جریان جلیلی و پایداری توجهی به مردم و رای آنها ندارند؛ به همین دلیل به دولت چهاردهم حمله می کنند/ هیچ فرصتی برای خطا نیست
«مبنای امر سیاسی اشتراک منافع است، نه اخلاق». قاعدهای که «جلیلیون» و پایداریها فهم درستی از آن دارند. اقلیتی ایدئولوژیک که براساس منافع مشترک سودای تسخیر قدرت مرکزی را داشته و دارند.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ «مبنای امر سیاسی اشتراک منافع است، نه اخلاق». قاعدهای که «جلیلیون» و پایداریها فهم درستی از آن دارند. اقلیتی ایدئولوژیک که براساس منافع مشترک سودای تسخیر قدرت مرکزی را داشته و دارند.
البته آنچه این منافع را تضمین میکند وفاداری به یک ایدئولوژی است: باوری موعودگرایانه.
آنان در انتخابات زودهنگام 1403 که بسیار غیرمنتظره بود، نتوانستند دست به سازماندهی دولتی و غیردولتی بزنند تا شیوه برگزاری و نتیجه انتخابات را بهدلخواه خود پیش ببرند. اما شکست آنان به معنای حذفشان از سیاست نیست. جلیلیون صرفا غافلگیر شدهاند و ناچار به شکست.
ناگفته پیداست وضعیت کنونی سیاست داخلی قابل مقایسه با سالهای 76، 92، 94 و حتی 1400 نیست. شرایط اجتماعی بسیار دگرگون شده است. اقتصاد در وضعیت وخیمی است و مهمتر از همه جریانهای سیاسی بهواسطه دلزدگی مردم از سیاست قدرت چندانی ندارند.
جلیلیون و پایداریها ناگزیرند مناسبات خود را با حامیان و نهادهای رسمی بازتعریف کنند و حلقه وفاداران و یارانشان را تنگتر کنند. این انزوا و انسجام، قدرت تخریبیشان را افزایش خواهد داد. آنان «دولت در سایه» را مجددا سازماندهی کرده و برای اهداف بزرگتری برنامهریزی خواهند کرد.
طرفه اینکه 13 میلیون رأی برای حلقه منسجم آنان آرای کمی نیست. به همین نسبت 16 میلیون رأی برای مسعود پزشکیان رأی تعیینکنندهای بهحساب نمیآید. با این اوصاف، وضعیت خطیری پیشروی دولت چهاردهم قرار دارد و روزهای سختی پیشرو است.
دولت باید با کمترین خطا راهش را هموار سازد، چراکه در بزنگاههای اقتصادی و سیاسی است که خوشباشیها و خوشباوریها دود شده و به هوا میروند و بهسرعت تبدیل به یأس میشود. امید بهوجودآمده، شکنندهتر از آن چیزی است که بتوان با آن خطر کرد.این خطر پیشرو را تصویرسازیهای اغراقآمیز حامیان رئیسجمهور دوچندان خواهد کرد.
واقعیت عریان سیاسی این است: با اینکه مسعود پزشکیان واجد ویژگیهای مثبتی است، اما هر سیاستمداری بهطور معمول باید این ویژگیها را داشته باشد. تصویرسازیهای غلوآمیز متملقان بهسرعت به ضد خودش بدل خواهد شد. پزشکیان رئیسجمهوری است که در شرایط ویژهای به قدرت رسیده است. بنابراین هرچقدر این شرایط خاص را واقعیتر ارزیابی کند و به ابعاد آن نگاه دقیق بیندازد، قدمهای مؤثرتری برخواهد داشت.
جامعه سیاسی ایران آشکارا تغییر کرده است. مردم بهدشواری برانگیخته میشوند. از احساسات رمانتیک به چهرههای سیاسی خبری نیست. واقعیت جامعه چنان سرد و سرراست و قابلرؤیت است که نیاز به هیچ تعبیر و تفسیر شاعرانهای نیست. فاصلهای جدی بین مردم و رؤسای جمهور قرار دارد. مردم همانگونه که اصلاحطلبان و اصولگرایان را پشت سر گذاشتند، قادرند به سهولت این دولت را نیز کنار بگذارند. پس وضعیت حاکی از آن است که هیچ فرصتی برای خطا نیست
منبع: شرق