آقایان کاندیداهای ریاست جمهوری! عکس گرفتن با محرومان یعنی از بین بردن کرامت آنها
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: عکس انداختن با فقرا و کمک به آنها با این سبک وسیاق نه تنها کرامتها را زیر پا له میکند که گره ای هم باز نمیکند، نه از نامزدهای نیازمند رای و نه از رای دهنده نیازمند کمک.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:عکس انداختن با فقرا و کمک به آنها با این سبک وسیاق نه تنها کرامتها را زیر پا له میکند که گره ای هم باز نمیکند، نه از نامزدهای نیازمند رای و نه از رای دهنده نیازمند کمک.
اولین بازخورد این قبیل عکسها هم همانی است که در فضای مجازی میپیچد که اگر قصد یاری داریم باید علی وار باشد که اگر دست راست، خیری کرد، دست چپ خبر نشود نه اینکه قبل از ما جناب عکاس و فیلمبردار آن سوی میدان ایستاده باشد و گاه دست مزد او از میزان کمکها هم پیشی بگیرد.
دیگر اینکه واقعیتهای عریان موجود و فقری که هست و محرومیتی که در چشم مینشیند، کارنامه عملی همه ماست. از من قلم به دست کوچک که صدای کلماتش را خیلیها نمیشنوند تا همه بزرگان و محترمینی که در این چهاردهه بر کرسیهایی در حاکمیت جلوس کردهاند اما فی المجلس به دنبال عکس با محرومین هستند.
حرف دیگر اینکه آیا حاضرند در کنار عکسی که میاندازند از سهم خود در به وجود آمدن شرایط زندگی همان فرد محروم بگویند و از او عذر بخواهند؟ آیا حاضرند سهم همه را احصا کنند؟ به هر حال این محرومیتی و این محرومی که با آن و او عکس میگیریم، مولود همین چهار سال نیست که باید ریشههای آن را حتی فراتر از چهل سال هم کاوید و سهم همه را مشخص کرد، اما آیا حاضریم ما؟ بله، محروم هست، محرومیت هم هست متاسفانه اما آیا خود ما هرجا که بودهایم برای رفع محرومیت کاری کرده ایم؟ آیا مدیرانی که گرد خود جمع کردهایم و سرپنجههایی که برگزیدهایم آیا همانی نیستند که تخصص ویژه در گره افکنی دارند و آنچه هست بیشتر کارنامه عملی آنان است؟
بگذریم، دوره تبلیغات، فصل گفتن است و معرفی ظرفیتها اما مباد که تعریف خویش را با تخریب دیگران همراه کنیم بلکه نقد را هم منصفانه باید بیان کرد و خشت حکومت خود را بر پایه انصاف و اخلاق و آموزههای دینی بنا باید کرد که این به نفع همه است. با مدیریت اخلاق و عدل و انصاف است که میتوانیم رقابتها را هم در محور فاستبقوا الخیرات به پیش بریم و فضایی بسازیم که همه احساس پیروزی کنند و هیچ کس حس باخت نداشته باشد. توقع مردم هم همین است که با هر انتخاباتی که پیش میآید، گامی به جلو برداریم نه اینکه به عقب برگردیم. انتخاب پیش رو هم ان شاالله فرصتی باشد برای رقابتی در تراز مدنیت ایرانی و اخلاق و انصاف و حق محوری انقلابی. این به خیر و صواب نزدیکتر است.
دیگر اینکه واقعیتهای عریان موجود و فقری که هست و محرومیتی که در چشم مینشیند، کارنامه عملی همه ماست. از من قلم به دست کوچک که صدای کلماتش را خیلیها نمیشنوند تا همه بزرگان و محترمینی که در این چهاردهه بر کرسیهایی در حاکمیت جلوس کردهاند اما فی المجلس به دنبال عکس با محرومین هستند.
حرف دیگر اینکه آیا حاضرند در کنار عکسی که میاندازند از سهم خود در به وجود آمدن شرایط زندگی همان فرد محروم بگویند و از او عذر بخواهند؟ آیا حاضرند سهم همه را احصا کنند؟ به هر حال این محرومیتی و این محرومی که با آن و او عکس میگیریم، مولود همین چهار سال نیست که باید ریشههای آن را حتی فراتر از چهل سال هم کاوید و سهم همه را مشخص کرد، اما آیا حاضریم ما؟ بله، محروم هست، محرومیت هم هست متاسفانه اما آیا خود ما هرجا که بودهایم برای رفع محرومیت کاری کرده ایم؟ آیا مدیرانی که گرد خود جمع کردهایم و سرپنجههایی که برگزیدهایم آیا همانی نیستند که تخصص ویژه در گره افکنی دارند و آنچه هست بیشتر کارنامه عملی آنان است؟
بگذریم، دوره تبلیغات، فصل گفتن است و معرفی ظرفیتها اما مباد که تعریف خویش را با تخریب دیگران همراه کنیم بلکه نقد را هم منصفانه باید بیان کرد و خشت حکومت خود را بر پایه انصاف و اخلاق و آموزههای دینی بنا باید کرد که این به نفع همه است. با مدیریت اخلاق و عدل و انصاف است که میتوانیم رقابتها را هم در محور فاستبقوا الخیرات به پیش بریم و فضایی بسازیم که همه احساس پیروزی کنند و هیچ کس حس باخت نداشته باشد. توقع مردم هم همین است که با هر انتخاباتی که پیش میآید، گامی به جلو برداریم نه اینکه به عقب برگردیم. انتخاب پیش رو هم ان شاالله فرصتی باشد برای رقابتی در تراز مدنیت ایرانی و اخلاق و انصاف و حق محوری انقلابی. این به خیر و صواب نزدیکتر است.