میرسلیم: میخواهند جامعه را به سمت بیبندوباری و چشمچرانی ببرند/ هنجارشکنی در حجاب به افتضاح دوران طاغوت منتهی میشود
عضو حزب موتلفه اسلامی گفت : مطالبات اصلی و آرمانی زنان را در جامعه ما مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بهخوبی پاسخ گفته است و در مجلس نیز سال گذشته در قالب مصوبهای راجع به تکریم بانوان و ارتقای جایگاه خانواده و اصلاح جمعیت تکمیل کردهایم.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ سید مصطفی میرسلیم عضو حزب موتلفه اسلامی به انتقاد از معترضان گشت ارشاد پرداخته است و گفت : مطالبات اصلی و آرمانی زنان را در جامعه ما مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بهخوبی پاسخ گفته است و در مجلس نیز سال گذشته در قالب مصوبهای راجع به تکریم بانوان و ارتقای جایگاه خانواده و اصلاح جمعیت تکمیل کردهایم.
میرسلیم معتقد است:«زمینه اغتشاشات در برخی کاستیها و ناراضیتراشیها و ناکارآمدیهای اجرایی است، با ابعاد اجتماعی نظیر احساس محرومیت و تبعیض و فشار که برخی از آنها واقعیت دارد و به عملکرد ضعیف بعضی از دستگاههای اجرایی برمیگردد و چاره آن تحقق تحول اداری است به گونهای مردم، کل دولت را حامی و پناهگاه و خدمتگزار خود ببینند و هیچگونه محرومیتی را در شرایط کنونی و هیچ نوع یأسی را نسبت به آینده خود احساس نکنند. فهرست این چالشها استخراج شده و دولت رفع آنها را در برنامه تحول خود گنجانده است لکن به دلیل تعارض منافع و وجود رگههای فساد، این تحول با سرعت مطلوب پیش نمیرود.»در ادامه ماحصل گفتوگوی وی با «آرمان ملی» را میخوانید.
مهمترین دلایل اعتراضات اخیر را در کشور چه مسائلی میدانید؟
هنجارشکنی و اغتشاشات اخیر دارای عوامل و زمینه و ابزارهایی بود: ۱- عوامل آن دشمنان خارجی ما و ایادی آنها در داخل کشور بودند و هستند: آمریکا، عربستان و بهویژه اسرائیل که طراحی و پشتیبانی از اغتشاش را برعهده داشتند و هنوز هم دست برنداشتهاند زیرا امیدوار به اقدامات تخریبی ایادی خود در ایرانند یعنی باقیمانده و زاد و ولد کرده منافقان و سلطنتطلبان و گروهکهای معاند. ۲- زمینه اغتشاشات در برخی کاستیها و ناراضیتراشیها و ناکارآمدیهای اجرایی است، با ابعاد اجتماعی نظیر احساس محرومیت و تبعیض و فشار که برخی از آنها واقعیت دارد و به عملکرد ضعیف بعضی از دستگاههای اجرایی برمیگردد و چاره آن تحقق تحول اداری است به گونهای مردم، کل دولت را حامی و پناهگاه و خدمتگزار خود ببینند و هیچگونه محرومیتی را در شرایط کنونی و هیچ نوع یأسی را نسبت به آینده خود احساس نکنند. فهرست این چالشها استخراج شده و دولت رفع آنها را در برنامه تحول خود گنجاندهاست لکن به دلیل تعارض منافع و وجود رگههای فساد، این تحول با سرعت مطلوب پیش نمیرود. در مورد زمینهها، اضافه باید کرد بهانههایی را نظیر مرگ مهسا امینی و کشتهسازیهای عمدی که به طور طبیعی باعث جریحهدارشدن احساسات عمومی میشود، هرچند خیلی زود این بهانه را عوامل اغتشاش رها کردند و ماهیت اصلی خود را آشکار ساختند و شعارهای هنجارشکنانه سیاسی را دامن زدند. ۳- ابزارهای به کار گرفته شده در درجه اول رسانههای اجتماعی و پیامرسانهای فضای مجازی است. وضع ما در دنیا به لحاظ عدم قانونمندی فعالیتها در فضای مجازی، بینظیر است و یکی از ضعیفترین کشورهاییم و چون این هرج و مرج به نفع اخلالهایی است که دشمنان ما و وابستگان داخلیشان از آن بهرهمیبرند، با نفوذی که دارند، آن قانونمندی را به تعویق انداختهاند. چنان قانونمندی تسهیل کننده فعالیتهای سازنده و در عین حال محدودکننده تجاوز به حقوق عمومی و مهارکننده بیبندوباری، با تعیین ابعاد مسئولیتها در فضای مجازی است. اما در بلوای اخیر، بهعلاوه، از ابزارهای دیگری نظیر انواع سلاحهای سرد و گرم وارداتی استفاده شده است که به صورت قاچاق از برخی مرزها به داخل کشور رخنه کرده است.
