتر شد. بهطور خاص ما در ماههای اول دولت سیزدهم در ستاد ملی زن و خانواده تصویب کردیم که خانمهای مشاور، همتراز معاون وزیر باشند و به آنها پست تعلق بگیرد و در ساختار اداری، جایگاهی برای آنها تعریف شود. این یک کار واقعا جدید بود، زیرا در دو دولت قبل این را حذف کرده بودند و سال ۹۲ تا ۱۴۰۰ اصلا پست مشاورین خانم در وزارتخانهها وجود نداشت.
این پست را ما مصوب کردیم که معادل معاون وزیر یا مدیر کل باشد و خانمهای مشاور در دستگاههای اجرایی مشغول به کار شدند و دستگاهها مکلف شدند که خانمهای مشاور را در شوراهای تصمیمگیری مشارکت دهند. این یک حرکت بزرگ بود و باعث شد در همه دستگاههای دولتی، خانمها صاحب نظر باشند و بتوانند نظرشان را اعمال کنند. در دولت سیزدهم به صورت ویژه دست خانمها باز قرار داده شد که بتوانند در دستورالعملها و آییننامهها، مساله خانواده و زن و جمعیت را مورد توجه قرار دهند. یعنی قرار شد خانمهای مشاور بتوانند نسبت به هر قانونی که بخواهد به این مسائل صدمه وارد کند و هر قانونی که موافق با حمایت از زنان و خانواده نباشد، اعتراض کنند و بندهایی را در آن بگنجانند. در استانداریها هم این اتفاق افتاد و همین حضور خانمها در شوراها موجب شد که هم اعتمادبنفس بیشتری پیدا کنند و هم احساس کردند که میتوانند مداخلاتی داشته باشند و هم تصمیمگیریها با نظر مشاوران خانم انجام شد.
تکلیف دستگاهها برای اختصاص یک درصد بودجه خود به موضوع «زن و خانواده»
در سال دوم دولت نیز ما قانون یک درصد را تصویب کردیم، یعنی به همه دستگاههای اجرایی تکلیف شد که یک درصد بودجه خود را به زن و خانواده اختصاص دهند، آییننامهای را برای این موضوع تنظیم کردیم، از همه دستگاهها نظر خواستیم، برنامههای کلانی را در زمینههای زنان و خانواده به آنها دادیم و آنها هم طرحهایی را مطرح کردند که قرار شد این یک درصد توسط دستگاههای اجرایی در امور زنان و خانواده تعمیم پیدا کند. این مصوبه قدرت زیادی را به خانمها داد و خیلی از خانمها از این مساله راضی بودند و میگفتند ما تازه فهمیدهایم که میتوانیم موثر باشیم و میتوانیم بعضی از برنامههایی که داریم را اجرا کنیم؛ تا حالا همه اینها روی کاغذ بود، اما با این یک درصد ما توانستیم پشتوانه پیدا کنیم و در جلسات شوراهای اداری بگوییم که ما یک درصدمان را میخواهیم تا هم بتوانیم برنامه بدهیم و هم برای اجرا دستمان باز شود.
خانمهای مشاور همچنین میگفتند که با این بودجه، میتوانیم افرادی که توانمند هستند را بهکار بگیریم، از خانمها پشتییبانی کنیم و برای توانمندسازی زنان کار کنیم. کارهای دیگری نیز از این قبیل در دولت سیزدهم انجام شد. مثلا ما پنج طرح ملی برای توانمندسازی خانمها، آسیبزدایی از خانمها و خانمهای سرپرست خانوار داشتیم که اینها خیلی کمک کرد که خانمها بتوانند بهتر در عرصههای مختلف اجتماعی حاضر شوند. همینطور پشتیبانیهایی که در این دولت از خانمها انجام گرفت، بینظیر بود.
دولت سیزدهم ۲۰ کار را برای زنان و خانواده برای اولین بار انجام داد
من یک جایی ذکر کردم که دولت سیزدهم ۲۰ کار را برای زنان و خانواده برای اولین بار انجام داد؛ البته بیشتر از ۲۰ کار است، ولی ۲۰ کار را به صورت نمادین ذکر کردم، از جمله بیمه کردن خانمهای باردار تا پایان شیردهی و بیمه زوجین نابارور. همچنین بیمه اجتماعی زنان دارای سه فرزند روستایی، از دیگر کارهای فوقالعادهای بود که باعث شد این دلگرمی در خانمهای روستایی و خانمهای خانهدار ایجاد شود که دیده میشوند. تسهیلاتی که برای زوجین دهه شصتی در نظر گرفته شد، یا اعتباراتی که در سفرهای استانی هیات دولت بهصورت ویژه برای زنان و خانواده در نظر گرفته شد، همه اینها نشاندهنده اهمیتی است که در دولت سیزدهم به مساله زنان داده شد. همچنین در این دولت برای اولین بار مشاهده کردیم که آقای رئیسجمهور، زنان را در شوراهای عالی منصوب کردند؛ زنان متخصصی که از تخصصشان کمتر بهره گرفته میشد و این حرکت خوبی بود.
در بعضی از وزارتخانهها نیز خانمها را خیلی خوب بهکار گرفتند و حتی در این زمینه به صورت تکلیفی عمل کردند؛ مثلا در وزارت نیرو، آقای وزیر از مجموعههای زیرمجموعه خود که تعداد کمی هم نیست و صد و خردهای شرکت زیرمجموعه این وزارتخانه است، خواست که حتما یک خانم در هر هیات مدیره بهکار گرفته شود؛ البته خیلیها زیر بار این دستور نمیرفتند، ولی وزیر اجبار کردند که حتما این کار انجام شود. بعد از گذشت یک سال از این اقدام نیز خود آقای وزیر گفتند که وضعیت شرکتها و راندمانشان خیلی بهتر شده است؛ هم منظمتر شدهاند، هم برنامههای مالیشان خیلی حساب و کتاب دقیقی پیدا کرده است، هم بهرهوری بیشتری دارند. یا در بعضی جاها، خود وزارت نیرو، مدیرکل مثلا خراسان را زن منصوب کردند، معاونشان زن بودند و اینها باعث شد که خانمها در بعضی از بخشها بتوانند قدرتی را داشته باشند و از تخصص آنها هم استفاده شود، اگرچه معتقد نیستیم که حتما باید این اهمیت دادن و این دید شدن فقط در مدیریتها باشد، ولی یک بخشی از آن در مدیریت است، یک بخشی در تصمیمسازیهایی است که میشود، یک بخشی در تصمیمگیریهایی که در دولت میشود و باید بانوان و خانواده دیده شوند.
ریشه حضور کمرنگ زنان در جایگاههای مدیریتی، در مسائل فرهنگی است
- فرمودید بحث مدیریتی؛ ما در دولت مرحوم رئیسی شاهد بودیم که بانوان در جایگاه مدیریتی ارشد نقش نداشتند. علتش چه بود؟
هیچ مانع قانونی نداشت؛ علتش فرهنگی است و معتقدم علت بسیاری از این مسائل، نگاه فرهنگی است که چه آقایان و چه کل مردم ایران نسبت به مدیریت و مسئولیتپذیری خانمها دارند. البته یک علتش هم خود خانمها هستند که شاید ترجیحاتی برای خانوادهشان دارند و کارهای سنگین را کمتر میپذیرند. مثلا وزیر بهداشت این را مطرح میکرد که میخواست از خانمهایی که در مجموعهشان هستند، کمک بگیرند، ولی چون کار مدیریتهای بهداشتی سنگین است، خانمها کمتر میپذیرند و کمتر زیر بار این مسئولیتها میروند.
- خود رئیسجمهور در این زمینه چه نظری داشت؟
ایشان هیچ مشکلی نداشتند و میگفتند که برای من هیچ فرقی نمیکند و اصل شایستگی مطرح است. حتی در زمانی که ایشان میخواستند وزیر آموزش و پرورش را معرفی کنند، من به ایشان پیشنهاد خانمها را دادم و ایشان گفتند که برای من هیچ فرقی نمیکند و بعضی از خانمها اگر شایستگی داشته باشند و در مقایسه با آقایان مشابه باشند، من هیچ تعصبی روی خانم یا آقا بودن وزیر ندارم. اما جو عمومی این را برنمیتابید. فرقی هم نمیکند، چه در آن دولت و چه در این دولت، این مساله فرهنگی در کشورمان حاکم است که در مدیریتها بیشتر نگاه مردسالار وجود دارد.
به خانمهای خارجی نشان دادیم که زنان ایران مورد ظلم واقع نمیشوند
- شما در بهمن ۱۴۰۱ همایشی به اسم زنان تاثیرگذار برگزار کردید. هدفتان از برگزاری این همایش چه بود؟
بعد از جریانات و مسائلی که در ۱۴۰۱ به وجود آمد، البته از قبلش هم تدارک دیده شده بود برای این که بتوانیم یک نشست را با زنانی که در سراسر دنیا با اهداف ما هماهنگ هستند و برای زنان و خانواده دل میسوزانند و برنامه دارند و میخواهند انسجامی داشته باشند، داشته باشیم. این جریانات که پیش آمد، این کار سرعت گرفت و برخی از مقامات کشورهای دیگر، بعضی از زنان تاثیرگذار در محیطهای اجتماعی و مسئولان برخی از جمعیتهای زنان دعوت شدند و خیلی خوب هم پاسخ دادند و نمایندهها یا مقامات یا بعضی از فعالان اجتماعی و رسانهای بیش از ۱۰۰ کشور حضور پیدا کردند. آنها خیلی برایشان جالب بود که ما نمایشگاهی در کنار برنامه و کنگره داشتیم که در آن، ۸۰ شرکت دانشبنیانی حضور داشتند که مسئولان و مدیرانشان خانم هستند.
این خانمها محصولات شرکتهای خود را در آن نمایشگاه به نمایش میگذاشتند و دیدن محصولات، ابداع و نوآوری خانمها و توانمندیهای زنان ایرانی برای خانمهای خارجی شرکتکننده در همایش خیلی جالب بود؛ مثلا خانمی که از ژاپن آمده بود، میگفت من به جرات میگویم خانمهای شما قویتر و توانمندتر از ژاپن هستند، یا خانمی از آفریقای جنوبی اظهار میکرد که من فکر نمیکردم که یک چنین وضعیتی را از خانمها در ایران شاهد باشم. یا نماینده دیگری از یکی از شرکتها ذکر میکرد که چرا بعضیها میگویند که خانمها در ایران مورد ظلم هستند، ما که اینجا داریم میبینیم که خانمهای شما به این شکل دارند فعالیت میکنند و کسی مانعشان نمیشود.
من هم گفتم که در ایران نهتنها کسی مانع فعالیت خانمها نمیشود، بلکه دولت پشتیبان است و خیلی از امکانات را در اختیار بانوان قرار میدهد برای این که پیشرفتهای علمی و اقتصادی داشته باشند. ما کارآفرینان خانم خیلی خوبی داریم و شما الان به استانهای مختلف که بروید، شاهد این مساله هستید.
به همین دلیل هم ما بعد از آن برنامه، تاثیرگذاران داخلی را سعی کردیم شناسایی کنیم، زنانی که در محیطهای مختلف تاثیرگذار هستند، در روستای خودش تاثیرگذار است، در مدرسه تاثیرگذار است، در محلهاش تاثیرگذار است، ولی شناخته نمیشود. ممکن است ما از یک تعدادی از خانمها تقدیر میکنیم که تعداد مقالاتشان زیاد است یا یک ابداع و ابتکاری دارند که خیلی در سطح جهانی مطرح است که الحمدلله این را هم باید بگوییم که خانمهای ما از نظر اختراع و ابداع، از متوسط جهانی بالاتر هستند. اینها معمولا دیده میشوند و از آنها در مراسمهای مختلف تقدیر و تجلیل میشود، ولی ما میخواستیم برنامهای باشد تا زنان تاثیرگذاری که در تمام ایران شناختهشده نیستند را بتوانیم بشناسیم.
به این ترتیب از طریق سایتی که با عنوان «ایران بانو» تاسیس شد، حدود ۴۰ هزار زن ثبتنام کردند که این افراد در هشت کارگروه آمدند و خودشان را معرفی کردند و کارهایشان را گفتند و تاثیرگذاریشان را مطرح کردند. سپس داوریهای متعددی، هم به صورت الکترونیکی و از طریق نظرخواهیهای مردمی و هم داورهای تخصصی در همه استانها انجام شد و بعد هم در ستاد معاونت زنان روی این مساله کار کردند و بهترینهای افراد در هر استانی انتخاب شدند؛ به نحوی که ۲۴ نفر از هشت گروه یعنی از هر روه سه نفر انتخاب شدند و باز از آن سه نفر، یک نفر بهعنوان برگزیده نهایی انتخاب شد. ما بنا داشتیم در مراسمی با حضور رئیسجمهور شهید از از این عزیزان تجلیل کنیم، ولی وقتی این حادثه که پیش آمد، قرار شد استانها به صورت جداگانه و با حضور استانداری این تجلیل را انجام دهند.
با روی کار آمدن نیروهایی که به داخل نگاه میکردند، خوف شدیدی در دشمن ایجاد شد
- ما میدانیم که دولت سیزدهم یکی از پرچالشترین دولتهای بعد از انقلاب در حوزه بانوان بود، مخصوصا به دلیل وقوع حوادث پاییز ۱۴۰۱ یا اتفاقات مربوط به گشت ارشاد. شما چنین تحلیلی دارید؟
بله، میشود گفت که همینطور بوده است.
- اگر بخواهید خودتان تحلیلی از وقایع پاییز ۱۴۰۱ ارائه دهید، به نظر شما چرا این اتفاقات افتاد؟
با روی کار آمدن نیروهایی که به داخل نگاه میکردند و معتقد بودند که ما میتوانیم روی پای خودمان بایستیم، یک خوف شدیدی را دشمن احساس کرد. زیرا نیروهایی سر کار آمدند که تاکید داشتند نه این که نمیخواهیم مسائل داخلیمان یا مساله تحریمها را حل کنیم، ولی اینقدر هم به این مسائل بها نمیدهیم که بقیه موارد را قفل کنیم، بنابراین سعی میکنیم اگر آن مسیر نشد، مسیرهای دیگری را پیدا کنیم، سعی میکنیم راههای دیگری را بسازیم، سعی میکنیم خنثیسازی تحریم داشته باشیم. حضور این نیروها برای دشمن خیلی خطرناک بود و دیدیم که وزیر خارجه آمریکا هم در مصاحبهای گفت که ما همه تلاشمان را کردیم، ولی ایرانیها هم خیلی سخت تلاش کردند و تحریمهای ما را خنثی کردند و این برای آنها خیلی گران بود.
من نمیخواهم بگویم از داخل مشکلی نداشتیم، نمیخواهم بگویم همه وقایع ۱۴۰۱ ناشی از خارج بود، ولی خارج به شدت در این مساله دمید و دشمنان بهشدت برای این مساله برنامهریزی کردند؛ چه از نظر رسانهای و چه پشتیبانیهای مالی که برای این مساله انجام دادند تا بتوانند اقدامی را علیه حرکت خوبی که دولت داشت انجام میداد و پیشرفت خوبی که داشت حاصل میشد، انجام دهند. این هم طبیعی است و هر حرکت مناسب و هر حرکتی که بتواند استقلال ما را تامین کند، هر حرکتی که بتواند اقتصاد ما را شکوفا کند، هر حرکتی که بتواند ما را روی پای خودمان نگه دارد و از خارج مستغنی کند، در خارج در مقابل آن موضع گرفته میشود.
۱۰ درصد از دستگیریهای پاییز ۱۴۰۱ مربوط به زنان و دختران بود
- در یک جا اظهار نظر کردید دختران و بانوانی که در اعتراضات اخیر بازداشت شدند، تحت تاثیر بازیهای رایانهای قرار گرفتهاند.
یک بخشی بله؛ یک بخشی گیمر بودند و بیشتر در حال و هوای آن بازیها و زد و خوردهای آنطوری بودند. خیلی از پسرها هم تحت تاثیر این مساله بودند. البته تعداد دخترها نسبت به پسرها خیلی کمتر بود. در اغتشاشات ۱۰ درصد از دستگیریها دختران بودند و برای همین هم در آن مصاحبهای که داشتم که البته آن خانم خبرنگار خارجی همه را حذف کرد و فقط جملههای خودش را گذاشت و هیچ کدام از صحبتهای من را نگذاشت، در آنجا ذکر کردم که اگر شما میگویید این نهضت و این حرکت به قول شما زنانه بوده است، خب چرا ۱۰ درصد خانمها دستگیر میشوند و ۹۰ درصد آقایان هستند؟ زنها در این ماجرا وسیله بودند، یعنی متاسفانه بازهم به صورت ابزاری از خانمها بهرهبرداری کردند.
- به نظر شما چرا بعد از اتفاقاتی که در پاییز ۱۴۰۱ رخ داد، هیچ کسی از نیروهای انتظامی استعفا نداد؟
این را باید از وزارت کشور بپرسید، ولی من فکر میکنم نیروی انتظامی در آن روزها خیلی مظلوم واقع شد. خیلی از نیروهای انتظامی شهید شدند، خیلیهایشان مجروح شدند و خیلیهایشان بدون اسلحه در میدان بودند.
- به نظرتان بهتر نمیشد آن اتفاقات را مدیریت کرد؟
حالا شاید میشد، ولی چون من در بطن ماجرا نبودم، نمیتوانم قضاوت کنم.
متولی حجاب، وزارت کشور است
- شما نوع برخورد گشت ارشاد با بانوان کمحجاب و بدحجاب را قبول دارید؟
من قبول نداشتم و بارها هم در توییتر و هم در هیات دولت گفتهام. یک بخشی از کار باید به صورت فرهنگی انجام میشد، یک بخشی از کار باید در قالب قانونهایی که دستگاههای مسئول باید انجام میدادند و سی و چند دستگاه مسئول بودند و انجام نداده بودند یا سستی کرده بودند، باید انجام میشد و آن برخوردی که کف خیابان انجام میشود، باید مرحله آخر میبود که متاسفانه مرحله آخر را جایگزین مرحله اول کردهایم.
- در حال حاضر متولی حجاب چه کسی است؟
متولی حجاب در حال حاضر وزارت کشور است که شاید بهتر باشد که آنجا باشد. میتواند جاهای دیگری که نگاه فرهنگی بهتری دارد و میتواند جاهایی که جنبههای پشتیبانی بهتری دارد، این مساله را برعهده بگیرد، ولی الان قرارگاه مربوطه در وزارت کشور است.
- خیلی از اعضای هیات دولت اعتقاد داشتند که بیحجابی و بدحجابی از خارج خط میگیرد، نظر شما چیست؟
قطعا خط میگیرد، ولی همهاش از آنجا نیست.
- به نظر شما این مساله چه علتهای دیگری دارد؟
علتها مربوط به کمبودهایی است که از نظر فرهنگی موجب بیهویتی یا ضعیفشدن هویت دختران و پسران ما شده است؛ این که بسیاری از مفاهیم و ارزشهایی که درونی است و باید از خانوادهها منتقل شود، کمرنگ شده، این که بسیاری از خواستههای دختران و پسران ما تغییر کرده است و نگاه آنها و آرمان آنها عوض شده؛ همه اینها موثر است. یعنی ما در مساله فرهنگ و در مساله اعتقادات، برای نگهداری گنجینهها و ثروتهایی که داشتیم، آنگونه که باید عمل نکردیم و این را باید پذیرفت و الان داریم با معلول برخورد میکنیم و علت به وجود آمدن این وضعیت را خوب نشناختیم و بازهم خوب نمیرویم روی این مساله سرمایهگذاری کنیم که عزت نفس لازم را به جوان و نوجوانمان بدهیم، قدرت تفکر لازم را به او بدهیم، قدرت تحلیل را به او بدهیم و سعی کنیم جوان و نوجوان ما از تحقیر سعی کنیم دور شود و بتواند به آن اهداف عالی و آن چیزی که برای کشورش مفیدتر است، نزدیک شود.
اصل مساله فرهنگی است، ولی دشمن سعی کرد آن را تبدیل به یک مساله سیاسی کند و این که رهبر معظم انقلاب تاکید داشتند این مساله سیاسی است، برای این که دشمن این را یک پلهای قرار داده است برای این که بتواند پلههای دیگری را از این مسیر برود؛ در واقع، موضوع بیحجابی برای دشمن یک قدمگاهی است که از آن میخواهد به اهداف دیگری برسد، وگرنه مساله اصلی دشمن، حجاب نیست، بلکه فکر میکند از این مسیر میتواند راههای دیگری را برای خود هموار کند.
تعداد زنان بیحجاب در محیطهای عمومی کشور زیاد نیست
- به نظر شما، چند درصد از بانوان در شهرهای بزرگ یا در کل کشور، در اماکن عمومی، دانشگاهها و پارکها حجاب بر سر ندارند. آیا دولت در این زمینه پایشی انجام داده است؟
انجام شده است، این پایشها را وزارت ارشاد مکرر انجام میدهد و در بعضی از جلسات نتیجه آن را میگوید، البته این عدد تغییر میکند؛ یعنی با توجه به سیاستهای دولت، گاهی وقتها زیاد میشود و گاهی اوقات کم میشود، ولی درصد این خانمها نسبت به کل زنان ایرانی زیاد نیست. اکثریت مردم ما به حجاب و عفاف معتقد هستند، ولی گاهی اوقات به خاطر لجبازی، گاهی اوقات به خاطر این که مخالفت نشان دهند و گاهی اوقات هم به خاطر عدم اعتقاد به این مساله، برخی خانمها حجاب را رعایت نمیکنند.
- وضعیت اقتصادی و معیشتی چقدر در این زمینه موثر است؟
طبیعتا آن هم موثر است، اما نمیشود گفت تاثیر زیادی دارد. یعنی شما میبینید خانوادههایی که وضعیت اقتصادی بهتری دارند، وضعیت حجاب بهتری ندارند، یعنی وضعیت اقتصادی از جهت این که ممکن است مردم احساس کنند که ثبات اقتصادی وجود ندارد، به نوعی باز بعضی افراد را به لجاجت و مخالفت از این مسیر سوق دهد، وگرنه خانوادههایی که شرایط اقتصادی نامناسب دارند، ولی از نظر فکری همراه هستند، میبینید که وضعیت حجاب مناسبی دارند.
حضور دختران بیحجاب در مراسم زنجیرزنی، احتمالا برنامهریزی شده بود
- خودتان اعتقاد دارید کسانی که کمحجاب یا بدحجاب هستند، موازین دینی را رعایت میکنند؟
بله، برخی از آنها رعایت میکنند و این نیست که اعتقاد دینی نداشته باشند. خیلیهایشان این اعتقادات دارند و خیلیهایشان رفتارهای عرفانی خوبی دارند، مراسمهای مذهبی را خوب برگزار میکنند، ولی به تعبیر رهبر معظم انقلاب، شُلحجاب یا ممکن است کمحجاب باشند. خیلی از رفتارهای دیگری هم که بهعنوان واجب و مستحب و مکروه است، در بین مردم ممکن است انجام بگیرد یا بهخوبی عمل بشود یا نشود، ولی شاید آن حساسیت روی رفتارهای دیگر نسبت به حجاب کمتر دیده میشود. مساله حجاب شاید چون به یک مقوله سیاسی تبدیل شده است، بیشتر نمود دارد.
- فیلمی اخیرا در فضای مجازی مربوط به روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی وایرال شده است که عدهای از دختران بدون حجاب زنجیرزنی انجام میدهند. نظر شما چیست؟
ظاهرا طبق یک نقشه و برنامه بوده است. بالاخره آدم در هر محیطی که میرود، باید حرمت آن محیط را حفظ کند و این یک چیز طبیعی است که هنجار را باید در محیطهای مختلف حفظ کنیم. مثلا در دانشگاه باید شأن دانشگاه حفظ شود، در مراکز عمومی باید شأن مراکز عمومی حفظ شود.
نوع برخورد گشت ارشاد با زنان بدحجاب به تصمیمات وزیر کشور ربط دارد
- خیلیها اعتقاد دارند نوع برخورد گشت ارشاد با مساله حجاب و بیحجابی، بستگی به دولتی دارد که رأس کار هست؛ یعنی مثلا در دولت آقای خاتمی به یک شیوه برخورد میشود و در دولت آقای احمدینژاد به شیوهای دیگر؛ شما به این مساله اعتقاد دارید؟
به هر حال موثر است. چون وزیر کشور و زیرمجموعهاش هستند که میتوانند درباره نوع روشها تصمیمگیری کنند. یعنی سلوکی را که زیرمجموعه میتواند در این زمینه داشته باشد، با دستور وزیر کشور مشخص میشود.
- یعنی با دستور وزیر کشور در هر دولتی، نوع برخورد متفاوت میشود؟
به هر حال موثر است، ممکن است در کل مساله تاثیرگذار نباشد، ولی در نوع برخورد موثر است.
