زهرا نژاد بهرام: تهران با ۱۲ میلیون نفر جمعیت، نماینده اولش که حدود ۵۰۰ هزار رای دارد
زهرا نژاد بهرام، فعال سیاسی و عضو سابق شورای شهر تهران نوشت: ۱۱ اسفند به پایان آمد و تصویری دیگر از انتخابات را پیش روی مردم و مسوولان قرار داد. مشارکتی در حدود ۴۰ درصد با رقمی حدود ۲۵ میلیون نفر مشارکتکننده در برابر ۶۱میلیون واجد شرایط انتخاب حکایتی دیگر از انتخابات را با معنای نوعی دیگر را، در پیشا روی جامعه قرار داد.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ زهرا نژاد بهرام، فعال سیاسی و عضو سابق شورای شهر تهران نوشت: ۱۱ اسفند به پایان آمد و تصویری دیگر از انتخابات را پیش روی مردم و مسوولان قرار داد. مشارکتی در حدود 40 درصد با رقمی حدود 25 میلیون نفر مشارکتکننده در برابر 61 میلیون واجد شرایط انتخاب حکایتی دیگر از انتخابات را با معنای نوعی دیگر را، در پیشا روی جامعه قرار داد. جامعهای در انتظار برای پیگیری خواستهها و نیازها در برابر کسانی که بدون هیچ برنامهای خود را بر اساس مشی سیاسی در معرض آرای افکار عمومی قرار دادند، مبحثی اثرگذار در تاریخ سیاسی ایران است. بیبرنامگی، عدم توجه به پیگیریهای جامعه برای خواستههای بحق و مبتنی بر قانون نظیر آزادی اینترنت، بهبود شرایط اقتصادی، پایین آمدن تورم، پایین آمدن نرخ ارز، رفع مشکلات سیاست خارجی، توسعه بازارهای داخلی، جلوگیری از فساد و کاهش نرخ جرم و احقاق حقوق فردی در کنار حقوق جمعی و... جملگی بخشی از خواستههای مردم بود که انتظار میرفت افراد در معرض رای حداقل برای بخشی از آنها پاسخی یا تلاشی داشته باشند. نکته جالبتر این است که گروههای وابسته به این افراد، جدا از نامزدهای انتخاباتی مستقل نیز هیچ برنامهای برای رفع نیازها و انتظارات مردم تدارک ندیده بودند. و امر سیاستورزی فقط به تعداد شمارههای نامزدهای معرفی شده باز گشت میکرد. از عجایب این دوره انتخابات پایین بودن سهم زنان در انتخابات بود که تعداد کمی از آن کاندیداها موفق به راهیابی به مجلس شورای اسلامی شدند. بهرغم آنکه زنان در طول دو دهه گذشته قابلیتهای بسیاری از خود به نمایش گذاشتهاند و از ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی لازم برخوردار شدهاند. هر چند که نمایشگر ورود یافتگان به مجلس شورای اسلامی موید تصویری سیاسی از گروههای متعلق به جناحی خاص است. اما در همان جناح خاص که موسوم به اصولگرایی هستند نیز تنوع دیدگاهها موید نوعی عدم تفاهم در داشتن برنامه موج میزند. هیچ یک از ورود یافتگان به مجلس به خصوص در شهرهای بزرگ هیچ راهکاری برای حل مشکلات کشور نداشتند یا ارایه نکردند.... جالب اینجاست که نامزدی پس از رای آوری به دنبال قطع اینترنت آزاد بوده نه قبل از آن... از عجایب این دوره انتخابات حجم زیاد به عبارتی نزدیک به۳۰۰ هزار در تهران یا به تعبیری حدود ۸۰۰ هزار رای باطله است. این رقم برای کلانشهری با ۱۲ میلیون جمعیت در روز و ۹ میلیون نفر در شب که حدود یکونیم میلیون نفر در انتخابات شرکت کردهاند، قابل تامل است. انتخابات روز ۱۱ اسفند بهرغم همه تفاوتها یک اشتراک داشت و آن اینکه همیشه ظاهرا دایره پذیرفتهشدگان برای نامزدی محدود و محدودتر میشود تا جریان خالصسازی به سوی یک جناح خاص پررنگتر و ظرفیت پذیرش همه نظرات و دیدگاهها در آن به حاشیه رانده شود. در کنار این مهم در شهرهای بزرگ و کلانشهرها، انتقال امر مشارکت به شهرهای کوچک و بهرهگیری از ظرفیتهای قومی و فامیلی بود؛ امری که سیاستورزی را با نوع بیشتری از چالش روبهرو میکرد و مفاهیم کلان چون منافع ملی را نیازمند دقت بیشتری میکند. وقتی مصالح محلی بر مصالح ملی اولویت پیدا کند و رویکرد مشارکت از برنامه به انتصاب فامیلی و قومی تقلیل یابد، نگرانی برای برنامههای ملی بیشتر میشود. این انتخابات دو درس بزرگ برای مدیران و یک آموزه برای جامعه داشت:
آموزههای مدیران: مردم برای حضور در انتخابات نیازمند ارایه علایم مثبت مشوقگر هستند تا بهکارگیری ابزارهای مذهبی و تکالیف شرعی و عذاب وجدان ملی. آنها را باید با تصویرسازی مثبت به سوی آینده روشن تشویق به حضور کرد. در واقع آنها را باید برای زندگی خوب و مطمئن و کاهش رنجها امیدوار کرد و یادآور شد که حرفها و نظرات آنان است که میتواند برنامه مدیریت کشور را طراحی کند. دوم اینکه مدیران آموختند که رویکرد سلبی قادر به جلب مشارکت نیست، بلکه رویکرد ایجابی یعنی شنیدن و گوش دادن و باورپذیری به نقش مردم در تعیین سرنوشت است که میتواند حرکت انتخاباتی را تقویت و پررنگ کند وگرنه با حذف، تهدید و ناشنیداری نمیتوان به جلب مشارکت کمکی کرد.
آموزههای جامعه: جامعه آموخت میتواند به روشنی نظرات اصلاحی خود را بیان کند؛ جامعه به صورت مدنی با بهرهگیری از ظرفیت قانونی به مسوولان یادآور شد مجلسی قادر است سرنوشت امور را به دست بگیرد که قدرتمند به رای مردم باشد، شهری با ۱۲ میلیون نفر جمعیت، نماینده اولش که حدود ۵۰۰ هزار رای دارد با احتیاط نظاره میکند. شهری که حدود 6 میلیون واجد شرایط رایدهندگی دارد، یقینا انتظارش برای نماینده اول بیش از 2 میلیون رای است. کما اینکه پیش از این نیز در انتخابات گذشته این را به نمایش گذاشته است؛ حتی در انتخابات 1396 شوراهای شهر و روستا نفر اول شورای تهران نزدیک به دو میلیون رای تنها از مناطق 22گانه تهران داشت. این جامعه خشونت پرهیز با عینیت بخشیدن به این حقیقت که بنا دارد اصلاح امور را بدون خشونت به انجام برساند و از ابزارهای مدنی خود بهره بگیرد پیامی روشن به خشونتگرایان انتقال داد و آموخت که میتواند ظرفیتهای مدنی خود را در انتقال پیام به کار بگیرد. جامعه میخواهد زندگی کند و برای زندگی کردن ابزارهای زندگی را به کار میگیرد، از این رو انتخابات 11 اسفند 1402 درسی چند سویه به همه بازیگران ارایه کرد که با نگاهی تیزبینانه میتوان آنها را دستهبندی کرد و دانست که جامعه بدون خشونت خواهان پیگیری انتظارت است و حاکمیت با توجه به میثاق ملی یعنی قانون باید بر آن تاکید داشته باشد. تبعیت از قانون به معنای تحقق همه مواد قانون است، این به معنی آن است که با تکیه به تفکیک قوا و پرهیز از نهادهای جانبی تصمیمگیری و حفظ حقوق مردم در بستر معناپذیری از خواست جامعه با همه تنوع و تکثر؛ حاکمیت میداند در جامعهای حکمروایی میکند که مجموعهای از اقوام، مذاهب، ادیان و... با همه سلایق متنوع را راهبری میکند پس باید امکانات لازم برای پاسخگویی به خواستههای آنها را در خود ایجاد کند و تنها معیار ایجاد آن قانون صریح و شفاف و نظارتپذیر است. حاکمیت میداند که حکمروایی مسیری یکطرفه نیست، بلکه بهطور مداوم در حال رفت و برگشت است تا بتواند با دایرهای بسیط نقش خود را ایفا کند. تعیین حضور مردم و خواست آنها لحظهای است که آنها بدانند که حاکمیت برمبنای میثاق جمعی با رویکرد ارایه خدمت در جهت خواست آنها در حرکت است. دسترسی به خواست مردم امری دور از ذهن نیست. جهان راههای گوناگونی برای این آشنایی جستوجو کرده که یقینا با ابزارهای در دسترس حاکمیت بسیاری از آنها قابل حصول است. جامعه ایرانی جامعهای پویا و زنده است و برای آینده برنامههای توسعهای زیادی را طراحی کرده است. همراهی و همگامی حاکمیت در دسترسی به این آینده مشترک، در بستر بسیط بودن و دوری از تمایلات جناجی یا راههای پر پیچ و خم سیاستورزی است.
منبع: اعتماد