نماینده مجلس ششم: ابراهیم رئیسی مثل فلاحیان است
محمد کیانوش راد: برداشتی که مردم از آقای رئیسی خواهند داشت، برداشتی است که نسبت به آقای فلاحیان وزیر اسبق اطلاعات در ذهن داشتند. مضاف بر آنکه آقای فلاحیان تا حدی کار اجرایی از جمله وزارت را در سابقه خود داشت . علاوه بر مردم حتی اصولگرایان باسابقه نیز نسبت به تواناییهای اجرایی آقای رئیسی تردید جدی دارند و برخی از آنان رئیسی را فاقد ویژگیهای لازم جهت قرارگرفتن در بالاترین مقام اجرایی کشور میدانند. حضور افرادی چون آقای میرسلیم از حزب موتلفه اسلامی چند سر و گردن به لحاظ اجرایی از آقای رئیسی جلوتر است. و این را اصولگرایان معتدل و عاقل به خوبی دریافتهاند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ روزنامه آفتاب در گفت و گوی خود با محمد کیانوش راد، عضو حزب اتحاد ملت و نماینده مجلس ششم درباره تازه ترین تحولات انتخاباتی به گفت و گو نشسته است که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
** آقای دکتر! اگر کاندیداتوری ابراهیم رئیسی را قطعی شده بدانیم، او نخستین باری که نامش به عنوان کاندیدای جمنا برای انتخابات ریاست جمهوری مطرح شد، این موضوع را به شدت تکذیب و عنوان کرد که میخواهد در آستان قدس رضوی خدمت کند اما به ناگاه تصمیم گرفت که در کارزار اردیبهشتماه96 حضور یابد. با توجه به اینکه در کمتر از 2ماه رئیسی از سخنش عدول کرد،آیا میتوان به او برای برعهدهگرفتن ریاست دستگاه اجرایی اعتماد کرد؟
ببینید این اتفاق نشان دهنده بیتجربگی ابراهیم رئیسی در عرصه سیاست است. اگر چه ایشان نگفته است که برای انتخابات ریاست جمهوری نمیآیم و به شکل تلویحی و دوسویه نظر خود را اعلان کرده، اما رئیسی از هماکنون باید بداند که سیاست تنها عرصه دوپهلو سخن گفتن نیست. یک وجه دیگر سیاست نیز صراحت در بیان دیدگاههاست. بههرحال این که کمتر از 2 ماه به چه دلایلی تصمیم رئیسی تغییر کرده است را میبایستی از شخص
ایشان در صورت حضور قطعی در عرصه انتخابات ریاست جمهوری سوال کرد.
** اگر حضور ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری را قطعی بدانیم، با تورق کارنامه ایشان میتوان دریافت که او تا به حال کار اجرایی نکرده است و در کارنامهاش تنها سوابق قضائی دیده میشود. آیا چنین شخصیتی میتواند نسبت به مسائل اقتصادی، فرهنگی و سیاست خارجی تصمیمات مناسب اتخاذ کند؟
برداشتی که مردم از آقای رئیسی خواهند داشت، برداشتی است که نسبت به آقای فلاحیان وزیر اسبق اطلاعات در ذهن داشتند. مضاف بر آنکه آقای فلاحیان تا حدی کار اجرایی از جمله وزارت را در سابقه خود داشت . علاوه بر مردم حتی اصولگرایان باسابقه نیز نسبت به تواناییهای اجرایی آقای رئیسی تردید جدی دارند و برخی از آنان رئیسی را فاقد ویژگیهای لازم جهت قرارگرفتن در بالاترین مقام اجرایی کشور میدانند. حضور افرادی چون آقای میرسلیم از حزب موتلفه اسلامی چند سر و گردن به لحاظ اجرایی از آقای رئیسی جلوتر است. و این را اصولگرایان معتدل و عاقل به خوبی دریافتهاند.
افزون بر اینها اصولگرایان یک بار با پدیدهای به نام احمدینژاد مواجه بودند که با کمترین کار اجرایی بر کرسی ریاست جمهوری نشست و آنچه را بر سر جریان اصولگرا آورد که امروز اصولگرایان از او تبری میجویند. آقای رئیسی نیز در یک فرآیند با مطرح شدن جمنا نامش به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری اصولگرایان مطرح شد که مخالفت جوییهایش با این سازو کار هم گویای این امر است که جمنا در ابتدای کار، کارکرد اصلی خود را از دست داد. گردانندگان آشکار و پنهان جمنا به دنبال آن بودند تا با آوردن شخصیتهایی چون رضایی، قالیباف، جلیلی و میرسلیم و طرح برخی افراد
نه چندان مطرح و تاثیرگذار مثل مهرداد بذرپاش،
مرتضی حاجی بابایی و پرویز فتاح زمینه این را فراهم آورند تا با انتخاب نهایی رئیسی، همه این افراد را مجبور نمایند تا به نفع رئیسی کنار روند. به نظر میرسد رضایی و قالیباف از ماهیت چنین برنامهای به خوبی مطلع بودند و پیشاپیش خود را از حضور در لیست کاندیداهای احتمالی با صراحت خارج کردند و آقای جلیلی و میرسلیم که آنها نیز از ماهیت چنین برنامهای مطلع شدند با عدم ورود به جمنا پیشاپیش راه خود را انتخاب کردند. تشکیلات احمدینژاد هم که آنها از ابتدا به مخالفت با جمنا و اصولا تصمیم اصولگرایان اقدام نموده و بقایی را مطرح کردند. در مجموع برای اصولگرایان باسابقه و اصولگرایان معتدل انتخاب رئیسی یک انتخاب همراه با هزینه و ریسک بالا خواهد بود و آنها ترجیح میدهند یا بر کاندیدای خویش هم چون جلیلی یا میرسلیم بمانند و یا بخشهایی از اصولگرایان همچنان در حمایت از آقای روحانی به آینده اطمینانبخشتر خود در دولت بیندیشند.
** فکر میکنید در نهایت اصولگرایان بر روی رئیسی اجماع کنند؟
ببینید درباره اینکه در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد را میبایست در انتظار حوادث پیش رو و تبلیغات کاندیداها در آینده بود.
آنچه که روشن مینماید آن است که در میان طیف اصولگرایان، عقلانیت و مصلحت سنجی و مهمتر از آن ساز و کار مورد توافق برای حل اختلافات درون جناحی هنوز به وجود نیامده است و تشکیل جمنا صرفا کاریکاتوری مشابه شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان بود. اینکه اصولگرایان بتوانند از این ظرفیت انعطافپذیری و کنارهگیری برای کاندیدای واحد اصولگرایان برخوردار باشند یا نه، میبایست کمی در انتظار نشست.
** آقای دکتر! به نظر شما آقای رئیسی در حوزه دیپلماسی چه مواضعی را میتواند اتخاذ کند؟ آیا همان سیاستهای احمدینژاد را پیش میگیرد یا آنکه دیپلماسی دولت روحانی را ادامه میدهد؟
آقای رئیسی جز تکرار یک سری شعارهای کلیشهای در باب سیاست خارجی هیچ چیز نخواهد گفت و اصولا چیزی به شکل تجربی و اجرایی را در کارنامه خویش ندارد که تحلیلگران و یا حتی مردم عادی مطمئن شوند که این سخنان، مبتنی بر یک تجربه اجرایی آقای رئیسی است. آقای رئیسی حتی در این خصوص ضعیفتر از جلیلی ظاهر خواهد شد و جز تکرار شعارهای کلی، چیزی برای گفتن نخواهد داشت.
** برخی از اصولگرایان مدعی هستند که اگر ابراهیم رئیسی بیاید، قدرت جذب آراء خاکستری را دارد. نظر شما در این باره چیست؟
باید توجه داشت که شیوه پوپولیستی احمدینژاد اگر برای یک غیرروحانی هم چون رئیس دولتهای نهم و دهم زشت باشد، برای یک روحانی مطلوب نخواهد بود و مردم به خوبی نسبت به شعارهای اینچنینی واکنش نشان خواهند داد. آمدن آقای رئیسی تنور انتخابات را گرمتر خواهد کرد. اما گرم شدن تنور انتخابات احتمالا جز نان سوخته برای اصولگرایان عایدی نخواهد داشت.
** آقای دکتر! به نظرتان حضور سعید جلیلی در رینگ انتخابات 96 منجر به شکسته شدن آراء ابراهیم رئیسی میشود؟
به هر حال شکی نیست که افزایش تعداد اصولگرایان، به همان میزان در کاهش آراء هرکدام از جناحها تاثیر دارد اما نکتهای که در این میان وجود دارد تفاوت کاندیداهای زیاد در جبهه اصولگرایان و جبهه اصلاح طلبان است. بدون تردید حضور میرسلیم و جلیلی در کنار رئیسی آراء آنها را متفرق خواهد کرد اما حضور برخی از کاندیداهای بعضا مدعی اصلاحطلبی به دلیل بیاثر بودن آنها، تاثیر معناداری در کاهش آراء آقای روحانی نخواهد داشت. این را باید درنظر داشت که اصلاحطلبان استخواندار و اصلاحطلبانی که به خرد جمعی شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان اعتماد دارند، بدون
حساب و کتاب و به شیوهای خودسرانه وارد عرصه انتخابات نخواهند شد. در سال 84 اشتباه تاکتیکی در میان اصلاحطلبان و هم چنین عدم پذیرش شیوهای برای دستیابی به کاندیدایی واحد در میان اعضاء این جناح سیاسی باعث شکست اصلاحطلبان گردید. اگرچه در انتخابات 84 نیز عوامل دیگر در رقم خوردن شرایط بیتاثیر نبودند. اما امروز اصلاحطلبان صاحبنامی در کنار آقای روحانی به عرصه انتخابات وارد نخواهند شد. فلذا برخی افراد که یا با برنامه حساب شده وارد عرصه انتخابات شده یا با توهم داشتن رای قابل قبول و یا عرصهای برای مطرح نمودن خویش پای در ره انتخابات گذاشتهاند، ممکن است در انتخابات با برچسب اصلاح طلبی و یا اعتدال گرایی وارد شوند اما حضور چنین افرادی اهمیت بسزایی در جبهه اصلاحطلبان ندارد. ولی بدون تردید تعدد کاندیداها در جبهه اصولگرایان میتواند به کاهش رای آقای رئیسی کمک کند.
** آقای دکتر! ملت ایران چه قدر آقای رئیسی را میشناسند و میزان اقبال او در پیشگاه مردم را چگونه پیشبینی میکنید؟
واقعیت این است که مردم شناخت چندانی از آقای رئیسی ندارند. اما خب تبلیغات و اقداماتی که در این خصوص صورت میگیرد و سازمان رایی که اصولگرایان حامی آقای رئیسی دارند در معرفی ایشان به مردم موثر واقع خواهد بود و باید دید که نهایتا چه نوع رویکردی به آقای رئیسی خواهند داشت.
** آقای دکتر! به نظرتان آیا دوئلی تمام عیار بین رئیسی و روحانی شکل خواهد گرفت؟
ببینید؛ بدون تردید در صورت حضور آقای رئیسی (بدون آنکه قصد شبیه سازی آقای ناطقنوری را با آقای رئیسی داشته باشم) باید گفت به لحاظ کارکردی، حضور آقای رئیسی انتخابات را به شدت دوقطبی خواهد کرد، عملا انتخابات دوقطبی خواهد شد. دو قطبی شدن انتخابات شرایط را برای به میدان کشاندن آراء خاکستری بیشتر خواهد کرد و حضور آراء خاکستری در مجموع به دلیل میل اکثریت مردم ایران به توسعه و پیشرفت، به نفع آقای روحانی تمام خواهد شد. و میتوان تا حدی پیشبینی کرد که رای آقای روحانی احتمالا بیش از دوره قبل نیز خواهد شد.