حیدری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس: روسیه قابل اعتماد نیست
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی گفت: روسیه دنبال منافع خود است. شاید این سخن به مذاق وزارت خارجه ما خوش نیاید، اما من اعتقاد دارم یکی از حاشیههای برجام همین روسیه است.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ بررسی طرح اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی چندین ماه طول کشید و رفت و برگشتهایی بین مجلس و شورای نگهبان داشت و سرانجام شورای نگهبان این طرح ۵۷ مادهای را تأیید کرد. البته هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام که مصوبات مجلس را از حیث انطباق با سیاستهای کلی نظام بررسی میکند، ایراداتی به ماده ۵۳ طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس مبنی بر برگزاری انتخابات تناسبی در تهران گرفت. مجلس هم چندین بار بر مصوبه خود اصرار کرد اما سرانجام در جلسه علنی روز یکشنبه اول مرداد ماه مجلس شورای اسلامی موضوع تناسبی شدن انتخابات تهران را از این طرح حذف کرد.
در خصوص این موضوعات و مسائل روز کشور در عرصه داخلی و خارجی با شهریار حیدری نماینده مردم سرپل ذهاب و قصرشیرین و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی نشستیم.
مشروح مصاحبه با وی در ادامه میآید:
اصلاح قانون انتخابات با منتقدین زیادی همراه بود؛ حتی آقای خاتمی گفتند که این کار ضد جمهوریت است و اصل انتخابات را به خطر میاندازد. اخیراً هم قانون تناسبسازی حذف شد. نظر شما درباره این موضوعات چیست؟
قانون انتخابات کشور ما مربوط به دهۀ اول است و بعد از آن یکسری تغییراتی داشت اما باز هم به اصلاحات نیاز دارد. قانون انتخابات باید جامع و مانع باشد؛ جامع از این لحاظ که امکان مشارکت مردم، گروهها، جریانات و احزاب را فراهم کند تا مشارکت لازم محقق گردد. مانع از این لحاظ که قانون برای افرادی که در صحنه انتخابات حضور پیدا میکنند، چارچوب مشخص داشته باشد و صرفاً در چارچوب قانون با این افراد رفتار شود. به نظر من این قانونی که در مجلس یازدهم برای انتخابات به تصویب رسید نیاز به اصلاح دارد، باید جلسه میگذاشتند و نظرات کارشناسی تمام احزاب و گروهها را در قانون انتخابات لحاظ میکردند و متناسب با نظر دیدگاههای مختلف سیاسی قانون تنظیم میشد. لذا این قانون یکسری ایراد و اشکالاتی دارد و اصلاحاتی که انجام گرفته، نسبت به قانون قبلی بهتر است. بنابراین قانون انتخابات باید زمینه مشارکت تمام مردم در انتخابات را فراهم کند از این جهت بخشی از قانون به بازنگری و اصلاح نیاز دارد.
تحلیل و ارزیابی شما از اینکه نمایندگان مجلس باید ۱۶ مرداد ثبتنام کنند، چیست؟
این قانون هم خوب و هم بد است؛ خوبی قانون این است که فرصتی برای بررسی وضعیت نمایندگان وجود دارد و میتوانند در آینده در ثبتنام نهایی شرکت کنند. اگر طبق قانون سند و مستندی وجود دارد، نهادهای مربوطه تا آن زمان به افراد شرکتکننده ارائه میکنند که برائت بگیرند یا اصلاح کنند. لذا این قانون فرصت خوبی برای شرکتکنندگان و دستگاههای نظارتی ایجاد میکند. اما از یک جهت خوب نیست چون بر اساس قانون اساسی، نمایندگان چهار سال تمام حق قانونگذاری و نظارت دارند و زمانی که ثبتنام شروع میشود این قانون، نمایندگان را عملاً وارد انتخابات و تبلیغات میکند.
از مردادماه تا انتخابات زمان زیادی است؛ مهرماه معقولتر بود اما شش ماه قبل از ثبتنام، زمان زیادی است و احتمال دارد حوزههای انتخابیه را دچار تبلیغات و تنش انتخاباتی کند. از سوی دیگر افرادی که ثبتنام میکنند انصافاً شرایط لازم مانند، تجربه و توانایی را ندارند و میخواهند تنها میزی از مجلس را اشغال کنند و این قانون فرصت خوبی برای دستگاههای نظارتی ایجاد میکند. بر اساس قانون اساسی به کسی که رد میشود باید سند ارائه دهند، امروز فرصت خوبی است که هر کس به هر دلیلی که صلاحیت نداشت دستگاههای نظارتی به وی سند ارائه دهند که در ثبتنام نهایی تصمیم بگیرند بیایند یا نه.
رهبر معظم انقلاب امسال سه بار بر مشارکت حداکثری در انتخابات تأکید کردند. از دیدگاه شما آیا اصلاح قانون انتخابات با صحبتهای ایشان مغایرت دارد یا نه؟
مقام معظم رهبری گفتند که مردم مشارکت کنند و با توجه به شرایط تحریمی و مسائلی که پیش آمده، امسال سال حساسی است. از سوی دیگر همیشه تبلیغات رسانههای خارجی بر عدم مشارکت مردم وجود دارد. منظور مقام معظم رهبری این است که سازوکار مشارکت حداکثری مردم فراهم شود. زمینه مشارکت حداکثری مردم با حضور همه گروهها، افکار و جریانات امکانپذیر است و جریانات، احزاب و گروهها میتوانند مردم را به مشارکت در انتخابات دعوت کنند. در عین حال، این قانون دستنوشتهی بشر و نمایندگان است، اشکال و ایراد دارد و چون رای اکثر نمایندگان مجلس ملاک است، امکان دارد رای و دیدگاه افراد صاحبنظر تأمین نشود.
لایحه حجاب و عفاف حاشیههای فراوانی به همراه داشته است و امروز تمام نگاهها در خصوص این لایحه به مجلس است. نظر شما درباره لایحه عفاف و حجاب و گشت ارشاد چیست؟
از نظر تاریخی اگر نگاه کنیم از دورۀ هخامنشی به بعد، زنان ایرانی همیشه دارای پوشش بوده اند. ایرانیها از گذشتههای دور تا امروز همیشه مقید به پوشش بودهاند، اما موضوعاتی مثل بیکاری، تورم، گرانی و عدم مدیریت مشکلات جوانان در کشور، زمینۀ بدحجابی و نه بیحجابی را در جامعه فراهم آورد. من اعتقاد دارم که بیحجابی در جامعه ما وجود ندارد؛ اما حجاب، حجاب درونی است که مردم ایران به آن مقید هستند.
فرماندهی انتظامی در چهار سطح گشت ارشاد انجام میدهد. فرماندهیانتظامی درگیر موضوعاتی شده است که جزء شرح وظایف این نهاد نیست؛ این نهاد مسئول تأمین امنیت و حفاظت جامعه است اما بخش بزرگی از بدنۀ آن وارد موضوعی شده که به صورت ریشهای به نهادهای فرهنگی مربوط است. بخش عمدهای از بودجه مملکت به سمت نهادهای فرهنگی میرود؛ ۲۴ دستگاه در کشور بودجه فرهنگی دریافت میکنند، اما اثرات فرهنگی هیچ نمود و اثری در جامعه ندارد.
به نظرم اگر بودجهها را از دستگاههای فرهنگی بگیرند، به اشتغال اختصاص دهند و به شرایط زندگی جوانان کمک کنند خود به خود این وضعیت سر و سامان پیدا میکند و نیاز به گشت ارشاد و طرح جدیدی نیست. قطع به یقین ما اصل موضوع را فراموش کردیم، به موضوعات فرعی چسبیدیم که اثرات چندانی در جامعه ندارد و کاری نکردیم که جوانان مشغول به کار باشند. اگر جوان مشغول کار باشد و معیشت، درآمد و اقتصادش تأمین شود هیچ وقت در خیابانها رها نمیگردد. لذا نیاز نیست که نیروی انتظای وقت بگذارد و در گرما و سرما درگیر پدیده بدحجابی و بیحجابی باشد.
پس امنیتی کردن این موضوع کار اشتباهی است؟
حتما کار اشتباهی است؛ نباید فرماندهی انتظامی را با مردم درگیر کنند.
شاهد هستیم که با برخی بازیگرهای خانم برخوردهایی میشود و احکامی صادر میشود که به کلاسهای روانشناسی بروند یا گفته شده غسل میت انجام دهند. این کارها به نظر شما درست است؟
دولت مسئول امور فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور است. من سنی ندارم اما افرادی که اوایل انقلاب حضور داشتند میگویند یک جریان خودسر با مردم برخورد کرد اما حضرت امام فرمود: «خطر اینها از خطر منافقین هم بدتر است.» اسم این جریان را هر چه بگذاریم، خودسر یا جریانی که از خارج یا داخل نشأت میگیرد، چون در چارچوب قانون برخورد نمیکنند کارشان اشتباه است و اساساً برخورد قانونی بلد نبوده و ضابط دستگاه قضایی هم نیستند. نیروهای انتظامی تعلیم دیدهاند و اگر برخوردی کردند در شرایط عادی نظم و انضباط دارد اما افراد خودسر در هیچ چارچوب و قانونی نمیگنجند.
درباره برخورد با هنرمندان و دیگران، دولت میگوید: «کار من نیست.» اما مقصر اصلی دولت است. چون دولت باید ببیند ریشه اینها چیست و کجاست؟ ضد انقلاب اگر اقدام ضد امنیتی کند دولت موظف است از طریق نهادهای امنیتی و اطلاعاتی بررسی کرده و ریشهیابی کند، طبیعتاً افراد خودسر را هم باید بررسی کند. کار نیروهای خودسر به خاطر دلسوزی باشد یا برای به هم ریختن جامعه، کار اشتباهی است و دولت موظف به بررسی است؛ اگر کارشان قانونی است دولت اعلام کند که کارشان قانونی است و اگر قانونی نیست دولت نباید این مقدار ضعیف باشد که نداند و نفهمد اینها چه کسانی هستند.
البته کشور ما از نیروهای خودسر آسیبهای زیادی متحمل شده که تنها در مسائل اجتماعی نبوده و نمونه سیاسی آن حمله به سفارت عربستان بوده است.
«جریان خودسر» که در کشور ما اصطلاح سیاسی شده و در ادبیات اجتماعی و سیاسی ما وارد شده است، چون خارج از قوانین و ضابطه برخورد میکنند، کارشان اشتباه است. در حمله نیروهای خودسر به سفارت عربستان، دولت و حاکمیت تمایل نداشت که رابطه عربستان و ایران به این شکل به هم بخورد و به دو طرف ضرر و زیان وارد شد. این کار به دست عربستان هم بهانهای داد. اینها به هیچ وجه تبعات کار خود را نمیپذیرند و این برای جامعه و کشور بد است. در هر موضوعی، هر چیزی در چارچوب قانون و ضابطه نباشد، هنجارشکنی و قانونشکنی است و محکوم است. اسم این کارها را دلسوزی میگذارند در حالی که دلسوزی نیست. هر کسی خارج از چارچوب قانون، رفتاری کند غلط است و دولت باید پاسخگو باشد.
در راستای این خودسریها آیا عربستان در عقب افتادن یا به بنبست رسیدن مذاکرات مربوط به برجام تأثیرگذار بود؟
از سال ۲۰۱۵ میلادی تا امروز که بحث برجام مطرح شده است، حاشیههای آن به مراتب غالبتر و قویتر از اصل برجام است. برجام پروسهی تخصصی و فنی است که آژانس باید کارکرد سازمان انرژی ایران را بررسی و تأیید میکرد و پس از آن درباره موضوعات هستهای جمهوری اسلامی ایران مذاکره میشد. آژانس بارها تأیید کرد که جمهوری اسلامی انحرافی ندارد اما بعد، دبیرکل آژانس حرف خود را عوض کرد و معلوم است که تغییر موضع وی تحت تأثیر آمریکا، رژیم صهیونیستی یا برخی کشورهای عربی بوده است.
لذا حاشیههای برجام، کشورهای عربی با محوریت عربستان بودند البته همهی نه کشورهای عربی؛ دیگری رژیم صهیونیستی بود که حول و حوش سیاستهای آمریکا میچرخید. امروزه حاشیههای برجام با ترمیم رابطه ایران و عربستان کم شده است و اگر درباره برجام در آینده جلسهای برگزار شود، شاید نتیجه جلسات بهتر باشد.
اخیراً روسیه اعلام کرد، آینده برجام مبهم است و وزیر خارجه آمریکا گفت که کارهای زیادی درباره برجام انجام دادیم و مدعی شد ایران مقصر است، آیا خبری در راه است؟
روسیه دنبال منافع خود است. شاید این سخن به مذاق وزارت خارجه ما خوش نیاید، اما من اعتقاد دارم یکی از حاشیههای برجام همین روسیه است. روسیه از لحاظ نظامی قدرت جهانی است ولی قدرت اقتصادی ندارد حتی در برابر یک کشور اروپایی قدرت اقتصادی محسوب نمیشود. روسیه به ظاهر با جمهوری اسلامی همراهی میکرد اما سیاست پنهان روسیه این نیست، بلکه سیاست پنهان این کشور، تأمین منافع خود و به هم زدن رابطه کشورها است. موضعگیری روسیه در خلیج فارس درباره جزایر ایرانی، سیاست و چهره پنهان این کشور را کاملاً آشکار کرد. به نظر من مسئلهای مهمتر و بهتر از این برای جمهوری اسلامی نمیتواند باشد که روسیه قابل اعتماد نیست.