«نیروهای مردمی» در مترو، پارکها و محیطهای مختلف تذکر حجاب میدهند
- یکی از مسائلی که در دولت سیزدهم مطرح بود، بحث حجاببان در متروها بود. وزیر محترم کشور همیشه اذعان میداشت که ما حجاببان نداریم، ولی ما بعضا مشاهده کردهایم که تعداد زیادی از خانمها در مترو تذکر حجاب میدهند، آیا چنین چیزی وجود دارد یا نه؟
تا جایی که من میدانم، نیروهای مردمی هستند که چنین برنامههایی را اداره میکنند. خیلی از نیروهای مردمی در بخشهای مختلف، در پارکها و در محیطهای مختلف هستند.
- پس چرا نوع پوشش آنها یکسان است و آدم احساس میکند که هماهنگشده هستند؟
این را باید از وزارت کشور بپرسید. البته ما را در برخی جلسات حجاب وزارت کشور دعوتمان هم نمیکردند و بیشتر آقایان برای خانمها تصمیم میگرفتند و معمولا کارگروه مربوطه هیچ عضو خانمی هم نداشت. در آنجا ما چند بار هم اعتراض کردیم و شنیدم یکی دو بار در این جلسات، دست آخر خانمها را هم دعوت کردند.
- آیا خانمهایی که در مترو تذکر حجاب میدهند، میتوانند مانع ورود خانمهای بدحجاب و بیحجاب به متروها شوند؟
احتمالا میتوانند و لابد مجوزی دارند که این کار را انجام میدهند. احتمالا مجوز گرفتهاند.
- اگر مجوز گرفته باشند، با توجه به این که در ساعات خاصی فعالیت میکنند، قطعا حقوق میگیرند؟
نمیدانم، ولی بعید میدانم، چون الان خانمهایی را میبینم که به صورت خودجوش و داوطلبانه میروند، معمولا حقوق نمیگیرند و حاضرند یک پولی هم خرج کنند؛ من تعدادی را که میشناسم، خیلی اهل این مطلب نیستند.
اگر پسرم فیلترشکن میفروشد، بروید از او شکایت کنید
- خانم دکتر از فیلترشکن استفاده میکنید؟
گاهی اوقات.
- چقدر هزینه فیلترشکن پرداخت میکنید؟
معمولا بچهها برایم میگیرند. البته پسرم نه، پسرم فیلترشکن ندارد.
- اتفاقا یکی از هجمههایی که در دوره مسئولیت به شما وارد شد، مربوط به موضوع پسر شما است.
گاهی به من پیام میدهند و میگویند از فیلترشکن پسرت برای ما هم بفرست. من به آنها میگویم اگر فیلترشکن دارد، شرکتش را به شما بخشیدم و میگویم بروید از پسر من شکایت کنید، چون اگر کسی شرکت فیلترشکن داشته باشد، جرم است و حتما شما بروید و شکایت کنید، من خودم هم از شما حمایت میکنم.
پسرم هیچگاه به کانادا مهاجرت نکرد، برای کار رفته بود
- این هجمهها از بحث مهاجرت پسر حضرتعالی به کانادا شروع شد؟
مهاجرت که نبود، برای کار رفته بود و بعد هم برگشت. متاسفانه این هجمه یک پروژهای بود برای این که دولت را بزنند. از این پروژهها در دولت سیزدهم کم نبود. من همان موقع هم گفتم پسر من در آن دولت که من هیچ مسئولیتی نداشتم، رفته و در این دولت برگشته است. موضوع مهاجرت ایشان دروغ بود. ایشان برای کارش رفته بود، به دلیل این که نرمافزار صادر میکرد و مجبور بود شرکت واسطی را در آنجا ایجاد کند، برای این که بتواند هزینه اولیه را برگرداند و کارمندانش همه اینجا هستند.
- شما با مهاجرت موافق هستید؛ حالا میتواند مهاجرت فرزند مسئولان باشد یا غیره؟
نه؛ نظر من همان تعبیری است که رهبری میفرمایند؛ بروند، استفاده کنند، ما که نمیگوییم قطع ارتباط باشد، بروند و علمآموزی کنند و تخصصها را یاد بگیرند، ایجاد ارتباط و تعامل اقتصادی داشته باشند، ولی مهاجرت نکنند.
- آیا وضعیت علمی داخل کشور خودمان کامل نیست؟
چرا، ولی بالاخره ما نیاز به تبادل داریم؛ نیاز به تبادل علمی و اقتصادی داریم و نمیتوانیم دور کشورمان دیوار بکشیم. جوان ما هم میتواند به خارج از کشور برود و از تجربیات آنها استفاده کند و برگردد برای کشور خودمان کار کند. حیف است این مغزها بروند و الان که کشور نیاز دارد، بخواهند جای دیگری در پیشرفت کشورهای دیگر کار کنند، یعنی سرمایهای که برای اینها گذاشته شده است را بروند جای دیگری صرف کنند.
- در دولت سیزدهم حرکتی برای جذب نخبگان ایرانی خارج از کشور انجام شد؟
خیلی تلاش شد. من یادم هست که در قسمت معاونت علمی، هم زمان آقای ستاری و هم آقای دهقانی خیلی تلاش کردند و حرکتهای خوبی انجام شد. آییننامهای که برای جذب نخبگان نوشته شد، خیلی موثر بود؛ پشتیبانیهایی که انجام گرفت، سهمیهای که برای جذب نخبگان در دانشگاهها ایجاد شد نیز خیلی موثر بود. البته نوسانات قیمت ارز و وعدههایی که آن طرف داده میشود، یک بخشی اینها است و یک بخشی شرایط کاری است که اقتضا میکند، ولی امیدوارم شرایط بهتر شود و همه کسانی هم که مهاجرت کردند، برگردند. خیلیها هم در دولت سیزدهم برگشتند. در هیات دولت دائما درباره تعداد کسانی که به خاطر پشتیبانیهای دولت برگشتند و الان دارند به کشور خدمت میکنند، آمار ارائه میدادند.
از برادرم به دلیل تهمت زدن به پسرم شکایت کردم
- در بحث پسرتان، از رسانه یا شخص خاصی که به نظر شما تهمت زده بود، شکایت کردید؟
بله؛ من از چند نفری که این مساله را منتشر کردند، شکایت کردم که یکی از آنها برادر خودم بود. البته ایشان گفت که من اینها را شنیده بودم، چون ما بعد از این که پدر من برائت جستند، گفتند با ایشان ارتباطی نگیرید و ما هم هیچ رابطهای نداشتیم و اصلا ایشان نمیدانست که پسر من خارج رفته است. وقتی آمدیم گفتیم بیا و اثبات کن که مساله مهاجرت یا فروش فیلترشکن است، چون برادر خودم هم اینها را گفته بود و به خاطر صحبت برادر من منتشر شده بود. بعد ایشان آمد و گفت من اشتباه کردم و موضوع را اصلاح کرد.
- به نظر شما این اتفاقات از روی کینهورزی رخ داد؟
خطا پیش میآید. من دو بار از برادرم شکایت کردم؛ یک بار آمد و در دادگاه نوشت که نه، اینها را اصلاح میکنم. یک بار دیگر هم ایشان به خاطر اتهامات دیگر یا اتهامات مالی که به خواهرم زده بود، محکوم شد. آمد در دادگاه و گفت جبران میکنم. حتی دادگاه چند بار به ما گفت اگر میخواهید به اجرا بگذارید، زودتر بگویید و گفتیم نه. حکم محکومیت یک سال زندان و مقداری جریمه نقدی دو سال مانده بود.
من گفتم نمیخواهم ایشان زندان برود، فقط میخواستم مشخص شود این مساله دروغ است، چون به هر کسی که میگفتیم، میگفتند برادرش گفته است؛ میگفتند اگر راست میگویی، برو از برادرت شکایت کن، ما هم گفتیم شکایت میکنیم تا ایشان فقط بیاید در دادگاه و ثابت کند. آنجا آمد و گفت جبران میکنم، ولی عملا آن دروغی که پخش میشود، جبران نمیشود. ایشان گفت جبران میکنم و گفت جاهای مختلف گفتم چنین چیزی نبوده است، ولی عملا آنها پخش نمیشود و آن دروغ منتشر میشود.
پدرم همیشه دعا میکرد که برادرم به مسیر صحیح هدایت شود
- چرا رابطهتان با برادرتان خوب نیست؟
ما مشکل خاصی نداریم، مساله همین اختلافات سیاسی بوده است. خدا پدرم را رحمت کند، در زمانی که ایشان در قید حیات بودند، برادرم موضعگیریهای تندی داشتند که حتی بعضی موضعگیریها در برابر رهبری بود که پدرم خیلی ناراحت میشدند، بخصوص از مصاحبههایی که ایشان با صدای آمریکا داشتند و با بعضی از روزنامههای عربستان، پدرم به شدت ایشان را منع کردند و گفتند اگر میخواهی این شیوه را ادامه دهی، به منزل من نیا. به ما هم گفت شما هم اگر ایشان این شیوه را دارد، دیگر ارتباط نگیرید. البته ایشان الان مواضعشان تغییر کرده است و بالاخره بعضی از موارد را متوجه شدهاند که باید اصلاح کنند. پدرم تا لحظه آخر دعا میکرد و میگفت خدایا خودت او را به مسیرت هدایت کن.
- در زمانی که بحث پسر شما داغ شد، یک کارزار هم برای برکناری مسئولانی که فرزندانشان مهاجرت کردهاند، تشکیل شد و ۲۷۶ هزار نفر هم امضا کردند. نظرتان چیست؟
کار خوبی است، البته اگر واقعا فرزند یک مسئول مهاجرت کرده باشد.
- یعنی به نظرتان باید جلوی مهاجرت را گرفت؟
به نظر من به هر حال مهاجرت کار صحیحی نیست. البته ارتباط داشتن خوب است، رفت و آمد و اتصال با دنیای خارج برای داد و ستد علمی یا اقتصادی خوب است، ولی این که بخواهیم کشور را ترک کنیم، حقیقتا با نیازی که کشور دارد، ظلم به کشور است.
تصمیمگیری برای حضور زنان در ورزشگاهها در شورای امنیت انجام شد
- چرا بحث ورود بانوان به ورزشگاه را اینقدر سخت کردید؟ یعنی راحتتر از این حل نمیشد؟
من فکر میکنم این دولت مساله را خیلی راحت کرد.
- به نظر میرسد که فیفا بابت این موضوع فشار وارد کرد؟
در شورای امنیت در این زمینه تصمیمگیری شد. بعضیها فکر میکنند که من در این مساله سعی کردم برای این که مساله ارزشی بانوان حفظ شود، زمینه را تسهیل کردم. نه، درباره این موضوع شورای امنیت تصمیمگیری کرد. البته شاید خواست تعدادی از بانوان بود، مساله اصلی نبود و سعی میکردند مسالهاش کنند. این تعداد باید در شرایطی که امنیتشان حفظ شود، حریمشان حفظ شود، ارزشها حفظ شود، بروند و بیایند و دولت هم خیلی خوب توانست این مساله را مدیریت کند. متاسفانه از همه جهات سعی کردند به گونهای این مساله را بزرگ کنند و این مساله را دوباره تبدیل به یک حاشیه بزرگ برای دولت کنند؛ چه موافقین و چه مخالفین.
ترویج بیحجابی را آزادی نمیدانیم
- در یک جایی گفته بودید که شعار زن، زندگی، آزادی یک شعار انقلابی است. هنوز هم همان تحلیل را دارید؟
بله، آخر چیز بدی نیست؛ همه حیات اسلام برای زنده داشتن است، همه تعلیمات اسلام برای این است که بگوید باید زندگی طیبه داشته باشید. آزادی هم از شعارهای مهمی است که ما در انقلاب داشتیم؛ استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. ولی این که ما آزادی را چی معنی کنیم، این مساله است، وگرنه یکی از شعارهای ما آزادی است. ما این مساله که بیحجابی را ترویج کنیم، آزادی نمیدانیم.
این مهم است که آزادی چطوری تامین شود. ما میخواهیم از سلطهای که غرب میخواهد بر کشورهای اسلامی ایجاد کند و از تحمیلی که ما را مجبور میکنند که خیلی از مسائل آنها را بپذیریم، آزاد باشیم. شما الان ببینید چگونه در قوانین بینالمللی بعضی از موارد انحرافی را در بحث خانواده ترویج و تحمیل میکنند؛ این بحث سند ۲۰۳۰ و امثال اینها، تحمیلهایی است که علیه کشورها انجام میدهند. وقتی ما میتوانیم فرهنگ خودمان را صادر کنیم، وقتی تمدن ما قدرت این را دارد که در جهان حرف اول را بزند، چرا ما باید از ۲۰۳۰ در مسائل فرهنگیمان آموزش بگیریم؟ اینها تحمیل است؛ از اینها باید آزاد بود.
در «آیورا» ارزشهای خودمان را حفظ میکنیم و به زنان کشورهای دیگر آموزش میدهیم
- آیورا با سند ۲۰۳۰ چه فرقی دارد؟
آیورا دارای یک رویکرد آموزشی برای زنان حوزه اقیانوس هند است. آیورا یک مجموعه اقتصادی است، کمیتههای مختلفی هم دارد. ما در کمیتههای مختلف آن عضو هستیم و کمیته زنان را از سال اولی که ما آمدیم، عهدهدار شدیم که آموزش زنان حوزه اقیانوس هند را برعهده داشته باشیم. این تفاوت دارد و برای خودش برنامه خاصی دارد. حالا ممکن است شما بگویید هر برنامه بینالمللی و هر قراردادی که در سطح بینالملل بسته میشود، تابع سند پایدار است، تابع ۲۰۳۰ است که ۲۰۳۰ را همه جا یا ذکر کردهاند و یا پذیرفتهاند. البته ۲۰۳۰ سند تعهدآوری نیست، ولی به هر حال به رسمیت شناختهاند.
بله، ممکن است که ما هر کار بینالمللی که بکنیم، همین وجه را داشته باشد، ولی ما در همه فعالیتهای بینالمللیمان این را مطرح میکنیم که ما به ارزشهای خودمان پایبند هستیم. این هم که من در مناظره با خانم ابتکار، موضوع تحفظ را ذکر کردم، منظورم از تحفظ، تحفظِ حقوقی نبود. گفتم مثل این که شما میروید در یکی از مجامع بینالمللی و میگویی من سر میزی که شراب هست، نمینشینم یا با نامحرم دست نمیدهم؛ این تحفظ بر ارزشها است.
ما در آیورا هم همین کار را کردیم، گفتیم ارزشهای خودمان را حفظ میکنیم و لذا در آن پیمان اولیهای که ذکر شده بود، در آن سند اولیه، وقتی نوشته بود زن و مرد و جنسیتهای دیگر، همانجا ایستادیم و گفتیم کلمه جنسیتهای دیگر باید حذف شود و همه کشورها را هم رفتیم و رضایتشان را گرفتیم که این بخش حذف شود؛ گفتیم ما این ارزشهای خودمان را حفظ میکنیم. در آیورا فقط آموزشی است که زنان ما به زنان کشورهای دیگر میدهند و بیشتر فنی و حرفهای و آموزشهای شغلی است.
وضعیت بعضی زندانهای زنان از برخی خوابگاههای دانشجویی بهتر است
- شما از زندان اوین هم بازدید داشتهاید؟
بله، مکرر.
- چرا رسانهها را در این بازدیدها همراه خودتان نمیبردید؟
اجازه نمیدهند، به نحوی که خبرنگار روابطعمومی خودمان هم نمیآید. من معمولا خودم میروم و با زندانیان صحبت میکنم.
- وضعیت زندان به چه صورت است؟
وضعیت زندان معمولا وضعیت نامناسبی نیست. البته درباره مسائل قضاییشان، باید قاضی حکم کند که جرمشان چه بوده است، ولی وضعیت رفاهیشان، معمولا وضعیت خوبی است. من همان موقع هم که رفتم، گفتم که وضعیت زندان از خوابگاههای دانشجویان هم بهتر است، چون من زمانی هم که رئیس دانشگاه بودم، خیلی خوابگاهها میرفتم. در دانشگاههای مختلف هم میرفتم خوابگاه و با بچهها صحبت میکردم. واقعا از بعضی جهات، از منظرهای رفاهی، وضعیت زندانیان از خوابگاههای دانشجویان بهتر بود.
- در بازدیدی که از زندان اوین داشتید، با کدام زنان زندانی معروف صحبت کردید؟
الان اسمهایشان یادم نیست.
«برابری» تحمیل نوعی مردگونگی به زن است
- شما یک جمله دارید در ارتباط با این که برابری زنان، ظلم به زنان است. نظرتان درباره این مساله چیست؟
ما به عدالت معتقد هستیم و برابری دقیقا میتواند ظلم باشد، به دلیل شرایط ویژهای که زنان هم از نظر جسمی دارند و هم از نظر مسئولیتهای متعددی که برعهده دارند. طبیعتا این برابری یک بار مضاعفی را روی دوش زنان میگذارد و از زنان میخواهد یک مسئولیتی مشابه مردان داشته باشند، یعنی در واقع برابری نوعی تحمیل مردگونگی به زن است، در حالی که زن متفاوت است؛ هم مسئولیتهایش و هم شرایط جسمیاش.
این حرف من هم نیست، همه خانمها وقتی بنشینند و واقعا فکر کنند و بخواهند تصمیم بگیرند، ممکن است به همین نتیجه برسد. در همین همایش زنان تاثیرگذار وقتی این را مطرح کردیم که برابری، ظلم به زن است، چند تا از خانمها از کشورهای دیگر بلند شدند و کف زدند و خوشحال شدند و گفتند ما هم همین را میگوییم، ولی صدایمان بهجایی نمیرسد؛ ما موافق برابری نیستیم، با لفظ برابری به ما ظلم میکنند و از ما تکالیفی میخواهند که این وظیفه ما نیست و ما تکالیف مهمتری برعهده داریم.
عرضی که من در آن برنامه داشتم که متاسفانه نیمی را نقل کردند و نیمی را نقل نکردند، این بود که ما باید امتیازات بیشتری را برای خانمها قرار دهیم، ما باید شرایط ویژهای را برای خانمها، چه در کار و چه در فعالیتهای اجتماعی فراهم کنیم که به این خانمها ظلم نشود. موضوع شغل منعطف را هم که مطرح کردهایم و خواستیم که پیگیری شود و بحمدلله در برنامه هفتم هم قرار دادیم، برای همین است. چرا خانمی که در سن باروری است، باید مثل یک مرد کار کند و از فرزندآوری و فرزندپروری محروم شود، چون میخواهد حتما به آن آقا برسد. چرا دولت یک شرایطی را فراهم نکند که در این سنین هم بیمه برایش در نظر گرفته شود، هم شرایط کاری نیمهوقت یا پارهوقت داشته باشد و هم از امتیازات برخوردار باشد و هم بتواند از تخصص خودش استفاده کند؟ دولت وظیفه دارد چنین کاری را انجام دهد؛ اگر ما معتقد به این هستیم که زنان وظیفه ادامه نسل را دارند و تربیت نسل را دارند، باید این شرایط را برایشان فراهم کنیم.
عدالت جنسیتی را ما در برنامه هفتم گنجاندیم
- گفتید که به عدالت جنسیتی اعتقاد دارید. در دولت برای تحقق این هدف چه کارهایی انجام دادید؟
عدالت جنسیتی را ما در برنامه هفتم گنجانده بودیم؛ یکی از مواردی بود که ذکر کرده بودیم. در این زمینه شخصا خیلی پیگیری کردم و مواد زیادی در آن وجود داشت، شاید دو برابر آن چیزی که الان تصویب شد، در برنامه هفتم داشتیم، یکی هم عدالت جنسیتی بود که ذکر میکردند چون در برنامه ششم بوده و به مراحل اجرایی رسیده است، الان دیگر ضرورتی ندارد و برای همین آن را حذف کردند، ولی الان ما داریم آن را در همه دستگاهها اجرا میکنیم.
شاید قبلا مثلا ۱۷۷ شاخص بوده، الان خیلی افزایش پیدا کرده است. اول آمدیم تعدیل کردیم، یعنی یک سال کار کارشناسی روی آن کردیم و شاخصهایی که نمیشد در آن مصداق جنسیت پیدا کرد را حذف کردیم و الان شاخصهای اضافهتری را به فراخور دستگاههای مختلف به آن اضافه کردیم و خودمان با سختی از دستگاهها آمارشان را میگیریم. در واقع داشبورد عدالت جنسیتی را بالا آوردیم و بحمدلله در این قسمت خیلی خوب کار میشود.
- طرح یارانه چادر و حجاب به کجا رسید؟
آن هم پیشنهاد بود و به جایی نرسید؛ من فقط آنجا ذکر کردم که این پیشنهاد آمده است و ناگهان سروصدایی راه انداختند که آی اینها دارند یارانه میدهند. گفتیم این پیشنهاد و درخواست آمده است.
مخالف برخورد سلبی با زنان بدحجاب و بیحجاب بوده و هستم
- آقای دکتر پزشکیان گفته است که طرح نور ما را به سمت سیاهی میبرد و من در دولت خودم اجازه برخورد سلبی نمیدهم. نظرتان در مورد این صحبت چیست؟
به هر حال باید ببینیم چقدر میتوانند این را عملیاتی کنند.
- در یکی از نظرسنجیها اعلام شد که ۷۰ درصد از زنان محجبه، مخالف این نوع برخورد با زنان بدحجاب و بیحجاب هستند. آیا به نظرتان این برخوردها باعث به وجود آمدن دوقطبی در جامعه نشد؟
گفتم که من این شیوه را قبول ندارم.
نیازی به تصویب یک قانون مفصل درباره حجاب نداریم
- و اگر بخواهید برای جایگزینکردن این طرح سلبی یک پیشنهاد بدهید؟
شیوههای خیلی بهتری هست و من هم پیشنهادات خودم را ارائه کردهام و امیدوارم که اجرا شود.
- چرا اجرا نمیشود؟
باید در مجلس این پیشنهادات را تصویب کنند. من حتی معتقد بودم که نیاز نداریم که قانونی با این همه مواد داشته باشیم. در واقع، قانونهای موجود کفایت میکند و فقط یک تکماده کفایت میکرد برای این که قانون اصلاح شود. متاسفانه قانون خیلی بلندبالایی نوشته شد که قابلیت اجرا هم ندارد و به نظر میآید آنگونه که باید، نمیتواند اجرا شود.
در دولت سیزدهم سهم زنان در جایگاههای مدیریتی مشابه دولت قبل بود
- زمانی قرار بود که حداقل ۳۰ درصد جایگاههای مدیریتی کشور به زنان اختصاص پیدا کند، اما این وعده هیچگاه عملیاتی نشد. چرا؟
بحث سهمیه ۳۰ درصدی حقیقتا اجرایی و قابل عملیات نبود و لذا شما میبینید در سال ۹۹ دیوان عدالت اداری آمد و اعلام کرد این مصوبه خلاف قانون است و لغو شد. البته این که مطرح میشود که در دولت قبل ۲۵ درصد مدیران زن بودند، واقعا اینطوری نیست. یعنی اگر آمار را بررسی کنیم، در سال ۱۴۰۰، سهم زنان از جایگاههای مدیریتی ۱۸.۹ درصد بوده و الان به ۱۸.۳ درصد رسیده است؛ یعنی مقداری کاهش پیدا کرده، ولی میزان کاهش آنقدر بالا نیست. گاهی اوقات آمار درستی داده نمیشود. مثل همین ۲۵ درصد که میگفتند. هرچه ما گشتیم، ۲۵ درصد را ندیدیم؛ همان ۱۸ و خردهای درصد بود.
البته واقعا دلیل میزان کم بودن حضور زنان در جایگاههای مدیریتی همان مسائل فرهنگی است، یادم هست آقای رئیسجمهور در بسیاری از جلسات دولت سیزدهم ذکر میکردند که حتما از مدیران خانم استفاده کنید، ولی آن مسئول مربوطه یا قبول ندارد و یا به دلایل مختلف که میخواهد از حاشیه پرهیز کند، از آوردن مدیر خانم اجتناب میکند و به این صورت از تخصص خانمها آنگونه که باید استفاده نمیشود.
یادم است یکی از مشاوران میگفت رئیسجمهور به آن مسئول مربوطه زنگ زدند و من داشتم میشنیدم که میگفتند باید فلان خانم در هیات مدیره باشد، ولی آن مسئول هم مدام مقاومت میکرد. آخرش گوشی را که گذاشت، گفت کاری میکنیم که خودش از هیات مدیره برود. یعنی عملا وقتی که نمیتواند مقاومت کند در مقابل مقام بالادستیاش، آنقدر آن خانم را اذیت میکند که او کار را ترک کند.
اینطور نیست که مراجع تقلید مخالف حضور وزیر زن باشند
- به نظرتان آیا مراجع تقلید مخالف حضور وزیر زن هستند؟
من فکر نمیکنم. در یک دورهای وزیر زن در کابینه حضور داشت و اگر مراجع مخالف بودند، شاید این اتفاق نمیافتاد. اینطور نیست که مراجه مخالف باشند.
- شما بالاخره معاون شهید رئیسی بودید. دیدگاه ایشان نسبت به حضور زنان در کابینه چه بود؟
دیدگاه ایشان خیلی مثبت بود. ایشان چندین بار برای بعضی از وزیران را از من لیست گرفتند، من خودم برای وزیران و معاونان وزیران به ایشان اسم دادم. ایشان خیلی استقبال میکردند و میگفتند برایشان هیچ تفاوتی نمیکند و فقط شایستگی را مد نظر قرار میدهند.
- پس چرا وزیر زن در کابینه شهید رئیسی حضور نداشت؟
خب وقتی این مساله در مراحل مختلف رأیگیری و نظر دادن و… میرفت، یک تعدادی کسانی هستند که مخالف این مساله هستند یا شاید احساس کردند آقایانی که معرفی شدهاند نسبت به خانمهایی که معرفی شدهاند، قویتر هستند. ولی هنوز این فرهنگ هست که عدهای فکر میکنند ضرورتی ندارد که حتما مدیر خانم هم در کشور داشته باشیم. گاهی اوقات من به شوخی میگفتم اگر این افراد زورشان میرسید، معاونت زنان را هم مرد میگذاشتند. البته احتمال دارد یک چنین کاری هم بکنند.
- در آینده؟
نمیدانم، به هر حال بستگی به نوع نگاه کسانی دارد که دارند انتخاب میکنند.
«دورکاری»، یکی از درخواستهای مهم زنان از دولت سیزدهم بود
- شما در یک جایی اشاره کردید که موافق دورکاری برای بانوان هستید. آیا به نظرتان دورکاری باعث نمیشود که خانمها از جایگاههای مدیریتی دورتر شوند؟
در مقطع و بازه زمانی خاصی که خانمها باید فرزندان را تربیت کنند و نیاز دارند کنار بچهها باشند، خود خانمها بیشتر دورکاری را میخواهند. یعنی یکی از پربسامدترین درخواستهای خانمها از دولت، مساله دورکاری بود. ولی از آن مقطع زمانی که بگذرد، میتوانند مدیریت کنند.
- شما در جایی گفتید که ما گشت ارشاد نداریم، امنیت اخلاقی داریم. فرق گشت ارشاد با امنیت اخلاقی چیست؟
گشت ارشاد برای یک دورهای بود، بعد در دولت پیشین این عوض شد و به امنیت اخلاقی تبدیل شد. من فقط اسم این نهاد را گفتم و تاکید کردم که فقط درصدی از کار امنیت اخلاقی مساله حجاب است و درصد بیشتر آن مربوط به سایر مسائل است.
من به تغییراتی که در این زمینه صورت گرفته بود، اشاره کردم، ولی نیامدند این حرف من را کامل بگذارند، آمدند و فقط نوشتند ما گشت ارشاد نداریم، آی ببینید گشت ارشاد در خیابان است، ولی ایشان میگوید گشت ارشاد نداریم. من حرفم این بود که این مساله نسبت به چهار پنج سال پیش تغییر کرده است و دیگر اسم گشت ارشاد را نداریم، اسمش امنیت اخلاقی است که چند تا کار را برعهده دارد؛ از جمله مقابله با قاچاق، مقابله با مفاسد و یکی از کارهای آن هم بحث ناهنجاری در مساله حجاب است، ولی متاسفانه از این تغییرات و تبدیلها و تقطیعها و تحریفها در صحبتهای مسئولان دولت را متاسفانه بسیار شاهد بودیم.
در زنجان برای زنان زبالهگرد اشتغالزایی شد، ولی برخی شغل خودشان را ترجیح دادند
- شما در جایی به نقل از یکی از مقامات ارشد ناجا نقل کردید که موضوع گشت حجاب با دستور مستقیم رئیسجمهور و با محوریت اجرا توسط وزیر محترم کشور انجام شده است. چرا جلوی آن را نگرفتید؟
من چنین چیزی نقل نکردم و یادم نمیآید نقل کرده باشم، چون از قول من خیلی چیزها مینویسند، مثلا در مورد زبالهگردان یک چیزهایی نوشته بودند که اصلا خود من تعجب کردم که اینها چیست از قول من نوشتهاند.
- درباره این مساله زبالهگردها توضیح میدهید؟
در یکی از سفرها به استان زنجان رفتیم و دیدیم که مشاور محترم استانداری خیلی روی این مساله کار کرده بود که مانع زبالهگردی خانمها شود و تعدادی از این افراد را جمع بود و برایشان شغل ایجاد کرده بود و میگفت با این که ما برای این زنان اشتغالزایی کردیم، ولی ظاهرا زبالهگردی منافع بیشتری داشته و بعضی از آنها برگشتهاند. من گفتم ما داریم یک چنین حرکتهایی را برای پیشگیری از این آسیبها انجام میدهیم مشاور هم یک چنین چیزی گفته است. بعد یک جمله خیلی نامناسبی را به من نسبت داده بودند که این خانمهای زبالهگرد چنین هستند. هرچه هم گفتیم، اینقدر سریع منتشر شد که چند تا از آنها را میشود جمع کرد یا پاسخ داد؟ متاسفانه خیلی از این حرفها نقل میکنند.
با لایحه حجاب و جریمه نقدی موجود در آن، موافق نیستم
- چرا دولت لایحه حجاب را به مجلس داد؟ علتش چه بود؟
به هر حال یک لایحه قضایی بود و قوه قضاییه داده بود و دولت هم باید نظراتش را برای مجلس میداد و به مجلس میفرستاد. یعنی ارسال لایحه توسط دولت به مجلس، جزو مراحل قانونی کار بود.
- شما با جرایم نقدی که در آن لایحه آمده است، موافق هستید؟
من اصلا با کل آن لایحه موافق نیستم. من معتقدم که یک تکماده میتوانست خیلی از مسائل را حل کند.
- چرا اعلام نکردید؟
در جلسه هیات دولت اعلام کردم، ولی نیاز نبود که همهجا اعلام کنم. بالاخره هیات دولت صدای واحدی داشت که کار را به نتیجه میرساند.
- شما در جای دیگری گفته بودید که حجاب یک خواست عمومی است. پس چرا یک همهپرسی برگزار نمیکنند بین بانوان که ببینند واقعا این حجاب را میخواهند یا نه؟
به هر حال اگر ما برای همه چیز بخواهیم همهپرسی برگزار کنیم، باید برای بند بند قانون اساسی همهپرسی برگزار کنیم. بالاخره وقتی مردمی به حکومتی رأی دادهاند، آن حکومت یک زیرمجموعهای از جمله قوانین خاص خود را دارد که باید به آن قوانین احترام بگذاریم.
وضعیت خشونت علیه زنان در ایران خیلی بهتر از اروپا است
- اگر بخواهیم در موضوع خشونت علیه زنان، کشور خودمان را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم، ما در چه ردهای در این زمینه هستیم؟
ما در پایینترین رده در این زمینه هستیم. اتفاقا این مسالهای است که خیلی روی آن کار کردیم. اخبار جدیدی که رسانه رسمی انگلستان، بیبیسی، اخیرا منتشر کرده است را ملاحظه کنید که طبیعتا میآید و سعی میکند کشور خودش را خوب جلوه دهد. در این اخبار آمده است که بیش از یک میلیون خشونت علیه زنان در سال رخ میدهد و میگوید از نظر خشونت علیه زنان و قتل زنان، وضعیت در انگلستان اضطراری است.
اخیرا یکی از دوستانی که در آنجا هست، آماری را فرستاده است که سالانه بیش از ۷ هزار قتل زنان در کشورهای اروپایی صورت میگیرد. وقتی هم که همین آمارهای جهانی را بررسی کنیم، میبینیم وضعیت خشونت علیه زنان در کشورمان در رنگهایی که نمایش داده میشود، کمرنگترین است، در حالی که گاهی اوقات ذکر میشود که خشونت علیه زنان وجود دارد، ولی شاید ابراز نمیشود، شاید علنی نمیشود، شاید شکایت نمیشود، در حالی که همین موضوع در کشورهای اروپایی نیز مطرح است، بخصوص که آنها زیر سوال هستند و باید به مجامع بینالمللی گزارش بدهند و سعی دارند که این مساله را خیلی کمرنگ مطرح کنند.
ولی آمارها نشان میدهد که بیشترین میزان خشونت علیه زنان را در کشورهای آفریقایی و بعد در کشورهای اروپایی و آمریکایی داریم، در حالی که ایران جزو پایینترین ردههای جدول و میزان خشونت علیه زنان در آن یک درصد و نیم درصد است که البته این درصد، به نوع تعریف از خشونت بستگی دارد که گاه قتل است، گاه فقط خشونت و تعرض است، گاه آزارهای جنسی است. آمار همه اینها موجود است، اگرچه ما معتقدیم که حتی وجود یک مورد خشونت علیه زنان در ایران هم زیاد است، ولی شرایط کشورمان از این نظر، شرایط اضطراری نیست، الان شرایط اروپا در مساله خشونت شرایط اضطراری است.
با مخالفان لایحه تامین امنیت زنان، بحثهای زیادی داشتیم
- یعنی ما به نسبت اروپا در شرایط بهتری هستیم؟
بسیار بهتر هستیم و اصلا قابل مقایسه نیست، ولی ما همین مقدار هم معتقدیم زیاد است و تا همین مقدار هم خشونت خانگی نباید داشته باشیم، همین مقدار هم خشونت در محیط اداری و سوءاستفاده نباید داشته باشیم. این که ما موضوع زنان ضدفساد را تصویب کردیم و خواستیم از کشورهای دیگر که بیایند و یک مجموعهای را تشکیل دهیم برای این که با موضوع سوءاستفادهها و فسادی که در محیطهای اداری نسبت به زنان صورت میگیرد، مثل فساد مالی برخورد شود، روی همین اصل بود و این که پیگیر این هستیم که لایحه خشونت یا همان لایحه امنیت زنان به تصویر برسد و مکرر از مجلس خواستیم که البته چند بار هم به صحن آمده و بعد برگشته، به همین علت است که ما نیاز به این داریم که امنیت زنان را بیش از پیش تامین کنیم و این مساله از تعالیم دین ما است.
ما خیلی بحث داشتیم با افرادی که با تصویب لایحه امنیت زنان مخالفت میکنند؛ میگویند این لایحه ضد خانواده است. نه، اتفاقا این لایحه حفاظتکننده از خانواده است. میگویند مخالف دین است. نه، دقیقا بعضی از مواردی که در این لایحه آمده، همان چیزهایی است که در شریعت آمده است. وقتی در آیه قرآن میفرماید اینها را از خانهشان بیرون نکنید، آن هم زمانی که زنان در عده هستند، ولی در حالت طلاق هستند. این قواعدی است که در شرع ما آمده، میگوید خانمی که در خانه است و در نکاح مردی است، مرد حق ندارد نسبت به او تندی کند یا نسبت به او بدرفتاری کند، حق ندارد او را از خانه بیرون کند و اینها جرم تلقی میشود.
این حمایتها باعث میشود که خانواده استحکام پیدا کند، نه این که خانواده متزلزل شود. یا این که در این لایحه علیه قاچاق زنان مفادی آمده، این که نباید پیام نامناسبی به زن داده شود. همه اینها برای حفظ خانواده و حفظ حریم زن است و تلاش لایحه بر این است که خشونت علیه زنان به هر صورتی اعم از خشونتهای لفظی و خشونتهای جسمی در سطح جامعه صورت نگیرد.
- شما در جایی اشاره کردهاید که ما اگر دنبال حجاب برای بانوان هستیم، برای این است که مورد تجاوز قرار نگیرند.
این هم دقیقا از آن حرفهایی است که از خودشان درآوردهاند. با خبرنگار نیوزویک صحبت میکردم که مساله حجاب را گفتند، گفتم فلسفه حجاب این است که حریم خانمها حفظ شود و کمتر مورد خشونت قرار بگیرند. به آن خبرنگار گفتم که این تعبیر قرآنی است که میفرماید خانمها حجاب داشته باشند تا به پاکی و عفاف شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند. دقیقا همین مطلب بود، ولی تعبیر دیگری کردند و طور دیگری هم منتشر کردند، ولی من گفتم که حجاب حریمی برای حفظ خانمها است.
آمار غیررسمی سقط جنین سالانه ۲۵۰ تا ۵۰۰ هزار عدد در سال است
- شما در جایی اعلام کردید که آمار سقط جنین در ایران بین ۲۵۰ تا ۵۰۰ هزار عدد در سال است. این آمار را از کجا آوردید؟
این چیزهایی است که به صورت غیررسمی مطرح میشود و اینها آمار رسمی نیست. آن چیزی که به صورت غیررسمی توسط گروههای مختلف و کسانی که بحث بررسی و پژوهش در این زمینه را دارند، ادعا میکنند، همینقدر است. شاید بتوان گفت که حداقلش ۲۵۰ هزار، حالا شاید ۵۰۰ هزار و بعضیها بالاتر هم میگویند.
- نظرتان درباره اهدای تخمک چیست و چرا طرح غربالگری ادامه پیدا نکرد؟
مصوب مجلس بود، یعنی غربالگری به صورت اجباری ادامه ندارد، وگرنه زوجها میتوانند غربالگری کنند و مشکلی در این زمینه وجود ندارد. اهدای تخمک را نیز هم برای دهه شصتیها پیشنهاد دادیم و هم برای این که مساله باروری را بتواند حمایت کند. البته قوانین مربوط به اهدای جنین واهدای تخمک در حال حاضر در کمیسیون مربوطه در دست بررسی قرار دارد و انشاءالله که به نتیجه برسد.
مسالهای که در مدارس دختران اتفاق افتاد، مسمومیت نبود
- حضرتعالی کمیتهای را برای تحقیق درباره مسمومیت دختران در مدارس تشکیل دادید. نتیجه بررسیهای آن کمیته چه شد؟
کمیتهای تشکیل ندادیم، ما افرادی را فرستادیم که تحقیق کردند، یعنی از وزارتخانههای بهداشت و کشور سوال کردند و گزارش دادند که این مساله مسمومیت نبوده است، بلکه یک بخش از آن روانی بوده و یک بخشی هم اذیتهایی بوده است که این حالت مسمومیت ایجاد شود.
- یکی از بحثهای حاشیهای هم که برای حضرتعالی به وجود آوردند، بحث فیلم ارسالی به سازمان ملل بود که میگفتند برای حضرتعالی لبخوانی گذاشتهاند. علتش چه بود؟
آن سال سازمان ملل به ما ویزا ندادند. ما هم گفتیم میخواهیم مشارکت کنیم و میدانید که در این سه سال مشارکت کردیم، ولی سال اول و دوم به صورت حضوری و آن سال ویزا ندادند و بعد از این جریان اغتشاشات بود. ما ویدئو را به صورت مجازی فرستادیم. من صحبت کردم و مترجم هم روی صحبت من، ترجمه را گذاشته بود. وقتی ویدئو رفت سازمان ملل، آنجا گفتند ما دوصدا را نمیتوانیم قبول کنیم؛ صدای فارسی را حذف کنید و همان را منتشر کردند. ولی متاسفانه فضای غیرسالم مجازی آمد و گفت این لبخوانی است. بلافاصله ما فارسی آن را گذاشتیم که ببینید، این فارسیاش است، این کجایش لبخوانی است؟
- چرا فیلم را دوباره نگرفتید؟ اگر میگرفتید، حاشیه به وجود نمیآید؟
چرا دوباره بگیریم؟ اصلا فیلم را برای سازمان ملل فرستاده بودیم و آنجا پخش شده بود. ما برای سازمان ملل فرستادیم و گفتند فارسی باید حذف شود و فیلم را پخش کردند. اگر کسی دقت کند، میبیند لبخوانی نیست، میبیند من دارم فارسی حرف میزنم و او دارد ترجمه میکند؛ ولی ترجمه را گذاشته بودند و فارسی را حذف کرده بودند. این را برداشتند به یک بساطی تبدیل کردند. مگر ما نیازی به لبخوانی داشتیم؟
گواهینامه موتورسیکلت برای خانمها منع قانونی دارد
- چرا خانمها نباید گواهینامه موتورسیکلت داشته باشند؟
میتوانید از مسئولانش بپرسید.
- نظر حضرتعالی به عنوان یک کارشناس در حوزه بانوان چیست؟
من گفتم این منع قانونی دارد و باید از نظر قانونی بررسی شود.