چرا برخی در حالی که مسائل اقتصادی در اولویت نخست مردم بود با مسائلی مانند گشت ارشاد زمینه اعتراضات اخیر را به وجود آوردند؟
مشکلات اقتصادی هنوز مسأله اصلی جامعه ماست که تا حدودی مزمن شده است ولی طراحان اغتشاش از نکتهای خواستند استفاده کنند و آن نکته این است که در شرایط مشکل اقتصادی ، حساسیت مردم نسبت به امور فرهنگی کمرنگ میشود و بنابراین معاندان میتوانند به یورش به معنویت که مایه اصلی پیروزی و دوام انقلاب اسلام است بپردازند و بنابراین بلوا را از گشت ارشاد آغاز کردند البته با نیت هنجارشکنی کلی.
دیدگاه شما درباره گشت ارشاد با این شیوه چیست؟ آیا نیاز به تجدید نظر در این زمینه هست؟
در هر جامعهای موازین و مقرراتی حکمفرماست که پاسداری از آنها به منظور تأمین آسایش و امنیت و رفاه عمومی ضروری است. موازین اصلی در جمهوری اسلامی ایران در قانون اساسی آن منعکس شده است و سایر قوانین و رویهها در ذیل آن قرار میگیرد. نگاهبانی از آن قوانین و مراعات آنها برعهده مردم است ولی همیشه در جوامع بشری عناصر متخلف و مجرم و شیطانی وجود دارد که عدم برخورد با آنها نظم و امنیت و آسایش عمومی را برهم میزند؛ وظیفه سنگین نیروی انتظامی پیشگیری از جرائم و رسیدگی به تخلفات با هدف بازدارندگی و نیز احقاق حقوق عامه است؛ این کار به شیوههایی انجام میگیرد که تقریبا در همه کشورها مشابه است و گشت یکی از آن شیوههاست؛ بنابراین اصل گشت را نمیتوان انکار کرد هرچند درباره شیوههای آن و بهبود آن شیوهها همواره میتوان اقدام کرد. حذف گشت به نفع خطاکاران و متخلفان و هنجارشکنان است. اما درباره هدف گشت که ارشاد است بحثهای مفصلی وجود دارد: برخی از امور نیازمند برخورد قاطع است . مانند سرقت و توزیع مواد مخدر و مسکرات ولی برخی دیگر دارای جنبه اخلاقی است و با نصیحت و راهنمایی حل میشود مگر برنامه خاصی از لحاظ هنجارشکنی عمومی در پس آن باشد؛ عفاف و حجاب از آن دسته امور است که با ارشاد مناسب، اغلب مراعات میشود و نیازی به دستگیری و شدت عمل ندارد مگر در مواردی که در چند ماه اخیر مصداق آن مشاهده شد: افرادی برهنه در خیابان مشغول قدم زدن به منظور تصویربرداری و عادیسازی منکرات، شده بودند. طبیعتا این موارد برنامهریزی شده و عمدی را نمیتوان موضوعی اخلاقی تلقی کرد. تفکیک اینها و مشخص کردن حد و مرز هرکدام کاری است که نیازمند آموزش و در عمل محتاج نظارت است. اغلب موارد گشت ارشاد موفق بوده مگر آن دسته از موارد که عمدا قصد هنجارشکنی داشتهاند و هدفشان اشاعه فحشا و منکرات بوده است. به نظر من نیروی انتظامی را باید تقویت کرد و هدف کسانی را افشا کرد که متمایلند با تضعیف نیروی انتظامی، جامعه ما را به سمت بیبندوباری و شهوترانی و چشمچرانی و هوسزدگی ببرند.
آیا مجلس قصد ندارد به موضوع گشت ارشاد ورود کند؟
ما در زمینه قانون و مقررات برای عفاف و حجاب کمبودی نداریم. مهم این است که آن قوانین اجرا و آن حدود مراعات شوند و با کسانی که تخلف میکنند به شکل مناسب برخورد شود و اینها همه در حد آیین نامه اجرایی است. البته باید توجه کرد که هنجارشکنی در زمینه عفاف و حجاب که نهایت آن به وضع افتضاحی منجر میشود که در دوران طاغوت در جامعه ما رواج یافته بود، باعث اشاعه تبرج و خودنمایی و خروج جامعه از تعادل و سلامت و کاهش امنیت و از بین رفتن مصونیت بانوان و تضعیف نهاد خانواده و رسوخ سبک زندگی توام با هرزگی میشود.
نسل جدید نسبت به نسلهای گذشته چه تفاوتهایی دارد؟ برای پاسخ به مطالبات آنها چه راهکاری ارائه میدهید؟
نسل جدید مواجه با هجوم انبوهی از اطلاعات و مطالب لجامگسیخته است که در سابق چنان یورش اطلاعاتی، چه مثبت و چه منفی، وجود نداشت؛ پس ناگزیر نسل جدید باید خود را مجهز کند به ابزار تفکیک حق و باطل و وسایل تشخیص درست و غلط و قدرت تمییز راست از دروغ، اینها نیازمند ظرفیت بیشتر است. اگر نسل جوان ما، در دوران جوانی و نوجوانی، نتواند ظرفیت لازم را برای آن تفکیک و تشخیص به دست آورد بهسرعت گرفتار آلودگیها و انحرافات و سپس احساس پوچی و ناامیدی میشود. اینجاست که جایگاه آموزش و پرورش و آموزش عالی و فرهنگ عمومی و اقداماتی که به فراخور عصر یورش اطلاعاتی، باید انجام گیرد تا جوان ما منفعل بار نیاید، روشن میشود. مطالبات برحق جوانان ما به سیر تکامل در تعلیم و تربیت و رسیدن به آیندهای روشن برای زندگی و اشتغال مولد است و اینها را باید از خواستههای القایی و انحرافی که اعتیاد و هرزگی و فحشا را در پی دارد، جدا کرد. هیچ جامعهای با اجازه دادن به آلودگیها و تباهیها به رشد و پیشرفت نمیرسد.
اعتراضات اخیر به چه میزان با موضوع شکاف نسلی و تفاوت عقاید مواجه بود؟
سرکردههای معترضان بنا به اعترافات خودشان اجیر و مزدور بیگانگان بودند و کوشش آنها در جذب حداکثری ناآگاهان و ناراضیها بود که با شکست مواجه شد زیرا آنها اصلا با مبانی این انقلاب و ارزشهای آن بیگانه بودند و فکر میکردند با چند حرکت هنجارشکنان بتوانند کاری از پیش ببرند؛ آری، این اغتشاشها کاملا حکایت از یک شکاف عمیق میکند اما نه آنطور که برخی از تحلیلگران وابسته یا روشنفکرمآب القا میکنند. آن گسست و شکاف همواره بین حق و باطل و تفاوت در عقاید وجود داشته و تا قیامت وجود خواهد داشت. امروز جوانان مخلص و رشید و انقلابی ما در این کشور جانفشانی میکنند و برای تعالی و پیشرفت کشور از هیچ کوششی دریغ نمیورزند و به فکر ترقی جامعه ایمانی و استقرار عدالت و جلب رضای حقاند؛ عقاید آنها الهام گرفته از اسلام و الگوی آنها پیامبر اسلام(ص) و مقتدای آنها امیر مؤمنان(ع) است و سبک زندگی آنها برگرفته از اهل بیت علیهم السلام است. شکافی که وجود دارد بین آرمانگرایی اسلامی و تمدن پوشالی غربی است؛ تمدنی که از انسان بردهای رام برای هموار کردن منویات استکباری رهبران خود میخواهد و به دنبال اسارت بشریت است و ایجاد مزاحمت برای جبهه حق و لذا ناخشنود است از قدبرافراشتن ایرانی اسلامی، مستقل و آزاد. شکاف بین نسلی را آنها مطرح میکنند تا اذهانما را منحرف کنند. آن گسست در واقع، بین ما و استکبار جهانی است و با اعمال ترفندهای مختلف و هزینه کردن از جیب مرتجعان منطقه، تشدید هم خواهد شد مگر آنها سر تسلیم در مقابل حق فرود آورند و دست از شرارت بردارند.
چرا زنان جامعه در اتفاقات اخیر کشور نقش محوری داشتند؟
زنان ارجمند جامعه ما آنهایی نیستند که مطالباتشان خلاصه میشود در کشف حجاب. منزلتی که زنان ما بعد از پیروزی انقلاب در صحنه دانش و حضور مفید اجتماعی پیدا کردهاند نمونهای بی نظیر است. اگر مطالبه عدهای از زنان و مردان زیر پا گذاشتن احکام اسلام باشد، ارزشی برای اعتنا کردن به آن ندارد ولو آمریکا و اروپا از آن طرفداری کنند. چنان مطالباتی به مفهوم تجدیدنظرطلبی در اصولی است که مبنای انقلاب بود و هر از چندگاهی عدهای در مخالفت با آن اصول ، جنجالی در خیابان راه می اندازند و در واقع از عطوفت و نجابت جمهوری اسلامی سوءاستفاده میکنند و سرعت رشد و پیشرفت را کند میسازند.
مهمترین مطالبات کنونی زنان را چه مواردی میدانید؟
مطالبات زنان ما حفظ منزلت و کرامت انسانی آنهاست. از دیگر مطالبات مثلا احترام به جایگاه متعالی مادران است و ادای حقوقی که شرع مقدس برای آنها مقرر فرموده است.
مجلس یازدهم برای تحقق مطالبات زنان چه اقداماتی انجام داده است؟
مطالبات اصلی و آرمانی زنان را در جامعه ما مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بهخوبی پاسخ گفته است و در مجلس نیز سال گذشته در قالب مصوبهای راجع به تکریم بانوان و ارتقای جایگاه خانواده و اصلاح جمعیت تکمیل کردهایم.
دیدگاه شما درباره حمله به دانشگاه شریف چیست؟
دانشگاه جای حمله و زد و خورد نیست. دانشگاه محل درس و بحث علمی و تامل درباره مسائل کشور برای چاره جوییهای کارشناسانه آنهاست. بنابراین ورود افراد مسلح به دانشگاه مجاز نیست مگر به طور استثنایی ابعاد تخریب در داخل دانشگاه آنقدر گسترده شود که فرونشاندن آن ازعهده نگهبانی خود دانشگاه خارج شود. در آن صورت رئیس دانشگاه با تشخیص وخامت اوضاع میتواند از نیروی رسمی عضو فراجا برای مداخله دعوت کنند تا به ادای وظایف خود بپردازند.
با توجه به بحران داخلی و تحریمها و فشارهای بینالمللی چه چشماندازی پیشروی کشور میبینید؟
اینکه تحریمهای ظالمانه علیه جمهوری اسلامی وجود دارد واقعیتی است که سالها از آن میگذرد و البته آثار منفی هم بر جامعه ما گذاشته است؛ تقریبا از ابتدای پیروزی انقلاب ما با انواع تحریمها مواجه بودهایم ولی فشارها و تحریمهای وحشیانه پانزده ساله اخیر، بهویژه با آثار و تبعات اقتصادی، تشدید شده است؛ چاره آن هم اجرای کامل ۲۴ بند اقتصاد مقاومتی است که متاسفانه در دولتهای یازدهم و دوازدهم اقدامی شایسته و مناسب برای تحقق آنها انجام نگرفت و به فرصتسوزی انجامید. اما بحران داخلی واژهای است که با واقعیت سازگار نیست. ما در کشور مشکلاتی داریم در زمینههای اقتصادی و اداری و اجتماعی که عمده آنها با تدبیر مناسب و رعایت اولویت، با همکاری مردم قابل حل است و این برنامه ای است که دولت آغاز کرده است و به نظر من کسانی که در سالهای گذشته، برخلاف مصالح عمومی گام برداشتهاند و به امکانات و ثروتهای بادآورده دست یافتهاند، احساس خطر کردهاند نسبت به تداوم منافعشان و در نتیجه کارشکنیهایی را آغاز کردهاند. از این رو مبارزه با شکلهای گوناگون فساد و نفوذ اهمیت دارد و نباید مورد بیتوجهی قرارگیرد. مصلحت انقلاب از همه چیز برتر است .