ارگان مطبوعاتی نزدیک به سپاه: برخی ازخبرنگاران اصلاحطلب با استفاده از کد «استاد» با یکی از سردبیران رسانههای تروریستی در ارتباط هستند!
روزنامه جوان در یادداشتی نوشت: احتمالاً در این تبادل خاص، مدیران روزنامههای اصلاحطلب باخبر نیستند که برخی ازخبرنگارانی که با آنها در حال همکاری هستند با استفاده از کد «استاد» با یکی از سردبیران این رسانههای تروریستی در ارتباط هستند! پیشازاین یکبار سازمان اطلاعات سپاه در سال ۱۳۹۰ و در طی عملیات چشم روباه این خط ارتباطی در فیسبوک میان طرفین را قطع کرده است، پرونده روی میز دو خبرنگار اصلاحطلب فرصتی ویژه برای ضربه به فاز دوم این شبکه ضد فرهنگی است.
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ ارگان مطبوعاتی نزدیک به سپاه در یادداشتی تحت عنوان «آیا خبرنگاری در ایران جرم است؟» نوشت:
تابستان سال ۷۸ در اوج دوره اصلاحات در کنار سواحل قبرس و در حاشیه اجلاس «اسلام سیاسی و غرب» ماشاءالله شمسالواعظین که آن روزها خودش را پدر روزنامهنگاری زنجیرهای در داخل میدانست در گپ و گفتی با یک روزنامهنگار دیگر گفته بود که میخواهد روزنامههای ایرانی را تبدیل به لوموند کند!
در آن زمان، کنفرانس قبرس با کارگردانی حسین علیخانی برگزار شده که بسیاری از چهرههای رسانهای سرشناس در مجلهها و روزنامههای اصلاحطلب، چون حلقههای کیان و سلام در آن حضور داشتند. این کنفرانس از سوی بنیاد مجهولالهویه «گفتوگوی جهانی» در نیکوزیای قبرس برگزار شد و در آن برای اولین بار روزنامهنگاران ایرانی بهصورت رسمی و علنی با برخی عناصر مهم اطلاعاتی، سیاسی در دولت امریکا دیدار کردند.
عزت سحابی مدیرمسئول ماهنامه ایران فردا درباره این اجلاس نوشته است: «من چیزی که از آن کنفرانس مشاهده کردم این بود که در جلسات علنی و پنلها هر کس حرفهایی میزد ولی روابط و صحبتهای خاصی در اتاقهای خصوصی اشخاص صورت میگرفت که از دید دیگران پنهان بود. آقای شمسالواعظین خودشان تعریف کردند که آقایگری سیک از صحبتهای آقایان صالحآبادی و عبدی راضی بوده است!
پس از برگزاری نشست نیکوزیا و نیز کنفرانس جنجالی برلین در فاصله زمانی کم از یکدیگر، «جلب رضایت امریکاییها» بهعنوان یکی از سرفصلهای اساسی روزنامههای اصلاحطلب تعریفشده تا جایی که یک سال پیش از فتنه ۸۸ مسعود بهنود و صادق صبا به تهران سفرکرده و با حضور در تحریریه روزنامه اصلاحطلب سرمایه که از قضا مواضع لیبرالی هم داشت، برای بیبیسی فارسی کارمند استخدام میکردند! یکی از خبرنگاران اصلاحطلب نوشته است که بهنود با ما در اتاق سردبیری این روزنامه قرار گذاشته و در تهران فرم همکاری با انگلیسیها را پر میکرد.
بعدها فائزه هاشمی اعتراف کرد که بسیاری از کارمندان رسانههای ضد ایرانی و فارسیزبان در خارج از کشور از تحریریه همین روزنامههای زنجیرهای جذب میشدند، رعنا رحیمپور مجری سابق بیبیسی فارسی نیز در یک فایل صوتی گفته است که بسیاری از این خبرنگاران جذب سرویسهای اطلاعاتی، چون سازمان سیا و موساد شده و در پیوستهای رسانهای پروژههایی، چون تجزیه ایران، اقدامات تروریستی و جنگ سایبری به کار گرفته میشوند.
ماجرای جاسوسهایی که تحت پوشش خبرنگار مدتی در ایران مشغول به کار بوده و سپس از کشور متواری شدهاند طوماری بلند و بالا است. معصومه علینژاد، رکسانا صابری، مازیار بهاری، رضا رفیعی، مجتبی واحدی، علیاصغر رمضانپور، کاملیا انتخابیفر، نیلوفر منصوریان، حسین باستانی، فرشته قاضی، نیک آهنگ کوثر، مانا نیستانی، امید معماریان و نازنین زاغری که هرکدام در بازه زمانی خاص جذب سرویسهای امنیتی غربی و عبری شدهاند تنها بخشی از این تراژدی عمیق در تاریخ روزنامهنگاری معاصر ایران است که آنها را باید همردیف با نویسندگان ماهنامه نوید حزب توده یا گویندگان رادیو مجاهد (منافق) قرارداد که در لابهلای تحلیلها و اخبار روزانه گرای وضعیت نیروهای ایرانی در جبهه را نیز بهعنوان ستون پنجم به استخبارات رژیم بعثی میدادند.
البته برای سرویسهای اطلاعاتی مرتبط با رسانهها هرکدام از سوژههای تحت همکاری تاریخمصرف مشخصی داشته و بعدازآن این افراد را، چون دستمال یکبارمصرف به زبالهدان فرستادهاند، ازجمله میتوان به نیما زم مدیر کانال تروریستی آمد نیوز و رضا حقیقتنژاد خبرنگار رادیو فردا اشاره کرد که مورد اول سالها با فرانسویها همکاری کرده و دیگری پس از اختلاف حساب با امریکاییها به طرز مشکوکی به قتل رسیده و از گردش کار خارج گردید. سامان رسولپور و زهرا شهرکی (معروف به سیما ثابت) نیز ازجمله خبرنگارانی هستند که در تغییر و تحولات اخیر در شبکه تروریستی اینترنشنال به طرز مشکوکی حذفشدهاند.
انتشار احکام دو خبرنگار اصلاحطلب بار دیگر بحث شبکه ماتریسی خبرنگارانی را که با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه در ارتباط هستند داغکرده است، در اغتشاشات پاییزی سال ۱۴۰۱ یکی از مهمترین مأموریتهای این شبکه تولید تنفر با خبرسازیهای احساسی، سلب امنیت روانی اقشار مختلف و پمپاژ اخبار در سطوح مختلف بوده است.
جالبتوجه است که این دو خبرنگار اصلاحطلب تا جایی به این پروژه هیبریدی متصل بودند که یکی از این دو پس از دسترسی به عکسی از مرحومه مهسا امینی آن را برای وبسایت ایران وایر نزدیک به فرقه ضاله بهاییت ارسال کرده و در هماهنگی با یکی از سرپلهای منافقین در پاریس که در حوزه مسائل فمینیستی فعال است با سفر به شهر سقز خط به خط طرح عملیات رسانهای سازمان سیا را پیادهسازی میکردند.
اهمیت جنگ رسانهای و استفاده از خبرنگاران پوششی برای دولتهای غربی در سطحی است که سال ۲۰۱۸ وزرای دفاع اتحادیه اروپا توافق کردند که مدرسه آموزش جاسوسی مشترکی راهاندازی کنند، این مرکز اطلاعاتی در یونان مدیریت میشود و مربیان جنگهای ترکیبی این مدرسه از سراسر اروپا و در همکاری با ناتو و نهادهای اطلاعاتی کشورهای عضو انتخاب شدهاند. این طرح بهعنوان مکمل پروژه «پنج چشم» فعال بوده و یکی از وظایف آن تربیت خبرنگارانی است که در ارتش واحد ناتو خدمت کنند. اما نکته قابلتوجه در ماجرای اعلام حکم این دو خبرنگار آن است که رسانههای اصلاحطلب که از دامن برخی از آنها عناصر شبکه براندازی نرم تربیتشده است بهجای عذرخواهی از همکاری با این افراد دست پیشگرفته و بهگونهای ژست سیاسی میگیرند که گویی خبرنگاری در ایران جرم است!
در حالی که این روزها امانوئل مکرون در حال پاکسازی گسترده رسانههای فرانسوی پس از آشوبهای تابستانی در پاریس است و روزنامه لوموند نیز از آن حمایت میکند در تهران برخی آمدنیوزهای داخلی همچنان همکاری اطلاعاتی با بیگانگان، انتشار اخبار جهتدار و تشکیل سکوی تولید شایعات را برای خود افتخاری خاص تلقی میکنند تا جایی که برخی از اخبار دستاول در روزنامههای اصلاحطلب پیش از انتشار سر از شبکه اینترنشنال و بی بیسی درآورده و آنجا پخش میشود.
احتمالاً در این تبادل خاص، مدیران روزنامههای اصلاحطلب باخبر نیستند که برخی ازخبرنگارانی که با آنها در حال همکاری هستند با استفاده از کد «استاد» با یکی از سردبیران این رسانههای تروریستی در ارتباط هستند! پیشازاین یکبار سازمان اطلاعات سپاه در سال ۱۳۹۰ و در طی عملیات چشم روباه این خط ارتباطی در فیسبوک میان طرفین را قطع کرده است، پرونده روی میز دو خبرنگار اصلاحطلب فرصتی ویژه برای ضربه به فاز دوم این شبکه ضد فرهنگی است.