روایتی خواندنی از جلسه خصوصی وزیر دولت سازندگی با صدام/ او گفت چرا هاشمی مرا برادر خطاب نکرد
علیرضا مرندی وزیر بهداشت دولت ششم کمتر از گذشت یک دهه از پایان جنگ تحمیلی عازم بغداد شد تا پیام دعوت رسمی رئیسجمهور وقت را به دست صدام حسین برساند.
مرندی در این سفر به جز صدام حسین، با وزیر بهداشت و سعید الصحاف وزیر اطلاعرسانی عراق نیز دیدار کرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران به نقل از میزان؛ سید علیرضا مرندی در گفت و گویی با اشاره به دیدار و گفت وگوی خود با صدام دیکتاتور سابق عراق گفت: اگر چه ملاقات من با صدام زیاد طول نکشید ولی تکبر خیلی زیادی در همان ساعات کوتاه از وی دیدم، صفات او همانند رئیس جمهور فعلی آمریکا{دونالد ترامپ} بود.
در جلسه مرندی و صدام چه گذشت؟
علیرضا مرندی وزیر بهداشت دولت ششم از صفر تا صد ملاقات خود با صدام را برای مخاطبان اینگونه روایت می کند: "علی اکبر ولایتی {وزیر امور خارجه وقت} به من{مرندی} گفت: بعد از سلام علیک به صدام می گویی از طرف رئیس جمهور برای شما پیامی آورده ام؛ ولایتی همچنین تاکید کرد که بعد از گفتن این موضوع تو و صدام بلند می شوید و سپس پیام را به او می دهی. "
وقتی صدام اداب دیپلماتیک را رعایت نکرد
اما قضیه به گونه دیگری رقم خورد و دیکتاتور سابق عراق طبق پیش بینی های ولایتی و آداب دیپلماتیک عمل نمی کند و از جای خود بلند نمی شود؛ "پس از اینکه صدام از جای خود بلند نشد من هم بلند نشدم، زیرا فکر کردم او نفهمیده است."
وزیر پیشین بهداشت جمله پیشنهادی ولایتی را بار دیگر تکرار می کند تا شاید صدام این بار از جای خود بلند شود اما بازهم صدام به بی ادبی خود ادامه داد." با دیدن این رفتار گفتم: "از طرف رئیس جمهور برای شما پیام دعوت آوردم که در کنفرانس اسلامی شرکت کنید."
مرندی سپس نامه آیت الله هاشمی{رئیس جمهور وقت} را به صدام می دهد."صدام پس از مطالعه نامه با لحنی تند به من گفت: چرا آقای هاشمی مرا برادر خطاب نکرده است." بعد از اظهار نظر صدام مرندی خطاب به مترجم می گوید: "متوجه اظهارات صدام نمی شوم."
لحن و ادبیات صدام در این جلسه بسیار نامناسب و به دور از شان سیاسی بود به طوریکه مرندی بعد از هر جمله او {به مترجم} می گوید که متوجه اظهارات صدام نمیشود." با تکرار این روند محمد سعید الصحاف {وزیر خارجه صدام} صحبتهای او را برای من به انگلیسی ترجمه کرد و جالب اینکه ترجمه انگلیسی صحاف با ترجمه فارسی که توسط مترجم صدام انجام می شد کاملا متفاوت بود."
در اخر این جلسه حساس مرندی به صدام توصیه می کند که با توجه به اینکه شاید ترجمه درست برخی از جملات او را متوجه نشده باشد جلسه ای با صحاف داشته باشد تا او توضیحات بیشتری را پیرامون اظهار نظرهای او{صدام} بدهد."هنوز به محل اقامتم نرسیده بودم که صحاف تلفن کرد و برای ارائه توضیحات درباره اظهارات صدام اعلام آمادگی کرد؛ بعد از اظهارات صحاف، توضیحات خود را به طور کامل مطرح کردم چرا که در جلسه با صدام نمی توانستم به او توهین کنم."
روایت وزیر اردنی برای مرندی
در حاشیه اجلاس جهانی بهداشت فرصتی پیش می آید تا وزیر بهداشت اردن با وزیر بهداشت آن دوران ایران گفت و گو کند؛ مرندی سخنان وزیر اردنی را اینگونه روایت می کند: "در یکی از جلساتی که مقامات عالی رتبه عراق حضور داشتند صدام می گوید: به من می گویند استعفا کن، نظر شما چیست؟، در آن جلسه تنها کسی که جرائت حرف زدن پیدا می کند ریاض ابراهیم شوهر خاله صدام{وزیر بهداشت وقت عراق} بود، وی در پاسخ به این سوال به صدام می گوید: "این{استعفای صدام} اقدام خوبی است." جلسه به پایان رسید و حضار در حال ترک اتاق بودند که ناگهان صدام خطاب به ابراهیم می گوید: از اتاق خارج نشو با شما حرف خصوصی دارم. بعد از اینکه اتاق خالی شد صدام با اسلحه شخصی اش او را می کشد."
مرندی اظهار کرد: صدام حتی به شوهر خاله اش رحم نکرد و او را برای یک اظهار نظر در مورد یک مطلب کوچک به قتل رساند.