جلایی پور: فرد پاکی که مدیریت شهری نمی داند به درد ریاست موسسه خیریه می خورد نه عضویت در شورای شهر!
عضو حزب اتحاد ملت گفت: در شهرها ما با مدیریت ناکارآمد شهری روبهرو هستیم؛ با مشکل ترافیک، فاضلاب و آلودگی هوا، با فساد مالی، با شهر فروشی مواجه هستیم؛ با شهرسازیهای غیرقابل دفاع مواجه هستیم.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، روزنامه اعتماد نوشت: اصلاحطلبان بارها سخن از این گفتهاند که انتخابات شوراهای ٩٦ از درجه اهمیت بالایی برایشان برخوردار است. چه اینکه از تابستان به ترمیم و اصلاح سازوکار انتخاباتی شان یعنی شورای عالی سیاستگذاری پرداختند و یک به یک مراحل کار این شورا در انتخابات مجلس دهم را مورد نقد و ارزیابی قرار دادند. حمیدرضا جلایی پور، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران معتقد است که قیف معیارهای اصلاحطلبان میتواند در حل این مشکل کارساز باشد.
اساسا اهمیت انتخابات شورای شهر سال ٩٦ در چیست؟ اصلاحطلبان برای بستن لیست واحد چه استراتژی را باید اتخاذ کنند؟ از آنجا که به دلیل اینکه فیلتر نظارتی انتخابات شوراها همچون انتخابات مجلس شورای اسلامی قوی نیست، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان چه راهبردی را باید در پیش بگیرد تا بتواند بر اختلافات درونی فایق بیاید و لیست واحد ارایه کند؟
اهمیت انتخابات شوراهای شهر و روستا بر کسی پوشیده نیست. همه کسانی که علاقه دارند در شوراهای شهر ایفای وظیفه کنند میتوانند ثبتنام کنند و کانال حذف و رد صلاحیت در این انتخابات قوی نیست و قابل پیش بینی است که اصلاحطلبان با «تعدد» کاندیدا مواجه باشند. در واقع سوال اصلی که شورای عالی سیاستگذاری در پی راهکار و پاسخی برای آن بود این است که چطور با مشکل تعدد کاندیدا باید مواجه شد. رسیدن به وحدت در گرو پاسخ به این سوال است. در پاسخ به این سوال میتوان گفت که مهمترین عامل وحدتبخش، توافق و اجماع بر سر معیارها و شاخصهای عام انتخاب افراد برای لیست انتخاباتی است. اگر اصلاحطلبان معیارها را با توافق و اجماع تعیین کنند و در هر شهری معیارها را با اشخاص و مصادیق مطابقت دهند، در این صورت راحتتر میتوان به تفاهم رسید.
اصلاحطلبان با این همه متقاضی برای شورای شهر چگونه میتوانند به وحدت برسند؟
اصلاحطلبان برای این کار اقلا پنج معیارعام و مکانیزم رسیدن به لیست واحد را در اختیار دارند. پنج معیار به نظر بنده مورد نظر و اجماع اصلاحطلبان است. و این معیارها هم «ترتیبش» مهم است و هم همه آنها باید «با هم» لحاظ شود. نخستین معیار و مشخصه این است که نامزد جریان اصلاحات در این انتخابات باید در سابقه و پیشینهاش نشان داده باشد که با رانت خواری سرو کار نداشته است. باید توجه کرد که تنها اذعان افراد به این امر کافی نیست بلکه افرادی از دیگر اصلاحطلبان و پیشینه کاری فرد کاندیدا باید این امر را اثبات کند. در شوراهای شهر و روستا امکان و فرصت استفاده از رانت بسیار فراهم است. فرد و نزدیکان شان میتوانند از رانت استفاده کنند. این ویژگی بسیار اهمیت دارد و اصلاحطلبان باید یک تیم قوی و قدرتمند برای تشخیص این ویژگی در تعیین مصادیق داشته باشند. فرد کاندیدا باید در گذشتهاش زندگی شرافتمندانه اقتصادی داشته باشد؛ نه رانتی. مشخصه دوم که بعد از احراز ویژگی اول باید به آن توجه کرد، این است که تخصصی داشته باشد که به «درد امور شهری» بخورد. یعنی تخصص متناسب با مشکلات و معضلات شهری داشته باشد. باید اشاره کرد که کثیری از ورزشکاران تخصصی برای مدیریت امور شهری ندارند. در شهرها ما با مدیریت ناکارآمد شهری روبهرو هستیم؛ با مشکل ترافیک، فاضلاب و آلودگی هوا، با فساد مالی، با شهر فروشی مواجه هستیم؛ با شهرسازیهای غیرقابل دفاع مواجه هستیم. لذا کسانی باید گزیده شوند که برای امور مختلف فنی، اقتصادی و اجتماعی شهر سر رشته داشته باشند تا بتوانند درست رای بدهند. نکتهای که در ادوار انتخاباتی پیشین به طور دقیق مورد توجه قرار نگرفته است. ضمنا فقط داشتن مدرک تحصیلی کافی نیست بلکه فرد باید در زندگی گذشته خود نشان داده باشد که مهارتی در این راستا دارد. فرد باید کارایی و کارآمدیاش را عملا نشان داده باشد. ویژگی و مشخصه سوم داشتن ارتباط مردمی و رایآوری کاندیدا است. در آن شهر یا روستایی که فرد کاندیدا میشود در بین مردم شناخته شده و محبوبیت داشته باشد. کارها و خدمتهایش را مردم دیده باشند. بنا براین داشتن پایگاه مردمی هم امری است که باید به آن توجه کرد به زور نمیتوان فردی را به مردم تحمیل کرد.
پس شما معتقدید که رای آوری و داشتن پایگاه اجتماعی در سومین مرحله باید مورد ارزیابی قرار گیرد؟
بله. اهمیت دو شاخص اول که پیشتر گفته شد، بیشتر از داشتن پایگاه مردمی و رای آوری است. اگر فردی رانت خوار باشد، دیگر چه اهمیتی دارد که متخصص باشد یا خیر. چنین فردی در شورای شهر فقط بار خودش را میبندد. اگر رانت خوار نباشد اما مهارت نداشته باشد نیز به کار نمیآید. فرد پاکی که کار مدیریت شهری نمیداند نیز نمیتواند موثر باشد او به درد ریاست یک موسسه خیریه میخورد. در درجه سوم فرد باید پایگاه رای داشته باشد و بتواند در انتخابات پیروز شود. نظرسنجیها باید نشان دهد که مردم به او رای خواهند داد. به خصوص در شهرهای کوچکتر و روستاها تشخیص میزان رایآوری افراد کار آسانتری است. مشخصه چهارم که بسیار اهمیت دارد این است که فرد اصالت اصلاحطلب و شناسنامه و هویت اصلاحطلبانه داشته باشد. فردی که با هر بادی نظرات سیاسیاش را تغییر میدهد نباید نامزد اصلاحطلبان باشد. در شورای شهر پیشین افرادی با لیست اصلاحطلبان بالا آمدند اما هنوز وارد شورا نشده بودند، علیه اصلاحطلبان رای دادند. نامزد جریان اصلاحات برای انتخابات شوراها نباید مثل خانم راستگو باشد بلکه باید اصلاحطلب فابریک باشد. آخرین و پنجمین شاخص نیز این است که اصلاحطلبان هر شهر باید در مورد کاندیداتوری آن فرد «توافق» داشته باشند؛ لذا این معیارها مثل قیف عمل میکند و مشکل تعدد کاندیداهای اصلاحطلبان را حل میکند. یعنی افراد زیادی وارد این قیف میشوند اما تعداد کمی نهایتا از آن بیرون میآیند که مبتنی بر اعمال معیارهای مزبور و انجام توافق است. این پنج معیار گفته شده را همه اصلاحطلبان قبول دارند و توافق روی آنها راحت است؛ چون عام است.
در حال حاضر وضعیت شورای عالی سیاستگذاری در مورد انتخابات شورای شهر را چطور ارزیابی میکنید؟
شورای عالی کارهای تخصصی را در راستای تعیین معیارها انجام داده است تا این معیارها در شهرها و روستا مورد استفاده قرار بگیرد که من روح آن کارها را در قالب آن پنج معیار گفتم. شورای عالی سیاستگذاری هم به دنبال تعیین معیارهای عام است؛ نه معیارهای خاص. البته اگر هر کسی بخواهد حرف خودش را بزند کارش در جمع اصلاحطلبان پیش نمیرود و میتواند منفرد بیاد.
سازوکاری که این معیارها را تطبیق میدهد و هیات ژوری که افراد را بر اساس آن گزینش میکنند، اهمیت دارند. چه سازوکاری برای انتخاب این هیات ژوری باید وجود داشته باشد و چه کسانی باید باشند؟
شورای اصلاحطلبان هر استان و هر شهر اجرای این مسوولیت را به عهده دارند. این شوراها در هر شهر انتخاب شدهاند و تجربه انتخابات ۹۲ و ٩٤ را نیز پشتوانه خود دارند.
به نظر شما این شوراها باید تغییراتی داشته باشد؟
شورای عالی سیاستگذاری در این روزها مدام در حال بهبود و ترمیم است و روز به روز منسجمتر در جهت تقویت این شورا عمل میکند. این یک امتیاز است که در انتخابات شوراها دست اصلاحطلبان برای بستن لیست باز است. در این صورت میتوانند لیستهایی با اعضای شایستهتری برای اداره انبوه مشکلات شهری ببندند. نباید تعدد کاندیداها را یک مشکل پنداشت؛ بلکه آن را باید یک وجه ممتاز تلقی کرد. در انتخابات مجلس اصلاحطلبان قدرت انتخابشان کم بود و از این جهت با مشکل مواجه بودند. در انتخابات شوراها این مشکل کمتر است. پیش بینی من این است که شوراهای شهر و روستا در این دوره تخصصی و کارآمد شکل میگیرد.
تغییرات مثبتی که شورای عالی سیاستگذاری در این مدت داشته چه بوده است؟
یکی از امتیازات شورای عالی در این انتخابات نسبت به انتخابات مجلس دهم توافق بر سر معیارها است که خوب پیش رفته است. سازماندهیاش در سراسر کشور بهبود پیدا کرده است. آیین نامههای داخلی این شورا بهتر نوشته شده است. مجموعا اصلاحطلبان نسبت به انتخابات پیشین وضع بهتری دارند.
با توجه به تجربیات اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم، برای انتخابات سال ٩٦ پیشنهاد مشخصی به جریان اصلاحات دارید؟
مهمترین پیشنهاد من این است که معیارها و تطبیق آنها را بر متقاضیان جدی بگیرند. همین مساله هم عاملی است برای وحدت و هم خروجی کار برای مردم عزیز ایران قابل دفاع خواهد بود.
نقش احزاب در انتخابات شوراها خیلی مورد بحث بوده است. شما چه پیشنهادی برای حضور و اثرگذاری احزاب در انتخابات شورای شهر دارید؟
احزاب میتوانند افراد مورد وثوق خود را به شورای اصلاحطلبان هر شهر معرفی کنند.
چه ماموریتی برای احزاب در انتخابات شوراها قایل هستید؟
نخستین پخت و پز را احزاب انجام میدهند. در هر شهری احزاب اصلاحطلب معیارها را در مورد افرادی که میشناسند، اعمال میکنند و به شورای اصلاحطلبان شهرشان معرفی کنند. خود شورای اصلاحطلبان از احزاب و تعدادی شخصیت موثر تشکیل شده است. در نهایت شورای اصلاحطلبان هر شهر و روستا لیست نهایی میدهند. آن لیست هرچه شد، احزاب اصلاحطلب از آنها حمایت میکنند. چه نامزدهای آن لیست عضو آن حزب باشد یا نباشد از حمایت احزاب اصلاحطلب برخوردار خواهند بود. در انتخابات مجلس نیز مکانیزم «جبهه » اصلاحات این بوده است.
احزاب در لیست شوراها سهمیه ندارند؟
سهمیه ندارند اما نقش دارند. ما در یک شرایط «جبههای » داریم عمل سیاسی میکنیم. ما در ایران کار میکنیم نه در سوییس. باید همه شرایط را درک کنیم. در شرایطی داریم فعالیت میکنیم که احزاب و شخصیتهای قدرتمند اصلاحطلب تحمل نمیشوند. بنابراین باید بر اساس واقعیتهای کنونی عمل کنیم. نقش احزاب در شناخت معیارها و قضاوت بر سر معیارها تعیینکننده و اساسی است. بدون کمک احزاب سنجش این معیارها آسان نخواهد بود. تا الان هم احزاب اصلاحطلب بسیار به روند حرکت شورای عالی سیاستگذاری کمک کرده و نقش ایفا کردهاند. ما در «جبهه» اصلاحات (نه در یک حزب اصلاحطلب) داریم کار میکنیم و باید به این مساله واقف باشیم.
وحدت در انتخابات شوراها باید چطور محقق شود؟
گفتم وحدت بر سر معیارها است. وحدت بر سر اینکه احزاب افرادشان را به سازوکار شورای عالی معرفی کنند. نتیجه هر چه بود، احزاب هم پیروی میکنند و هم حمایت. رمز موفقیت اصلاحطلبان شکلگیری همین وحدت از سال ۹۱ تا حالا بوده است.
با توجه به اینکه اصلاحطلبان بر تداوم ائتلاف ٩٢ و ٩٤ تاکید دارند، چگونه باید لیست شورای شهر بسته شود؟ شما فرمودید کاندیداهای ما باید اصالتا اصلاحطلب باشند. در این صورت آیا ائتلاف با غیراصلاحطلبان میانهرو چه وضعیتی پیدا میکند؟
من پاسخ شما را دادم؛ اعمال معیارهای پنجگانه چون عام است بین نیروهای اصلاحطلب وحدتآفرین است. اگر در جایی هم اختلاف پیش آمد شورای عالی سیاستگذاری، مکانیزم حکمیت دارد. اصلاحطلبان در این انتخابات کوشش میکنند صداقت خود را به مردم از طریق اعمال همان پنج معیار عام نشان دهند.