همخواهی زنان از دولت جدید؛ واپسین روزنه امید
ندا حاجیوثوق طی یادداشتی که در اختیار دیدهبان ایران قرار داده است اظهار کرد: «ریاستجمهوری مسعود پزشکیان با پیشینه و نطقهای انتخاباتی او بر سر مسائل زنان، آخرین امیدِ زنان و دختران این مرز و بوم است. به عبارتی، نهایت تلاش ترقیخواهان و توسعهطلبان برای تزریق امید و فزونی دادن سرمایه اجتماعی است».
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ ندا حاجیوثوق، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه زنان و صلح، طی یادداشتی با عنوان «همخواهی زنان از دولت جدید؛ واپسین روزنه امید» که در اختیار دیدهبان ایران قرار داده است، اظهار کرد: «نابرابری جنسیتی و مطالبات بایسته زنان در راستای رفع نابرابریها و گام نهادن به سوی جامعه همسنگ و انسانی در تاریخ یک و نیم قرنِ گذشته ایران عرض اندام میکند. از تفاوتهای قانونی دو جنس در حقوق خانواده و جزا گرفته تا لایحه موردِ اهمال «تامین امنیت زنان در برابر خشونت» تا موانع گستردهای که در مسیر اشتغال و مشارکت سیاسی و اجتماعی آنان وجود دارد و تا حق نادیده انگاشته شده پوشش، طیف وسیع مطالبات زنان را تشکیل میدهد».
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
نابرابری جنسیتی و مطالبات بایسته زنان در راستای رفع نابرابریها و گام نهادن به سوی جامعه همسنگ و انسانی در تاریخ یک و نیم قرنِ گذشته ایران عرض اندام میکند. از تفاوتهای قانونی دو جنس در حقوق خانواده و جزا گرفته تا لایحه موردِ اهمال «تامین امنیت زنان در برابر خشونت» تا موانع گستردهای که در مسیر اشتغال و مشارکت سیاسی و اجتماعی آنان وجود دارد و تا حق نادیده انگاشته شده پوشش، طیف وسیع مطالبات زنان را تشکیل میدهد. مطالباتی که در پارهای از وقتها، اسباب تبلیغاتِ پیکارهای سیاسی است و در پارهای دیگر، اسباب به چالش کشیدن شان و کرامت انسانی زن بوده. هر مطالبه ناکام، خنجری بر پیکره امید اجتماعی و فروریختن سرمایه اجتماعی بوده است. در این احوال، روی کار آمدن دولت جدید، با رویکرد تساهل و مدارا، در ایامی که شهروندان و به خصوص زنان در میانه ناامیدی و وازدگی از فردایی روشن و روزنی که مطالبات آنان را اجابت کند، در نوسان هستند؛ گویی واپیسن روزنه امید برای مطالبات زنان، دولت جدید است.
ریاستجمهوری مسعود پزشکیان با پیشینه و نطقهای انتخاباتی او بر سر مسائل زنان، آخرین امیدِ زنان و دختران این مرز و بوم است. به عبارتی، نهایت تلاش ترقیخواهان و توسعهطلبان برای تزریق امید و فزونی دادن سرمایه اجتماعی است. این مسئولیت دشوار، به سر منزل نخواهد رسید مگر با دل سپردن به مطالبات زنان و شنیدن صداهای فروخورده آنان. بایستی به یاد داشت زنان با تکیه بر دستاوردهای علمی و عبرتآموزی از ناکامیها، به بینش رو به رشدی رسیدهاند، که قانون و عرف موجود پاسخگوی نیازها و انتظارات آنها نیست. امری که به گواهی علم و تجربه بازگشت ناپذیر است و مراحل رشد و تکامل خود را طی خواهد کرد. از اینرو پیشنهادات زیر میتواند راهگشای این راه پر فراز و نشیب باشد:
۱- به گواهی آمار رسمی ایران، سهم زنان از تحصیلات عالیه، بیش از مردان است و حال برهه پاسخ به این پرسش است که چرا زنان با تحصیلات تکمیلی و شایستگیهای علمی، سهم اندکی در پستها و مشاغل تصمیمساز دارند؟ آیا زمان آن نرسیده که تابوهای مردسالارانه برای احراز برخی مشاغل مهم همچون وزارت و مدیریتهای کلان شکسته شود و زنانی به نمایندگی از همجنسان خود با فهمی دقیقتر از مسائل زنان به تصمیمسازی بپردازند. به نظر میرسد بستر دولت پزشکیان، برای حداقل ۴۰ درصد مناصب حساس برای زنان باز شود. در غیر اینصورت چطور میتوان صدای زنان و دختران را شنید و مطالباتشان را در بستر قانون پاسخ گفت؟ تجربه بالغ بر چهار دهه به حاشیه راندن زنان، نشان داد که بغضهای فروخورده زنان، تنها سرمایه و امید اجتماعی را ربود و محملی برای منازعات داخلی شد.
۲- در ایران فعلی، چندین انجمن علمی در حوزه زنان، با بضاعت محدود در حال فعالیت هستند که هر یک سرمایه اجتماعی، دستاوردها و یافتههای علمی ارزشمندی دارند اما به شکل جزیرهای عمل نموده و دولت و نهادهای تصمیمساز از ظرفیت آنان غافل بودهاند. دستاوردها و دادههای علمی این انجمنها میتواند نقشهراهی برای حل هر یک از مسایل زنان باشد. اعطای مقام مشورتی به این انجمنها و شرکت نمایندگان آنها در جلسات معاونت زنان ریاست جمهوری میتواند به تحقق وعده چندصدایی و تکثر در دولت فعلی کمک کند. میتواند تعادل و پیوندهای اجتماعی را در جامعه به جریان اندازد.
۳- یکی از وعدههای اساسی پزشکیان به زنان و دختران، تلاش برای حفظ شان و کرامت انسانی آنان و به رسمیت شناختن حق زنان بر بدنشان بود. اگرچه این وعده اهتمام حاکمیتی را میطلبد و فراتر از اختیارات دولت است. اما انتظار میرود با شفافیت و ارائه گزارشهای دقیق از پیگیری این مهم، ذهن و روان زنان این مرزو بوم در ریلِ اصلاح قرار گیرد. شفافیت و ارائه گزارش در این حوزه میتواند، در راستای پاسخگو نمودن کارشکنان مفید باشد و آنان را وادار به حرکت در مدار تعادل کند.
۴- بسیاری از زنان تحصیلکرده ایرانی به دلیل واخوردگی از سیستم دولتی به خوداشتغالی و کارآفرینی، بدون حمایت و پشتوانه دولتی مشغول هستند. سهم آنان از اشتغالزایی در هیچ یک از آمار رسمی لحاظ نمیشود. آیا رشد اقتصادی را بدون در نظر داشت آنان و سهم شان میتوان متصور شد؟ انتظار میرود در دولت جدید مجالی برای رشد این گروه اقتصادی باز شود و جایگاه آنان در توسعه کشور لحاظ شود.
در مجموع، شرایط فعلی میتواند یا فرصتی برای پاسخ گفتن به مطالبات زنان باشد و مرهمی برای سرخوردگی و ناامیدی اجتماعی ایجاد شده که در نهایت منجر به پایداری اجتماعی و حرکت به سوی توسعه است و یا اینکه با نادیده انگاشتن مطالبات زنان، شتاب تحولات آسیبزا و منازعات اجتماعی فزونی مییابد. در هر یک از مسیرهای پیشرو، نقش زنان و کنشگری آنان، نافذ است و صفحات تاریخ آن را واگویی و قضاوت خواهد کرد.