اطلاعات: اگر رهبر انقلاب در انتخابات اخیر تدبیر نکرده بودند، اقلیت متعصب خالصساز، فاتحه تظام را میخواند
روزنامه اطلاعات که با حکم آیت الله خامنه ای، تحت مدیریت سیدعباس صالحی اداره می شود؛ نوشت: خوشبختانه بزرگان نظام از رهبر انقلاب تا صلاح اندیشان و دلسوزان تدبیر کردند و....همان اقلیت خالصه و متعصب، فاتحۀ نظام و ایران را می خواندند، چنانکه با تضعیف اسلامیت نظام، طی سالیان دراز، بسیاری از ارزشهای دینی را نزد جوانان و بانوان دچار فروپاشی نموده و در سال 14 ۱۴۰۱هزینه های جبران ناپذیر برای نظام و زخمهای سخت برای بخشی از جامعه رقم زدند.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ روزنامه اطلاعات نوشت: دولت مسعود پزشکیان هنوز مستقر نشده و سکان کشتی دولت در اختیار یاران رئیس جمهور فقید به مدیریت جناب آقای مخبر است. وزرای کابینه و معاونان رئیس جمهور منتخب ملت ایران هنوز مشخص نیست و به مجلس معرفی نشده اند. این امور توسط شورایی از متخصصان و نخبگان و افراد مجرب در دست بررسی است.
با این حال یکباره توپخانه گروه اقلیت و محافل خاص و مدعی، شروع به حمله و ایراد اتهامات کرده است و نه تنها انصاف را زیرپا نهاده اند، که از خط قرمز نجابت هم گذشته و ناصواب و ناسزا می گویند.
خوشبختانه بزرگان نظام از رهبر انقلاب تا صلاح اندیشان و دلسوزان تدبیر کردند و مردم نیز بقدر وسع کوشیدند و جمهوریت را دوباره جان و روحی بخشیدند تا وحدت «دولت ـ ملت» میسر شود و ارزشهای موجود و آرمانها و وعدههای معهود دوباره به صحنه سیاست و جامعه بازگردد.
اگر چنین نمی شد، همان اقلیت خالصه و متعصب، فاتحۀ نظام و ایران را می خواندند، چنانکه با تضعیف اسلامیت نظام، طی سالیان دراز، بسیاری از ارزشهای دینی را نزد جوانان و بانوان دچار فروپاشی نموده و در سال 1401 هزینه های جبران ناپذیر برای نظام و زخمهای سخت برای بخشی از جامعه رقم زدند.
انتقادهای ناجوانمردانۀ کسانی که بزرگترین فسادهای مالی و اخلاقی را رقم زدند و کشور را تا ورشکستگی پیش بردند، حالا رنگ دین و مذهب به خود گرفته و دوباره صحن معتبر عبادت مردمان را در نماز جمعه آماج شعارهای زشت و ناسزا به همکاران و رجال دولت منتخب کرده است.
کسانی که همواره احادیث ضعیف و روایتهای شاذ و غریبه را به خورد مستمعان می دادند و بارها موجب وهن و طعن دشمنان شدند، حالا به خواندن نهج البلاغه ایراد می گیرند و از تهمت به بزرگان دیندار و خدمتگزار ابایی ندارند.
با استفاده از صحنه ها و تریبونهای غصب شده از مردم اجتماع می کنند، در لابلای متدینین در نماز جمعه و در رسانه هایشان، همکاران دولت برگزیدۀ اکثریت را می کوبند.
اطرافیان و یاران صدر دولت را هدف اتهامات واهی قرار دادهاند. برای ایجاد تقابل میان رئیس جمهور و رهبر معظم انقلاب، پزشکیان را گورباچف می نامند و بسیار کارهای دیگر.
برنامه صریحی دارند که با ایجاد هراس و شکاف در صف همکاران رئیس جمهور و جدا کردن نزدیکترین یاران وی، او را تنها و وانهاده کنند و اهداف و برنامه هایش را ناکام بگذارند. شکست پزشکیان و افول ستاره این دولت، به رغم لطمه های جبران ناپذیر برای کل نظام و روحانیت و رهبری عظیم الشأن، هدف قطعی این گروه ویژه خوار، تمامیت طلب، ناکارآمد و سیری ناپذیر است. اینان باید پاسخ دهند چرا اهدافشان با شبکه های معاند به ویژه اینترنشنال و گروهک رجوی همسان از آب درآمده است!؟
بجز حمله به جواد ظریف که مثل خار در چشم افراطیون داخلی و اپوزیسیون و شبکه های خارجی است، یکی از ایرادهای این گروه، اشاره به عدم تجانس برخی اعضای گروههای مشاوره برای تعیین وزراست.
جالب است که کسانی این اتهامات و ایرادها را وارد می کنند که همواره پشت درهای بسته انتصابات را با انتسابات همگام و یکسان کرده بودند.
منطقی است که حالا دارند به نخستین تجربه واقعی رایزنی و شایسته گزینی حمله می کنند تا مبادا این کار به سنت سیاسی و مدیریتی بدل شود و دیگر نتوانند باجناقها و دامادها و آقازاده ها و منسوبان و مریدان را در دهها شرکت و معاونت و منصب بگمارند و چای دبش میل کنند.
از زبان تندی که اتخاذ کرده ام پوزش می خواهم، اما هرکس ذره ای ایمان به خداوند و علاقه به مردم و این آب و خاک داشته باشد، می فهمد که دیگر زمان این بازیها تمام شده و جامعه لبریز از کمبودها و مشکلات کوچک و بزرگی است که طی سالها انبار شده و توش و توان را از کشور گرفته است. وقت کار و تدبیر است. باید زخمها را مرهم نهاد و به فکر چاره های بزرگ بود.
سازماندهی کارناوالهای عجیب و غریب برای ایجاد حساسیت در مراجع دینی و متدینین، در کنار حساسیت زدایی از اهانت به متخصصین و همکاران رئیس جمهور، سرآغاز پروژه ای است که بارها مانع وحدت دولتهای منتخب با دیگر اضلاع قدرت در مملکت شده است.
از همه خطرناکتر، درگیر ساختن بخشی بسیار مهم و حساس از نظام است که نظامیان و نیروهای امنیتی را به جای تمرکز بر رژیم صهیونیستی و توطئه گران خارجی و ایادی آنها، رودر روی رئیس جمهور و دولت برگزیدۀ اکثریت قرار می دهد. درواقع هم مردم را از نظام جدا می کنند و هم بازوهای قدرتمند نظام را درگیر بحرانهای ساختگی ادواری می نمایند و در نهایت خود را افراد دارای غیرت و تعصب دینی نشان داده و ناجیان وفادار و حافظ نظام می خوانند. چندبار این پروژه را اجرا کرده اند تا وقتی که طشت رسوایی شان از بام سیاست و اقتصاد و فرهنگ افتاد؛ با خالصسازی و یکدست سازی، صناعتشان آشکار شد و مصنوعاتشان به فساد و ناکارآمدی آغشته شد و زیانهای مهلک به کل کشور و نظام جمهوری اسلامی زدند.
باری، مردم شریف ایران در ماههای اخیر، پس از تأثر و اندوه بسیار، تدبیر و اهتمام کردند و در یک مرحله با آمدن (و حتی قبل از آن با نیامدن به پای صندوق رأی)، نگرانی خود را بیان کردند. اینک دولت اکثریت باید کارهای سخت و طاقت فرسا انجام دهد؛ از ساماندهی اقتصاد و معیشت تا ایجاد توازن در فرهنگ و جامعه، و سرانجام بدر بردن کشتی دیپلماسی در جهانی که در حال عبور از مرحله ای تاریخی و گذاری سخت و شگفت انگیز است.
هر یک از این امور، یک دنیا زحمت و مرارت و دقت و تخصص می طلبد، ممکن است فرصت چنان از دست برود که دیگر نتوان هزینه توسعه و افزایش قدرت ملی را فراهم کرد. شکست دولت، شکست نظام است، شکست ملت ایران است، شکست غرور و آرمانهای چند نسل است...