عضو گروه مطالعات زنان انجمن جامعهشناسی: برخورد با اعتراضات ۱۴۰۱ و ناامیدی از بهبود وضعیت موجب عدم مشارکت زنان در انتخابات شد/ امیدواریم دولت و مجلس مطالبه انتخاب وزیر زن را به رسمیت بشناسند/انسیه خزعلی به عنوان معاون امور زنان و خانواده هیچ قدمی برای ز
فاطمه موسوی جامعهشناس و پژوهشگر مسائل زنان درباره دلایل عدم شرکت زنان در انتخابات به دیده بان ایران گفت: جنبش پاییز 1401 و اعتراضاتی که از سوی زنان در خیابانها به منصه ظهور رسید از این نظر مهم بود که پاسخی جز برخورد دریافت نکرد، به رسمیت شناخته نشد و حتی با واکنشهایی مانند طرح نور، محدودیتها و واکنشهای فرا قانونی و غیرقانونی مواجه شد. بدین معنا که اگر از حقوقدانان در اینباره نظر بخواهید پاسخ میدهند که توقیف ماشین، پلمب کسب و کارها به دلیل ارائه خدمات به زنان بدون حجاب غیرقانونی است. همچنین آنچه به عنوان طرح نور یاد میشود، بین شورای نگهبان و مجلس در رفت و آمد است و هنوز قانونی نشده است. حال چطور میتوان طرحی که به تصویب نرسیده و قانون نشده را اجرا و دیگران را برای پذیرشش اجبار کرد؟ همه اینها و ناامیدی از بهبود شرایط و وضعیت باعث شده که زنان شرکت در انتخابات را بیهوده بدانند.
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ هرچه به روز تحلیف و به دنبال آن معرفی وزرا به مجلس نزدیکتر میشویم، بحث بر سر لزوم معرفی وزیر زن پررنگتر میشود. با آمدن و رفتن سیزده دولت، تنها دولت اصولگرای محمود احمدینژاد بود که با معرفی مرضیه وحیدی دستجردی و رای اکثریت مجلس به او تابوی انتصاب وزیر زن شکسته شد. در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی که چندان نشانه پررنگی از حضور زنان در صحنه سیاست دیده نمیشود و اساسا مطالبه انتصاب وزیر زن نیز در جامعه پس از جنگ شکل نگرفته است. در دولت اصلاحات نیز که با شعارهای حقوق شهروندی، جامعه مدنی، آزادی بیان و برجسته کردن حقوق زنان توانست با رای جوانان و زنان پیروز شود، انتظارات را برای معرفی وزیر زن بالا برد. اما رئیس دولت چندان اهتمامی به این مسئله نورزید و در پاسخ به چرایی عدم معرفی وزیر زن، پاسخ داد: «نمیخواهم با انتخاب یک زن به عنوان وزیر ریسک کنم». حسن روحانی هم که در زمان تبلیغات انتخابات صراحتا وعده معرفی وزیر زن را داد، پس از پیروزی گفت: «خیلی دلم میخواست در دولت دوازدهم سه زن را بهعنوان وزیر معرفی کنم، این افراد را هم در نظر گرفته بودم، جایگاههایشان هم در نظر گرفته شده بود، اما نشد».
سید ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری 96 در پاسخ به این سوال که شما وزیر زن خواهید داشت؟ گفته بود: «بله. خانمهایی که میتوانند در کارهایی نقش داشته باشند، میتوانند بیایند. بحث کارآمدی است. یعنی اگر خانم کارآمدی باشد، میشود، اما ممکن است شما وزیر زن هم بگذارید.» اما در دولت سیزدهم خبری از وزیر زن نبود. انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در یکی از نشستهای خود در پاسخ به اینکه چرا رئیس جمهوری به وعده انتخاباتی خود برای داشتن وزیر زن در کابینه دولت سیزدهم عمل نکرد، گفت: «رئیس جمهوری وعده وزیر زن ندادند و البته انتظار داریم در سایر مدیریتها بیشتر از بانوان استفاده شود و امیدواریم در آینده محقق شود و خانم ها توانمندی خودشان را بروز دهند و آقایان هم آنان را باور کنند.»
اکنون با برگزاری انتخابات زودهنگام و آنچه مسعود پزشکیان در صحنه انتخابات درباره مسائل مربوط به زنان اعم از برخوردهای شدید با زنان بدون حجاب و عدالت جنسیتی مطرح کرده است، مطالبه معرفی وزیر زن بار دیگر قوت گرفته است. تا حدی که کارزاری با عنوان «درخواست وزیران و مدیران زن در کابینه دولت جدید» شکل گرفته است. در دستورالعملی برای انتخاب اعضای کابینه دولت چهاردهم، پزشکیان تعیین کرده است که دستکم ۲۰ درصد از نامزدهای پیشنهادی برای اعضای کابینه از زنان و اقلیتها باشند.
با این مقدمه، دیدهبان ایران با فاطمه موسوی ویایه جامعه شناس و دبیر گروه مطالعات زنان انجمن جامعهشناسی به گفت و گو نشسته است. مشروح این گفت و گو را در ادامه میخوانید.
برخورد با اعتراضات 1401 و ناامیدی از بهبود وضعیت باعث عدم مشارکت زنان در انتخابات شد
بنابر آنچه شنیده میشود زنان در این دوره از انتخابات مشارکت کمتری داشتند. به نظر شما این کاهش مشارکت را تنها باید با اعتراضات 1401 مرتبط بدانیم یا مسئله فراتر از این است؟
مانند هر مسئله اجتماعی دیگری نمیتوانیم بگوییم فقط یک علت داشته بلکه حتما چند بُعدی بوده است. جنبش پاییز 1401 و اعتراضاتی که از سوی زنان در خیابانها به منصه ظهور رسید از این نظر مهم بود که پاسخی جز برخورد دریافت نکرد، به رسمیت شناخته نشد و حتی با واکنشهایی مانند طرح نور، محدودیتها و واکنشهای فرا قانونی و غیرقانونی مواجه شد. بدین معنا که اگر از حقوقدانان در اینباره نظر بخواهید پاسخ میدهند که توقیف ماشین، پلمب کسب و کارها به دلیل ارائه خدمات به زنان بدون حجاب غیرقانونی است. همچنین آنچه به عنوان طرح نور یاد میشود، بین شورای نگهبان و مجلس در رفت و آمد است و هنوز قانونی نشده است. حال چطور میتوان طرحی که به تصویب نرسیده و قانون نشده را اجرا و دیگران را برای پذیرشش اجبار کرد؟ همه اینها و ناامیدی از بهبود شرایط و وضعیت باعث شده که زنان شرکت در انتخابات را بیهوده بدانند از این نظر که رای آنها تاثیری در تغییری در شرایط ندارد. کمااینکه برخی از رقبا هم میگفتند که بحثهای مربوط به حجاب، سیاست خارجی و تحریمها در اختیار شخص اول کشور و مربوط به سیاستهای کلی نظام است نه رئیس قوه مجریه که وعده تغییر آنها را میدهد. مجموع این مباحث باعث شده بود که اقشار زیادی از جامعه و بخصوص زنان از اینکه صندوقهای رای و تغییر رئیس جمهور به تغییر در سیاستها بیانجامد، ناامید باشند و در انتخابات شرکت نکنند.
امیدواریم مجلس و آقای پزشکیان مطالبه انتخاب وزیر زن را به رسمیت بشناسند
مطالبات زنان چیست؟ فکر میکنید آقای پزشکیان کدام مسائل مربوط به زنان را باید در اولویت قرار دهد؟
به هر حال دور دوم مشارکت حدود 10 درصد افزایش داشت که بیشتر به سبد رای آقای پزشکیان رفت و همین دوقطبی شدن هم باعث پیروزی ایشان شد. چراکه فردی که رو به روی ایشان بود نماینده افرادی بودند که حقوق زنان را به رسمیت نمیشناسند و زنان را در حوزه خانواده، همسرداری و مادری تعریف میکردند نه در عرصه عمومی. درحالی که آقای پزشکیان جدا از اینکه دخترشان همراهشان بود و جدا از اینکه بسیاری از زنانی که اصلاحطلب بودند و امید به تغییر داشتند حمایتشان کردند، خودشان هم وعدههایی درمورد عدالت جنسیتی و حقوق زنان دادند. این مهم باعث شد که توقعی شکل گیرد که ایشان وزیر و مدیران زن را برای کابینه خود معرفی کنند. کمااینکه کارزاری هم از سوی فعالان حوزه زنان ایجاد شده است که از دولت جدید مطالبه وزیر زن دارند. در وزارتخانهای مانند آموزش پرورش که نیمی از کارمندان آن زن هستند، انتظار میرود از وزیر و مدیران عالی زن استفاده شود. البته منظور این نیست که تبعیض مثبتی قرار گیرد و فردی به صرف جنسیت به مقامی برسد بلکه منظور این است که اگر زنان توانمندی در این حوزه هستند که رزومههای قوی دارند، که ما میدانیم در حوزه آموزش و پرورش چنین زنانی وجود دارند، از آنها به عنوان مدیران عالی استفاده شود نه اینکه وزیری یا مدیری از جای دیگر و بدون اینکه از بدنه آموزش و پرورش باشد به این وزارتخانه تحمیل شود. در حوزه بهداشت و درمان هم پزشکان زن متخصص بسیار زیادی داریم که سالها در این حوزه فعالیت کردهاند. رزومه آنها باید به رسمیت شناخته شود و به قول یکی از دوستان به صرف زن بودن رزومهشان دور انداخته نشود. امیدوارم هم آقای پزشکیان و هم در مجلس مطالبه وزیر زن به رسمیت شناخته شود.
به نظر شما باتوجه به مخالفتهایی که از سوی لایههای خارج از قدرت درباره انتخاب وزیر زن وجود دارد و همچنین ترکیب مجلس فعلی، اساسا امکان معرفی وزیر زن و گرفتن رای اعتماد وجود دارد؟
به هر حال بار اولی نیست که یک وزیر زن معرفی میشود. اینکه در یک دولت اصولگرایی مثل آقای احمدینژاد وزیر زن معرفی شده و رای گرفته است، جا دارد در این مجلس هم مورد توجه قرار گیرد. خصوصا اگر رایها شفاف باشد و فردی که معرفی میشود رزومه پرباری داشته باشد، من میخواهم بدانم آقایان چه مخالفتی دارند؟
به همراهی دختر آقای پزشکیان در انتخابات اشاره کردید. در سال 88 هم زهرا رهنورد علاوه بر فعالیتهای سیاسی و فرهنگی که از پیش داشتند، در کمپینهای انتخاباتی همراه مهندس موسوی بودند. به نظر شما نقش زنان در کمیپنهای انتخاباتی از سال 88 تاکنون تغییری کرده یا صرفا همان نقش حامی را ایفا میکنند؟
من انتخابات را نمیتوانم بگویم چراکه خانم رهنورد از نظر فعالیت سیاسی، سابقه و رزومه داشتند اما آنچه برای من جالب است همسر آقای رئیسی، خانم علم الهدی هستند که شاید در کمیپن انتخاباتی همسر خود و در ظاهر حضور فعالی نداشتند اما شنیده میشد که ایشان در پشت پرده و چیدن کابینه تاثیرگذار بودند و اعمال قدرت میکردند. اینکه دختر آقای پزشکیان نقش حمایتگرانه خود را ادامه میدهند یا مانند خانم علمالهدی میخواهند اعمال قدرت کنند، برداشت من این است که ایشان همان نقش حمایتگرانه خود را ادامه میدهند و مانند هر موضوع دیگری که آقای پزشکیان به متخصصان ارجاع میدادند، این را هم به زنانی که متخصص هستند و در کمپین آقای پزشکیان بودند، واگذار خواهند کرد.
خانم علمالهدی از یک خانواده سنتی و مذهبی برآمده بودند. فکر میکنید چه تغییراتی رخ داده که ایشان توانستند در پشت پرده اثرگذار باشند؟
من با ایشان برخورد شخصی و دیدار حضوری نداشتم و صرفا بر اساس حدس بیان میکنم. گمان من این است که ایشان یک شخصیت توانمندی داشتند که خودشان را خارج از حوزهای که پدرش برایشان تعریف کردند، پیش برده و همسری داشتند که به نوعی این قدرت را به ایشان واگذار کرده بودند. یعنی آقای رئیسی توانمندی همسر خود را پذیرفته بودند و به ایشان مجال داده بودند. البته آقای رئیسی شخصیت منعطفی در برابر افراد قدرتمند داشتند و لابد در زندگی شخصیشان هم میتوانستند این نقش را ایفا کنند. کمااینکه خانوادههای زیادی را میشناسیم که در آن خانمها تصمیماتی را میگیرند که همسر و فرزندانشان از آن پیروی میکنند.
مخالفت آقای پزشکیان با برخوردهای شدید با زنان بدون حجاب به معنای تعطیلی گشت ارشاد یا لغو حجاب اجباری نیست، باید امیدوار باشیم که آن سهلگیری و نادیدهانگاری دولتهای گذشته بازگردد
به بحث حجاب بازگردیم؛ آقای پزشکیان چه در زمانی که نماینده بودند و چه در زمان کاندیداتوری بارها مخالفت خود با برخوردهای شدید با زنان را اعلام کردند. اما میدانیم که هم حکومت و هم تندروها بابت حجاب عقبنشینی نمیکنند. در چنین شرایطی آقای پزشکیان باید چه رویکردی را در پیش گیرد؟
دو جنبه وجود دارد؛ یکی قانون و رویه نظام حاکم و سیاستهای کلی است. سیاستهای کلی نظام که به واسطه شخص اول کشور تعیین شده این است که اجباری شدن حجاب شرعی در عرصه عمومی باید رعایت شود. این امر هم به شکل قانون یا رویه قانونی دیده شده است البته که در برخی موارد با سختگیریهای فراتر از شرع و قانون همراه بوده است. جنبه دوم نحوه اجرا به وسیله نیروی انتظامی و کادر اداری است. در اینجا نحوه اجرا قدری به قوه مجریه و رویکرد رئیس جمهور برمیگردد. ما در دوره آقای خاتمی و روحانی از نیروی انتظامی گلایههایی میشنیدیم که دولت از آنها برای اجرای گشت ارشاد حمایت نمیکرده است. در دولت آقای رئیسی برخوردهای شدیدتر در حوزه حجاب را شاهد بودیم و بنابر شنیدهها خود آقای رئیسی پیگیر این مسئله بودند. حال اینکه آقای پزشکیان به چنین برخوردهایی اعتقاد ندارند، باعث میشود که دایره عمل نیروی انتظامی و وزارت کشور در این حوزه محدودتر شود ولی به این معنا نیست که گشت ارشاد تعطیل یا حتی حجاب اجباری لغو شود چراکه فراتر از اختیار قوه مجریه است. درواقع در این مورد نباید خیلی امید داشته باشیم فقط باید امیدوار باشیم که آن سهلگیری و نادیدهانگاری دولتهای گذشته بازگردد.
انسیه خزعلی به عنوان معاون امور زنان و خانواده هیچ قدمی برای زنان برنداشت
طرز تفکر و نگاه انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده دولت سیزدهم، عیان است. کسی که این منصب را در دولت چهاردهم برعهده میگیرد باید چه سوابق و تحصیلاتی داشته باشد؟
آنچه مهم است این است که باید در حوزه مسائل زنان تخصص داشته باشند. مشکلی که ما در مدیران مختلف داشته و داریم این است که بسیاری از آنهایی که در حوزه زنان صحبت میکنند، هیچ دانش آکادمیکی در این حوزه ندارند و تحصیلات حوزوی، فقه، فلسفه و منطق دارند. به عنوان نمونه خانم فرشته روحافزا، عضو سابق شورای فرهنگی و اجتماعی زنان، مهندس الکترونیک هستند ولی به خود اجازه میدهند که در مورد زیست جنسی، وضعیت زنان و خانواده و حقوق زنان اظهار نظر کنند. صحبتهای افراد مشابه ایشان و خانم خزعلی حرفهای بیپایه و اساس بوده، از این نظر که مبتنی بر تحقیقات اجتماعی، سیاستهای اجتماعی مدون و رویکرد علمی و کارشناسی در این حوزه نبوده بلکه مبتنی بر حدس و گمان و علایق و آرزوها و کلیشهها بوده است. به همین دلیل هم به جایی نرسیده است. درواقع خانم خزعلی به عنوان کسی که در دولت آقای رئیسی در حوزه زنان فعالیت داشتند، تقریبا هیچ قدمی برای زنان برنداشتهاند. ایشان هر چند وقت یکبار میآمدند و جمله عجیب و غریبی در حوزه زنان میگفتند و موجی از واکنشهای تمسخرآمیز را در فضای مجازی به راه میانداختند و میرفتند تا موج بعدی. در نتیجه من امیدوارم کسی که عهدهدار حوزه معاونت زنان و خانواده میشود، فردی باشد که در این زمینه کار کرده و دانش آکادمیک داشته باشد و همچنین انگیزه و تعهد داشته باشد تا مشکلات حوزه زنان کم شود. ما سالهاست بحث لایحه منع خشونت علیه زنان یا بیمه زنان خانهدار را داریم که باید بهبود پیدا کنند. افزون بر این بحث حقوق مادران مطرح است؛ سیاست رسمی نظام این است که مادری مهم ترین شغل زنان است و بنیان خانواده بر اساس قطب عاطفی بودن زن است ولی میبینیم که بحث حضانت کودکان، ولایت پدر، کودک همسری، خشونت خانگی و خشونت علیه کودکان نادیده گرفته میشوند. در حالی که در همین حوزه فقه شرعی (به معنای فقه پویا) میتوانند بهبود پیدا کنند. امیدوارم فردی که در این جایگاه قرار میگیرد چنین تعهد و انگیزهای داشته باشد که بتواند در همین دایره تنگ موجود قدمی برای بهبود وضعیت زنان بردارد.
اگر شما بخواهید یک گزینه برای معاونت امور زنان و خانواده پیشنهاد کنید چه کسی است؟
من افراد علمی را میشناسم اما افراد سیاسی که بخواهند این مسئولیت را قبول کنند را نمیشناسم. از این رو ترجیح میدهم کسی را پیشنهاد ندهم.
نام خانمها مولاوردی و جنیدی به عنوان گزینههای این منصب شنیده میشود. نظر شما در مورد این گزینهها چیست؟
خانم مولاوردی پیشتر سابقه کار در حوزه زنان و خانواده را داشتهاند و به نظر من سابقه قابل توجهی دارند. ایشان هم دانش حقوقی دارند و هم اینکه پیشتر هم در این موقعیت سیاسی بودهاند و تجربه کار در این حوزه، مدیریت، رایزنیها و لابیها را دارند و با آن آشنا هستند. از این نظر باورم بر این است که ایشان گزینه مناسبتری هستند. خانم جنیدی در موقعیت دیگری بودند و شاید کمتر بر مشکلات حوزه زنان اشراف داشته باشند.
منبع: سایت دیدهبان ایران