روسیه تمامیت ارضی ما را زیر سؤال برد برای اینکه منافع خود را در خلیج فارس تأمین کند و از کشورهای حاشیه خلیج فارس امتیاز بگیرد چون کشورهای غربی به بهانۀ ایرانهراسی و مسائل امنیتی، از کشورهای حاشیه خلیج فارس امتیاز میگرفتند اما بعد از اینکه رابطه کشورهای منطقه با هم ترمیم شد مثل رابطه ایران با عربستان و بحرین، و رابطه عربستان با یمن و سوریه، تقریباً یک ثبات سیاسی و امنیتی پایدار در منطقه ایجاد شد. به دلیل حضور غرب در منطقه، روسیه از دور نظارهگر بود اما وقتی که حضور غرب کمتر و سیاستهای آن کمرنگ شد، بلافاصله روسیه سیاست و چهره پنهان خود را با طرح جزایر ایرانی خلیج فارس آشکار کرد. لذا روسیه قابل اعتماد نیست و جمهوری اسلامی ایران باید در نگاه و رویکرد خود به این کشور تجدیدنظر کند.
به نظر شما وزارت امور خارجه کشورمان درباره این موضوع مماشات به خرج میدهد؟
احضار، تذکر و محکوم کردن از سوی وزارت خارجه انجام گرفت؛ اما ما به تجدید نظر و بازنگری واقعی نسبت به روابط با روسیه نیاز داریم. روسیه را هم باید مثل کشور غربی ببینیم نه کشور دوست. کشور دوست، کشوری است که سیاست آشکار و پنهانش با ما مشخص باشد. بنابراین سیاست پنهان روسیه، سیاست غلطی بود که در حوزه خلیج فارس آشکار شد.
عدهای تا دیروز سیاست خارجی دولت روحانی را یک طرفه و کاملاً به سمت غرب میدانستند. اما امروز شاهد هستیم که انگار برعکس سابق دولت کنونی کاملا به شرق تمایل دارد. آیا سیاستها متفاوت است؟
سیاست جمهوری اسلامی «نه شرقی و نه غربی» است. سیاست ما این بود که قدرت مستقل باشیم، وابستگی به شرق و غرب نداشته باشیم و این سیاست درستی بود. «نه شرقی و نه غربی» شعار استراتژیک نظام بود که زمان حضرت امام نیز مطرح شد و این شعار به معنی نفی جهان شرق و غرب نیست بلکه به معنی استقلال جمهوری اسلامی، قدرت مستقل جمهوری اسلامی و قدرتمند شدن جمهوری اسلامی با نفوذ ژئوپولوتیکی مثل بقیه کشورهای قدرتمند دنیا است اما اینکه به روسیه، چین یا غرب تکیه کنیم کار اشتباهی است. نباید ما اینقدر به کشوری تکیه کنیم و بقیه ظرفیتهای جهانی را فراموش کنیم. امروزه روسیه و چین ثابت کردند که منافع ملی برای آنها مهمتر از روابط حسنه با کشورهای دیگر است.
تجربه نشان داده که ما در سیاست خارجی به جای نگاه ملی، نگاه جناحی و سلیقهای داریم. دیدگاه شما چیست؟
دولتها تغییر کردهاند و هر دولتی نگاه و رویکردی به جامعه جهانی داشته است؛ برخی دولتها نگاه بازی به مسائل جهانی داشتند اما نگاه برخی دولتها بستهتر بوده است. سیاست و نگاه به جامعه جهانیِ دولت روحانی تقریباً نسبت به دولت رئیسی بازتر بود و با هم تفاوتهایی داشتهاند اما در استراتژی و اصول همه دولتها در چارچوب نظام جمهوری اسلامی کار کردهاند و با رویکردهای متفاوت، سیاستهای اصل نظام و مردم مورد نظر دولتهای مختلف بوده است.
دکتر ظریف اخیراً در کلابهاوس طی سخنرانی شش ساعته ناگفتههایی از برجام را بیان داشتند. چند روز پیش هم در دانشگاه تهران سخنرانی کردند. وی در همه سخنان خود به موانعی اشاره میکردند که جلو پای وی گذاشته شده بود اما بعد از تغییر دولت، همه موانع برداشته شد. ارزیابی خود را درباره دیدگاههای ظریف بگویید؟
در کمیسیون امنیت ملی، نظرات ظریف بارها در کمیسیون امنیت ملی مطرح شده است و با دیدگاههای وی آشنا هستم. در دوره ظرف تا حدودی برجام خوب پیش میرفت و تقریبا رو به نتیجه بود تا اینکه رئیسی انتخاب شد. در چند ماه ابتدای دولت وی، مذاکرات به دلیل تأثیر کارکرد گذشته، خوب پیش میرفت اما برجام از آن زمان تاکنون در ابهام است و تا جایی که از منابع رسمی به ویژه وزارت خارجه اطلاع دارم گفتوگوها کماکان در جریان است اما خیلی فعال و مؤثر نیست. ظریف معتقد بود که ۹۵ درصد برجام به اتمام رسیده است و اگر دولت اجازه دهد، رسماً اعلام کنیم. مستحضرید که در بحث برجام، دولت تصمیمگیر نیست. شورای عالی امنیت ملی متشکل از افراد مختلفی است و درباره موضوع برجام نمایندگانی از مجلس در این شورا حضور دارند. اینها تصمیم میگیرند و دولت و وزارت خارجه اجرا میکند اما روش، تاکتیک و منش تیم مذاکرهکننده در پیشبرد و رسیدن به اهداف بسیار مهم است.
دکتر ظریف درباره روسیه گفته بود که من بارها درباره این کشور تذکر دادم و درباره شانگهای گفتند که این توافق در دولت روحانی بوده اما این دولت به عنوان دستاورد خود معرفی کرد!
ظریف وزیر خارجه قوی بود و کسی نمیتواند این را انکار کند. مقام معظم رهبری بارها ظریف را در سیاست خارجی تأیید میکرد اما جریانات سیاسی رقیب، سیاستها و روشهای وی را قبول نمیکردند و خود ظریف از این موضوع گلهمند بود. نظرم این است که یکی از آفتهای کشور ما این است که آدمهای قوی و توانمند را با تغییر دولتها کنار میگذاریم و نباید این کار را انجام دهیم. معقولانه این بود که این دولت از ظرفیت تیم مذاکرهکننده قبلی استفاده میکرد چون آنان فن مذاکره را بلد بودند و کارها را به خوبی پیش میبردند. لذا برای مصلحت نظام و حاکمیت، دو تیم باید در کنار هم کار میکردند و در صورت ادغام تیم گذشته و تیم جدید و همکاری با هم، برجام زودتر به نتیجه میرسید.
شما سیاست خارجی دولت ابراهیم رئیسی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ارتباط این دولت با همسایگان و کشورهای عربی، خوب و بهتر است، اما در مجموعِ تحولات جهانی توفیقات زیادی نداشته است؛ نمونه آن موضعگیری روسیه و چین در دولت رئیسی است که واقعاً به ضرر منافع ملی بود. در عین حال در حالت بینابین تا حدودی موفق بوده است اما توفیقات مدنظر، تا به حال حاصل نشده است
عادیسازی روابط کشورمان با مصر در چه مرحلهای است؟
با وساطت کشورهای عربی خلیج فارس، چند جلسه با مصر برگزار کردهایم و تا حدودی میتوان گفت که به نتیجه میرسد ولی در سطح وزاری خارجه جلسهای برگزار نشده است تا توافق نهایی حاصل شود و گفتوگوها در سطح کارشناسان بوده است.
در روابط خارجی کشور ما عمان و قطر چه قدر تأثیرگذار هستند؟
ما با برخی از کشورها مثل عراق و عمان، روابط استراتژیک خوب و مناسبی داریم. ما با عمان قراردادهای مختلفی داریم و در بین کشورهای حاشیه حاشیه فارس، عمان از بیست سال گذشته به تعهدات خود پایبند بوده و سعی کرده توافقات بین دو کشور به ویژه درباره تنگه هرمز، امنیت خلیج فارس و نگاه مشترک به منطقه اجرایی شود.
در ترمیم روابط ایران با عربستان و مصر، نقش عمان مثبت و موثر بؤده است. همچنین قطر تاحدودی البته نه زیاد، نقش مثبتی داشته است. همچنین عراق نقش مثبت و موثری داشته است. عرف دیپلماتیک است که یک کشور بتواند واسطه ارتباط بین دو کشور یا چند کشور شود. بله، این کشورها در ترمیم رابطه ایران با عربستان و مصر نقش خوبی دارند.