آغاز فصل مناظرات موسمی در صداوسیما/ زیباکلام: مسئولان باید از خود بپرسند چرا دهه هشتادیها علیه نظام موضع گیری کردهاند؟/ ابطحی: دو تفکر مرغ یک پا دارد و و یک قدم عقب نشینی ممکن است «دومینو وار» تکرار شود در حاکمیت وجود دارد
مناظرات تلویزیونی موضوعی که از ابتدای انقلاب اسلامی بارها و در مقاطع مختلف مورد توجه مخاطبان صدا و سیما قرار گرفته است. اوج این مناظرهها شاید گفتوگوی رو در روی میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد در خرداد سال ۱۳۸۸ بود که منجر به حواشی زیادی نیز در جامعه آن زمان ایران شد. دیدهبان ایران به بهانه آغاز مناظرههای تلویزیونی در روزهای اخیر و پس از مرگ مهسا امینی، موضوع رویکرد صدا و سیما در مقاطع مختلف را مورد نقد و تحلیل قرار داده است.
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ ماجرای تلخ مرگ مهسا امینی، دختر سقزی که برای "توجیه و آموزش" به یکی از بخشهای پلیس تهران بزرگ هدایت شده بود، بار دیگر صداوسیما را بر آن داشته است تا به سیاق همیشگی خود در مواقع بحرانی با برگزاری مناظره های داغ، چهره ای متفاوت از خود به مخاطب ارائه دهد. سیاست نخ نما شده ای که در ادوار مختلف از سوی معاونت سیاسی این سازمان به کار گرفته شده و با فروکش کردن بحرانها به رویکرد قالب متکلم وحده بودن خود، باز می گردد.
براساس اساسنامه سازمان صداوسیما، معاونت سیاسی مسئولیت تهیه، تنظیم و پخش اخبار و گزارشها و ارائه تفسیر و تحلیلهای سیاسی را به عهده دارد. صداوسیما که اخبار و اطلاعات را نه براساس اهمیت و اولویتشان در جامعه که به دلخواه خود و با جهت گیری کاملا یکسویه و حذف صداهای مخالف منتشر میکند، در شبهای اخیر میزبان میهمانانی است که سالهاست از حضور در این رسانه محروم بوده اند. این سازمان پس از مرگ مهسا امینی و شدت گرفتن اعتراضات به عملکرد گشت ارشاد با دعوت از چهره های سرشناس طیف های مختلف سیاسی در قالب برنامه های "گفتگوی ویژه" و "شیوه" به بررسی ابعاد مختلف این مساله پرداخته تا مرجعیت رسانه ای خود را به مخاطب دلسرد، یادآوری کند.
تجربه سالیان گذشته حاکی از آن است که مناظرات تلویزیونی از مناظرات داغ انتخاباتی سال هشتادوهشت تا انتخابات ادوار بعدی و ساخت برنامه هایی همچون "پارک ملت"، "دیروز، امروز، فردا"، "قبل انقلاب" و ... در روزهای منتهی به انتخابات برای ترغیب و تهییج مخاطب جهت شرکت در این رویداد سیاسی و همچنین شرایط التهاب آمیز جامعه به صورت مقطعی و زودگذر برگزار می شود. مصداق بارز این مساله انتقاد از رفتارهای سلبی و خشونت آمیز ماموران گشت ارشاد است که پیش از مرگ مهسا امینی بارها و بارها از سوی مردم و برخی مسئولین مطرح شد اما وقتی در سازمان عریض و طویل صداوسیما به آن پرداخته شد که اعتراضات نسبت به این مساله به خیابانهای سراسر کشور رسیده و به تیتر یک رسانه های جهان تبدیل شده بود. اقدام دیرهنگام صداوسیما همان حکایت مشهور نوشدارو بعد از مرگ سهراب است، چراکه انعکاس مطالبات مردمی و پرداختن به آن در قالب برنامه های پرهیاهو و گفتگومحور پس از بروز فاجعه و بازتاب گسترده آن در سطح بین المللی تنها به هدررفت بودجه ای می انجامد که به وقت خود هزینه نشده است.
باید از خود بپرسند چرا دهه هشتادیها علیه نظام موضع گیری کرده اند؟
در همین رابطه صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران بر این باور است که؛ صداوسیما مانند حکومت اعتراضات را توطئه آمریکا، صهیونیستها، سلطنت طلبها و اغتشاشگران می داند و این دقیقا همان رویکردی است که نظامهای اقتدارگرا دارند. همه نظامهای اقتدارگرا رفتارشان یکسان است، فکر نمیکنند که ممکن است اشکالات و ضعفهایی هم داشته باشند. این دقیقا همان کاری است که حاکمیت در ایران انجام می دهد و صداو سیما هم بخشی از همین حاکمیت است.
صادق زیبا کلام در گفتگو با دیدهبان ایران اظهار داشت: گمان نمیکنم رسانه ملی هیچ برنامه و فکر سنجیده و معقولی برای برون رفت از بحران فعلی داشته باشد.
وی تأکید کرد: رسانه ملی چهل و سه سال است که کارنامه و عملکرد واقع بینانه ای نداشته است. بعید به نظر می رسد صداو سیما بتواند واقع بینانه به مسائل نگاه کند. کمترین واقع بینی آن است که از خودشان بپرسند که چرا جوانان تحصیلکرده مملکت، زنان مملکت، دهه هشتادیها و... علیه نظام موضع گیری کرده اند و اینهمه بغض و کینه و نفرت که در طی این سالها انباشته شده، چه دلایلی دارد و چه باید کرد که جامعه به سمت خشونت و درگیری نرود. چنین عقل و تدبیری در صداوسیمای ما وجود ندارد.
پیش بینی من این است که مناظرات ادامه پیدا نمی کند
از سوی دیگر حجتالاسلام محمدعلی ابطحی فعال سیاسی اصلاح طلب به دیده بان ایران میگوید: دو تفکر در ایران وجود دارد. یکی تفکری که معتقد است مرغ یک پا دارد و یک قدم عقب نشینی ممکن است «دومینو وار» به از دست رفتن حاکمیت بینجامد.
وی بیان داشت: این تفکر معمولا نه مناظره، نه گفتگو، نه چهره های جدید را بر نمی تابد. گاهی اوقات فشار اجتماعی به قدری زیاد میشود که تفکر دیگری که ما به آن معتقدیم و تفکر اصلاحی است به مرور نیازهای جامعه را ازدرون برآورده میکنند که میتوان آن را اصلاح امور نامید. فشار اجتماعی باعث می شود روزنه ای ایجاد شود تا از دیدگاه دوم استفاده کنند که متاسفانه تا پیش از آن قائل به استفاده از این دیدگاه نیستند.
ابطحی اظهار داشت: پیش بینی من این است که مناظرات و گفتگوها ممکن است ادامه پیدا نکند. در تجربه سال هشتادوهشت هم بعد از چند برنامه، مناظرات را لغو کردند. ضمن اینکه این مناظرات در شرایط آرام بیشتر شنیده میشوند تا در شرایط بحرانی. مطالبات مردمی وقتی مهم هستند که مردم مهم باشند.
برخی مطالبات مردمی را برای خود نوعی مزاحمت میدانند
این چهره اصلاحطلب در پایان به دیدهبان ایران گفت: دیدگاهی وجود دارد که مطالبات جدی مردمی را نوعی مزاحمت میداند به همین دلیل به انتخابات حداقلی تن میدهند. طبیعتا نمیشود صداو سیما را از مجموعه این سیاستها جدا دانست.
گزارش: لیلا رحیمی خوشبخت_سایت دیدهبان ایران