پس از دفاع شمخانی از رفتار بنیصدر در جنگ و آمدن پسر او به برنامه، تذکرهای تندی از مدیر وقت شبکه دریافت کردم
رضا رشیدپور خاطرهای از گفت و گوی زندهاش با علی شمخانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی را روایت کرده است
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ رضا رشیدپور در کانال تلگرامیخود خاطرهای از گفت و گوی زندهاش با علی شمخانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی را روایت کرده است:
امروز نام امیر شمخانی در صدر اخبار بود. مردی که سالهاست مهمترین مناصب نظامی و امنیتی کشور را در اختیار داشته. همین چند وقت پیش هم، ویدیویی از برنامه مثلث شیشهای در تارنماهای خبری بازنشر شد که من در یک ایدهی خلقالساعه، پسر ایشان را به مقابل دوربین میآورم و نصیحت پدر در آنتن زنده که هرگز به فکر شغل دولتی نباشد، به تیراژ میلیونی میرسد.
من چندین بار با امیر شمخانی گفتگو کردهام که مشهورترین آن، همان برنامه مثلث شیشهای است.
شاید برایتان جالب باشد که یادآوری کنم، هرچند ویدیوی پسر ایشان و نصیحت پدر به دلیل حواشی مربوط به ماجراهای کشتی نفتکش و … بیشتر دیده شده است اما آن گفتگو نکتهی بسیار مهم دیگری داشت که برای نخستین بار مطرح و مبنای مباحثه و سرآغاز جدال لفظی بسیاری از چهرههای سرشناس کشوری و لشکری در روزهای بعد شد.
گذارهی خطرناک، بنیصدر خائن نیست.
آن روزها که ابوالحسن بنیصدر در قید حیات بود و فضای سیاسی و رسانهای کشور هم بسیار یکدست و منقبض به نظر میرسید، گفتگویی با این مختصات به بمب خبری تبدیل شد.
آقای شمخانی میگفت که روش و تفکر بنیصدر برای پیروزی در جنگ با دیگران تفاوت داشت و معنای این تفاوت خیانت نبود.
با حرارت توضیح میداد که هدف رییسجمهور وقت در عملیات نصر، سرنگونی صدام و کسب اعتبار سیاسی در داخل کشور بود که البته به سرانجام نرسید و معنای آن خیانت نیست. بلکه ایشان در روشها و انگیزهها با ما تفاوت داشت.
همچنین معتقد بود که هر کسی غیر از این بگوید در میدان واقعی آن روزها حضور نداشته و صرفا مشغول سیاسیکاری و مصادره به مطلوب است.
تصور کنید که این حرفها از آنتن زندهی تلویزیون ( در آن سالها ) پخش شد و بدیهیست که تذکرهای بسیار تندی از مدیر وقت شبکه دریافت کردم که هم به موضوع بنیصدر مربوط بود و هم پسر امیر و آمدنش به داخل استودیو.
البته که به مرور زمان شنیدن آن حرفها عادی شد و آقای شمعخانی در چندین برنامه دیگر هم به تفصیل در آن مورد حرف زد و گل پسرشان هم که بزرگ شد. بزرگ و بزرگتر:)
حالا از آن روزها، قریب به هفده سال گذشته و من خوشحالم که در پرونده حرفهای گروه همراهم، گفتگوهایی دارم که منشا تولید گفتمان و مرجع پرسشهای تاریخی در حوزههای گوناگون شده است. و شاید ذوق همین کارنامه، تهماندهی انگیزهام برای کار رسانهای باشد.
حالا برای حسن ختام این چند خط یک نکتهی حاشیهای هم بگویم. آقای شمخانی بسیار خوش مشرب و شوخ طبع و خونگرم است. مثل بسیاری از خوزستانیها. خوشپوش هم هست. مثل بسیاری از خورستانیها. عاشق عینک ریبن هم هست. مثل بسیار از خوزستانیها.