احمدی نژاد آمد تقابل شروع شد!
یکی از اعضای ارشد تحریریه سایت رجانیوز، پایگاه خبری که ازحامیان سرسخت احمدینژاد در سالهای ریاستجمهوریاش به شمار میرفت، توییت کرد: «امروز شاهد اجرای یکی از بازیهای پیچیده سرویس جاسوسی انگلیس در انتخابات ٩٦ بودیم» و بعد هشتگ زد؛ «نفوذ، احمدینژاد» سایت رجانیوز نیز در تحلیلی بر ثبتنام احمدینژاد در انتخابات نوشت: «روز ثبتنام احمدینژاد در انتخابات ٩٦ را باید علنیشدن انحرافی دانست که بسیاری تلاش داشتند آن را نبینند. امروز احمدینژاد اصرار کرد تا این تقابل را به خوبی برای همه به نمایش بگذارد.» درچنین وضعیتی بعید به نظر میرسد بدنه اصولگرایی که در سالهای ٨٤ و ٨٨ برای رسیدن به قدرت او را یاری کردند، اینبار پاپیش بگذارند. جناح اصولگرا این روزها سردرگم میان نتیجه بختآزمایی در جمنا و حضور مستقل نامزدهای انتخابات پیشرو را با گامهایی لرزان و چشمانی نگران دنبال میکند
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران؛ شهروند نوشت؛ اول گذاشت حمید بقایی مراحل ثبتنامش را تا آخر طی کند، بعد خودش برگشت اول کار. شناسنامهاش را درآورد رو به خبرنگاران لبخند زد. علامت پیروزی نشان داد و نشست به پُرکردن فرم ثبتنام. محمود احمدینژاد صحنه را تا جایی که میتوانست غافلگیرکننده و پرحاشیه مدیریت کرد. سیل عکاسان و فیلمبردارانی را که از سر و کول هم بالا میرفتند تا ژستهای انتخاباتی او، اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی تصویر را ثبت کنند، دنبال خود کشاند به سالن کنفرانس وزارت کشور. همانجایی که ٤سال پیش دست مشایی را گرفت، بالا برد و گفت احمدینژاد یعنی مشایی و مشایی یعنی احمدینژاد. آن زمان البته او هنوز در سِمَت ریاستجمهوری بود. مشایی که ردصلاحیت شد، محمود احمدینژاد هم ترجیح داد یکی، دوسالی گوشهنشینی اختیار کند. هر از گاهی درمساجد یکی از شهرهای کوچک سخنرانی کرد. به آمل که رسید، آتش را تندتر کرد و از آن پس هرچه گفت، بر این گمان افزود که برنامهای برای انتخابات پیشرو دارد. بعد توصیه رهبری پیش آمد. نقلقولی تأیید نشده مبنی بر اینکه احمدینژاد برای مشورت پیش رهبر معظم انقلاب رفته و خواسته نظر معظمله را درباره کاندیداتوریاش بپرسد و توصیه ایشان را شنیده که حضور شما را در صحنه به صلاح نمیدانم. مدتی فضای رسانهای کشور با صحت و سقم این نقل قول کلنجار رفت تا آنکه سرانجام دوشنبه ٥روز گذشته از مهرماه رهبر معظم انقلاب پس از درس خارج فقه گفتند: «با ملاحظه حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه میکند که آقا شما اگر توی این مقوله وارد شدید، این دوقطبی درکشور ایجاد میشود. دوقطبی درکشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمیدانم شما وارد بشوید. خب حالا این مایه اختلاف بشود بین برادران مؤمن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو» خودش نامه نوشت و به استحضار رساند که «درعمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب برنامهای برای حضور درعرصه رقابتهای انتخاباتی آینده ندارم» با این سخنرانی و آن نامه که متن و تصویر آن در رسانهها منتشر شد، پرونده حضور مجدد محمود احمدینژاد در انتخابات بسته شد، البته فقط برای چندماه. او سفرهای استانیاش را کموبیش ادامه داد؛ در سومین روز از دهه فجر درکنار آرامگاه کوروش پادشاه هخامنشی عکس یادگاری گرفت و بعد به تخت جمشید رفت، در تعطیلات نوروزی بیکار ننشست و با یک سخنرانی جنجالی درخوزستان توجهها را به خود جلب کرد. بعد نامه داد که از هیچ نامزدی در انتخابات پیشرو حمایت نمیکند. درنخستین کنفرانس خبریاش، کنار حمید بقایی نشست و گفت: نامزدی بقایی مورد حمایت اوست، گفت؛ شرایط تغییر کرده و درپاسخ به این سوال که مگر ننوشتید از نامزدی حمایت نمیکنید؟ گفت: آن زمان که من گفتم، با امروز شرایط تغییر کرده است. دیروز در سالن کنفرانس وزارت کشور وقتی از او پرسیدند که مگر نگفتید خودتان نامزد نمیشوید و مگر رهبری نظام شما را از حضور در انتخابات منع نکرده، پاسخ داد: «یک پزشکی به انسان میگه آب نخور برای سلامتیت بده، ٦ماه بعد میگه آب بخور برای سلامتیت خوبه، این تناقضه؟» او البته همین مثال را درکنفرانس خبریاش هم زده بود و پس از گمانهزنیهای بسیار سرانجام هم خودش در انتخابات ثبتنام کرد و هم حمید بقایی، مردی که در یک «نشست تبیینی» با هوادارانش اظهار کرد: «گفتهاند فلانی بدون اجازه احمدینژاد آب نمیخورد. من افتخار میکنم که بدون اجازه دکتر احمدینژاد آب نخورم، برخلاف کسانی که بدون اجازه بیگانه آب نمیخورند!»
تقابل میان دو احتمال عمده
ثبتنام محمود احمدینژاد چنان که برای او به سادگی «آبخوردن» پیش رفت، برای رقبایش از هر دو جناح سیاسی کشور چنین نخواهد بود. اینک دو احتمال عمده پیشروی او و انتخابات ٩٦ است. نخست آنکه محمود احمدینژاد و بقایی هر دو ازسوی شورای نگهبان ردصلاحیت شوند، آنگاه چه خواهد شد؟ به هرحال شورا سابقه ردصلاحیت یک رئیسجمهوری سابق را درکارنامه دارد و این احتمال اصلا بعید به نظر نمیرسد. پاسخ خودش به این سوال که بارها روز گذشته از او پرسیده شد؛ این است: «برای چی ردصلاحیت؟ مگه چی شده؟ خدا رو شکر تمام زندگی من و همکارامو شخمزدن و چیزی پیدانکردن» البته تا جایی که توانست وارد جزییات نشد، وقتی از او پرسیدند اگر آقای بقایی ردصلاحیت شد و شما تأیید شدید، به تنهایی در انتخابات شرکت میکنید، گفت: «یکم دیگه باید صبر کرد» پیش از آن گفته بود؛ ثبتنامش برای حضور در انتخابات نیست، میخواهد از بقایی حمایت کند و بر این جمله مبهم سیاسی این را هم افزود که «مقام معظم رهبری سفارش کردند که در انتخابات شرکت نکن من هم پذیرفتم، اما این یک توصیه بود، اما فشار و خواست اقشار مختلف بر من برای شرکت است؛ من بر تعهد اخلاقی خود هستم و تنها برای حمایت از آقای بقایی آمدهام». البته اگر او نخواست یا نمیتوانست صراحتا بگوید چه در سر دارد، علیاکبر جوانفکر مشاور رسانهایاش ظاهرا چنین معذوریتی نداشت. وقتی از او پرسیدند اگر آقای بقایی ردصلاحیت شد، آقای احمدینژاد هم کنار میرود، به جوانفکر اشاره کرد که شما جواب بده، جوانفکر بدون لحظهای درنگ گفت: «دکتر تا آخرین لحظه میایستد». این اظهارات را هنگامی گفت که زمان کنفرانس خبریاش تمام شده بود و در ازدحام خبرنگاران تلاش میکرد وارد حاشیه نشود.
احتمال دوم آن است که او یا بقایی یا حتی هر دو جواز حضور در انتخابات را از شورای نگهبان بگیرند. درچنین صورتی انتخابات قطعا از حالت رقابت دوقطبی میان سیدابراهیم رئیسی و حسن روحانی خارج میشود، اما ماجرا به سود چه جریانی خواهد بود؟ بدنه اصولگرایی مدتهاست که از او روی برگردانده، دیروز الیاس نادران پس از ثبتنام احمدینژاد توییت کرد: پایان احمدینژاد؛ علی برکتالله، مهدی کوچکزاده که در سالهای گذشته بهعنوان یکی ازشخصیتهای همواره طرفدار او شناخته میشد، نامه نوشت که «هذافراقُ بینی و بینک» یکی از اعضای ارشد تحریریه سایت رجانیوز، پایگاه خبری که ازحامیان سرسخت احمدینژاد در سالهای ریاستجمهوریاش به شمار میرفت، توییت کرد: «امروز شاهد اجرای یکی از بازیهای پیچیده سرویس جاسوسی انگلیس در انتخابات ٩٦ بودیم» و بعد هشتگ زد؛ «نفوذ، احمدینژاد» سایت رجانیوز نیز در تحلیلی بر ثبتنام احمدینژاد در انتخابات نوشت: «روز ثبتنام احمدینژاد در انتخابات ٩٦ را باید علنیشدن انحرافی دانست که بسیاری تلاش داشتند آن را نبینند. امروز احمدینژاد اصرار کرد تا این تقابل را به خوبی برای همه به نمایش بگذارد.» درچنین وضعیتی بعید به نظر میرسد بدنه اصولگرایی که در سالهای ٨٤ و ٨٨ برای رسیدن به قدرت او را یاری کردند، اینبار پاپیش بگذارند. جناح اصولگرا این روزها سردرگم میان نتیجه بختآزمایی در جمنا و حضور مستقل نامزدهای انتخابات پیشرو را با گامهایی لرزان و چشمانی نگران دنبال میکند. حضور احمدینژاد تنها میتواند بر سنگینی بار شکست احتمالی بیفزاید. همه میدانند سبد رأی او درمیان همان تودههایی است که قرار است با مشوقهای اقتصادی از دولت روحانی بِبُرند و با نامزد اصولگرایان یکدل شوند. بدون آنها اصولگرایان چه میزان از آرا را در انتخابات به خود اختصاص میدهند؟ رأی خالص اصولگرایی در انتخابات سالهای ٧٦، ٨٠ و ٩٢ یعنی سالهایی که آنها نتیجه انتخابات ریاستجمهوری را واگذار کردهاند، قابل شمارش است. این رأی هیچگاه بیش از ٦ یا حداکثر ٨میلیون نبوده و بعید است که سبد رأی ایدئولوژیک این جناح در ٤سال گذشته دچار تحولی جدی شده باشد. دراین میان اصلاحطلبان و اعتدالگرایان هوادار حسن روحانی از قضا خواهند توانست دوگانه رئیسی- احمدینژاد را به فرصتی مناسب برای تبلیغ نامزد خود بدل کنند. علاوه بر آنکه رئیسجمهوری مستقر به خودی خود از بخت بیشتری در انتخابات برخوردار است، تضاد میان مخالفان احمدینژاد و هوادارانش نیز نهایتا به سود جناح اعتدالگرا پیش خواهد رفت. این ازسویی، همان شرایطی را به وجود میآورد که برای احمدینژاد مطلوب هم هست. شکست مجدد، بدنه رأی اصولگرایی را متقاعد میکند که تنها احمدینژاد میتواند آنان را به وضع پیروزی ارتقا بدهد و چه بسا او این انتخابات را به چشم ظرفیتسازی برای سالهای آینده مینگرد، اما بعیدترین احتمال، دورترین رخداد و ضعیفترین شانس آن است که او هم تأیید صلاحیت شود و هم بتواند پیروز انتخابات لقب بگیرد! دراینباره تنها میتوان گفت؛ با تمام شرایطی که به وجود آمده، به نظر نمیرسد این یکی حداقل به سادگی «آبخوردن» باشد، چنان که او و هواداران عمدهاش میپندارند.
واکنشها به ثبتنام احمدینژاد در انتخابات
سعید حجاریان، تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب: من گمان دارم که آقایان بقایی و احمدینژاد هر دو ردصلاحیت خواهند شد.
عباس عبدی، روزنامهنگار و فعال سیاسی اصلاحطلب: به نظرم آقای احمدینژاد به سیم آخر زده و به صورت انتحاری عمل میکند. بدترین جملهاش آن بود که گفت تعهد اخلاقی دادهام نیایم. کاش اخلاق را به مذبح نمیبرد و گفت تعهد اجباری دارم.
سعید لیلاز، فعال سیاسی و عضو حزب کارگزاران: متعجب نشدم، این تصمیم قابل پیشبینی بود. مخاطب احمدینژاد اصلاحات و آقای روحانی نیست؛ مخاطب او کل نظام است. او احتمالا تبدیل به بوریس یلتسین ایران میشود.
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده رشت در مجلس شورای اسلامی: این کار دقیقا تمرد از نهی رهبری است. ١١ روز خانهنشینی وی را فراموش کردهاید؟ انداختن حکم رهبری روی کشوی میز را یادتان رفته؟ این مرد به دنبال ایجاد یک فتنه دیگر است.
صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران: با توجه به اینکه مقام معظم رهبری ایشان را از ثبتنام در این دوره از انتخابات منع کرده بودند این کار ایشان عملا ایستادن در مقابل رهبری است.
محمد مهدی عبد خدایی، عضو جمعیت فداییان اسلام: باید صلاحیت ایشان خود به خود رد شود؛ زیرا برخلاف نظر ولیفقیه و تقریبا برخلاف قانون اساسی عمل کرده است.
عبدالله گنجی، سردبیر روزنامه جوان: امروز، روز معارفه و تودیع احمدینژاد بود. رشد شناختی اندک جوانان مومن به انقلاب که هنوز از سنگر او شلیک میکردند، کامل شد. امروز کمک به تخیله آخرین سنگرهای این جماعت از نیروهای حزبالله بود.
محمد مهدی تندگویان، عضو شورای شهر تهران: ثبتنام شورای نگهبان سنگ محک خوبی است برای تشخیص شورای نگهبان در قبال عدم التزام عملی به ولایت فقیه.