کد خبر: 17784
A

واکنش علم‌الهدی به اتهام تجملی بودن زندگی آیت‌الله واعظ طبسی/ به برخی بینش‌های من اعتراض داشتند

خصوصیت دیگر آقای واعظ طبسی این بود که در انقلاب از اخلاص کامل برخوردار بود و به‌هیچ‌وجه شخصیت و موقعیت اجتماعی را در انقلابی بودنش در نظر نمی‌گرفت. ایشان اخلاص فوق‌العاده‌ای در انقلاب داشت و حقیقتاً معتقد به انقلاب و امام بود و برحسب عقیده‌اش مبارزه می‌کرد. نکتۀ دیگر بی‌باکی ایشان در مبارزه بود.

واکنش علم‌الهدی به اتهام تجملی بودن زندگی آیت‌الله واعظ طبسی/ به برخی بینش‌های من اعتراض داشتند

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ انتخاب نوشت: آیت‌الله سیداحمد علم الهدی می گوید: بنده یک بار به آقا عرض کردم: به نظر شما از شهادت حضرت رضا (علیه‌السلام) تا الآن آستان قدس تولیتی بهتر از آقای واعظ طبسی داشته است؟ آقا فرمودند: "نه".

 

در ادامه بخش هایی از اظهارات امام جمعه مشهد آمده است؛

*آشنایی بنده از یک نقطۀ ارادت به آقای واعظ طبسی شروع شد. طلبه‌ای بودم که جامع مقدمات می‌خواندم، ۱۵-۱۴ سال داشتم و آیت‌الله طبسی هم در آن زمان جوان و حدود ۲۶-۲۵ ساله بودند، معمم هم نبودند و یک عبا می‌انداخت با کت‌شلوار و عرقچین هم سرشان می‌کردند. پدر ایشان نیز از وعاظ معروف کشور و استان و مبارز در زمان رضاخان بود و اگر واعظ به ایشان می‌گفتند به اعتبار پدرشان بود؛ ازاین‌رو وقتی شناسنامه گرفتند واعظ را هم در شناسنامه آوردند.

*آقای واعظ طبسی منبر خوبی داشت، هر جا منبر می‌رفت طلبه‌ها جمع می‌شدند. ایشان با عبا در منبر می نشستند و منبر خیلی جالبی داشتند. زمان آیت‌الله بروجردی بود و هنوز انقلاب شروع نشده بود؛ اما ایشان منبر انقلابی می‌رفت و خیلی نهی از منکر می‌کرد و عملکرد آستان قدس در آن زمان را زیر سؤال می‌برد؛ چون مکانی برای سوءاستفادۀ درباری‌ها بود. یک سال کلانتری آمد و مجلس را تعطیل کرد. در آن زمان (طاغوت) منبر ایشان انقلابی بود و بنده که طلبه‌ای ۱۵-۱۴ ساله بودم از منبر ایشان خوشم آمد و مرید منبرشان شده بودم. آشنایی من از پامنبری آقای واعظ طبسی شروع شد.

*نهضت امام خمینی که شروع شد در ابتدا مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی، مرحوم هاشمی‌نژاد محور انقلاب در مشهد بودند، مقام معظم رهبری نیز به این جمع ملحق شدند و آن‌ها محور انقلاب در مشهد شدند و انقلاب با محوریت آنان می‌گشت؛ حتی در جریاناتی که آقای قمی و مرحوم میلانی دخالت داشتند باز محوریت در اختیار این ۳ نفر بود. ما در آن مقطع طلبۀ جوان و سمپات آن‌ها بودیم و در همان زمان به خاطر نوع بینش انقلابی به آقای طبسی ارادت پیدا کردیم و از همان زمان جزو اعلامیه پخش‌کن‌ها بودیم و به ایشان نزدیک شدیم.

*خصوصیت دیگر آقای واعظ طبسی این بود که در انقلاب از اخلاص کامل برخوردار بود و به‌هیچ‌وجه شخصیت و موقعیت اجتماعی را در انقلابی بودنش در نظر نمی‌گرفت. ایشان اخلاص فوق‌العاده‌ای در انقلاب داشت و حقیقتاً معتقد به انقلاب و امام بود و برحسب عقیده‌اش مبارزه می‌کرد. نکتۀ دیگر بی‌باکی ایشان در مبارزه بود. کمتر مثل آقای طبسی دیدیم که بی‌باک با رژیم ستم‌شاهی مبارزه کند؛ صراحت فوق‌العاده‌ای در مبارزه داشت و هرچه از ایشان برمی‌آمد انجام می‌داد و در هر قسمتی از انقلاب که می‌توانست فعالیت می‌کرد و خود را در جهت خاصی محدود نکرده بود.

*{درباره اتهامات مربوط به زندگی و تجمل گرا بودن آیت الله واعظ طبسی}: پدربزرگ ایشان مرد ثروتمند و از سرمایه‌داران بزرگ استان خراسان بودند، برادرخانم‌های ایشان نیز دارایی‌ها داشتند؛ اما تمام زندگی آقای واعظ طبسی طلبگی و در سطح ساده‌ای بود. ایشان زندگی زاهدانه‌ای را در چنین فضایی برای خود ایجاد کرده بود. خدا پدرخانم آقای واعظ (مرحوم عزیزیان) را رحمت کند، او هم مرد خیلی متدینی بود.

*به یاد دارم ما درس فلسفه پیش مرحوم آقای بلخی می‌خواندیم، خانۀ او روبه‌روی خانۀ آقای عزیزیان بود. صبح‌ها که می‌رفتیم پشت در می‌ایستادیم تا در را باز کنند، مرحوم عزیزیان هم می‌آمد بیرون آب‌ و جارو می‌کرد، مرد متواضعی بود و وقتی طلبه‌های جوان را می‌دید اظهار محبت می‌کرد. در زندگی آقای واعظ آنچه قابل توجه بود و متأسفانه در این اواخر هم کسی متوجه این خصوصیت نشده بود، زهد آقای واعظ بود. بر علیه ایشان سم‌پاشی و اهانت می‌کردند و از آقای واعظ طبسی چهره‌ای اهل تجمل ساخته بودند، درحالی‌که برعکس این بودند؛ چراکه آیت‌الله واعظ طبسی زهد عجیبی داشت و مرد زاهدی بود؛ اما متأسفانه زهد ایشان در شخصیت اجتماعی متبلور نبود و یا کسی در جریان نبود.

*جالب است بدانید مرحوم آقای طبسی زمینی در خیابان عشرت‌آباد داشتند، اما قدرتی که برای خود خانه بسازد، نداشت؛ و همین آقای عزیزیان به ایشان کمک کرد و خانۀ طلبگی ساخت و تا حدود ۱۰ سال پیش ایشان در همان خانه زندگی می‌کرد. ساختمان را تغییر نداد تا اینکه ساختمان مخروبه شد و یک معماری آمد خانه را از آن حالت درآورد. درصورتی‌که همسر ایشان در خانوادۀ مرفه‌ای بود، اما با وضع آقای واعظ طبسی می‌ساخت. حتی بسیاری از لوازم زندگی ایشان مربوط به جهیزیۀ همسرشان بود.

*در طول این مدت از آستان قدس هم برداشتی نکرد. آقای رئیسی هم‌اکنون از حق تولیت برداشت نمی‌کند و آقای سعیدی هم که در قم متولی شده‌اند حق تولیت برداشت نمی‌کند. تقوای ایشان در زمانی که من طلبۀ جوان بودم و زمانی که امام‌جمعۀ مشهد شدم هیچ تغییری نکرد و به‌هیچ‌وجه موقعیت‌های اجتماعی باعث نشده بود تقوای ایشان ضربه بخورد، ایشان تقوای خود را حفظ کرد.

* یک بار شهناز پهلوی (دختر شاه) به مشهد آمد، آستان قدس از او پذیرایی کرد و از آنجا که در شهر نمی‌توانستند قمارخانه درست کنند برای قمار به بیابان رفت، کارپرداز آستان هم او را همراهی می‌کرد، قمار زد و مقدار زیادی باخت که به پول آن زمان چندین میلیون می‌شد؛ کارپرداز آستان پول را پرداخت کرد. آستان قدس از چنین وضعیتی برخوردار بود.

*بنده یک بار به آقا عرض کردم: به نظر شما از شهادت حضرت رضا (علیه‌السلام) تا الآن آستان قدس تولیتی بهتر از آقای واعظ طبسی داشته است؟ آقا فرمودند: "نه".

*یکی از چهره‌های سیاسی به مشهد آمده بود و از آقای طبسی مقداری پول (۱۰ هزار تومان) خواسته بود. ایشان گفته بودند از کجا بدهم، من از آستان پولی نمی‌توانم بدهم، مشکل شرعی دارد، خودم هم که پولی ندارم، ایشان به او پولی ندادند. این آقا برگشت تهران و مدعی شد: خراسان شاه پیدا کرده است. اهانت‌هایی که به ایشان صورت گرفت از سوی این آقا شروع شد؛ درصورتی‌که آقای واعظ طبسی امین امام رضا (علیه‌السلام) بود.

*حضرت آقا در جریان سابقۀ ارادت من به آقای واعظ قرار داشتند و یکی از انگیزه‌هایی که آقا داشتند که من به مشهد بیایم این بود که به آیت‌الله واعظ طبسی ارادت داشتم. آقا هم به من فرموده بودند: آقای طبسی را خوب می‌شناسید، ولی این را بدانید در نظام، ما مثل آقای واعظ طبسی کسی را نداریم که مدیریت و تقوای ایشان را با هم داشته باشد (تعبیر خود آقا بود) .

*این را هم بگویم که بین من و ایشان اختلافی به وجود نمی‌آمد. اینکه گفته می‌شد بنده با ایشان اختلاف داشتم دروغ بود، بنده به آقای واعظ طبسی ارادت داشتم؛ البته ممکن بود به بعضی بینش‌های بنده اعتراض کنند یا آن را قبول نداشته باشند، اما اختلاف نبود. افرادی سعی می‌کردند اختلافی به وجود بیاید، به‌طوری‌که مطالب را به‌ گونه‌ای دیگر به ایشان منتقل می‌کردند، اما این کارها تأثیرگذار نبود و ایشان (آیت‌الله واعظ) هم به ارادت من ایمان داشتند.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر