کد خبر: 15988
A

عباس عبدی: یک اصلاح‌طلب حتی به بازجو هم دروغ نمی‌گوید

عبدی: هیچ‌وقت یک اصلاح‌طلب فضا را امنیتی نمی‌کند. من دو بار تا‌به‌حال زندان رفته و چندین پرونده داشتم که از نظر خودم هیچ‌کدام هم جرم نبوده و پرونده‌ها عموما سیاسی بوده است و در نهایت هم معمولا تبرئه می‌شدم. اما به عنوان یک اصلاح‌طلب همین سیستم و دستگاه قضائی را که هست- با همه انتقاداتی که به آن وارد است- می‌پذیرم و در قالب آن عمل می‌کنم.

عباس عبدی: یک اصلاح‌طلب حتی به بازجو هم دروغ نمی‌گوید

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، عباس عبدی در گفتگو با شرق گفت: نباید کنش‌های رادیکال و انقلابی را به اسم اصلاح‌طلبی جا زد یا در پیش گرفت.

 

بخش هایی از این مصاحبه را در ادامه بخوانید؛

 بسیاری معتقدند کشور در شرایطی یکسره متفاوت به لحاظ سیاسی وارد سال ٩٦ می‌شود. به گمان شما اصلاح‌طلبان در سال پیش‌رو برای روبه‌رو‌شدن با این شرایط تازه باید چه راهبردی برای تحقق اهداف اصلاحات در پیش بگیرند؟
ابتدا باید به این نکته توجه کنیم که میان اصلاح‌طلبی و اصلاح‌طلبان تمایز قائل شد، اصلاح‌طلبی یک گرایش، فرایند و برنامه عام است که ممکن است به هر دلیل به دست اصلاح‌طلبان یا نیرویی دیگر پیش برود؛ هرچند اصلاح‌طلبان بیشتر از بقیه و ضمنا آگاهانه تمایل دارند که این برنامه‌ها را جلو ببرند. البته گاه ممکن است کارهای غیر اصلاح‌طلبانه هم به دست اینها رخ دهد. در‌هر‌حال این دو یکی نیستند که ما بگوییم اصلاح‌طلبی و اصلاح‌طلبان کاملا با هم منطبق هستند. اصلاح‌طلبان تلاش می‌کنند این ایده را نمایندگی، عملیاتی و به اجرا در بیاورند؛ ولی اینها تنها نیروهای موجود برای پیش‌بردن پروژه اصلاح‌طلبی نیستند. خیلی از نیروهای دیگر شاید بتوانند خواسته یا ناخواسته به هر دلیل، این فرایند را پیش ببرند. ضمن اینکه وقتی گفته می‌شود اصلاح‌طلبان تنها نیروی ممکن برای پیش‌بردن پروژه اصلاح‌طلبی نیستند، به این معنی است که قطعیتی وجود ندارد که لزوما همه کارهایی که اصلاح‌طلبان انجام می‌دهند، به این نتیجه ادعایی آنان منجر شود؛ چرا‌که مواردی در عملکرد اصلاح‌طلبان بوده که این فرایند را تضعیف کرده است... .
 منظور شما این است که ممکن است برخی مواقع از اصلاح‌طلبان عملی سر بزند که منطبق بر پارادایم اصلاح‌طلبی نباشد. ممکن است این را بیشتر بشکافید؟
ابتدا باید شاخص‌های اصلاح‌طلبی را مشخص کنیم. در چنین حالتی باید ببینیم که تک‌تک عملکردها و تاکتیک‌های ما با این شاخص‌ها انطباق داشته یا نه؟ اصلاح‌طلب، هیچ سیاستی را اتخاذ نمی‌کند که نتواند از آن برگردد؛ یعنی نباید اسیر سیاست خودش شود و اصطلاحا قضایا را ناموسی نمی‌کند. مهم‌ترین ویژگی ناموسی‌کردن مسائل این است که شرایطی پیش می‌آید که در آن به طور هم‌زمان منافع احتمالی و البته هزینه قطعی زیاد متصور است. برای مثال یک نفر در یک کار اقتصادی درگیر می‌شود که در صورت موفقیت در آن ممکن است ۲۰۰ درصد سود ببرد؛ در مقابل احتمال بیشتری دارد که صد‌درصد هم زیان ببیند. این کار بسیار پرریسک است و خطر ازبین‌رفتن کل سرمایه‌اش وجود دارد. این سیاست اصلاح‌طلبانه نیست. شاید ریسک‌پذیری در رفتار فردی ایراد نداشته باشد؛ اما یک اصلاح‌طلب، در مقام پیشبرد اهداف اجتماعی هیچ‌وقت به صورت ریسکی سیاست‌ورزی نمی‌کند. حتی در اقتصاد و بازار کسب‌وکار نیز ریسک‌کردن که در آن هزینه و منافع زیاد برای یک عمل متصور است، کار افراد استثنائی است، نه افراد عادی. اصلاح‌طلب همیشه باید اساس کارش بر این باشد که مشارکت عمومی را بالا ببرد. مشارکت عمومی در گام‌هایی با منافع کوچک و هزینه‌های کم شکل می‌گیرد؛ اما چون این منافع کم، در تعداد بسیار زیادی ضرب می‌شود و در زمان طولانی تداوم دارد، برایند کلی نتیجه کار بالا می‌رود؛ بنابراین اصلاح‌طلبان هیچ‌وقت نباید خود را در شرایطی غیر از این درگیر کنند. می‌توانید از همین زاویه ۸۸ را نقد کنید. ۸۸ یک عمل ریسکی بود که نتیجه آن حداقل از نظر برخی از ابتدا مشخص و قطعی بود. بله! ممکن بود به نتیجه هم برسند؛ اما ریسک آن بسیار بالا بود. اصلاح‌طلب هیچ‌وقت کاری نمی‌کند که فضا امنیتی شود؛ چراکه همیشه یک عده دنبال ایجاد محدودیت و امنیتی‌کردن شرایط برای تنگ‌کردن فضای فعالیت اصلاح‌طلبان هستند... .

 به گمان شما محدود و امنیتی‌شدن فضا، به این طرف بستگی دارد؟

بله، به این طرف هم بستگی دارد. این به آن معنا نیست که مسئولیت آن طرف را رفع می‌کند؛ چراکه همان‌طورکه گفتم، همیشه یک عده دنبال امنیتی‌کردن هستند. قبل از سال ٤٩ (آغاز مبارزه مسلحانه با رژیم شاه) اگر یک دانشجو را در تظاهرات دستگیر می‌کردند یا کتابی از او می‌گرفتند، حداکثر سه ماه او را زندانی می‌کردند و بعد آزاد می‌شد و ممکن بود در دوره دانشجویی چند بار به زندان بیفتد؛ اما بعد از سال ٤٩ دیگر این اتفاق نمی‌افتاد. اگر کسی دستگیر می‌شد، معمولا کارش تمام بود و دیگر به بار دوم نمی‌کشید. فرض آنها این بود که این فرد جزء چریک‌هاست؛ مگر خلاف آن ثابت شود. در آن سال‌ها اگر از کسی کتابی می‌گرفتند، ممکن بود ۱۰ سال در زندان باشد. این به معنای توجیه عمل آنها نیست؛ بلکه به این معناست که وقتی شیوه مبارزه قهرآمیز در پیش گرفته می‌شود، در آن طرف این اندیشه و این نوع رفتار را تقویت می‌کنید و در اولویت قرار می‌دهید. برای شیوه‌های اصلاح‌طلبانه، هیچ چیز خطرناک‌تر از یک جامعه امنیتی نیست. بزرگ‌ترین ضربه به سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبانه و مسالمت‌آمیز در این مملکت را عملیات نفوذ مجاهدین خلق زد. آنها همه چیز را امنیتی کردند. در این شرایط امنیتی، افرادی داشتیم که حتی از برادر خود هم حمایت نمی‌کردند. نه به دلیل اینکه بترسند؛ بلکه به آن دلیل که بی‌اعتماد شده بودند و اصلا نمی‌دانستند واقعیت مسائل چگونه است؛ بنابراین هیچ‌وقت یک اصلاح‌طلب فضا را امنیتی نمی‌کند. من دو بار تا‌به‌حال زندان رفته و چندین پرونده داشتم که از نظر خودم هیچ‌کدام هم جرم نبوده و پرونده‌ها عموما سیاسی بوده است و در نهایت هم معمولا تبرئه می‌شدم. اما به عنوان یک اصلاح‌طلب همین سیستم و دستگاه قضائی را که هست- با همه انتقاداتی که به آن وارد است- می‌پذیرم و در قالب آن عمل می‌کنم. امروز من و شما داریم فعالیت می‌کنیم و حرف می‌زنیم ولی سعید مرتضوی کجاست؟ یک اصلاح‌طلب باید اساس حرکت خود را روی چارچوب قانون قرار دهد. اگر قانون را رعایت نکنیم، نمی‌توانیم بگوییم که سیاست ما اصلاح‌طلبانه است حتی هنگامی که به این قانون اعتراض جدی داریم. من خیلی از زاویه اخلاق فردی به موضوع نگاه نمی‌کنم بلکه معتقدم اخلاق سیاسی بسیار اهمیت دارد. اخلاق سیاسی اصلاح‌طلبانه هیچ‌گاه مبتنی بر ایجاد درگیری و دشمنی نیست. اصلاح‌طلب حتی در بازجویی، به هیچ وجه چیزی برای مخفی‌کردن ندارد. هیچ معنایی ندارد که ما چیزهایی را که امضا کرده یا بیانیه‌ای را که داده‌ایم و مردم هم در جریان هستند، مخفی کنیم. مشکل بنده اینجاست که چه فضایی ایجاد شده که به این‌گونه رفتارها اعتراض نمی‌شود؟ چون مجموعه کنش‌ها و اعمال یک اصلاح‌طلب همگی در مدار قانون است، او چیزی برای مخفی‌نکردن ندارد و حتی به بازجو هم دروغ نمی‌گوید. مگر کار خلاف طرف مقابل بنده مجوزی است که من کار خلاف انجام دهم؟ من با کار درست خودم قضیه را حل می‌کنم ولو اینکه کامل هم حل نشود. نباید کنش‌های رادیکال و انقلابی را به اسم اصلاح‌طلبی جا زد یا در پیش گرفت. این ویژگی‌ها در چارچوب ۹۲ وجود دارد و به عنوان یک برنامه؛ کوشش برای از‌بین‌رفتن محدودیت‌های رئیس دولت اصلاحات می‌تواند یک گام خیلی مؤثر برای تحقق این هدف باشد. 

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر