رییس پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی: ما ایرانیها حتی ایرانی بودن خود را مدیون این مذهب تشیع هستیم
رییس پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری گفت: «ما ایرانیها حتی ایرانی بودن خود را مدیون این مذهب تشیع هستیم. به یک معنا ایران از عالم سیاست محو شده بود و به برکت دولت شیعی صفوی بود که بار دیگر موجودیت ایران از نوخلق شد».
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ سجاد صفار هرندی، پژوهشگر جامعهشناسی و تاریخ فرهنگی و رییس پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری، طی گفتوگویی اظهار کرد: «مذهب شیعه و معارف آن چیزی نیست که در اثر موجهای زودگر عملیات رسانهای قابلگسستن و از بین رفتن باشد».
جزئیات این گفتوگو به شرح زیر است:
در خصوص مراسم محفل شاهد بودیم که جشنی مذهبی و قرآنی اتفاق افتاد از نظر جامعهشناسی این اتفاق چه اهمیتی دارد؟
در ادبیات جامعهشناسی مناسک و شعائر جمعی و عمومی جایگاه مهمی نه در حیات دینی بلکه در حیات اجتماعی انسانها و جوامع دارند. ما در تمام این سالها و در طول قرنها مناسک و شعائر سوگوارانه را به نحو کارآمدی و مؤثری داشتهایم. در مورد حضرت سیدالشهدا (ع)، ماههای محرم و صفر و در مراتب دیگری حضرت فاطمه الزهرا (س) و امیرمؤمنان (ع) هر کدام مناسک و سوگوارههایی شکل گرفته بوده و کنشهای جمعی مردم در اطراف آن سازمان مییافت منتها در حوزه جشنها و مناسک شادی و شادمانی مدت مدیدی است که معمولاً خلئی را احساس میکردیم، هر چند که یک سابقهای هم داشتهاست؛ مثلاً آن چیزی که حول عید غدیر یا نیمه شعبان بود، مدلی از جشن وجود داشت، ولی باز همعرض و به همان اندازه که در مسئله سوگ ما موفق بودیم در گسترش مناسک و شکلدهی به کنشها جمعی در حوزه شادمانی و جشن چنین توفیقی نداشتیم.
خدا را شکر در سالهای اخیر احتمالاً با همین آسیبشناسی اقدامات خوبی انجام شد و جشنهایی که چندتا ویژگی عمده دارد، اتفاق افتاد. یکی اینکه در عین جشن بودن یک بستر شادمانی ایجاد کردند که یک نوعی از شکوه و عظمت اجتماع مؤمنان را با خودش ظاهر میکند، ثانیاً اینکه حضور خانوادگی در آن نقش پررنگ و چشمگیری دارد. علاوه بر این ما شاهد هستیم که از بستر این جشنها به نحو مؤثر و خوبی برای انتقال مفاهیم دینی هم استفاده میشود، بنابراین من فکر میکنم این روند، روند مبارکی است و جشنی هم که اخیراً در روز میلاد امام حسن برگزار شد و برنامه قرآنی و موفقی هم در کانون آن بود، در ادامه این روند به عنوان یک اقدام مثبت قابلارزیابی است.
به غیر از جشنی مثل برنامه محفل، ما امسال همزمانی ماه رمضان با عید نوروز را داشتیم که با همزمانی سیزده بدر با شهادت امام علی (ع) بیشترین بحثها را به همراه داشت، واکنش جامعه به این همزمانی چگونه بود و آیا جامعه همچنان به دینداری پایبند است یا نه؟ آیا میتوان گفت هنوز دین در جامعه ایرانی مانند ۱۴ قرن گذشته مبنای تحلیل اول جامعهشناختی است؟
این نوع از پیوندی که در جامعه ما با اهلبیت (ع)، مذهب شیعه، معارف آن و امثال اینها وجود دارد، چیزی نیست که در اثر موجهای زودگر عملیات رسانهای قابلگسستن و از بین رفتن باشد. این نسبت، نسبت خیلی وثیق و عمیقی است و به یک معنا ما ایرانیها حتی ایرانی بودن خود را مدیون این مذهب تشیع هستیم. به یک معنا ایران از عالم سیاست محو شده بود و به برکت دولت شیعی صفوی بود که بار دیگر موجودیت ایران از نوخلق شد؛ یعنی ملاتی که این خشت و آجرهای بنا را به هم چسبانده همین مذهب است، بنابراین اگر به فرض بعید، تضعیف یا خللی در باور مردم به مذهب رخ بدهد، بیش از همه باید کسانی را نگران کند که دغدغه ایران و ملیت را دارند. تقابل برقرار کردن بین ایرانیت و اسلامیت از آن حربهها و ترفندهای نخنما و کهنهای است که جامعه ما از آن عبور کردهاست و ما ایرانیتی بیرون از ترکیب با اسلام شیعی در عالم واقع نداریم.
امسال هم این همزمانی که اتفاق افتادهبود، مردم عموماً به شکل معقول و درستی آن را مدیریت کردند؛ یعنی لااقل اطلاعی که داریم در بسیاری از مناطق کسانی که علاقهمند بودند از روز طبیعت استفاده کنند هم این مسئله را به ساعات پایانی روز موکول کردهبودند یا به نحوی سعی کردهبودند حرمت این روز حفظ شود و به شکل معناداری نسبت به سالهای گذشته استقبال از آداب موسوم به سیزده بدر کمرنگتر از سالهای گذشته بود. البته طبیعتاً جریانی که رسانهای نیز هست و ماهیت رسانهای دارد با یک اغراض و گرایشهای خاصی سعی میکند در این موضوعات و تقابلها بدمد، ولی خیلی چیز قابلاعتنایی نیست.
در حالی که به قول شما در زیست مذهبی مردم ما تا پیش از این معمولاً به غیر از نیمه شعبان جشن جایگاهی نداشته آیا با برگزاری جشنهایی مثل مراسم عید غدیر یا همین مراسم محفل زیست مذهبی کشور عوض نمیشود؟
اگر تغییری نیز ایجاد کند تغییر مثبت و مفیدی است و چیزی نیست که بابت آن بخواهیم نگران باشیم، بلکه یک تغییر اصلاحی است.
بالاخره شاید چیزی که در این ۱۴ قرن تاریخ شیعه مورد تمرکز بوده بحث عزاداری برای امامحسین (ع) و دیگر ائمه (ع) است.
اگر این به این معنا باشد که جشن بخواهد روی عزاداری که جایگاه و تأکیدی که روی آن از جانب اهل بیت (ع) وجود داشته، مشخص است سایه بیندازد آنگاه این نکته شما را میپذیریم و برای من معنادار میشود، اما من فکر نمیکنم چنین اتفاقی بیفتد و تصور من این است که این پررنگشدن جشنها و اعیاد چیزی از شکوه عظمت عزاداری در وقت مناسب خود کم نمیکند، هر کدام در جایگاه خود قرار دارد و اتفاقاً همافزا هم هستند.
شاهدیم جریان ضدانقلاب به ایجاد دوگانه در جامعه دارد؛ مثلاً حتی همین که در ورزشگاه آزادی جشنی با حضور خانوادهها برگزار میشود، مقایسه میشود با اینکه در همین ورزشگاه اجازه تماشای مسابقات ورزشی به شکل خانوادگی داده نمیشود، تفاوت حضور مردم با خانوادهها در این جشنها با حضور برای مسابقه فوتبال یا مانند آن چیست؟ چقدر جامعه اینها قابل همپوشانی است؟
اولا باید توجه داشت که هر چند دیر، اما بالاخره مسئله رفتن بانوان به ورزشگاه حل شده و الان در مسابقات چه در تهران و در دیگر شهرستانها این امکان وجود دارد که بروند مسابقات ورزشی را تماشا کنند و اشکالی هم در آن دیده نمیشود، ولی به شکل کلی بدون اینکه بخواهیم از جریانات رسانهای و متلکپرانیها منفعل شویم، این ملاحظه را باید مدنظر داشت که باید جدا از مناسک و آیینهای دینی که یک بخش مهمی از جامعه را درگیر خودش میکند، همراه آن میشوند و به آن مراجعه میکنند نیاز به جشنها، آیینها و تجمعات شادمانه دیگری نیز داریم که بتواند جامعه را مجتمع کند و نسبت آنها را با کلیت جامعه برقرار کند و اگر مجموعه فرهنگی نظام برای این موضوع تدبیر نکند، ممکن است جایگزینهایی با مقاصد نامناسب بیایند به این نیاز پاسخ دهند.
به هر حال نیاز به مشارکت آیینی نیازی است که افراد به لحاظ اجتماعی دارند. شاید همه بخشهای جامعه با چیزی از این نوع که در برنامه راهپیمایی غدیر یا جشن محفل داریم، خیلی پیوند نزدیک نتوانند برقرار کنند به همین دلیل ما نیاز داریم به شکل هوشمندانه یک تنوع و تکثری را با این نوع از آیینها به بهانههای مختلف مانند آیینها ملی، هنری، ورزشی، مسائل اقوام و مانند اینها ببینیم که این نیاز را پاسخ دهد.
منبع: جوان آنلاین