احمدی نژاد را دو بار رد صلاحیت کنیم!!
به نظر می رسد احمدی نژاد، نظام مدیریت و تصمیم گیری کشور را بر سر یک دو راهی قرار داده ، و به چالش کشیده است و به تعبیر برخی بازی برد – برد را دنبال می کند تا هم در صحنه سیاسی کشور باقی بماند، هم از این نمد کلاهی برای خود بدوزد و هم شاید به تلافی به اصولگرایانی که پیشتر حامی او بودند و در حال حاضر از او فاصله گرفته اند، ضربه شصتی نشان دهد و البته شاید هم تضمینی برای ماندن در صحنه سیاسی اخذ نماید!
دیده بان ایران بهرام گلزاده روزنامه نگار : احمدی نژاد را رد صلاحیت نکنیم بلکه او را دوبار و در دو مرجع محاکمه کنیم و با رای مردم و قانون و قضا صلاحیتش را رد کنیم. او نباید از چنگ بررسی صلاحیت مردمی و قانونی هنرمندانه و با فرافکنی بگریزد.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هر شهروندی چنانچه واجد شرایط مندرج در اصول قانون اساسی و قوانین موضوعه است باید حق حضور و نامزدی در هر انتخاباتی داشته باشد و نباید به هیچ دلیل او را از استفاده از این حقوق قانونی و شهروندی محروم کرد مگر آنکه دلایل قانونی برای این ممنوعیت وجود داشته باشد.
این روزها صحبت از احمدی نژاد و نامزدی او در انتخابات است وبحث رد صلاحیت او. هر کس به نوعی درباره این پدیده هزاره سوم !، و ورود بحران آفرینش به انتخابات 96 سخن به میان می آورد. کسانی خواستار رد صلاحیت او و حمید بقایی از سوی شورای نگهبان به دلایلی که هنوز و پس از چهار سال، شفاف و کالبد شکافی نشده است، هستند و کسانی هم ، به دنبال راه حلی برای به اصطلاح این معضل ایجاد شده می باشند!
به نظر می رسد احمدی نژاد، نظام مدیریت و تصمیم گیری کشور را بر سر یک دو راهی قرار داده ، و به چالش کشیده است و به تعبیر برخی بازی برد – برد را دنبال می کند تا هم در صحنه سیاسی کشور باقی بماند، هم از این نمد کلاهی برای خود بدوزد و هم شاید به تلافی به اصولگرایانی که پیشتر حامی او بودند و در حال حاضر از او فاصله گرفته اند، ضربه شصتی نشان دهد و البته شاید هم تضمینی برای ماندن در صحنه سیاسی اخذ نماید!
اما راقم این قلم، معتقد است که او را نباید اینگونه و به سادگی رد صلاحیت کرد. اساسا چرا باید احمدی نژاد، و اندیشه ی ویرانگر احمدی نژادی اینگونه کم هزینه رد صلاحیت شود؟ چرا باید رد صلاحیتش کرد؟ هر چند که این امکان وجود دارد اما راه حل مطمئن تر و عقلانی تر این است که احمدی نژاد دو بار محاکمه شود. چرا باید این فرصت را از او و ملت بستانیم؟ اجازه بدهیم تا او در محکمه عمومی با رای مردم محاکمه شود. و همزمان او وعملکردش را به دست دستگاه عدالت و قوه قضاییه بسپاریم و محاکمه اش کنیم محاکمه ای عادلانه و در آن محکمه هم به او اجازه دفاع از خود بدهیم. و آنگاه برای همیشه و از طریق دو مرجع ، عمومی و حکومتی رد صلاحیتش را رقم بزنیم.
احمدی نژاد را نباید به سادگی و با استفاده از ابزار رد صلاحیت، رها و خلاصش کرد! او همین را میخواهد.
رییس دولت های نهم و دهم یک روز باید به پای میز محاکمه ی دستگاههای عدالت مردمی و قضایی آورده شده و نشانده می شد و آن یک روز همین روزهاست.
او باید با رای قاطبه مردم رد صلاحیت شود اما همزمان باید در مقابل میز عدالت و دستگاه قضا نیز قرار بگیرد و پاسخ دهد که چه کرد که در دولت او، اقتصاد کشور اینگونه به ورشکستگی رسید و میلیاردها و میلیارد ها تومان اختلاس صورت گرفت؟
چه شد که در دولت فخیمه و عدالت محور او، دکل های نفتی خریداری شده گم شد؟
چه شد که در دولت او خاوری ها از کنج خانه دوباره به پشت میز ریاست بازگردانده شدند و اختلاس کردند و آنگاه در کانادا اقامت گزیدند و به ملت دهان کجی کردند؟
چه شد که درآمدهای نفتی و بودجه های دولتی بر اساس گزارش های مستند دیوان محاسبات، غیرقانونی هزینه شد و دولت نهم و دهم را دهها هزار میلیارد تومان بدهکار کرد و متخلف شناخت؟
چه شد که بدون ضابطه و به صورت غیرقانونی، میلیاردها تومان بودجه صندوق کشور به حساب شخصی برای ایجاد دانشگاه ایرانیان واریز شد؟ و چه شد که درامدهای عمومی خارج از ضوابط و مجوزهای قانونی هزینه شد؟
چه شد؟ 760 میلیارد دلار درآمد نفتی 8 ساله کشور چه شد؟
چه شد که کشور در دوران دولت های نهم و دهم ، 7 قطعنامه محکومیت و تحریم از شورای امنیت سازمان ملل گرفت؟ تحریم ها به دلیل کدام سومدیریت ها به کشور تحمیل شد؟
در سازمان میراث فرهنگی چه شد و چه اتفاقاتی افتاد؟
در مناطق آزاد تجاری چه اتفاقاتی افتاد و چه شد؟
در برخی نهادها همچون بنیاد شهید چه اتفاقات و فعل و انفعالات مالی رخ داد؟
چه شد که دستگاههای نظارتی دولتی از قبیل سازمان مدیریت و برنامه ریزی منحل شد با چه هدفی؟
چه شد که به مصوبات قانونی مجلس، بی توجهی شد و اجرا نشد؟
چه شد که اجازه فروش نفت و سرمایه این کشور ، با مجوز مدیران عالی دولت نهم و دهم، به دلال و دلالان حرفه ای و رانت خوار داده شد و درآمد حاصل از فروش ، به کشور باز نگشت؟
چه شد که فساد و رانت خواری در این کشور بیتشر از هر زمانی نهادینه گردید؟
بودجه های آنچنانی به چه مراکزی و با چه اهدافی اختصاص یافت؟
چه شد که نظرات نخبگان و کارشناسان اقتصادی کشور، به هیچ انگاشته شد و طرح های کلان اقتصادی و عمرانی ، با هزینه های کلان، از جیب ملت و خزانه کشور بدون درنظر گرفتن نظرات نخبگان و کارشناسان اقتصادی آنگونه اجرا شد که در حال حاضر دولت کنونی را با مشکلات عدیده و گریزناپذیر روبه رو ساخته است!
برغم درآمد سرشار نفتی در دوره های دولت های نهم و دهم، چه شد که اینگونه دولتی بدهکار به بخش خصوصی، و خزانه ای خالی و اقتصادی بی ثبات همراه با تورم و رکود ویران کننده، به دولت کنونی تحویل داد؟
و دهها چه شد دیگر ...
چنانچه از یک تریبون مستقل و بی طرف، و در منظر و محضر مردم و ملت، این چراها موشکافی و کالبد شکافی شود ، آنگاه به راحتی مردم در باره صلاحیت احمدی نژاد، تصمیم می گیرند.
و لذا معتقدم، نباید دوباره این فرصت را به او داد که بار دیگر با سوار شدن بر موج اندیشه های پوپولیستی، باز هم کشور را از همین اندک ثبات ایجاد شده ، محروم کرده و قطار حرکت به سمت نرمالیزاسیون را از مسیر اصلی خارج کند. باید پدیده و اندیشه احمدی نژادی را یک بار برای همیشه، در منظر رای مردم و قبل از آن، دستگاه عدالت و قضا رد صلاحیت کرد!. این نتیجه بخش ترین شیوه است.