به گزارش
سایت دیدهبان ایران؛ ارگان مطبوعاتی تحت مدیریت حسین شریعتمداری در یادداشت امروز خود نوشته است:
شش سال فاصله است، از روزگاری که رئیسجمهور آمریکا گفت «عربستان گاو شیرده ماست»، تا پریروز که نیویورک تایمز نوشت «آمریکا پشت درِ مذاکرات ایران، چین و عربستان ماند». ادبیات ترامپ، توهینآمیز بود، اما او صرفا با صدای بلند فکر میکرد و باطن نگرش آمریکا به دیگران در طول دههها را بیرون میریخت. ترامپ گفته بود: «عربستان برای ما مانند گاوی شیرده است که هر وقت دیگر نتواند دلار و طلا بدهد، دستور ذبح آن را صادر میکنیم و این واقعیتی است که همه دوستان و دشمنان آمریکا به ویژه خود مقامات سعودی از آن آگاهند. عربستان، باید سه چهارم ثروتش را به آمریکا بابت حمایتهای ما بپردازد». اما شش سال بعد، روزنامه نیویورک تایمز خبر میدهد آمریکا در مذاکرات ایران و عربستان با میزبانی پکن، پشت در مانده است.
رفتار درست و رو به جلوی عربستان را با ادبیات برخی سیاسیون غربگرا در ایران مقایسه کنید که بلافاصله پس از انتشار خبر توافق نوشتند و گفتند ایران باید بدون فوت وقت سراغ مذاکره با آمریکا درباره برجام و FATF و اوکراین برود و گرنه توافق با دیگران بیفایده است(!) اینها همان جریان سیاسی هستند که اواخر شهریور 1399 در نشریه «صدا» و درباره مذاکره توهینآمیز ترامپ با رئیسجمهور صربستان نوشتند: «از نگاه منتقدان، عکسی که ترامپ از مذاکرهکننده میپسندد، این است: همچون برّهای در مذبح و بردهای در مسلخ. آیا اقداماتی از این جنس را باید مایه شرمساری دانست؟ فرض کنیم سیاستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یک برده نشسته؛ اگر منافع، چنین اقتضایی کند، باید آن را تمسخر کرد، یا عقلانیتی سیاسی خواند؟»! آنها همان روز برای رویکرد موهن دولتمردان آمریکایی جیغ و هورا کشیدند و سیگنال دادند که حاضرند گاو شیرده و راهی مذبح باشند. (بماند که برخی بیمایگان غربزده، بارها در فضای مجازی نوشتند: «کاش گاوی بودم در مزارع سوئیس تا اینکه انسانی در ایران»،
«هر روز با خودم میگم کاش یه گاو بودم تو مزارع اروپا»، من واقعا کارم ازین حرفا که کاش از اول در آمریکا یا اروپا به دنیا میومدم گذشته، کاش یه گاو بودم تو سوییس»!).
غربگراها در طول چند ماه گذشته، در حالی به دفعات گفتند «با آمریکا مذاکره کنیم»، که مقامات آمریکایی مثل بلینکن، جان کُربی، رابرت مالی، ند پرایس و دیگران تاکید داشتند: «احیای برجام، ماههاست در دستور کار قرار ندارد»، «آمریکا وارد مذاکرات غیرمستقیم با تهران نخواهد شد. امروز هیچ شانسی برای بازگشت به میز مذاکره وجود ندارد،»، «موضوع احیای توافق با ایران در دستور کار کاخ سفید قرار ندارد»، «دولت آمریکا تمرکز خود را به جای مذاکرات احیای توافق هستهای، بر سیاست تحریم و فشار قرار میدهد»، «تمرکز ما روی برجام نیست، بلکه روی اتفاقات داخل ایران متمرکزیم».
سؤال تاریخ گذشتهای است که بپرسیم چرا مواضع برخی محافل در ایران، کاملا با مواضع آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی هماهنگ است؟ سؤال درستتر این است که چرا هماهنگ نباشند؟! از رژیم صهیونیستی بدنامتر که نداریم. معاون وزیر ارشاد در دولت خاتمی و سردبیر روزنامه آفتاب امروز (رمضانپور)، در حالی سردبیری شبکه ضدایرانی «اینترنشنال» را پذیرفت و اعتراضی از هم طیفان نشنید که ساختار صهیونیستی شبکه آشکار بود؛ چنان که «باراک راوید» خبرنگار صهیونیست عنوان کرد «موساد از شبکه ایران اینترنشنال، به عنوان بازوی جنگ اطلاعاتی علیه ایران استفاده میکند». قبلا هم
«یوسی میلمان» تحلیلگر اطلاعاتی هاآرتص گفته بود:
«ایران اینترنشنال، شبکه متعلق به موساد به شمار میرود. موساد مطالبی را که نمیخواهد به نام خود منتشر کند، از طریق این شبکه منتشر میکند». موساد، سیا و ام آی سیکس چرا به این افراد اعتماد کردند و چرا دوستان آنها در داخل، زبان به اعتراض نگشودند؟
غربگرایان ماموریت دارند حقارت شخصیت خود را به ملت ایران نسبت دهند و حال آنکه ایران، در حال دورانسازی و تغییر معادلات جهانی است. بر اساس گزارش دویچه وله از نشست «شورای آتلانتیک» در واشنگتن در تاریخ 22 آذر 1390: «برژینسکی، برنت اسکوکرافت و جیمز جونز، سه تن از مشاوران امنیت ملی در دولتهای کارتر، فورد، بوش پدر و اوباما گفتند جهان در نقطه عطف تاریخی از هنگام فروپاشی شوروی قرار گرفته و جنبش فراگیر در خاورمیانه نشانه این دوره است. برژینسکی گفت یکی از دلهرهآورترین موضوعات این است که ما در مقایسه با گذشته با چالشهای پیچیدهتری مواجهیم». شش سال بعد، مایک پمپئو رئیسسازمان سیا در گفتوگو با MSNBC اظهار داشت: «نفوذ ایران در خاورمیانه، در مقایسه با ۷سال گذشته بسیار فراگیرتر شده و همه جای منطقه حضور دارد».
در ادامه این یادداشت عنوان شده است:
ماجرا ابعاد دیگری هم دارد و آن، تداوم سلسله موفقیتهای کشور بدون آویزان شدن از آمریکاست. این طیف اگر مروت و انصاف داشتند، باید اذعان میکردند که موفقیتهای بزرگی بدون موکول کردن مسئولیتها به برجام و FATF به دست آمده، از جمله: «واکسیناسیون فراگیر و کاهش آمار قربانیان کرونا از 709 نفر به زیر پنج نفر»، «رونق دیپلماسی اقتصادی و رشد 31 درصدی تجارت خارجی»، «شکست تحریمها و افزایش صادرات نفت به بالاترین سطح طی ۴ سال اخیر(۱.۴ میلیون بشکه در روز)»، «راهاندازی پالایشگاههای فرا سرزمینی»، «افزایش چشمگیر تولید گندم که موجب شد فائو، ایران را سیزدهمین تولیدکننده بزرگ گندم جهان در سال ۲۰۲۲ معرفی کند»، «بهرهبرداری از طرح ۶۰ کیلومتری انتقال آب به سنندج که از بهمن۹۹ تا امسال، ۱۵ درصد پیشرفت داشت»، «بهرهبرداری از تونل ۳۶ کیلومتری و انتقال سالانه ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب برای احیای دریاچه ارومیه»، «بهرهبرداری از ۶ نیروگاه برق در مناطق مختلف کشور»؛
«راهاندازی طرح غدیر و تامین آب ۴.۷ میلیون نفر در 26 شهر و 1608 روستای خوزستان»، «بهرهبرداری از فاز ۱۴ پالایشگاه پارس جنوبی با ظرفیت تولید روزانه ۷۵هزار بشکه میعانات گازی، و ۵۰ هزار میلیون متر مکعب گاز شیرین و درآمد 3 میلیارد دلاری در سال»، «رونمایی از انواع موشکهای فوق مدرن و موشک ماهوارهبر، و انواع پهپادهای پیشرفته»، «بهرهبرداری از خط انتقال گاز ایرانشهر به چابهار به طول ۲۹۰ کیلومتر، با هزینه ۴۱۰ میلیون دلار»، «بهرهبرداری از راه آهن زاهدان- خاش به طول ۱۵۵ کیلومتر، به عنوان یکی از قطعات خط ریلی ۶۴۰ کیلومتری چابهار- زاهدان»، «کاهش چشمگیر کسری بودجه 480 هزار میلیارد تومانی سال گذشته که با لحاظ تورم 40 درصدی باید امسال به بالای 700 هزار میلیارد تومان میرسید، اما زیر 200 هزار میلیارد کنترل شد»، «تسویه ۱۱۰ هزار میلیارد تومان از بدهیهای دولت قبل؛ و ضمنا متناسبسازی حقوق معلمان (و بازنشستگان و کارمندان) با بار مالی بیش از 60 هزار میلیارد تومان». اینها مشت نمونه خروار است و نشان میدهد که ایران مدتهاست از حصار برجام و FATF خارج شده است. به تعبیر حافظ: «برو این دام بر مرغی دگر نِه- که عنقا را بلند است آشیانه». و البته که این مسیر متعالی، از مسیر «مرتع و مذبح و مسلخ» جداست.
کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام