جبهه حجاب در انقلاب اسلامی شبیه تنگه غزوه کوه احد است/ برخی نهادهای مسئول حجاب تنگه را رها کرده و جمهوری اسلامی محاصره شده است/ زنان و دختران درخواست دارند تا آنها را محاصره شیاطین جنی و انسی نجات دهیم
حجتالاسلام والمسلمین حسین درودی، معاون امور استانهای ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش: سازه مدیریت فرهنگی موجود کشور، سبب شده دشمنان از ما تلفات گرفته و تکانه سازی فرهنگی را ایجاد کنند؛ برای مثال اکنون بسیاری دختران و زنان سرپرست خانواده شاغل و عامل در سایتهای تبلیغ لوازم زیبایی، لوازم خانگی، لوازم ساختمانی، لوازم دبیرخانهای و دفترداری و کارهای اداری و لوازم رستورانداری و لوازم فلیمسازی و لوازم خبرسازی و خبررسانی و ...؛ بسیاری از آنها در انتظارند که از شبیخون و محاصره فرهنگی دشمنان قسم خورده که بدون درخواست اولیه در گرداب هزاران تحقیر و تحمیل آنها گرفتار آمدهاند نجات یابند و به پناهگاه مطمئنی ارجاع داه شوند که از شر شیطان جنی و انسی آرام و قراری داشته و هزینههای استمرار آنرا با جان و دل پرداخت کنند.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ حجتالاسلام والمسلمین حسین درودی، معاون امور استانهای ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش در یادداشتی پیرامون رابطه عفاف و حجاب در قالب پاسخ به چند پرسش به تبیین «اهمیت استراتژی حجاب در جمهوری اسلامی ایران» پرداخت، که مشروح آن در ذیل آمده است؛
امروز سوال این است که چگونه میتوان از افول تا سقوط هشت قرن حکومت مقتدرانه مسلمانان بر سرزمین آندلس و تبعات نفوذ فرهنگی بر آن سرزمین درس عبرت گرفت؟
جبهه عفاف و حجاب در انقلاب اسلامی چقدر شبیه تنگه غزوه کوه احد میماند که از میان ۳۲ نهاد حافظ موضع عفاف و حجاب فقط دو نهاد برای حفاظت از این پایگاه، پایدار و پای کار ماندهاند و مابقی در پی جمعآوری وظائف بخشی و جزیرهای خود تنگه را رها کرده و دشمنان را به طمع محاصره جمهوری اسلامی از این موضع و موقعیت حریص کردهاند.
بنابر گزارش دیده بان ایران؛ حجتالاسلام والمسلمین حسین درودی، معاون امور استانهای ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش در یادداشتی در ارگان اطلاع رسانی رسمی حوزه های علمیه نوشت: هر لحظه شایعهای از حقوق زنان و دختران و مانند آن با قالب های متنوع در کارگاه صنعت بدلکاری فضای مجازی رسانههای استکباری توسط دشمنان داخلی و خارجی منتشر میشود که اسباب درد و رنج خانوادهایی را در پی دارد. مهم در این تشابه عبارت است از اینکه در جنگ تحمیلی و نیز جبهه جنگ فرهنگی بعد از آن، قلت رزمندگان نه اینکه سبب شکسشان نشد بلکه در بسیاری موارد پیروزیهای معجزه گونهای را توانستند در تاریخ جهان به ثبت برسانند؛ همچنانکه در اعلام موقعیت حال حاضر جبهه فرهنگی کشور عدد و رقم حامیان از حقوق مقام مادری و پدری و نیز قانون غنی خانواده و فرزند آوری، در دین اسلام ناب مع الاسف با قلت در میدان مواجه هستیم.
از همین رو بر کسی پوشیده نیست که سازه مدیریت فرهنگی موجود کشور، سبب شده دشمنان از ما تلفات گرفته و تکانه سازی فرهنگی را ایجاد کنند؛ برای مثال اکنون بسیاری دختران و زنان سرپرست خانواده شاغل و عامل در سایتهای تبلیغ لوازم زیبایی، لوازم خانگی، لوازم ساختمانی، لوازم دبیرخانهای و دفترداری و کارهای اداری و لوازم رستورانداری و لوازم فلیمسازی و لوازم خبرسازی و خبررسانی و ...؛ بسیاری از آنها در انتظارند که از شبیخون و محاصره فرهنگی دشمنان قسم خورده که بدون درخواست اولیه در گرداب هزاران تحقیر و تحمیل آنها گرفتار آمدهاند نجات یابند و به پناهگاه مطمئنی ارجاع داه شوند که از شر شیطان جنی و انسی آرام و قراری داشته و هزینههای استمرار آنرا با جان و دل پرداخت کنند.
آیا این نهادهای الزام شده از سوی کارگروههای شورای انقلاب فرهنگی به زیرساختهای عملیاتی و ساز و کارهای مدیریتی تراز نظام اسلامی آراسته و آماده شده اند؟ یا به سبب تکلیف مالایطاق؛ خود را در پس پردههایی مخفی و محصور کردهاند؟
چگونه می توان از افول تا سقوط هشت قرن حکومت مقتدرانه مسلمانان بر سرزمین آندلس درس عبرت گرفت؟ چرا که فتح آندلس توسط مسلمانان مصمم در دایره عقاید اسلامی، برای مسیحیان آن زمان بسیار گران تمام شد و بر همین اساس فکر شکست دادن مسلمانان لحظهای از ذهن زمامداران و سران مسیحی خارج نشد.
در نهایت تاخت و تاز مکرر مسیحیان جهت بازپسگیری مجدد اندلس با شکست های پی در پی به ناکامی کشیده میشد؛ تا آنکه شکست راهبردهای متعدد و مختلف مسیحیان علیه مسلمین آنها را به ناامیدی کشانید و لکن آنها با مشاوره برخی افراد خائن و مسلماننما و نیز با عقاید استحاله شده، بر آن شدند تا به سمت گشودن جبهه فرهنگی سوق داده شوند و اقدام به استحاله عقاید جوانان کرده و نیز ترویج انواع فساد و فحشا و بی بندو باری جنسی را برپا کنند و زمینههای بازپسگیری ناشدنی این سرزمین را از دست مسلمانان فراهم آورند؛ تا آنجا که گسترش اباحیگری در میان مردم و دور شدن تدریجی و تخدیری آنان از آموزههای بیبدیل اسلامی بدآنجا رسید که میخانه جای مسجد و میادین فحشا و فاحشه روری به جای محافل معنوی و معرفتی نشست که آثار تلخ آن عبارت بود از کاهش قدرت نظامی مسلمانان و هم چنین عدم اتحاد طوایف مسلمان در سرزمین اندلس؛ که این ها از ارکان سقوط این سرزمین اسلامی با ۸ قرن قامت رفیع تا به حال به شمار میآید که باید زنگ خطری برای اهل عبرت باشد.
نفوذ فرهنگی از پنجره عفاف و حجاب
با پایش و بررسی علل بازپسگیری آندلس از دست مسلمانان به یقین میتوان یکی از مهمترین عوامل را «نفوذ فرهنگی» معرفی کرد؛ یعنی از آنجا که سه عامل فرهنگ حاکم و ارزشهای والای دینی و هم چنین نظام مبتنی بر امامت و امت البته با پشتوانه مردمی در حمایت از حکومت دینی همواره سه مانع بلند مرتبه برای عدم دستیابی به موفقیت دشمنان علیه مسلمانان در طول تاریخ بوده است.
نفوذ فرهنگی روشی تجربه شده برای براندازی اینگونه نظامهای مستحکم با پشتوانههای اعتقادی و مردمی شناخته شده و میشود؛ شیوهای که کارآیی خود را اولین بار حول جبهه فرهنگی در ماجرای آندلس نشان داد. اتفاق بر قضا با تطبیق گزارههایی که در ماجرای بازپسگیری آندلس از دست مسلمانان با حیله عفاف و حجاب صورت گرفت، با آنچه اکنون در قالب این پروژه جهت استحاله فرهنگی انقلاب اسلامی صورت میگیرد، به وضوح میتوان به کارکردهای مشترک نفوذ دشمنان نظام اسلامی در میان جوانان به ویژه در فضای رسانه پی برد.
رهبر معظم انقلاب در توصیف ماجرا اندلس فرمودند: «آنها به فاسد کردن جوانان پرداختند و در این راستا انگیزههای مختلف مسیحی، مذهبی یا سیاسی داشتند. یکی از کارها این بود که تاکستانهایی را وقف کردند تا شراب آنها را بهطور مجّانی در اختیار جوانان قرار دهند. جوانان را به سمت زنان و دختران خود سوق دادند تا آنها را به شهوات آلوده کنند. گذشت زمان راههای اصلی برای فاسد یا آباد کردن یک ملت را عوض نمیکند. امروز هم آنها همین کار را میکنند.»
از این فرمایش رهبر معظم انقلاب(مدظلهلعالی) باید بیدارباش به جبهه اهل یقین داد که چون قرنها از سقوط تمدن اسلامی در اندلس میگذرد؛ این دلیل نمیشود که در انقلاب عزیز ما خدای ناخواسته به آن سبک و سیاق توطئه ای توسط همان عوامل ظلماتزده در کمین نباشد.
علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد
با توجه به اینکه تاریخ کشور ما از دیرباز با دو دیدگاه درباره حجاب و عفاف مواجه بوده است و در حال حاضر هم به تناسب روز و قدرت جهانی انقلاب اسلامی استمرار یافته و مییابد، مهم در این موضوع آن است که برای مستمعین و مخاطبین مدارس کشور که بیش از نیمی از دانشآموزان دختر را تشکیل میدهد و چه افتخاراتی هم در جهان و رقابت های با ملل مختلف به ارمغان آورده اند، چارهای از سوی کارشناسان فن نباید طراحی شده و تحت لوای کتب درسی و بهروزشده برافراشته شود و بصورت علمی و هنری پیگیری شود؟
فرشته انصاف که از سلامت خرد سلیم همیشه سخن میسراید، به همه دلسوزان نظام تعلیم و تربیت بیدارباش میدهد که نسل حاضر با این تعارضات پیرامون عفاف و حجاب در رسانهها باید کدامین جاده را برای نجات خود در پیش بگیرند؟ آیا دم خروس را باورمند باشند یا اینکه قسم مقدس را؟ از یک طرف حماسه چهله انقلاب اسلامی و ارزشهای درخشان آن نزد دوست و دشمن از خیمه عفاف و حجاب پیامرسانی و پیغامهای امیدبخش میدهد و از پنجرهای یا پستوهایی شعار و شکایت از برای عفاف و حجاب قانونی گوش هر آزادهای را میآزارد، آیا نباید علاج واقعه قبل از وقوع کرد؟ آیا نباید بعد از ۴۳ سال آزمون و خطا در برخی ارزشهای هیبتشکن دشمنان ظاهر صولت و باطن ذلت؛ مانند عفاف و حجاب چرایی شناختی منصفانه و چگونگی شناسی عاقلانه از منابع وحی و تجربههای متراکم دانشمندان عرصه تربیتی نقشه راهی را ترسیم نمود و از پراکندهگویی و سلیقهبافی و حمایتهای در تاریکی سوال و کتابی تدبیر کرد و به ندای «یاللمسئولین» گلهای انقلاب اسلامی در حال تحصیل مدارس کشور لبیک مومنانه گفت و آنان را از چالههای آتش طلاق و اتلاف استعدادها یا برخی مهاجرتها نجات بخشید و طرحی نو در انداخت، یا منفعلانه باید سخنان شاگردان قدکوتوله نظام سکولار را شاهد باشیم که دین پاسخگو نیست و باید الگوی آزادی را از جهان غرب وارد کرد و دریچههای نجات را به آن سمت و سو را بر روی جوانان و جامعه گشود؛ که با این بهانه به استحاله انقلاب اسلامی و افتتاح مراکز فحشا و در نهایت محدود کردن مراکز غیرت و عفاف و در پایان خط؛ خواب غیر قابل تعبیر دشمنان یعنی تضییع زحمات و برکات شهیدان و عالمان شهیر انقلابی را شاهد و ناظر باشیم.
معاون امور استانهای ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش