ارگان رسانهای نزدیک به سپاه: رسانههای اصلاحطلب در پروژه «ایران هراسی» با اسم رمز «بمب اتمی» مشارکت دارند/ شهرام جزایریها، بابک زنجانیها تربیت یافته جریان اصلاحات هستند
یک خبرگزاری نزدیک به سپاه با انتشار گزارشی مطالب منتشر شده در چند رسانه اصلاحطلب را به چالش کشیده است.
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ خبرگزاری فارس با انتشار مطلبی نوشته است: خط ویژه، رصدی است روزانه از لابهلای روزنامههای داخلی و عملیات رسانهای پایگاههای خبری رسانههای ضد انقلاب، در این رصد برآنیم که بتوانیم خطوط مشترک میان بعضی از رسانههای داخلی و ضد انقلاب را بررسی و تحلیل کنیم.
شریک شدن اصلاح طلبان در پروژه «ایران هراسی» با اسم رمز «بمب اتمی»
روزنامه شرق در سرمقاله شماره امروز در مطلبی با عنوان «توقف در ایستگاه پادمان» نوشت: «آمریکا در احیای توافق جدی است. دلیل این امر شرایط حاکم بر جهان و آسودگی خاطر آمریکا از خلاصشدن از کابوس «ایران اتمی» است. تا قبل از اقدام ناشیانه ترامپ (احمقانه در زبان سیاستمداران آمریکا) با توافق ۲۰۱۵ (برجام) آمریکا از کنترل رفتار هستهای ایران و گریز هستهای مطمئن بود.»
در ادامه این مطلب آمده است: «اروپا در شرایط وخیم ناشی از جنگ اوکراین و بحران انرژی بیش از دیگر اطراف ۱+۵ خواستار و مشتاق احیای توافق هستهای است. باوجوداین برجستهکردن «زمستان سخت» و امیدوارکردن تصمیمگیران در سیاست «صبر و انتظار» برای گرفتن امتیازات بیشتر شرطبندی غیرمنطقی است... امید واهی به بحران انرژی اروپا و پختن نانی در تنور زمستان سرد اروپا نشانهای از تحلیلهای ناصواب و گمراهکننده در توافقی است که ما بیش از طرف مقابل به آن نیازمندیم.»
این روزنامه اصلاح طلب در یادداشت مذکور مدعی شده است که دغدغه اصلی آمریکا در احیای برجام، مقابله با حرکت ایران به سمت بمب اتمی است. این اظهارنظر دقیقاً تکرار مواضع ضدایرانی رسانههای معاند فارسی زبان و رسانههای رژیم صهیونیستی است.
رهبر معظم انقلاب- ۲۹ بهمن ۹۹- با تاکید بر اینکه مسئله هستهای برای آمریکا بهانه است، تاکید کردند: «نظام سلطه یعنی چه؟...کشورهای دنیا تقسیم میشدند به سلطهگر و سلطهپذیر؛ این یک هنجار جاافتادهٔ جهانی بود. تقسیم کرده بودند دنیا را؛ یک بخشی از دنیا دست آمریکا، یک بخشی دست شورویِ آن روز، بخشی هم دست قدرتهای درجهٔ دوّمی که دنبالهروِ اینها بودند؛ این وضع دنیا بود. جمهوری اسلامی و نظان اسلامی و انقلاب اسلامی، این نظام را رد کرد؛ خب این، رگ حیات استکبار بود.»
ایشان در ادامه فرمودند: «هنجارهای نظام سلطه، رگ حیات استکبار بود؛ قوام استکبار به این بود؛ جمهوری اسلامی این را رد کرد، نظام اسلامی این را رد کرد، اینها هم در مقابلش ایستادند. البتّه برای اینکه دستاویزی داشته باشند، همیشه یک بهانههایی جور میکردند: یک روز مسئلهٔ حقوق بشر، یک روز به شکلهای گوناگونی تسلّط بیمحابای دین زشت جلوه دادن، یک روز مسئلهٔ هستهای، یک روز مسئلهٔ موشکی، یک روز مسئلهٔ حضور منطقهای؛ اینها بهانه است، اصل قضیّه این است که این نظام اسلامی حاضر نیست شریک نظام سلطهٔ جهانی بشود و در سلطهگری و سلطهپذیری با آنها همراهی کند.»
به طور خلاصه، نزاع غرب با ما نه به واسطه انرژی هستهای که بر سر استقلال و توانمندی ماست؛ و اما اکنون روزنامه شرق با خط خبری رسانههای ضدایرانی همصدا شده و با ضریب دادن به پروژه «ایران هراسی» با اسم رمز «بمب هستهای»، اینطور القاء میکند که دغدغه آمریکا در برجام، صرفاً ممانعت از حرکت ایران به سمت بمب اتمی است.
نوع مواجهه این روزنامه اصلاح طلب با بحران انرژی در اروپا نیز قابل تأمل است. متاسفانه این جریان سیاسی به دلیل ابتلا به «خودتحقیری حاد» همیشه اصرار دارد که ایران را در موضع ضعف و انفعال نشان داده و طرف غربی را در موضع اقتدار و برتری نمایش دهد.
بزک «خانم نخست وزیر» توسط جریان غربگرا
روزنامههای اصلاح طلب امروز با تیترهایی از جمله «خانم نخست وزیر»، «یکی از آن سه زن»، «تمام چالشهای خانم نخست وزیر» و... به خبر انتخاب نخست وزیر جدید انگلیس پرداختند.
این رسانهها به هیچ عنوان به مواضع «لیز تراس» نخست وزیر جدید انگلیس درباره ایران نپرداختند. این در حالی است که وی پیش از این بارها علیه ایران موضعگیری کرده بود. برای نمونه در مقطعی که وی وزیر خارجه انگلیس بود، با اتهام زنی به ایران، کشورمان را به «گروگان گیری شهروندان دوتابعیتی» متهم کرده بود.
وی همچنین درخصوص مسئله هستهای و برجام نیز علیه ایران موضعگیری کرده بود. برای نمونه، لیز تراس- بهمن ۱۴۰۰- در مقطعی که وزیر امور خارجه انگلیس بود، در پارلمان این کشور گفت: «ما به همکاری نزدیک با متحدان خود ادامه میدهیم، اما مذاکرات در حال رسیدن به بنبست خطرناکی است. ایران اکنون باید انتخاب کند که آیا میخواهد توافقی را منعقد کند یا مسئول فروپاشی برجام باشد؛ و اگر برجام فرو بریزد، همه گزینهها روی میز است.»
یکی از فعالین رسانهای در روزهای گذشته با نقد رویکرد اصلاح طلبان درخصوص نحوه پوشش اخبار غرب نوشته بود: «استفاده از عناصر زنانه برای انحراف ذهن مخاطب از مواضع ضد ایرانی غرب، به شگرد ثابت روزنامههای زنجیرهای تبدیل شده است. "هر چه تهران بگوید"، "خداحافظ فدریکا"، "نوبت یک زن"، "رویاهای زنانه بر فراز کاخ سفید"،"اوبامای دوم"، "چهره زنانه بریتانیا" و... گزیده صدها تیتر از این قبیل است. این در حالی است که مثلاً لیز تراس نخست وزیر جدید انگلیس، مواضع به شدت ضد ایرانی دارد و دولت انگلیس هم بیشترین کارشکنی را در قبال برجام انجام داده است. آقای ظریف میگفت بیست ماه پس از برجام، هنوز نمیتوانیم حتی یک حساب بانکی در لندن افتتاح کنیم.»
متهم کردن نظام به فساد ساختاری؛ بازی در پازل دشمن
این روزها رسانههای اصلاح طلب با آب و تاب به مسئله بازداشت مشاور وزیر راه و شهرسازی پرداخته و به بهانه این مسئله، مجموعه حاکمیت را به فساد ساختاری و سیستماتیک متهم میکنند.
این رویکرد رسانهای دقیقاً از سوی رسانههای ضدانقلاب از جمله صدای آمریکا، بی بی سی فارسی، رادیوفردا، اینترنشنال سعودی و...دنبال میشود.
این در حالی است که برخلاف نگاه رایج و غالب در جریان اصلاح طلب، حاکمیت در ایران به هیچ عنوان نگاه قبیلهای و حزبی به فساد ندارد و با آن برخورد میکند. برخورد با متهمان اقتصادی دانه درشت که حتی از نزدیکان مسئولین دولتی نیز بودهاند، مسبوق به سابقه بوده و تجربه ثابت کرده که در این خصوص هیچ خط قرمزی وجود ندارد.
حسین فریدون، مهدی جهانگیری، طبری، مهدی آخوندی، شبنم نعمت زاده، بقایی، چند نماینده متخلف مجلس و...تنها بخش کوچکی از مبارزه با مفاسد اقتصادی بدون توجه به گرایش سیاسی و حزب و قبیله و نهاد و ارگان است.
اما در این میان هر که مدعی باشد، جریان اصلاح طلب به هیچ عنوان نمیتواند ژست مبارزه با فساد بگیرد. چرا؟! به این دلیل که این جریان سیاسی به شدت آلوده به فساد اقتصادی و همچنین آلوده به رفتار قبیلهای و باندی است.
نوع مواجهه اصلاح طلبان مسئله حقوقهای نجومی در دولت روحانی، نوع مواجهه این طیف با پروندههایی از جمله حسین فریدون و مهدی جهانگیری و شبنم نعمت زاده و مهدی آخوندی و هادی رضوی و...همچنین نوع مواجهه این جریان سیاسی با پروندههای فساد صندوق ذخیره فرهنگیان، رشت الکتریک، هفت تپه و...بیش از پیش ثابت کرد که این طیف به هیچ عنوان صلاحیت اعلام نظر درباره فساد اقتصادی را ندارد.
شهرام جزایریها، بابک زنجانیها و دیگر مفسدان دانه درشت همگی تربیت یافتگان مشی اشرافی جریان به ظاهر اصلاح طلب هستند.