چه کسانی از رئیسی دفاع میکنند
ابراهیم رئیسی با حضور در انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری، تعداد زیادی از چهره های شاخص جریان اصولگرا را که در سودای حضور در عرصه انتخابات بودند به شکل های مختلف از گردونه رقابت ها حذف کرد.
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ دولت برنده انتخابات، خروجی یک جریان سیاسی واحد و یک گفتمان مشخص است، هرچه چسبندگی گفتمانی دولت بیشتر باشد و محور سیاسی اصلی در آن پرکشش تر، اجزای دولت و بدنه مدیریتی آن از همراهی و همگامی بیشتری با دولت برخوردار خواهد بود.
در یکسالی که از عمر دولت سیزدهم به ریاست سید ابراهیم رئیسی میگذرد، دولت جدید با چالش های بسیاری مواجه شده است، از حذف ارز ترجیحی تا افزایش تورم افسار گسیخته کالاهای مصرفی مردم و نتیجه مذاکرات احیای برجام.
منتقدان و مخالفان سیاسی دولت نیز در این مدت تا جای ممکن نقدها و ایرادات خود به سیاست های اجرایی دولت را در حجم وسیعی منتشر کرده اند.
دولت نهادی سیاسی است که تیم مدیریت کننده آن برنده یک کارزار سیاسی هستند، رقابتی که در طی آن مردم در حول محور یک ایده سیاسی مفصل بندی میشوند و با ایجاد خطوط انفصال خود را از جریانات دیگر تمیز میدهند، به همین علت افراد مستقر در دولت بویژه تیم اصلی مدیریت کننده، همیشه باید از دستاوردها و کارایی افکار، راهبرد و برنامه های خود در برابر دیگر رقبای سیاسی که در تلاش هستند تا با نشان دادن کمبودها، اشتباهات و نقائص کار دولت، ایده محوری دولت را ناکارآمد نشان دهند، مقابله نمایند.
حلقه اصلی مدیران دولت های یازدهم و دوازدهم به واسطه گسترش شبکه های اجتماعی بخصوص توئیتر، توانستند تا فراتر از جریان اصلی رسانه های حامی و منتقد به توجیه و دفاع از برنامه های دولت عمل نمایند.
از توییت های ظریف در طول مذاکرات برجام تا توییت های دیگر اعضای تیم مذاکره کننده مانند تخت روانچی و عراقچی گرفته تا توئیت های کنایی و پرابهام حسام الدین آشنا و توئیت های پربازدید آذری جهرمی و فعالیت های ربیعی و شریعتمداری، تمام اعضای دولت روحانی با تمام توان در برابر موج انتقادات مخالفین دولت ایستادگی کردند و به یک گارد دفاعی قوی را در پیرامون رئیس جمهور تشکیل دادند.
اما در دولت سیزدهم این اشتیاق برای دفاع از رئیسی و اقدامات او بسیار ناچیز است، به حدی که گاهی رصد کنندگان برنامه های دولت، گسست بزرگی را در بین مدیران ارشد رئیسی احساس مینماید.
شاید این مساله به دلیل نوع برآمدن دولت سیزدهم باشد
ابراهیم رئیسی با حضور در انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری، تعداد زیادی از چهره های شاخص جریان اصولگرا را که در سودای حضور در عرصه انتخابات بودند به شکل های مختلف از گردونه رقابت ها حذف کرد.
از رستم قاسمی تا سعید جلیلی و عزت الله ضرغامی، نام هایی که خود را آماده شرکت در یک رقابت پرچالش نموده بودند، مجبور شدن به دلیل پروژه حیاتی پیروزی در انتخابات توسط اصولگرایان، برای تسخیر دژ دولت به شکل های مختلف عطای رقابت را به لقایش ببخشند تا حداقل سهمی در دولت پیروز داشته باشند.
در طول یکسال گذشته همین چهره های اصلی و نام آشنای اصولگرایان نه تنها حمایت جدی از دولت در مقاطع حساس انجام ندادند که برخی مانند سعید جلیلی انتقادات تندی را نیز به مسائلی مانند روند مذاکرات احیای برجام وارد نمود.
تنها حامیان رئیسی در یکسال گذشته گارد جوان او بودند، مردانی که در دولت سیزدهم هرچند مقام وزارت ندارند اما حلقه سیاسی و فکری دولت سیزدهم از بین آنان تشکیل شده است.
مهدی دوستی، محسن منصوری، علی بهادری جهرمی والبته معدود وزرایی مانند احمد وحیدی نام هایی هستند که در این مدت با اظهارات رسانه ای و یا از طریق شبکه های اجتماعی تلاش داشتند تا از اقدامات انجام شده توسط دولت در این مدت یکسال دفاع نمایند.
در زمان اجرای سیاست حذف ارز ترجیحی و علی رغم وجود تنش ذهنی بالا در جامعه تنها احمد وحیدی، مهدی دوستی، محسن منصوری و بهادری جهرمی با اقدامات خود تلاش نمودند تا در باب چرایی و چگونگی اجرای این طرح شفاف سازی نمایند.
اما اعضای دیگر دولت سیزدهم در این مدت نشان دادند که علاقه ای به درگیر شدن در مسائلی که میتواند آنان را از ناحیه خاکستری به وضعیت دوگانه مخالفان و موافقان دولت ببرد، اجتناب کنند.
شاید این عدم همراهی و دفاع از دولت رئیسی توسط برخی از چهره های شاخص این دولت برآمده از نوع تشکیل این دولت و آینده ای است که از نظر سیاسی پیش روی آن قرار گرفته است.
دولت سیزدهم به عینه فاقد گفتمان و برنامه ای سیاسی است، برخلاف دولت سابق که مذاکره و رسیدن به تفاهم با غرب را به عنوان زیرساخت برنامه خود معرفی نموده بود، دولت فعلی اساسا از این برنامه ها و طرح های راهبردی بی بهره است.
بنظر میرسد که در بین حلقه اطرافیان رئیسی تنها تعدادی از افراد هستند که میتوانند تا حدودی این خلأ موجود را پوشش دهند.
به همین علت، احتمال دارد که به مرور رئیس جمهور به سمت جایگزینی حلقه مدیران خنثی دولت با گارد حمایت کننده از برنامه های دولتش، اقدام نماید، استفاده بیشتر از احمد وحیدی و سپردن کارهای بزرگ تر و مهم تری به او، استفاده از افرادی مانند مهدی دوستی در جایگاه های اجرایی بالاتر و بهره بردن از محسن منصوری و علی بهادری جهرمی در سمت های حساس تر دفتر رئیس جمهور و یا معاونت های ریاست جمهوری میتواند نشانه ای از تلاش رئیسی برای یکدست سازی بیشتر تیم همراهش، ایجاد و ترویج گفتمان دولت و افزایش کارایی مجموعه مدیریتی کشور تفسیر شود.
آنچه به عنوان برآیند کلی یکسال اخیر عملکرد بازیگران دولت سیزدهم پیش روی تحلیلگران قرار دارد، نشان میدهد که در نهایت تغییرات استراتژیک در چینش دولت رخ خواهد داد.