کد خبر: 16932
A

عبدالله ناصری: صدا و سیما اپوزیسیون دولت است/ روحانی واقعیات را به مردم بگوید

عضو شورای مشورتی اصلاح طلبان گفت به احتمال زیاد در انتخابات شوراها اصولگرایان عاقل و متخصص نیز در فهرست اصلاح طلبان قرار می گیرند.

عبدالله ناصری: صدا و سیما اپوزیسیون دولت است/ روحانی واقعیات را به مردم بگوید

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ عبدالله ناصری در رابطه با تحلیلی فضای انتخاباتی اظهار داشت: احتمال زیادی دارد که اصلاح طلبان اصولگرایان معتدل را نیز در فهرست انتخاباتی شورای شهر به ویژه تهران قرار دهند. 
عضو شورای مشورتی اصلاح طلبان همچنین از نقش اصلاح طلبان شورا در روی کار آمدن مجدد قالیباف و چمران انتقاد کرد. 
همچنین از اشتباه اصلاح طلبان شورا در روی کارآمدن شهردار فعلی تهران سخن می گوید.
گفت و گوی تفصیلی ایرنا با ناصری پیش روی شماست:


معمولا از نیمه دوم زمستان هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری، فضا حال و هوای انتخابات را می گرفت. اما با اینکه کمتر از 2 ماه و نیم تا روز برگزاری انتخابات باقی مانده شور انتخاباتی خاصی در جامعه دیده نمی شود. ارزیابی تان چیست؟


ناصری: بله. من هم فضا را انتخاباتی نمی دانم. البته چند دلیل را پشت این قضیه می بینم. 
نخست اینکه در دوره های دوم رییس جمهوران مستقر، تقریبا همیشه نسبت به دور اول انتخاب وی، حال و هوا کمتر انتخاباتی است. این را در سال 80 نیز شاهد بودیم یا در سال 72 که دوره دوم هاشمی بود.
دوم اینکه دولت یازدهم مانند امور دیگرش، اساسا دارای یک انفعال است. تا 6 ماه قبل قرار بود ساماندهی برنامه انتخاباتی روحانی با محمد علی نجفی باشد که به دلایلی آقای شریعتمداری جای وی را گرفت. خود این مدتی وقت گرفت. 
سوم اینکه خود دولت احتمالا به این نتیجه رسیده که روحانی رییس جمهور دو دوره ای است ولو با رای پایین تر از دوره اول و خود این مقداری از تحرکات ستاد روحانی کاسته است.
دلیل چهارم به رسانه ها برمی گردد. رسانه ملی که در مقابل این دولت مانند دولت اصلاحات، همواره در موضع اپوزیسیون ظاهر شده و اتفاقا خیلی هم خوب این کار کرده ، به این جمع بندی رسیده که رای روحانی در یک فضای راکد انتخاباتی کمتر از دوره قبل خواهد شد و همین باعث می شود که دست محافظه کاران برای انتقاد از دولت بسیار بازتر از قبل شود. 

 با این اوصاف فکر می کنید فضای امسال از چه زمانی رنگ و بوی انتخاباتی بگیرد؟


ناصری: اگر تلویزیون می خواست می توانست فضا را به طور جدی به این سمت ببرد. اما با این وجود رسانه های مجازی مانند سال های قبل باز نیز فضا را به آن سمت کمی دیرتر سوق خواهند داد. فضا از نیمه دوم فروردین 96 رنگ و بوی انتخاباتی خواهد گرفت. دولت نیز تنها یک ماه فرصت دارد تا مقداری از حملات صورت گرفته را در افکار عمومی خنثی کند. به نظر من دولت در این زمینه بسیار کند عمل کرده است. جناح رقیب توانسته با عملیاتی تخریبی وسازماندهی شده، بسیاری از مشکلات کشور را به برجام گره بزند و بگوید مگر قرار نبود با برجام تمام مشکلات حل شود؟! در القای این ادعای نادرست به اذهان طبقه فرودست و حتی متوسط جامعه نیز تا حدی موفق بوده است. 
رسانه های دولت نیز در این باره کاملا منفعل عمل کرده و دست به اقناع و روشن کردن جامعه نزده اند.

** صدا و سیما اپوزیسیون دولت است


به نظر می رسد جناح اصولگرا بازی را خیلی زودتر شروع کرده و شاید از سال ها قبل مشغول تاثیرگذاری بر انتخابات 96 است؟
ناصری: بله. االبته این طبیعی هم است. رقبای هر دولت مستقری معمولا از همان ابتدای روی کارآمدن دولت علیه وی موضع دارند. آنها رسانه های قدرتمندتری نسبت به جریان حامی دولت دارند. از سویی صدا و سیما نیز سنگ تمام گذاشته و باطن بسیاری از برنامه های سیاسی و خبری اش تضعیف موقعیت دولت یازدهم در نزد افکار عمومی بوده است.
اصولگرایان به صورت خیلی جدی تری وارد این انتخابات شده اند. تنوع نامزد بسیاری دارند. به خصوص از وقتی که احمدی نژاد با توصیه رهبری از حضور منع شد و وی با صدور بیانیه ای گفت نامزد نمی شود. 
چیزی طول نکشید که تشکل جمنا راه افتاد تا همه اصولگرایان را منسجم کند که البته موفق نشد. آنان تمام کوشش خود را بر یک دوره ای کردن روحانی متمرکز کرده اند. 
البته نباید از کنار بخشی از هواداران ریاست جمهوری مجدد روحانی یعنی اصلاح طلبان گذشت که از 6 ماه قبل فعالیت انتخاباتی خود را شروع کرده اند. آنها قریب به 6 ماه است که شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان را شکل داده اند. یعنی در این کار از اصولگرایان هم پیش بوده اند. اصلاح طلبان آیین نامه های داخلی خود را درباره این انتخابات و انتخابات شوراها نوشته اند. نامزدشان هم مشخصا شخص روحانی بوده است.
در رابطه با انتخابات شوراها و تشکیل ساختارهای استانی شورای عالی اصلاح طلبان نیز بسیار جلوتر از رقیب بوده و جلسات متعددی را هم با برخی از دوستان دولت و حزب منتسب با روحانی یعنی اعتدال و توسعه داشته اند.

احمدی نژاد اخیرا با صدور بیانیه علیه دولت یازدهم به انتخابات ورود پیدا کرده است. هدف وی و تیمش چیست؟ آیا قصد شکستن آرای روحانی را دارد یا می خواهد از اصولگرایان انتقام بگیرد و آرای آنها را کاهش دهد؟


انصاری: هیچ کدام. برای احمدی نژاد و تیمش چندان مهم نیست که دوباره رییس جمهور شوند. آنها هر کاری که در دولت 8 ساله شان می خواستند کردند و موفق به تاسیس یک گروه با پشتوانه قوی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی شدند. احمدی نژادی ها حضور اجتماعی و مطرح شدن دوباره در عرصه افکار عمومی ایران و دنیا را می خواهند. البته شخصیت خودشیفته احمدی نژادی ها نیز تا حدی در صدور این بیانیه ها و تحرکات انتخاباتی شان نقش دارد. بنابراین شاهدیم که ابتدا احمدی نژاد سفر استانی می رود و تلویحا اعلام نامزدی می کند. بعد که منع می شود بیانیه می دهد که از هیچ نامزدی حمایت نمی کند. 
مدتی بعد با علم به اینکه می داند بقایی حتما رد صلاحیت می شود، وی را نامزد کرده و از او حمایت می کند. اما وی به دنبال بهره برداری سیاسی از این رد صلاحیت هم است. 
مهم ترین چیز برای احمدی نژادی ها ماندگاری در تاریخ اجتماعی و سیاسی کشور است که تا کنون نیز تا حدی موفق به اینکار شده است. 
من پایگاه اجتماعی احمدی نژاد را انکار نمی کنم اما جمع بندی ام این است که عملکرد وی در فاصله سالهای 84 تا 92 آنقدر پرچالش بوده که وی حتی در سال 1400 نیز شانسی برای رییس جمهور شدن ندارد. 
در مورد بیانیه های اخیر وی هم بالاخره فرصتی شد تا برخی از دولتمردان صریح تر از گذشته برخی مسایل و واقعیت های دوران 8 ساله وی را برای افکار عمومی بیان کنند. 

شورای نگهبانی که هاشمی را رد کرده نمی تواند بقایی را تایید کند 


 آیا امکان دارد شخصی مانند بقایی توسط مراجع 4 گانه رد صلاحیت شود و کار اصلا به شورای نگهبان نرسد؟
ناصری: نمی دانم. اما تردیدی درباره رد

صلاحیت بقایی ندارم. یعنی حتی اگر وی از آن مراجع هم به سلامت عبور کند باز در شورای نگهبان رد خواهد شد.
برای شورای نگهبانی که صلاحیت آقای هاشمی و بسیاری دیگر را برای ریاست جمهوری رد کرده است و تعریف خاص خود را از رجل سیاسی دارد تایید صلاحیت بقایی بسیار سنگین خواهد بود.
از سویی فردی مثل بقایی و امثالهم مصداق رجل سیاسی نیستند. افرادی مثل او در دولت 8 ساله احمدی نژاد بسیار بسیار بزرگ تر از آن چیزی شدند که بودند و هستند. 
به همان اندازه که مطمئن هستم صلاحیت روحانی به عنوان رییس جمهور مستقر توسط این شورا رد نخواهد شد، اطمینان دارم که بقایی رد صلاحیت خواهد شد. ولی تردیدی هم ندارم که احمدی نژاد با علم به رد صلاحیت شدن قطعی او را به صحنه آورده است. 

ای کاش اصولگرایان با یک نامزد می آمدند
 

 در مورد جمنا چه. در گفت و گویی که با یحیی آل اسحاق عضو شورای مرکزی آن داشتم گفت که جمنا در نهایت روی یک نامزد اجماع خواهد کرد و تنها یک نامزد را برای ثبت نام به وزارت کشور خواهد فرستاد؟
ناصری: خبر ندارم که پشت پرده ای در شکل گیری این تشکل وجود داشته یا خیر. بنا را بر این می گذارم که مثل هر تشکل سیاسی دیگری بر اساس وجود نیاز تشکیل شده است. اما واقعیت این است که جمنا یک آش شله قلمکاری است که داخل آن همه چیز پیدا می شود. 
با این تفاوت که مواد تشکیل دهنده آن هیچ تناسبی با یکدیگر ندارند. از اعضای سابق جبهه پایداری و دولتمردان احمدی نژاد تا قدیمی ترین نیروهای سنتی اصولگرا مانند آل اسحاق عضو آن هستند. 
ممکن است در نهایت جمنا بتواند با رعایت یک سری چارچوب ها به نامزدی واحد برسد اما جمنا تمام اصولگرایان نیست. جریان های دیگری در اصولگرایی وجود دارد که خرج خود را از جمنا جدا کرده اند. نمونه اش جلیلی یا بقایی. 
البته ما طرفدار این هستیم که اصولگرایان بتوانند بر روی یک نامزد اجماع کنند تا انتخاباتی با شور اجتماعی بالا شکل گیرد و انتخابات دوقطبی شود. 
هر چند بعید می دانم چنین اتفاقی بیفتد چرا که اصولگرایان چند نامزد خواهند داشت. مگر اینکه دستوراتی از برخی نهادها و تشکیلات بالاتر به جریان سیاسی اصولگرا برسد تا تنها با یک نامزد پا به میدان بگذارند که احتمال چنین اتفاقی را بسیار ضعیف می دانم.

عزل فرماندار اصفهان رای روحانی را بالا برد
 چرا؟
ناصری: از نظر حاکمیت روحانی قطعا دور بعد نیز رییس جمهور است و باید هم باشد. 
ربیس جمهوری یک دوره ای در ایران پدیده معناداری نبوده و نیست. سال 88 هم که آن فضا ایجاد شد به خاطر این بود که احمدی نژاد در 4 ساله اول چنان به بیراهه رفت که بسیاری از اصولگرایان نیز مایل به ادامه کار وی نبودند.
رییس جمهور تازه در دور دوم می تواند کارنامه خود را به رخ مردم بکشد و این یک عرف دراغلب کشورهای دنیاست. تلاش رقیب صرفا کاستن از رای روحانی از طریق تعدد نامزدها با نقد کارنامه وی به خصوص در ایام تبلیغات انتخاباتی است. اینجا وظیفه بسیار سنگینی بر دوش ستاد انتخاباتی روحانی، شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان و شخص روحانی و دولت وی است تا با تغییراتی جدی رای مردم را حفظ کنند.
منظور این نیست که یک شبه نرخ تورم یا رکود را جابجا کند یا سفره مردم را تحت تاثیر قرار دهند. اما کارهایی است که روحانی می تواند انجام دهد. در بین افراد کابینه تا استانداران، فرمانداران و بخشداران بسیاری از ایشان از وفاداران به جبهه پایداری و مخالفان روحانی هستند. تعویض اینها نیاز به کار دراز یا میان مدت ندارد. با یک ابلاغ دو سطری می توان آنها را عوض کرد.
مثال روشنی بزنم. فرماندار اصفهان از یک سال پیش قرار بود عوض شود ولی این اتفاق نمی افتاد. مطالبه مردم اصفهان هم تغییر وی بود. 
اما سرانجام چند هفته قبل دولت این فرماندار راعوض و یک اصلاح طلب هوادار دولت را جایگزین وی کرد. تنها همین اقدام باعث افزایش رضایت جامعه شهری اصفهان از دولت شده است.
2 ماه مانده به انتخابات روحانی می تواند دست به چنین اقداماتی بزند و هواداران دولت قبل و مخالفان جریان اعتدال را کنار بگذارد. این کار قطعا سبد رای وی را افزایش خواهد داد. متاسفانه نمی دانم چرا آقای روحانی از این هم دل گندگی و تاخیر برخوردار است که دست به چنین کاری نمی زند؟!

معیشت مردم دستاویز مناظرات انتخاباتی


مناظرات انتخاباتی تا حدی بر آرای مردم تاثیر گذار خواهد بود. مخالفان دولت در جریان مناظرات 96 روی چه موضوعاتی متمرکز خواهند شد؟
ناصری: بزرگ ترین دستاورد دولت یازدهم برجام بوده است. من ضمن انتقادات گسترده ای که به شخص رییس جمهور دارم معتقدم اگر تنها همین برجام را در سفره روحانی و تیمش بگذاریم باید به وی نمره قبولی دهیم.
درباره اهمیت برجام روشنگری لازم نشده است. تیم رسانه ای دولت هم نتوانسته اهمیت آن را در افکار عمومی جا بیندازد. برجام اتفاق بسیار بزرگی بود. امروز برجام با هویت، تمامیت ارضی و یکپارچگی ایران گره خورده است. 
بنابراین حتما باید حفظ و مدیریت شود. عزت، حکمت و مصلحت جامعه ایرانی در گرو حفظ آن است. 
روحانی باید در مناظرات انتخاباتی اش و قبل از آن پیچیدگی های تحریم ها را برای مردم بگوید. تحریم های علیه ایران بسیار پیچیده و فنی بود و لغو آنها نیز همین پیچیدگی را دارد. روحانی باید برای مردم شرح دهد که دستاوردهای برجام بیشتر میان مدت و دراز مدت است و در کوتاه مدت چندان محسوس نخواهد بود.
اما رقبای روحانی در مناظرات انتخاباتی بی شک بر حوزه اقتصاد دست خواهند گذاشت چرا که ملموس ترین حوزه برای مردم است. 
همانطور که در این مدت رسانه های مخالف دولت و صدا و سیما و سایر مخالفان روحانی به گونه ای عمل کردند که برجام و دولت را به گوشه رینگ بردند باز هم بر همین منوال عمل خواهند کرد. آنها در افکار عمومی چنین جا انداختند که بلافاصله با امضای برجام بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور حل می شود در حالی که نخبگان همان ابتدا می دانستند که رفع تحریم ها یک پروسه است نه یک پروژه کوتاه مدت. دولتمردان هم نتوانستند این موضوع را خوب در بین مردم جا بیندازند. لذا مخالفان آن را به معیشت و اقتصاد مردم گره زدند و بیشترین بهره برداری را از آن کردند. 

 ایراداتی که از سوی اصولگرایان به برجام می شود چقدر ریشه در واقعیت دارد؟‌ آیا اصولگرایان به عنوان یک تاکتیک انتخاباتی برای حذف روحانی از آن استفاده می کنند یا اینکه واقعا ایرادهای فنی و محتوایی به آن دارند؟
ناصری: برداشت من این است که طیفی که در ایران مخالف برجام بود و هنوز هم است ، استفاده های اقتصادی بسیاری از شرایط تحریم می برد و الان منافع خود را از دست رفته می بیند. 

 همه منتقدان برجام کاسب تحریم نبودند
 آقای روحانی از اصطلاح کاسبان تحریم برای این افراد و جریان ها استفاده کرد. با این تعبیر موافقید ؟
ناصری: بله. یک پدیده خیلی ملموس آن بابک زنجانی است. وی محصول تحریم هاست. مانند وی بسیار زیاد داشته ایم که تداوم بردشان در تداوم تحریم ها بود. 
هزینه های بالاسری که در چارچوب برجام

مجبور به پرداخت آن بودیم. دلال هایی که مجبور بودیم به آنها برای خرید برخی کالاهای ضروری مراجعه کنیم. این گروه در دوران 7- 8 ساله تحریم ها بسیار قدرتمند شدند. 
اما به غیر از اینها باید صادقانه گفت برخی مخالفان برجام در مجلس نهم، مانند آن نماینده ای که گریه می کرد و از معایب برجام پای تریبون می گفت صادقانه اشک می ریخت. ایشان برجام را واقعا سند خفت و خواری و ذلت جامعه اسلامی می دانست چرا که شناخت دقیقی از برجام و تحریم ها نداشت. 
وی فردی نبود که دنبال دلالی و تجارت باشد یا کوچک زاده هم همین طور بود. اینها اهل کاسب کاری و شعبده بازی که امثال آقای .... در می آوردند نبودند.آنها با صداقت به برجام می نگریستند اما برداشت درستی از آن نداشتند. 
خوبی برجام این بود که خواست رهبری بود چون اگر ایشان نمی خواست روحانی با یک چالش زمان بر بسیار جدی روبرو می شد و کار به سرانجام نمی رسید. در ادامه نیز خطرهای گسترده ای ایران را تهدید می کرد. 
سال 92 بلافاصه بعد از اعلام پیروزی روحانی رسیدن به توافق هسته ای زیر نظر رهبری پیگیری شد. 
البته همه معترفند که در روند مذاکرات به مطالبات حداکثری خود نرسیدم و به حداقل ها بسنده کردیم. اما چاره دیگری هم نبود. برجام ایران را از اجماع و انزوای بین المللی که شکل گرفته بود، بیرون آورد. سایه جنگ را از سر مردم برداشت و بازار سرمایه گذاری خارجی را تا حدی گشود. 

روحانی واقعیات را به مردم بگوید
 اصلاح طلبان و اعتدال گرایان بر سر نامزدی روحانی به اجماع رسیده اند یا اختلاف نظر دارند؟
ناصری: هیچ اختلاف نظری درباره حمایت از روحانی بین اصلاح طلبان و حزب اعتدال و توسعه نیست. 
فقط روی این بحث است که آیا همانطور که برخی اصلاح طلبان و شورای عالی سیاستگذاری و همین طور بعضی از اعضای هیات دولت به وی پیشنهاد داده اند یک یا دو نامزد سایه در کنار روحانی باشند یا خیر. 
اما در نهایت اصلاح طلبان همین موضوع را هم به خود روحانی واگذار کردند تا خود درباره آن تصمیم بگیرد که تنها نامزد شود یا اینکه کسانی از هوداران وی نیز ثبت نام کرده و در مناظره ها از دفاع کنند و بعد به نفع وی کنار بکشند. 
البته برخی اصلاح طلبان از جمله بنده موافق این سناریو نیستم چون جنبه فانتزی آن روشن است و افکار عمومی را قانع نمی کند. 
باید عقبه تبلیغاتی و فکری روحانی بسیار بسیار قدرتمند باشد و وی را به خوبی از نظر فکری تغذیه کند تا وی بتواند از عملکرد 4 ساله خود دفاع کند. 
به نظر من روحانی به دو دلیل نتوانست به برخی وعده های خود عمل کند. یکی به خاطر ضعف مدیرانش بود که آن را باید صادقانه به مردم بگوید.
از سویی بخشی از امور هم از حیطه توانایی دولت خارج است. روحانی باید هر دو را با صداقت بیان کند. 

 درباره شوراها چطور؟
ناصری: در بحث شوراها مذاکراتی که شورای عالی سیاست گذاری اصلاحات و ستادهای انتخاباتی روحانی دارند، رسیدن به یک فهرست واحد نامزدها حداقل در شهرهای بزرگ و مراکز استان ها است. 

 مصطفی کواکبیان اخیرا برای ریاست جمهوری اعلام نامزدی کرده است. این کار با هماهنگی ستاد روحانی بوده است؟
ناصری: به هیچ وجه. کواکبیان اصولا بارها و در عرصه های مختلف خارج از چارچوب شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات عمل کرده است. شورای عالی اصلاحات و طرفداران دولت هم به هیچ وجه از نامزدی وی حمایت نخواهند کرد.

روحانی نامزد نهایی اصلاح طلبان
 اگر به پیشنهاد روحانی نامزدهایی به عنوان نامزد سایه انتخاب شوند ، شورای عالی اصلاحات از آنها حمایت خواهد کرد؟
ناصری: بله . حتما. اما این حمایت به این معناست که نامزد نهایی ریاست جمهوری ما روحانی است ولی اگر خدایی ناکرده اتفاق خاصی برای وی افتاد کسی جایگزین وی شود.
علاوه بر این در ایام تبلیغات و مناظره های تلویزیونی روحانی کنار خود افرادی را داشته باشند که از دستاوردهای وی دفاع کرده و ضعف های مدیریتی طرف مقابل را نیز به رخ آنها بکشند. در هر حال تصمیم گیری درباره این موضوع همان طور که گفتم هم از سوی اصلاح طلبان هم از جانب دولت به شخص روحانی واگذار شده است.

روحانی با شعار دولت تدبیر و امید روی کار آمد و اصلاح طلبان نیز از وی حمایت کردند. امسال اصلاح طلبان طالب طرح چه شعاری از سوی روحانی هستند؟
ناصری: تردید نکنید اگر اصلاح طلبان نامزدی قوی تر و شایسته تر از روحانی داشتند که صلاحیتش تایید می شد در همین دوره وی را معرفی و از او حمایت می کردند. 
اما در سال 92 بنا به تجربه بزرگ تاریخی سال 88، مسایل جناحی و حزبی خود را کنار گذاشتند. اگر چه عارف نامزد رسمی و شناسنامه دار اصلاح طلب بود و روحانی فردی عضو جامعه روحانیت مبارز و با سابقه اصولگرایی اما نظر سنجی های ما نشان داد که در نیمی از استان ها شرایط روحانی بهتر از عارف است. در همین حال رد صلاحیت آیت الله هاشمی و انتساب روحانی به وی نیز رای روحانی را افزایش داد. 
آن موقع هنوز شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان وجود نداشت و تصمیم ها در شورای مشورتی اصلاح طلبان گرفته می شد. شورای مشورتی به عارف پیشنهاد داد که با صدور بیانیه به نفع روحانی کنار رود و وی هم بنا به تقاضا و خواست رسمی رهبری جبهه اصلاحات این کار را کرد. 

 اصولگرایان معتدل نیز در فهرست ما خواهند بود
 آیا اصلاح طلبان در انتخابات شوراها نیز با اصولگرایان معتدل ائتلاف می کنند؟
ناصری: احتمالش بسیار زیاد است. افراد شاخص و عاقل اصولگرا مانند علی لاریجانی یا علی مطهری در اصولگرایان وجود دارند که ما به توان بالای آنها معتقدیم. 
البته اهمیت انتخابات شوراها در ذهن مردم و نخبگان به اهمیت انتخابات ریاست جمهوری نیست اما حادثه ای مانند پلاسکو نشان داد که به خصوص در مورد شهرهای بزرگ این دیدگاه درست نیست. 
اگر عده ای از اصولگرایان معتدل و خردمند پای فهرست مشترک بیایند ما استقبال می کنیم. وقایعی چون پلاسکو و املاک نجومی نشان داد که شورای شهر در وضعیت فعلی اثرگذار نیست. 
برخی اصلاح طلبان با توجه به عملکرد شخص قالیباف از اعضای فعلی شورای شهر خواسته اند که برای دوره بعد نامزد نشوند چرا که عملکرد قابل دفاعی درباره نظارت خود بر شهرداری تهران نداشته اند. 
عملکرد ضعیف قالیباف در نهایت ناشی از ضعف شورای شهر تهران است. ما به عنوان اصلاح طلب برای نامزدهای اصولگرای شورای شهر نمی توانیم چنین تصمیمی بگیریم اما برای حضور مجدد اعضای اصلاح طلب شورا می توانیم تصمیم بگیریم.
شورای شهر درباره پلاسکو و حوادثی که در 4 سال گذشته در تهران اتفاق افتاد، باید مقابل افکار عمومی پاسخگو باشد چرا که اصلی ترین نهاد ناظر بر عملکرد شهرداری بوده است. 
خوشبختانه با توجه به اینکه نهادی مانند شورای نگهبان در انتخابات شوراها صلاحیت نامزدها را تایید نمی کند و از صفر تا صد نظارت بر این انتخابات در دست مجلس است لذا نامزدهای خیلی متنوعی را در انتخابات شوراهای امسال شاهد خواهیم بود. 
شاید خیلی خوب باشد که اعضای شورای شهر تهران و دیگر شهرها که عملکرد قانع کننده ای در زمینه ایفای مسوولیت خود نداشته اند اصلا نامزد نشوند و صحنه را به نیروهای جوان، کارآمد و متخصص بسپارند. 
در شورای مشورتی اصلاح طلبان محمدعلی نجفی شاخص های بسیار ارزشمند، متخصصانه وعالمانه ای را به اتفاق کارگروهی که برای این کار تعیین کرده بود برای نامزدهای شوراها مشخص کرد. 
اگر امروز بر اساس آن شاخص ها و فارغ از سهم خواهی ها تصمیم بگیریم و اعضای فعلی شورای شهر با وجدان بیدار خودشان عملکردشان را ارزیابی کنند و بعد تصمیم برای نامزد شدن بگیرند، شاهد انتشار یک فهرست 21 نفره قوی برای تهران و شهرهای بزرگ از سوی اصلاح طلبان خواهیم بود و شورای شهر بسیار قوی خواهیم داشت.

پیشنهاد خوب پایداری ها را نادیده گرفتند
شوراهای شهر به خصوص در پایتخت همیشه انگ سیاسی بودن خورده اند. چه برنامه ای برای سیاسی نشدن شوراها دارید؟
انصاری: تمام شاخص هایی که کارگروه نجفی تدوین کرد کاملا تخصصی و صلاحیتی است. البته هویت اصلاح طلبی هم در آن دیده می شود. اما ممکن است مانند انتخابات مجلس به شرایطی برسیم که بتوانیم در برخی شهرها با اصولگرایان معتدل به یک ائتلاف برسیم.
بگذارید 2 خاطره در این باره بگویم. در سال 92 چون همگی نگاه ها در ماه های نزدیک به انتخابات متوجه ریاست جمهوری بود و رد صلاحیت هاشمی شوک بزرگی به جامعه هواداران ایشان و اصلاح طلبان وارد کرد، اصلاح طلبان توجه لازم را شوراهای شهر نداشتند. آنان شورای شهر را به کارگروهی سپردند که فهرستی را منتشر کرد که 50 – 50 بین اصولگرایان و اصلاح طلبان تقسیم شده بود. قالیباف وارد عمل شد و توانست این توازن 50-50 را به هم بزند. 
همان زمان برخی اصولگرایان پیروز شده در انتخابات شورای شهر تهران که از جبهه پایداری بودند به اصلاح طلبان پیغام دادند که ما به این جمع بندی رسیده ایم که قالیباف به خاطر عملکرد 8 سال گذشته اش دیگر شهردار تهران نباشد. اگر شما بتوانید درباره یک نامزد کارآمد برای شهرداری تهران به توافق برسید ما نیز به وی رای می دهیم تا شهر از این وضعیت ناهنجاری که گرفتارش شده نجات یابد.
آنها حتی از آقای ترکان، حبیب الله بیطرف و غیره هم یاد کردند و گفتند روی هر کدام از اینها توافق کنید ما هم به وی رای خواهیم داد و او شهردار می شود.
اما متاسفانه برخی دوستان رفتند و روی محسن هاشمی توافق کردند آیت الله هاشمی هم به این توافق رضایت داد و رقابت بین محسن هاشمی و قالیباف شکل گرفت.
همان موقع برخی بزرگان اصلاح طلب هم به ما توصیه کردند که به میدان آوردن محسن هاشمی یعنی شکست در انتخاب شهردار و تثبیت دوباره قالیباف به عنوان شهردار و گفتند بهتر است هاشمی نامزد نشود. اما دوستان زیر بار نرفتند و قالیباف باز هم شهردار ماند.
قالیباف قطعا یک مدیر اجرایی قوی و توانمند و جزو مدیران جهادی کشور است اما ادامه مسوولیتش به صلاح نبوده و نیست. 
تهران در وضعیتی گرفتار آمده که نه سازمان محیط زیست و نه وزارت نیرو و دیگر حوزه های مرتبط با مدیریت شهری تهران می توانند از مختصات زیست محیطی آن دفاع کنند. با این تفاصیل اگر اصلاح طلبان بتوانند با همگرایی بخشی از اصولگرایان به فهرست خوبی در تهران برسند و مدیریت شهری را از این وضعیت نابسامان نجات دهند کار بسیار درستی کرده اند. 
اما خاطره دوم. سال چهارم شورای شهر فعلی تهران بود. رقابتی سنتی بین احمد مسجد جامعی و مهدی چمران برای ریاست شورای شهر درگرفته بود. پیش بینی می شد که با توجه به پشتیبانی های متعدد قالیباف از چمران بار دیگر وی رییس شورا شود. برخی اصلاح طلبان که مصالح شهر را بر مصلحت گروهی خود ترجیح می دادند به نامزدهای اصلاح طلب شورای شهر توصیه کردند که با توجه به تغییر مواضع رحمت الله حافظی و واقع بینی های بسیاری از اصولگرایان نسبت به اوضاع شهر از نامزدی وی در مقابل چمران حمایت کنند.
حافظی در این دوره در شورای شهر خیلی خوب ظاهر شده است. اما باز دوستان گوش ندادند. یکی از بزرگان اصلاحات هم آنها را به اجماع بر سرحافظی تشویق کرد اما باز به خرجشان نرفت و بار دیگر چمران رییس شد. 
انتخابات شوراهای این دوره بسیار حساس است و دیگر نباید از این قبیل اشتباه ها را تکرار کرد. 

 برای انتخابات میان دوره‌ای مجلس هم برنامه‌ ای دارید؟
ناصری: این انتخابات در حوزه های خیلی محدودی برگزار می شود و واقعیت این است که خبری ندارم که شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان چه تصمیمی درباره آن گرفته است. اما فکر می کنم نیروهایی در این حوزه های محدود هم مطابق با شاخص های اصلاح طلبی در آن نامزد می شوند. اصل برنامه اصلاح طلبان شوراهای اسلامی شهر و روستا و ریاست جمهوری است تا هم اکثریت شوراها را به دست آورند هم روحانی با رای بالاتری نسبت به دوره قبل رییس جمهور شود.

 پیروی از تصمیمات جمعی اصلاح طلبان؛ معیار اصلاح طلب بودن افراد
 واژه اصلاح طلب بدلی از مدت ها قبل در محافل اصلاح طلبی به گوش می خورد. اساسا چنین مدلی از اصلاح طلبان وجود خارجی دارد؟
ناصری: اصلاحات یک تعریف و منشور دارد که هر چه جامعه رو به جلو می رود، برای مردم بیشتر مشخص می شود. رهبری جریان اصلاحات و اصلاح طلبان سعی در ترویج و بسط گفتمان خود کرده که در این کار موفق هم بوده است . شما امروز خودتان شاهدید که یک عضو جامعه روحانیت مبارز دارای پارادایم و نظرات بسیار نزدیکی با اصلاح طلبان است اگر چه در بعضی نقاط عملکردش از ما فاصله داشته باشد. اما طبیعی است در جوامعی مانند ایران که در حال توسعه هستند ، نظام سیاسی چندان به تحزب بها نمی دهد. طبیعی است در چنین شرایطی هم در بین اصولگرایان و هم اصلاح طلبان افرادی خود را جا بزنند. 
مثلا در سال 84 و 88 اصولگرایان با تمام توان از نامزدی احمدی نژاد حمایت کردند ولی بالاخره به این جمع بندی رسیدند که احمدی نژاد آن جایگاه و مختصات اصولگرایی را ندارد ، او را کنار زدند و از وی جدا شدند. امروز خود احمدی نژاد هم می گوید من به هیچ وجه سابقه اصولگرایی ندارم و شخصیتی مستقل با گفتمان و پایگاه اجتماعی خاص خود هستم.
در شرایط فعلی هم شاید افرادی که تعدادشان از تعداد انگشتان دست هم بیشتر نباشد خود را اصلاح طلب معرفی کنند ولی به منشور و مانیفست اصلاحات معتقد و پای بند نباشند. ولی تعداد این افراد بسیار کم است.
طبیعی است وقتی اصلاح طلبان یا اصولگرایان تصمیم به انجام یک کار تشکیلاتی گرفتند و ولی یک نفر ساز خود را زد ، حتما به نظرم او اصلاح طلب بدلی یا اصولگرای بدلی است. مثلا اگر فراکسیون اصلاح طلبان مجلس تصمیم گرفت وزیری را استیضاح نکند یا به طرحی رای ندهد و نماینده ای که عضو این فراکسیون است به خاکی زد، قطعا وی اصلاح طلب بدلی است.
این قبیل اشخاص معمولا توسط رسانه های رقیب بال و پر داده می شوند و سعی می شود اسمشان سر زبان ها بیفتد. ولی چون گفتمان اصلاح طلبی بسیار ریشه دار و عمیق است این افراد نمی توانند جای خود را به عنوان اصلاح طلب در جامعه باز کنند و زود شناخته می شوند.- ایرنا

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر