روایت استاندارتهران از آسیبهای اجتماعی و مدیریت فاجعه پلاسکو/ اگر شورا نظارت به موقع بر شهرداری داشت. . .
هاشمی: من نمیخواهم در کار کارشناسی دخالت کنم. ما به اندازه کافی همکاری و حمایت کردیم. درباره علت حادثه باید کارشناسان و بهویژه کمیته ملی منصوب رئیسجمهوری نظرش را اعلام کند. ما هم اطلاعاتی جمعآوری کردیم که مهم هم هستند و آن را در اختیار این کمیته قرار خواهیم داد. من نهتنها از محل حادثه بازدید کردم؛ بلکه تیمی را مأمور کردم تمام اطلاعات میدانی را جمعآوری کنند و در روز حادثه من را جایی بردند که به آوار مسلط بود و در آنجا فیلمهایی را از لحظات اولیه امدادرسانی دیدم که نشان میدهد امدادرسانی در مراحل اولیه با امکانات محدود انجام شده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، روزنامه شرق در گفتگویی با حسین هاشمی، استاندار تهران، به موضوع آسیبهای اجتماعی در تهران، ارتباط با شهرداری و حادثه پلاسکو پرداخته است؛
در یک سال اخیر مقام معظم رهبری درباره پنج آسیب اصلی، حساسیت و ورود مستقیم داشتند و جلسات مهمی هم برای پیگیری اقدامات و گزارشدهی تشکیل شد، بهعنوان یکی از این آسیبها که اعتیاد بود، چه اقداماتی صورت گرفت و آیا نظرات مقام معظم رهبری تأمین شد؟
همواره تلاش شده که به موضوع اعتیاد به چشم یک بیماری نگاه شود و همیشه همینطور بوده است. اولین هدف ما در مدت فعالیت در استانداری این بود که نهایت هماهنگی و همکاری را با ارگانهای مسئول در این زمینه داشته باشیم، در گذشته این همراهی و هماهنگی خیلی کمتر بود و خود آقایان میگفتند که هماهنگی چشمگیر نبوده است. شاید یکی از علتها این بود که اصلا جایی برای نگهداری معتادان جمعآوریشده نبود. تنها جایی که وجود داشت مرکز شفق، آن هم برای ٤٠٠ نفر بود که آنهم بعد از مدتی چون استاندارد بهداشتی حداقلی را نداشت، مجبور شدیم آن را تعطیل کنیم. با تعطیلی شفق، ظرفیت ما به صفر رسید و در این شرایط، کاری نمیتوانستیم انجام دهیم و چرخه باطلی شده بود؛ یعنی پس از جمعآوری بلافاصله باید آزاد میشدند چون جایی برای نگهداری نبود. همزمان ایجاد فضا برای نگهداری این افراد و البته ایجاد هماهنگی و تعامل بین دستگاههای مسئول را شروع کردیم و بعد از مدتی و بهخصوص در یکسال گذشته به این نتیجه رسیدیم که یک شورای هماهنگی غیررسمی، اما با حضور افراد مؤثر در همه حوزهها لازم است تا خط مشیها و روشهای اقدام لازم بررسی شود تا اینها را از طریق ستاد مبارزه با مواد مخدر استان عملیاتی کنیم. درهمینراستا این شورا تشکیل و جلسات برگزار و تعامل خوبی هم ایجاد شد. دراینمیان افزایش ظرفیت و بازسازی دو مرکز شفق و اخوان لازم بود که همه برای این موضوع همکاری کردند و محقق شد.
یعنی الان ظرفیتها بیشتر شده است؟
قطعا، ٢٠ برابر وضع قبل از دولت پیشرفت حاصل شده است. با توجه به اقدامات انجامشده، درحالحاضر به ظرفیت هشتهزارو ٥٠٠ نفر رسیدیم که دوهزارو ٥٠٠ نفر این ظرفیت مربوط به اردوگاه فشافویه است. در جمعآوری هم عملکرد خوبی داریم و افراد دوره سهماهه و بیشتر را میگذرانند و بعد از سمزدایی به مراکز دیگر میروند. در یک سال اخیر طبق مصوبه ستاد، با همکاری شهرداری اقدام مؤثری شروع شد به نام مراکز «بهاران». بهاران تکمیلکننده روند درمان است. افراد را رها نمیکنند و با حرفهآموزی و حمایت احتمالا آینده بهتری خواهند داشت. البته چنین روندی را قبلا هم در تهران به صورت محدود داشتیم و در مراکز بازپروری و مددکاریهای ما حدود ٣٩٢ نفر که واقعا پاک شدهاند را کاریابی کردهایم که اصلا برگشت نداشتهاند. آنچه ما الان به دنبالش هستیم گسترش مراکز بازپروری و درمان است؛ یعنی میخواهیم مرکز اخوان را تبدیل به یک مجموعه کامل کنیم که درمان، آموزش و مددکاری و بازپروری و ایجاد اشتغال را با هم داشته باشیم. خیرین در تهران در این زمینه همکاری را شروع کردهاند و یکی از آنها در محدوده غرب تهران فضایی را ایجاد کرده که بعد از ترک کامل به آنها آموزش و شغل هم میدهد و در همه مراحل بهزیستی و ارگانهای دیگر ناظر این مجموعه هستند. تلاش ما این است که این بخش را تقویت کنیم و هرچه مردم را دخیل کنیم موفقتر خواهد بود. چنین کاری را در مشهد هم اجرا کردهاند و از آنها خواستهایم که این تجربه را در تهران هم شروع کنند. با این شرایط اوضاع خیلی نسبت به قبل بهتر شده و آن صحنههایی که قبلا در تهران شاهد بودید دیگر نیست.
درباره زنان هم همینطور؟
زنان برای ما اولویت بالاتری داشتند. اصلا برای من قابل تحمل نیست که در سطح شهر زنانی را با وضع بد اعتیاد و متجاهر مشاهده کنم. در همان ابتدای شروع اقداماتمان تصمیم گرفته شد اول زنان را جمعآوری و ساماندهی کنند. میگفتند بیش از پنج هزار زن معتاد متجاهر وجود دارد، اما بعد از جمعآوری معلوم شد حدود ٥٠٠ نفر بیشتر نیستند که در مجموعه شفق استقرار یافتند، اما وقتی درباره شفق هم حساسیتهایی ایجاد شد گفتم از مراکز بخش خصوصی بهرهبرداری کنند. یکی از اقدامات خوب نگهداری زنان متجاهر شهر تهران است که اصلا امکان نگهداری نداشتند و پس از پایان دوره در خیابانها رها میشدند. درحالحاضر مرکزی را برای حدود ٥٠٠ زن در نظر گرفتهایم که زنان معتاد متجاهر در آنجا، نگهداری و بعد درمان میشوند. به نظر میرسد با این اقدامات تا حدود یک سال دیگر از نظر نگهداری و مددکاری و بازپروری و کاهش آسیب در سطح شهر به سطح قابلقبولی میرسیم.
این افزایش را صرفا از طرف استانداری دارید؟ توسعه از چه لحاظ؟
درحالحاضر اخوان بهطورکلی غرب استان تهران را پوشش میدهد که میتواند بیش از سه هزار معتاد متجاهر در غرب تهران را پوشش دهد و با این اقدام امیدواریم تا سال آینده معتاد متجاهری در غرب تهران وجود نداشته باشد. هفته گذشته اکیپ ارزیابی را فرستادهایم تا نیازها و امکانات بررسی شود تا هم آموزش و کاریابی داشته باشند و هم مجموعهای ایجاد کنیم که تا زمان بهبود کامل در آنجا حضور داشته باشند. در افزایش این ظرفیتها همه دستگاهها مؤثر بودند.
نگاه امیدوارانهای دارید؛ در سالهای قبل هم چنین هماهنگیهایی با هزینههای بالا به وجود آمد، اما خیلی زود چرخه معیوب میشد و افراد برمیگشتند، بهویژه افرادی که بدون هویت و شهرستانی بودند؟
امیدواری ما با این اقدامات و هماهنگیها بیشتر شده است. ضمن اینکه اخیرا بهطورکلی مسئولیت ماده ١٦ به سازمان بهزیستی داده شده است و فکر میکنم نظم و انضباط لازم ایجاد شده و میتوان فضای تهران را تغییر داد. ما هم قبول داریم که بخش زیادی از این سیکل برمیگردد؛ اما باید تلاش کنیم که جلوی این شرایط برگشت گرفته شود. بههمیندلیل با سازمان ثبت احوال مذاکراتی داشتیم تا برای این افراد هویتبخشی کند؛ چراکه بسیاری از این افراد به دلیل نداشتن اسناد هویتی دچار آسیبهای متعدد میشوند. در این مراکز شناسایی و انگشتنگاری میشوند تا ساماندهی کامل شوند.
این اتفاق قبلا هم گفته میشد که وجود داشته؛ اما در واقع نبود و ثبت جدی و متمرکزی در مراکز وجود نداشت. این روندی که میگویید، دوباره شروع شده است؟
قبلا وجود نداشته و برای اولینبار است که این کار انجام میشود. الان در همه مراکز نگهداری انگشتنگاری انجام و شناسنامه به آنها داده میشود و هویت پیدا میکنند. هزینه آن را هم دولت میدهد. این روند به ما برای تعیین تکلیف این افراد کمک میکند که اگر فرد با وجود این همه کمک و مساعدت و همراهی و ارائه اسناد هویتی باز هم وارد چرخه اعتیاد شد، باید فکر دیگری کرد و در این مرحله دیگر قوه قضائیه برخورد جدیتری خواهد داشت.
اما به نظر میرسد بعد از نبود موفقیتهای درمانی که در این سالها در حوزه اعتیاد داشتهایم و نارضایتیهایی که وجود دارد، برنامهریزیها به سمت کمپهای اجباری و ماده ١٦ رفته است و فرستادن معتادان به فشافویه در همین راستاست تا معتادان را برای مدتی از سطح شهر و انظار عمومی دور کنند.
این موضوع را قبول ندارم. معتادان دوره درمان را با استانداردها سپری میکنند و پزشک و روانشناس و مددکار در این محل حضور دارند و سمزدایی کامل میشوند. اتفاقا از روزنامه شما دو بار تابهحال از این مکانها بازدید شده است. مدیرمسئول شما که خودشان فردی فرهیخته و تجربه فرمانداری هم دارند، سرزده بازدید کردهاند. باز هم میتوانید بازدید کنید و ببینید چنین چیزی نیست. دراینمیان از مراکز ماده ١٥ (خصوصی) هم استفاده میکنیم؛ اما مراکز ماده ١٦ (دولتی) ما آنگونه که تصور میشود، نیست و زمینههای تأمین مکان و تجهیزات درمان به شکل گسترده وجود دارد و با حساسیت بالا کار میکنند و گاهی آنقدر این شرایط سختگیرانه بود که ما خودمان به مسئولان بخشها میگفتیم مگر قرار است هتل پنج ستاره برایشان داشته باشیم!
تابهحال برآوردی از هزینههای درمان و نگهداری این افراد در مراکز ماده ١٦ داشتهاید؟
درحالحاضر روزانه برای هر نفر ١٣ تا ١٥ هزار تومان هزینه میشود که این رقم مجموع رقمی است که ستاد، شهرداری و خیرین و همه ارگانهای دیگر پرداخت میکنند. به نظر میرسد از نظر فضای لازم و امکانات نگهداری و درمان معتادان و کارتنخوابهای معتاد در شرایط مطلوبی هستیم و اگر مسئله معتادان و کارتنخوابهای شهرستانهای دیگر حل شود، بخش زیادی از مشکلات حل میشوند. دراینباره نیاز به مجوزهایی از قوه قضائیه داریم و رئیس کل دادگستری استان تهران قول دادهاند که برای مسئله راهحلی آنی پیدا کنند. به نظر میرسد با این اقدامات چهره تهران بهتر میشود.
استانداری در سالهای گذشته همیشه درباره مسائل تهران با شهرداری زاویه داشته؛ اما در این اواخر و بهویژه در دوره دولت یازدهم چالشهای کمتری را با شهرداری تهران شاهد بودیم. علت این است که همکاری روند خوبی دارد یا...؟
در اصل با تغییر دولت رویکرد جدید از سوی ما اعمال شده است. در ابتدای کار در استانداری به پیشنهاد من شورای همکاری شکل گرفت؛ اما با تغییر معاونان شهردار، در ادامه این روند متوقف و بعد هم قطع شد. قبول دارم که چالشها کمتر شده؛ اما انتظارات ما برآورده نشده است؛ البته در برخی از زمینهها مانند مواد مخدر و ساماندهی کارتنخوابها همکاری خوبی را شاهد بودیم.
شاید دلیل اجماع در این بخش، به چالش کشیدهشدن افکار عمومی و ورود مستقیم مقام معظم رهبری بوده است.
نمیتوان اینطور گفت؛ چون در زمینه مدیریت بحران هم همکاری روند خوبی دارد. ما از همان روز اول که آمدیم، گفتیم که تلاش میکنیم تا دیوار بین استانداری و شهرداری را برداریم. در بحث خدمت به مردم این حرفها معنی ندارد و باید همافزایی کنیم.
این توقف از سوی استانداری بود؟
نه، از سوی شهردار تهران بود و ما علاقهمند به همکاری بودیم و معتقدیم که شهرداری وقتی از مردم عوارض میگیرد، باید کمک کنیم تا این پول صرف خدمت شود.
مثلا در همین مورد اخیر پلاسکو همکاری بود؟
قطعا، من در سفر کاری در پاکدشت بودم و به محض وقوع حادثه موضوع را پیگیری کردم و آنجایی که به حالت بحران رسید، سفر را نیمهکاره رها کردم و به محل حادثه رفتم. در همان موقع دستور دادم کمیته امنیت شورای تأمین ورود کند و تأمین امنیت را انجام دادیم. در محل حادثه هم سعی کردیم با اینکه قانون شهردار تهران را مسئول میداند، کمک کنیم و بخشی از مشکلات را ساماندهی کنیم و دستگاههای اجرائی را سریعا وارد عمل کردیم. حضور ستاد بحران کشور، وزیر کشور و معاوناول محترم رئیسجمهور و بهویژه حضور رئیسجمهوری محترم همگی با هماهنگی و برای رسیدگی به این موضوع بود.
کمکهای دیگری هم داشتید؟
همه آگاه هستند که تجهیزات لجستیکی سنگین در اختیار نهادهای خاصی است. سعی کردیم تا جای ممکن با هماهنگی با ارگانهایی مثل نفت و نیرو کمک کنیم. بخشی از عملیات از زیر زمین را آبفای تهران انجام داد. معاونان من در برنامهریزی کمک کردند و در محل حادثه وقتی دیدم بخشی از تجهیزات وزارت نفت میتواند به امداد کمک کند، شخصا با آقای زنگنه صحبت کردم و ایشان هم دستور لازم را دادند. شهرداریهای اطراف تهران هم کمک کردند. من در همان ابتدا دستور دادم اگر تجهیزاتی در شهرداریهای شهرستانها هست که به درد میخورد، بیاورند. دستگاههای استانی مانند هلال احمر و اورژانس و انتقال خون سنگتمام گذاشتند.
شما در مدت حادثه بارها از محل بازدید کردید، از علت حادثه ارزیابی هم دارید؟
من نمیخواهم در کار کارشناسی دخالت کنم. ما به اندازه کافی همکاری و حمایت کردیم. درباره علت حادثه باید کارشناسان و بهویژه کمیته ملی منصوب رئیسجمهوری نظرش را اعلام کند. ما هم اطلاعاتی جمعآوری کردیم که مهم هم هستند و آن را در اختیار این کمیته قرار خواهیم داد. من نهتنها از محل حادثه بازدید کردم؛ بلکه تیمی را مأمور کردم تمام اطلاعات میدانی را جمعآوری کنند و در روز حادثه من را جایی بردند که به آوار مسلط بود و در آنجا فیلمهایی را از لحظات اولیه امدادرسانی دیدم که نشان میدهد امدادرسانی در مراحل اولیه با امکانات محدود انجام شده است.
شما معتقدید که شورا عملکرد خوبی در موضوع نظارت بر شهرداری تهران داشته؟
من ورود زیادی نداشتم؛ چون از نظر قانونی زیر نظر مستقیم استاندار نیست و فرمانداری تهران در حوزه مصوبات شورا ورود دارد؛ اما معتقدم که شورا وظیفه ذاتی در این موضوع داشته است و اگر مسائل را بهموقع و جزئیتر بررسی میکردند، شاید خیلی از این مباحث اصلا مطرح نمیشد.