کد خبر: 189593
A
دبیرکل جبهه ایران اسلامی:

زاکانی کار پرداز یک تیم خاص در قدرت است/ زاکانی، افطاری داد تا رای بیاورد/ او یک شومن است+فیلم

محمد حسین عظیمی دبیرکل جبهه ایران اسلامی و فعال سیاسی جریان اصول گرا به افشاگری درباره عملکرد زاکانی پرداخت و به دیده بان ایران گفت: قای زاکانی بیشت شومَن است.زاکانی کار پرداز یک تیمی است که نمی شود راجع به آن صحبت کرد؛ صحبت راجع به آنها ممنوعیت دارد

زاکانی کار پرداز یک تیم خاص در قدرت است/ زاکانی، افطاری داد تا رای بیاورد/ او یک شومن است+فیلم

دیده بان ایران: محمد حسین عظیمی دبیرکل جبهه ایران اسلامی (جبهه حامیان انقلاب اسلامی) در گفت و گو با دیده بان ایران به تشریح عملکرد علیرضا زاکانی شهردار تهران پرداخته است. 

مشروح گفت و گوی دیده بان ایران با محمد حسین عظیمی را در ذیل بخوانید: 

با فسادهای بزرگ تری نسبت به املاک نجومی در درون شهرداری تهران روبرو هستیم 

- در زمان مدیریت آقای قالیباف در شهرداری شامل فساد املاک نجومی و هلدینگ یاس بودیم که حتی معاون ایشان هم بازداشت شد. نظر شما چیست؟

سوالات سخت می‌پرسید. من واقعا در بحث شهرداری تهران، املاک نجومی را تایید نمی‌کنم.

- از چه لحاظ؟

به هر حال همین که شما یک رانت ویژه‌ای ایجاد کنی برای کسی، مورد تایید نیست. این تایید نمی‌شود. حالا این‌که چه میزان آقای قالیباف دست داشته در این موضوع، الله اعلم. معاونش بازداشت شد، اما شهرداری محل رفع و رجوع همین موضوعات مالی است و پر از مفسده است همه شهرداری‌ها. خدا کند واقعا فساد در شهرداری تهران، چه آن زمان، چه الان و چه گذشته در حد همین املاک‌های نجومی باشد. به نظر من پیمانکاران و مسائل دیگر بیداد می‌کند. این بولد شد، وگرنه اصلا این املاک نجومی در مقابل آن مفسده‌هایی که در شهرداری بوده و هست و امیدواریم نباشد در آینده که بعید هم می‌دانم با این دست فرمان عمل کرد که البته بعضی از آن‌ها حاصل سوء مدیریت و عدم فهم درست است؛ الزاما مغرضانه نیست. به نظرم این اصلا یک دستگرمی بوده؛ اینقدر فساد آن‌جا زیاد است که نگو و نپرس.

- بحث شهرداری را کردیم. عملکرد آقای زاکانی را در شهرداری تهران چطوری ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من ضعیف است. از نظر من شهرداری تهران را آقای ساختاری و آقای لطف‌الله فروزنده می‌چرخانند. البته آقای فروزنده آدم بسیار سلیم‌النفس و کاربلدی هم هست، کما این‌که من خودم دوستانه وقتی ایشان شد معاون آقای زاکانی، به او گفتم تو اشتباه کردی؛ چون ایشان معاون رئیس جمهور بود در زمان آقای احمدی‌نژاد، معاون پارلمانی رئیس جمهور بود، به نوعی رئیس خود ما بود؛ انسان بسیار کاربلد و درستی است. من مخالفت کردم و گفتم در شأن شما نبود بروی معاون زاکانی شوی. گفت نه، دوست هستیم و رفیق هستیم و می‌خواهم کمکش کنم. آن بخش کاری هم که شده، به نظرم زحمات سه، چهار نفر مثل آقای فروزنده است. آقای زاکانی بیشت شومَن است و چیز خاصی از او ندیدم، مثلا ایده خاصی ندارد. مثلا این‌که شما در ایام خاصی مداح بیاورید در دفتر شهردار تهران و گریه کنید و بعد مطبوعاتی‌اش کنید. اگر برای دل خودت است، چرا رسانه‌ای می‌کنی؟ بیا آن‌جا و گریه‌ات را بکن.

دوما اصلا شما اجازه نداری و حق‌الناس است. ساعت اداری تمام شد، بلند شو و برو در هیات و گریه‌ات را بکن، حق نداری آن‌جا بروی و بنشینی و گریه کنی؛ اصلا ما چنین چیزی نداریم، بلند شو و برو هیات و گریه‌ات را بکن. بعد می‌خواهد آقابازی در بیاورد و ادای اینطور کارها را در بیاورد که اصلا معنی‌ای ندارد. بله، اگر می‌بینی یک شخصی حتی مثل رئیس جمهور، حتی مثل رهبر انقلاب می‌روند آن‌جا، اولا آن در یک ساعاتی است که معمولا بعدازظهر است که افراد فراقی دارند، دوما یک کسی مثل حضرت آقا بنده خدا اصلا از آن مجموعه در حد این‌که فقط نیاز باشد به یک موضوعی نظارت کند، خارج می‌شود و همیشه آن‌جا است. دیدار ایشان می‌روند، سن و سالش، شخصیتش، شأن او و تو کسی نیستی در مقابل ایشان و تو کاره‌ای نیستی، تو چیزی نیستی، تو نوکر مردم هستی، همه ما نوکر مردم هستیم، رئیس جمهور هم نوکر مردم است، نماینده‌ها هم نوکر مردم هستند. تو آدم دعوت کنی بیاید این‌جا مداحی، بعد رسانه را دعوت کنیکه از تو عکس بیندازد که تو خیلی حزب‌اللهی هستی؟ یعنی تو فکر می‌کنی مردم اینقدر نفهم هستند که مثلا تو را آن‌جا نگاه کنند که داری گریه می‌کنی، بگویند چقدر عابد و زاهد است، دستش را برویم و ببوسیم؛ به او رأی دهیم؟ افطاری داری می‌دهی در شهر تهران آقای زاکانی؟ بعد افطاری را آمدی روی تابلوها تبلیغ کردی. افطاری‌کردن که تبلیغ ندارد. عمل کریمانه‌ای است، دست شما هم درد نکند، کما این‌که این عمل کریمانه را ما می‌توانیم به شکلی دیگر هم انجام دهیم. برویم واقعا خانواده‌های نیازمند تهران که کم نیستند؛ شناسایی کنیم. مدت‌هاست شاید گوشت و مرغ و برنج درست نخورده‌اند و آبرودار هستند. ما برویم و آن‌ها را پیدا کنیم و مستقیم به صورت پک‌هایی به دستشان برسانیم. حالا افطار دادی؟ خوب است، عمل کریمانه‌ای هم هست، دست شما درد نکند. آیا باید این عمل کریمانه را بیاییم تابلو کنیم که دارم افطاری می‌دهم به شما؟ افطاری دارم می‌دهم به شما مردم، به ازای هر افطاری باید یک رأی به من بدهید. این معنی‌اش این می‌شود. برداشت شخصی من این است. من به هیچ کسی تهمت نمی‌زنم و این برداشت شخصی‌ام است. من ببینم یک کسی عمل کریمانه انجام می‌دهد و بعد تبلیغ می‌کند، می‌گویم این عمل کریمانه نمی‌گویم تبدیل به چی می‌شود برای آن شخص. آن کسانی که افطار می‌کنند، ثوابش را می‌برند، آن کسانی هم که خدمه آن موضوع، خدمتگزار آن موضوع هستند، دارند ثوابش را می‌برند. اما آن کسی که می‌آید این را تبلیغ می‌کند برای مقاصد آینده‌اش، هیچ ثوابی نصیبش نمی‌شود. بعد هم به شما بگویم؛ این را در مورد ایشان نمی‌گویم، در مورد همه، خدا کند من هم اینطوری نباشم؛ پرده‌های تظاهر پاره شود، خیلی خطرناک است.

من به ملت شریف ایران می‌گویم، خدمت شما هم عرض می‌کنم؛ اگر محمدحسین عظیمی هر خطایی کرد، پای اسلام و نظام و انقلاب ننویسید، من هم انسانم، ممکن‌الخطا هستم، امکان خطا دارم، خطا هم می‌کنم، خطا هم خیلی کردم، بنده گناهکار خدا هم هستم، ولی این آقایان ادعا می‌کنند نعوذ بالله فرزند خدا هستند، یعنی واقعا من تصورم اینطور است در مورد خیلی از آقایان. این‌جا اسم نبردم.

زاکانی کار پرداز یک تیمی است که نمی شود راجع به آن صحبت کرد؛ صحبت راجع به آنها ممنوعیت دارد

- خیلی از کارمندان شهرداری در دوره آقای زاکانی می‌گویند امنیتی‌تر شده شهرداری.

بدنه‌اش را زیاد نمی‌شناسم. چرا بگویم بدنه‌اش را می‌شناسم؟ حالا این‌که مثلا از بسیج و از پایگاه بسیج یک نفر را گذاشته باشد شهردار، امنیتی حساب نمی‌شود، اما کارآمد هم فکر نمی‌کنم باشد، ولی نه، بعضی شهرداری مناطق شهرداری بدی نیستند.

- این‌که گفته می‌شود زاکانی علاقمند است که رئیس جمهور شود را قبول دارید؟

بله، اینطور نشان داده می‌شود.کارهای زاکانی در شهرداری تهران فقط برای ریاست جمهوری بود او برای  ریاست جمهوری برنامه ریزی می کرد.

- و گفته می‌شود آقای زاکانی را از یک طیف خاصی حمایت می‌کنند. آیا می‌شود گفت آقای زاکانی، کارپرداز یک طیف و گروه خاصی است؟

آن طیف را نمی‌توانم به شما بگویم. نمی‌شود گفت.

- یعنی ممنوعیت دارد؟

بله، ممنوعیت دارد. ذهن مردم به سمت بیت رهبری نرود، اصلا اینطوری نیست. چون مردم یک ذهنیت دارند. نه، بیت حضرت آقا در این موضوعات اصلا دخالت ندارد، ولی نمی‌شود گفت. آن چهار، پنج نفر اشخاصی هستند که در یک سیستمی هستند که نمی‌شود گفت.

- و یکی از حاشیه‌هایی که اخیرا مطرح شده، پارک قیطریه است، ساختن مسجد. بعضی به مزاح می‌گویند آن‌جا گنج وجود دارد.

نمی‌دانم. حالا خدا کند آقای زاکانی آن‌جا را کَند و گنج پیدا کرد، سهم ملت را هم بدهند.

 

- بنابراین شما ساختن مسجد را تایید می‌کنید؟

من یک اعتقاد دیگری دارم. من می‌گویم به‌جای این‌که نمازخانه را زیاد کنیم، نمازخوان را زیاد کنیم. نمازخوان که زیاد شد، در منزل هم نماز را ادا می‌کنند. نمازخوان که زیاد شد، مسجد زیاد داریم. به‌جای 30 نفر در یک مسجدی 500 نفر، 1000 نفر می‌ایستند و نماز می‌خوانند. ما هرچه به نمازخوان اضافه کنیم، برد کردیم، ولی هرچه نمازخانه اضافه کنیم و کسی در آن نماز نخواند، فایده‌ای ندارد. ضمن این‌که چرا باید یک لجبازی غیرعاقلانه‌ای با مردم انجام دهیم؟ چرا باید لجبازی کنیم؟ در پارک قیطریه دختر و پسرهای جوان می‌آیند؟ ما یک مسجد می‌سازیم که این‌جا کِیف شما کوک که نمی‌شود، کور شود و پدر شما در بیاید. شما فکر می‌کنید اولا با این اتفاق، کِیف مردم کور می‌شود؟ نخیر، مردم از پارک‌ها می‌روند در خانه‌ها و در خانه‌ها 100 تا مفسده دیگر اتفاق می‌افتد. دوم؛ چیزی که زیاد است، پارک است. شما همه پارک‌ها را هم مسجد کن. بعد هم در یک جامعه مسجد نیاز است، پارک هم نیاز است. کسانی که ابرام می‌ورزند و اصرار دارند روی این موضوعات، خدا آخر و عاقبتشان را به خیر کند. نمی‌دانم جدا از کسانی که حمایتشان می‌کنند، پشت پرده تفکرشان چیست. خدا نکند نیتشان این باشد که نظام را بزنند زمین. من تصورم این است کسانی که خیلی فشار می‌آورند روی این موضوعات، به دنبال تضعیف نظام هستند. گرچه به حول و قوه الهی ان‌شاءالله اینقدر آدم عاقل و فهیم این کشور دارد، اینقدر بچه‌های پای کار این نظام هستند که هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند، ولی می‌خواهم بگویم نهایتا وقتی می‌بینند با روش‌های دیگر نمی‌توانند از بین ببرند، با یک روش‌هایی می‌آیند که امثال ما بچه حزب‌اللهی‌ها و انقلابی‌ها هم نتوانیم بگوییم چرا. می‌گوید تو گفتی مسجد چرا؟ می‌گویم من نمی‌گویم مسجد چرا، برو این را صرف ازدیاد نمازخوان کند. نه، تو گفتی مسجد چرا. یعنی زود یک اَنگی بچسبانند روی پیشانی تو. البته من که نمی‌ترسم؛ من از اَنگ‌چسباندن نمی‌ترسم. خودم را آماده همه چیز در زندگی کردم طی این سال‌هایی که کار کردم و عمدتا هم درست است که من در فضای رسانه بودم، ولی در رسانه‌های تصویری خوب نبودم، دوست هم نداشتم، علاقه هم نداشتم؛ زیاد علاقه‌ای نداشتم که در این فضاها به این شکل باشم، ولی سال‌هاست خودم را آماده هرگونه اتفاقی کردم.

منبع: سایت دیده بان ایران 

متن کامل گفت و گو را در (اینجا) بخوانید

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر