کد خبر: 143220
A

ارگان رسانه ای نزدیک به محفل امنیتی خاص: در سریال "شبکه مخفی زنان" شعار رسمی مشابه آشوبهای اخیر روی تابلویی اعتراضی درج شده است /"شبکه مخفی زنان" الگویی برای شبکه سازی زنانه است

ارگان رسانه ای نزدیک به یک محفل امنیتی نوشت: صدور مجوزهای فله‌ای برای ساخت سریال‌های شبکه نمایش خانگی، در یک ماهه آخر وزارت ارشاد دولت روحانی تبعات و تاثیرات منفی فراوانی بر بازار این حوزه و خروجی‌های آن گذاشته است. بسیاری از سریال‌هایی که اخیرا منتشر می‌شوند، تنها بر اساس یک طرح یک صفحه‌ای موفق به اخذ مجوز شده‌اند که عمده این تولیدات که هم اکنون در پلت‌فرم‌ها منتشر می‌شوند، دارای محتواهایی با خط القائات منفی نسبت به جامعه مخاطبان هدف شبکه نمایش خانگی هستند.

ارگان رسانه ای نزدیک به محفل امنیتی خاص: در سریال "شبکه مخفی زنان" شعار رسمی مشابه آشوبهای اخیر  روی تابلویی اعتراضی درج شده است /"شبکه مخفی زنان" الگویی برای شبکه سازی زنانه است

به گزارش سایت دیده بان ایران؛ مشرق نیوز ارگان رسانه ای نزدیک به یک محفل امنیتی خاص و از جریان تندرو اصول گرا نوشت: بازخوانی و تحلیل جزئی هر سریال به صورت مستقل نشان می‌دهد که محتوای هر کدام از این تولیدات چگونه قطعه‌ای از پازل آشوب‌های اخیر در کشور را تکمیل کرده است. این زمینه‌سازی به حدی ملموس است که حتی بسیاری از شعارها و نمادهای اصلی آشوب‌های اخیر منتج از محتواهای ارائه شده در شبکه نمایش خانگی است.  

با این مقدمه باید در نظر داشت بسیاری از کنش‌گران سیاسی همچون مصطفی‌تاج‌زاده و مانوک خدابخشیان (فعال سیاسی درگذشته خارج از کشور) یک انقلاب رنگی صورتی زنانه را شبیه آنچه «مادران روسری سفید» در آرژانتین پایه‌ریزی کردند را پیش‌بینی می‌کردند.

با این پیش‌فرض‌های سیاسی و ادعای مکرر کنش‌گران سیاسی می‌توان  زمینه القاء این انقلاب زنانه را در بخش عمده‌ای از سریال‌های شبکه نمایش خانگی جستجو کرد. یکی از این سریال‌ها  «شبکه مخفی زنان» است.

پرده اول: الگویی برای شبکه سازی زنانه

در سریال «شبکه مخفی زنان» میرزا محمود خان (سیامک‌انصاری) همراه با همسرش «سلطان» و سه دخترش در دوره رضاخانی(سال ۱۳۱۰) زندگی می‌کنند. او در حالی با کابوس انقراض نسل خود دست و پنجه نرم می‌کند که عنوان مدیرکلی اداره ثبت احوال را یدک می‌کشد.

«مدبر الملک» (مهدی هاشمی) معاون اداره معارف با وزیر دربار ارتباط نزدیکی دارد و به او ماموریت داده می‌شود برای جلوگیری از انشعابات متکثر جمعیت‌های زنان، یک کانون بانوان متمرکز دولتی راه اندازی کند. برای اداره این انجمن «میرزامحمود» که چهار بار ازدواج کرده، انتخاب می‌شود.

 مدبرالملک تشکیلات پراکنده زنانه‌ را می‌خواهد حکومتی کند و با ساختن سندیکای دولتی زنانه  قدرت احتمالی سایر شبکه‌های مخفی زنان را کنترل کند. سریال هدفگذاری محتوایی خود را با دست گذاشتن روی نقاط عطف چند همسری میرزا پیش می‌برد تا رویکردهای محتوایی و اهداف القایی‌اش را به حاشیه نمایش ببرد، اما از پایان قسمت چهارم، هدفگذاری خود را با صراحت بیشتری با مخاطبانش درمیان می‌گذارد.

در پایان قسمت چهارم سریال نخستین جلسه ثبت‌نام و عضوگیری از زنان با حضور میرزا و دلبرجان (لیلاحاتمی) برگزار می‌شود.

میرزا در حالی که یک کراوات صورتی بر تن دارد وارد حیاط برگزاری محل جلسه می‌شود. در پشت او یک تابلوی صورتی قرار دارد که در نماهای نخست به خوبی دیده نمی‌شود اما با ورود سیامک انصاری شعار تابلو در بالای دو مشت گره کرده عیان می‌شود. شعار تابلو این است: زن، قدرت، شکوه.

در قسمت چهارم این سریال شعار رسمی مشابه آشوب‌های اخیر  روی تابلویی اعتراضی درج شده و نکته جالب اینجاست که این قسمت از سریال در  ۲۶ آگوست ۴ شهریور ماه ۱۴۰۱  توسط پلت‌فرم «نماوا» منتشر شده است، دقیقا یکماه قبل از فوت مرحومه مهسا امینی.

پیش از این  شعار زن، زندگی، آزادی در فیلم دختران آفتاب (اوا حسون) با بازی گلشیفته فراهانی رونمایی شده بود.

پرده دوم : موضوع تبیین رنجنامه‌ی زنان در تاریخ

سایر اشارات و خطوط القایی سریال بسیار قابل توجه است. میرزا و دلبرجان(انسیه) برای پذیرفتن زنان در این باشگاه با زنی با عنوان «مجهول خفته» گفت‌وگو می‌کنند. مجهول که نامش بسیار استعاری و تمثیلی است می‌گوید: در محله ما زنان همگی کچل هستند. ما می‌توانیم به عنوان انجمن زنان کچل به باشگاه شما اضافه شویم. او در ادامه می‌گوید: موهایمان را گرفته‌اند و می‌فروشند، انگار پولی خوبی در آن است.

بنابر گزارش دیده بان ایران؛ این ارگان رسانه ای نزدیک به محفل امنیتی خاص در ادامه  مدعی شد: مجهول در ادامه مونولوگش می‌گوید: یه مشت پهلوان پنبه در بازار قیمت می‌گیرند که قیمت گیس زنان چند است. هی چرخ می‌زنند در زورخانه عاقبت زورشان به ما زنان در خانه می‌رسد. وقتی خوابیم داریم خواب چهل گیس و افسانه شاه‌پریان می‌بینیم، موهای ما را قیچی می‌کنند. صبح پا می‌شویم تن‌هایمان عرق کرده و خیس، بیرون هم فریاد غیرت و حفظ نوامیس. اول جیغ و فریاد و دعوا که ای نامردان مثل دشمن از پشت خنجر می‌زنید. گویی شیر مادرتان را نخورید  و از یک جایی فکر کردید چرا سر بی‌مو را باید پنهان کنیم، لچک را دادیم عقب به نشونه، تا آبرو برای آدم بی غیرت نماند.

در این سریالی که جنبش اعتراضی زنانه در افکار عمومی تبیین کند  به صورت کاملا در فصل‌بندی‌های مشخص به نشانه‌های یک انقلاب (آشوب) زنانه اشاره می‌شود. مثلا کاراکتر «اشرف الموک نظامی» در ادامه رنج زنانه در ادوار مختلف تاریخی در آزمون ورودی به کانون جمعیت زنان می‌گوید: "  از دانش مکتوب به زنان کاغذ پاره‌ها می‌رسد، که پدر، برادر، شوهر و مردان همسایه پیشتر مچاله‌اش کرده‌اند، اما همان  مچاله  در دستان زن بازمی‌گردد به روز اولش. به شاخه های پربرگ درخت که زن زمین است، خاک است، بارده و زاینده و مرهم برای زخم‌های تن و کاغذهای مچاله.

هدف سریال انگشت نهادن روی مسئله‌ای است که بارها توسط حامیان این جنبش در داخل و خارج مطرح شده است و منظور کاملا شفاف است که رفتار جامعه مردسالار با زنان طی قرن‌های اخیر ظالمانه بوده و خیزشی زنانه زمینه رهایی را آنان را فراهم می‌کند. مدبرالملک نیز به عنوان نماینده حاکمیت وقت، طرح صنف‌سازی از جمعیت‌های زنانه به همین بهانه مطرح می‌کند.

 

پرده سوم :  دخل «آقایان» را بیاورید!

شروع هر قسمت سریال با یک آنچه گذشت آغاز می‌شود در قسمت پنجم راوی (افشین هاشمی کارگردان سریال) می‌گوید:" طرف درگذشت یعنی چی؟ یعنی از یک دری گذشت؟ بروید این حرف‌ها را از کسانی بپرسید که این رقم معرفت‌ها حالیشون است. ما که شغلمون شده «آنچه‌گذشت‌ خوانی» فعلا نقلی نداریم از مرگ و میر و درگذشت و این قبیل حرفای اشک‌آور. در ادامه تصویری از مردی ژنده پوش با لباس روحانیت نمایش داده می‌شود و با گذاشتن علامت سئوال و تعجب در کنار این تصویر، مفهومی خاص را درباره گذشتن از این نماد به مخاطب ارائه می‌دهد.

در ادامه این بخش، به سخنرانی میرزامحمود اشاره می‌ شود و راوی می‌گوید: مدبرالملک به میرزا محمود می‌گوید در جمع زنان سخنرانی‌اش کند اما او  در کاسه آقایان می‌گذارد و در سخنرانی می‌گوید: نسوان محترم چه نشسته‌اید، بزنید دخل «آقایان» (با هر تفسیری) را بیاورید که دیگر جرات نکنند شما را بچزانند. مدبر الملک ناراحت می‌شود و دلبرجان، سمبلی از زنان مدرن و از اعضای ارشد این سندیکا، از این سخنرانی میرزامحمود مشعوف می‌شود.

 

پرده چهارم: برای قیام علیه امنیتی‌ها باید سلاح بدست گرفت!؟

در این سریال «مه لقا» دختر میرزامحمود با یک تیم تئاتری همکاری دارد و ماموران امنیتی به شدت گروه‌های هنرمند در حوزه تئاتر(نمایش) را کنترل می‌کند.

کارگردان این گروه تئاتری شخصی به نام «ضیاخان» است که قصد دارد نمایش دختران کوچک که کاملا اشاره و نشانه‌ای سیاسی در آن وجود ندارد را روی صحنه ببرد. اما در نیمه راه به دلیل ارتباطاتش با برخی هنرمندان فعال در عرصه سیاست، توسط ماموران امنیتی فراخوانده می‌شود و به دلیل شناخت یکی از نیروهای مبارز علیه حکومت، توسط بازجوها مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد و پس از خروج از نظمیه توسط اشرار(تعبیر تاکیددار راوی سریال) مسلح می‌شود و تصمیم به اقدام مسلحانه دارد.

یکی از راه‌های گریز از ممیزی و القائات روز، بردن روایت‌های سریالی به گذشته است. شگردی  که در سریال‌های تاریخی شبکه نمایش خانگی اخیر نمود پررنگی دارد. اما شکی نیست که این‌همانی‌های فراوانی در نسبت با زیرساخت‌های گفتمانی آشوب‌های اخیر در متن این سریال تطبیق داد.

 

پرده پنجم: عوامل دخیل در تولید و پخش این سریال چه کسانی هستند؟

با اینکه در تیتراژ نامی از جواد نوروزبیگی نیامده، اما در سوابق اخبار مجله نماوا نام او به عنوان تهیه کننده درج شده است.

سرمایه‌گذاری این پروژه در ابتدای شروع سریال برعهده منصور حاجی امینی بود و پخش آن را کمپانی نماوا بر عهده دارد.

شایعه‌ای در فضاهای رسانه‌ای به صورت غیررسمی مطرح می‌شود که جواد نوروزبیگی ممنوع‌الکار است و حواشی برادران لیلا زمینه این ممنوعیت را تشدید کرده است. در تیتراژ نام فرزند و برادر او به عنوان عوامل این سریال درج شده است.

 

پرده پنجم : نماوای شمالی آیدا مصباحی، نماوای جنوبی مهتاب کرامتی

سریال شبکه مخفی زنان از پلت‌فرم نماوا منتشر می‌شود. پلت‌فرمی که مدیر تولیدی آن را آیدا مصباحی بر عهده دارد. اغلب تولیدات راهبردی نماوا با مضامین قابل بررسی تا قبل از دوپاره شدن حوزه تولید برعهده مصباحی بود. مصباحی کارش را در فضای هنری و رسانه‌ای با روزنامه‌نگاری آغاز کرد و پس از آنکه سال ۱۳۸۸ به عنوان رئیس کانون جوانان حزب کارگزاران دستگیر  شد مسیر حرفه‌اش را تغییر داد و مدتی به عنوان تهیه کننده موسیقی فعالیت‌هایش را ادامه داد. تا اینکه با شروع فعالیت‌ پلت‌فرم نماوا به این مجموعه پیوست.

اما شنیده‌ها حاکی از آن است طی چند ماه اخیر مهتاب کرامتی به عنوان تهیه کننده ارشد همکاری خود را با این کمپانی آغاز کرده  و سرزمین نماوا به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شده است. حکمرانی زنانه در بخش شمالی نماوا بر عهده آیدا مصباحی و در بخش جنوبی برعهده مهتاب کرامتی است.

نویسندگی این سریال را محمد رحمانیان برعهده دارد. کارگردان تئاتری که آخرین حاشیه مربوط به اجرای کنسرت-نمایش ترانه‌های قدیمی پیکان جوانان است که به دلیل ارجاعات نمایش به سال ۱۳۸۸ و تک خوانی زنان به دادسرای ۲۱ ارشاد احضار شد.

اما با توجه به محتواهای قابل بررسی و تحلیل و بررسی نماوا ذکر یک نکته ضروری است.

با اینکه تعداد شمارگان افرادی که در حال حاضر به صورت فعال کاربر نماوا هستند از عدد ۴۰۰ هزارنفر تجاوز نمی‌کند، اما سریال‌های پلت‌فرم نماوا توسط سامانه روبیکا به صورت رایگان منتشر می‌شوند و علاوه بر این پخش، سریالی که شعار زن، زندگی، آزادی را تبلیغ می‌کند و برای این ایام ساخته شده، در ابعاد گسترده‌ای توسط این سامانه تبلیغ می‌شود.

در اقدامی تامل برانگیز سریال‌های این پلت‌فرم توسط روبیکا حمایت می‌شود و می‌توان روبیکا را در تبلیغ و انتشار محتوای سریال شبکه مخفی زنان به صورت رایگان سهیم دانست. انتظار می‌رود مدیران روبیکا در بازنشر و پوشش محتواهای پلتفرم نماوا حساسیت و دقت بیشتری به خرج دهند.

 

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر