کد خبر: 166133
A

ملازهی: ممکن است نبرد غزه به فراتر از اسرائیل کشیده شود/ برخی به دنبال این هستند تا ایران را هم وارد این منازعه کنند

پیرمحمد ملازهی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه: اینکه نتیجه این حمله چه خواهد بود، هنوز نمی‌توان با قاطعیت درباره آن صحبت کرد. حتی ممکن است نبرد به فراتر از اسرائیل کشیده شود و کشورهایی چون لبنان و... هم درگیر شوند. حتی برخی به دنبال ایجاد یک خط خبری هستند تا ایران را هم وارد این منازعه کنند.

ملازهی: ممکن است نبرد غزه به فراتر از اسرائیل کشیده شود/ برخی به دنبال این هستند تا ایران را هم وارد این منازعه کنند

به گزارش سایت دیده بان ایران؛ پس از آغاز عملیات طوفان‌الاقصی شبکه‌های مجازی پر شدند از تصاویری که در آنها تصاویر فرار صهیونیست‌ها با لباس شخصی، کشته شدن سربازان مرزی، غنیمت گرفته شدن ماشین و حتی تانک‌های اسراییلی در پاسگاه‌های مرزی منعکس شده بود. مقامات اسراییلی در پاسخ به این حمله غافلگیرانه اعلام کردند واکنش‌هایی تند به این حمله حماس خواهند داشت. کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اما با تبریک عملیات توفان‌الاقصی به ملت فلسطین و تمام گروه‌ها و جریان‌های مقاومت تصریح کرد: «عملیات امروز صفحه جدیدی را در عرصه مقاومت و عملیات مسلحانه علیه اشغالگران در اراضی اشغالی ایجاد کرد. این موضوع بار دیگر اثبات کرد که در چارچوب یک اقدام جدی عملیاتی صهیونیست‌ها به چه میزان شکننده هستند و از روحیه لازم برای مقاومت برخوردار نیستند.»

پیرمحمد ملازهی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفت‌وگو با «اعتماد» ضمن بررسی عملیات توفان‌الاقصی پیامدها و خروجی این حمله را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. ملازهی با اشاره به تاثیر این عملیات در پروژه ابراهیم اعلام می‌کند: در میان‌مدت و کوتاه‌مدت، پروژه ابراهیم از موضوعیت خارج خواهد شد اما در بلندمدت باید منتظر برنامه‌ریزی امریکا و اسراییل برای احیای این پروژه باشیم.

 

حماس در شرایطی تصمیم به حمله همه‌جانبه علیه اسراییل را برنامه‌ریزی کرد که نتانیاهو سال‌ها در برابر تلاش‌ها برای صلح مقاومت کرده بود. ریشه‌های بروز این مشکلات را چطور ارزیابی می‌کنید؟

مسائل مهمی در این رخداد وجود دارد؛ ریشه اصلی مشکلات نخست اینکه اسراییل هنوز در حال ادامه دادن مجموعه ظلم‌هایی است که از زمان اشغال فلسطین تا به امروز داشته است. اسراییل حتی حاضر نیست حداقل مطالبات موجود که حتی مورد قبول کشورهای جهان است را هم بپذیرد. یعنی اسراییل حتی حاضر نشد تشکیل دو کشور مستقل در کنار هم شامل یک کشور یهودی و یک کشور مسلمان فلسطینی در نوار غزه و کرانه باختری رود اردن را به رسمیت بشناسد. مقاومتی که اسراییل در برابر این طرح صلح دارد، باعث شده گفتمان حماس و جهاد اسلامی تقویت شده و شرایط مطلوب‌تری را پیدا کنند. در واقع محافظه‌کاری محمود عباس دیگر برای فلسطینیان جذابیت نداشته و تحولات به سمت و سویی سوق پیدا کرده‌اند که نسل‌های جدید فلسطینی به دنبال تحقق اهداف‌شان از طرق روش‌های مقاومت و فتوحات میدانی هستند. این بخشی از موضوع است، بخش دیگر ماجرا هم مرتبط به نوع خاصی از ناامیدی است که در جامعه فلسطینی نسبت به روند صلح و... شکل گرفته است؛ وضعیتی که باعث شده نیروهای جوان به طرف خط فکری حماس و نیروهای جهاد اسلامی کشیده شوند.

سهم نظام تصمیم‌سازی‌های اسراییل در بروز این رخدادها چه بوده است؟

می‌دانیم در داخل اسراییل با خط فکری افراطی نتانیاهو حوادثی در حال وقوع است که دامنه‌های بحران را شعله‌ور‌تر می‌سازد. نتانیاهو به دنبال اعمال تغییراتی در قوه قضاییه اسراییل است تا قدرت دولت را افزون‌تر ساخته و منویات خود را مسلط سازد. خروجی این افزایش قدرت در برخورد با فلسطینیان هم اثرات خاص خود را خواهد داشت؛ این روند باعث ایجاد اختلاف‌نظرهایی در دورن جامعه اسراییلی شده و این اندیشه را میان فلسطینی‌ها تقویت کرده که قادر به زدن ضربات کاری به طرف مقابل هستند. اما اینکه نتیجه این حمله چه خواهد بود، هنوز نمی‌توان با قاطعیت درباره آن صحبت کرد. حتی ممکن است نبرد به فراتر از اسراییل کشیده شود و کشورهایی چون لبنان و... هم درگیر شوند. حتی برخی به دنبال ایجاد یک خط خبری هستند تا ایران را هم وارد این منازعه کنند. به نظرم باید هرچه سریع‌تر این جریانات خبری را متوقف کرد و نسبت به آنها واکنش نشان داد تا دامنه بحران فراگیرتر نشود.

در این میان موضوع عادی‌سازی روابط کشورهای عرب با اسراییل هم مطرح است. برخی تحلیلگران اعلام می‌کنند حماس این واکنش را در واکنش به تلاش‌های برخی افراد و جریانات در کشورهای عربی برای عادی‌سازی روابط با اسراییل برنامه‌ریزی کرده است. تا چه اندازه این مساله را در شکل‌گیری این بحران اثرگذار می‌دانید؟

بدون شک، مساله عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسراییل در رخدادهای اخیر بی‌تاثیر نیست، اما باید به این واقعیت توجه داشت که این اثرات بلندمدت نخواهند بود. احتمال دارد عربستان پس از رخدادهای روز شنبه تحت فشار افکار عمومی مردم خود قرار بگیرد و ناچار شود بیانیه‌ای علیه اسراییل و به نفع فلسطینیان دهد. همانطور که بیانیه‌ای هم صادر و در آن از اشغال فلسطین صحبت کردند. در شرایطی که عربستان در حال مذاکره با اسراییل است و دو وزیر اسراییلی اخیرا راهی عربستان شده‌اند، استفاده از واژه اشغالگری برای رفتار اسراییلی‌ها غیرمنتظره است. عربستانی‌ها در حال حاضر چاره‌ای ندارند و تحت فشار افکار عمومی مردم خود قرار می‌گیرند. اما معتقدم این اثرگذاری بلندمدت نخواهد بود.

یعنی ممکن است در اثر رخدادهای روز گذشته، پروژه ابراهیم از دستور کار خارج شود؟

در کوتاه‌مدت و میان‌مدت اثرگذار است و پروژه ابراهیم را به تاخیر می‌اندازد. اما واقع آن است که این پروژه، پروژه‌ای است که امریکایی‌ها با جدیت به دنبال اجرای آن هستند. این پروژه بخشی از رقابتی است که میان چین و امریکا در منطقه خاورمیانه و اقیانوس هند در جریان است. هند هم به دل این منازعه وارد شده است. راه ترانزیتی جدید با مشارکت اسراییل و امریکا و هند در برابر ابر پروژه یک جاده، یک کمربند چینی ایجاد شده است که 110کشور را در آسیا، آفریقا و اروپا به چین متصل می‌کند. طرح ابراهیم بخشی از رقابت امریکا و چین را شامل می‌شود. بنابراین هرچند نمی‌توان نتایج کوتاه‌مدت و میان‌مدت رخدادهای روز گذشته را انکار کرد اما در بلندمدت احتمالا شرایط متفاوتی شکل می‌گیرد.

شما به نحوه کنشگری امریکا در منطقه اشاره کردید؛ به نظر می‌رسد یکی از دلایل وقوع رخدادهای روز گذشته به چالشی باز می‌گردد که میان بایدن و نتانیاهو شکل گرفته است. در واقع مبتنی بر این فرضیه کارشناسان عنوان می‌کنند حماس از شکاف میان دموکرات‌ها و دولت بایدن بهره برده و به اسراییل ضربه وارد ساخته‌ است؟

به نظر می‌رسد این دیدگاه درست باشد. در شرایط فعلی، ‌بایدن رییس‌جمهور قدرتمندی حتی در امریکا به شمار نمی‌رود. دولت امریکا در رابطه با چالش روز گذشته بیانیه‌ای را صادر کرده و در آن خواهان خویشتنداری دو طرف شده است. این واکنش بسیار عجیب است. موضعی که شبیه موضع‌گیری مقامات روسی است و تفاوت عمده‌ای با‌ آن ندارد. می‌توان گفت وضعیتی که امریکا با نزدیک شدن به انتخابات ریاست‌جمهوری با آن مواجه شده در کنار چالش‌های دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان که در برکناری رییس کنگره امریکا به اوج رسید همچنین حاشیه‌سازی‌های ترامپ و... مجموعا نشان می‌دهد که تاثیرات اختلافات میان دو حزب اصلی در امریکا، نه فقط در ایالات متحده بلکه در منطقه خاورمیانه هم منشأ تحولاتی بوده است. بنابراین تحلیلی که در پرسش شما وجود داشت تا حد زیادی قابل قبول است. البته برنامه‌های حماس موضوعی کوتاه‌مدت نیست و زمان قابل توجهی برای آن صرف شده است. انتخاب زمان عملیات روز گذشته هم بسیار هوشمندانه است. این تهاجمات در سالگرد تهاجم اعراب و اسراییل و حماس از طریق آن به دنبال ارسال پالس خاصی بوده است.

حماس این‌بار از طریق نیروهای زمینی، دریا و... وارد اسراییل شده است. نیروهای حماس خطوط دفاع و مرزی اسراییل را شکسته‌ است. این تحولات تازه را چطور ارزیابی می‌کنید؟

حماس هم از انگیزه قوی جهادی برخوردار است و هم سازماندهی خوبی دارد. حماس پیش‌بینی کرده بود که اصل غافلگیری در راس برنامه‌ها قرار بگیرد. جالب اینجاست اسراییلی‌ها امروز اعتراف می‌کنند که کاملا غافلگیر شده‌اند. از سوی دیگر حماس به دنبال وارد ساختن ضربات عمیق از داخل خاک اسراییل بوده‌اند. ورود فلسطینی‌ها بسیار پیچیده و مهم است. مشخص شد حفره‌های زیادی در راهبردهای امنیتی اسراییل وجود دارد، ضمن اینکه تبلیغات و سرمایه‌گذاری‌هایی که درباره گنبد آهنین می‌شد بی‌اثر شد، ‌چرا که راکدهای زیادی به سمت اسراییل پرتاب شد و اسراییل نتوانست واکنش مناسب به آن نشان دهد. از منظر روانی، موضوع کاملا به ضرر اسراییل و به نفع حماس بوده است. حماس همچنین خود را به عنوان محور مقاومت فلسطینی‌ها در برابر اسراییل معرفی کرده و این روند همچنان ادامه خواهد داشت. ضمن اینکه قدرت سازماندهی خود را هم به رخ کشید. حماس هم از دریا عملیات انجام داد؛ هم از هوا و هم از زمین. این میزان از توانایی برای اسراییل در آینده بسیار خطرناک خواهد بود. ضمن اینکه به سازمان ملل، روسیه و... کمک می‌کند که طرح‌های صلح مورد نظر را عملیاتی سازند. البته باید توجه داشت که اسراییلی‌ها از این پس در گارد مظلومیت فرو می‌روند. تبلیغات بسیاری خواهند کرد و از این فضا برای ضربه زدن به حماس و محور مقاومت استفاده می‌کنند. ادامه جنگ و برقرار نشدن آتش‌بس حتی برای سایر کشورها می‌تواند خطراتی به دنبال داشته باشد. لبنان، سوریه، عراق و حتی ایران باید نهایت آمادگی را برای هر نوع ماجراجویی اسراییل داشته باشند.

ایران در این ماجرا چگونه باید عمل کند؟

پاسخ به این پرسش بسیار دشوار است. موضع‌گیری‌های اخیر مقامات ایرانی نشانه‌هایی در خود دارد که تحلیل را دشوار می‌سازد. از این زاویه تحقق منافع ملی ایران به تدبیر و هوشمندی بسیاری نیاز دارد. افکار عمومی ایران به‌طور کلی حامی مردم مظلوم فلسطین است. اما این هدف باید به گونه‌ای محقق شود که به منافع ملی کشور خدشه‌ای وارد نشود.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر