کد خبر: 137526
A

باهنر: «سی درصد» از مردم حال شرکت در انتخابات را ندارند/ فضای سیاسی باید باز شود/ نفت کشور به صورت رومیزی فروخته می‌شود/ دولت سیزدهم کلی وعده و وعید می‌‌دهد

دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین می‌گوید: معمولاً این طور است که ۳۰ درصد مردم حالش را ندارند که در انتخابات شرکت کنند یا اینکه می‌گویند فرقی نمی‌کند در انتخابات شرکت کنیم یا نکنیم. اما ۴۹ درصد رکورد کمینه بدی بود و باید در همه بخش‌ها باز شود.

باهنر: «سی درصد» از مردم حال شرکت در انتخابات را ندارند/ فضای سیاسی باید باز شود/ نفت کشور به صورت رومیزی فروخته می‌شود/ دولت سیزدهم کلی وعده و وعید می‌‌دهد

به گزارش سایت دیده‌بان ایران؛ محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین با اشاره به اینکه نباید دولت‌ها را سیاه یا سفید ببینیم، گفت: با وجود آنکه من یک فعال سیاسی مشهور هستم و دارای مواضعی هستیم که آن رفتار در اصولگرایی تعریف می‌شود اما قبول ندارم که ما به یک دولت فقط به‌به بگوییم و دولت دیگر را کاملا نقد کنیم. متاسفانه در کشور این افراط و تفریط‌ها وجود دارد. دولتی که روی کار می‌آید مخالفان و رقبای آن تلاش می‌کنند به هر شکلی دولت را ناکارآمد جلوه دهند و اگر بتوانند کارشکنی کرده و نگذارند طرف موفق شود. یک عده هم طرفدار دولت هستند و فکر می‌کنند بر دامن کبریایی دولت نباید گردی بنشیند، بنابراین من این تحلیل را قبول ندارم.

بخش‌هایی از گفت‌وگوی باهنر با ایلنا به شرح ذیل است:

* استدلال من این است که ۴۴ سال از پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی می‌گذرد، اگر بخواهیم خدمات نظام جمهوری اسلامی را بشماریم یک طومار بلندبالایی است و برای اشاره به چند مورد می‌توان به دفاع مقدس اشاره کرد که داستان‌های خود را دارد. به تعبیر شورای امنیت سازمان ملل که قطعنامه ۵۹۸ را پیشنهاد داد و ما پذیرفتیم، در جنگ ۸ ساله به زیربناهای ما هزار میلیارد دلار خسارت وارد شد. پالایشگاه‌ها، نیروگاه‌ها، بنادر و جاده‌ها در ۷یا۸ استان‌ ما با موشک شخم زده شدند. این تخریب و خرابی‌ها در مدت ۸ سال بازسازی شد. فکر می‌کنم این بازسازی در دنیا سابقه نداشته باشد. به طور مثال هنوز در ویتنام که ۷۰ سال قبل جنگ داشته، برخی مکان‌های جنگ زده را نتوانستند بازسازی کنند.


دولت سیزدهم کلی وعده و وعید می‌‌دهد

* دولت نباید فکر کند فقط سر زدن به مردم مشکلات را حل می‌کند، یکی از کارهای اشتباه وزرا این است که در هر سفر کلی وعده و وعید می‌دهند. در صورتی که امکانات وجود ندارد که وعده می‌دهند، مشکلات با شیوه دستوری حل نمی‌شود. یک سری لوازم و مقدمات می‌خواهد. دولتمردان بروند سربزنند و همدردی کنند، برنامه تعریف کنند برای حل مشکلات اما وعده و وعید ندهند.

* ما امروز به ازای قیمت هر بشکه نفت ۱۰۰ یورو، سالی ۳۰۰ میلیارد یورو انرژی در کشورمان مصرف می‌کنیم. این انرژی که در دنیا مصرف می‌شود باید دو خاصیت داشته باشد یا باید رفاه مردم را بالا ببرد یا تولید را. ما ۳۰۰ میلیارد یورو انرژی مصرف می‌کنیم اما رفاه مردم را بالا نمی‌برد و تولیدی هم اتفاق نمی‌افتد یعنی داریم اسراف می کنیم. من مطمئنم اگر در یک برنامه حسابی البته نه شتابزده، یک پروسه ۶ ساله در سه فاز دو ساله یا پروژه سه فازه ۹ ساله را تعریف کنیم، می‌توانیم۳۰ درصد انرژی را صرفه جویی کنیم بدون آنکه به رفاه مردم و تولید آسیبی وارد شود. این۳۰ درصد صرفه‌جویی یعنی سالی۱۰۰ میلیارد یورو وارد اقتصاد کشور می‌شود و می‌توان با آن کلی کار انجام داد.

* هدفمندی یارانه‌ها بحث هزار تومان و ۱۰۰ هزار تومان نیست. هر ۱۰۰۰ میلیارد تومان را یک همت می‌گویند، بحث ۱۰۰ و ۲۰ و ۵۰ تا همت نیست خیلی بالاتر از این حرف‌هاست و باید سامان پیدا کند.

نمی‌توانیم یک مجلسی باشیم و حتما دو مجلس می‌خواهیم

* من به جد معتقدم ما نمی‌توانیم یک مجلسی باشیم و حتما دو مجلس می‌خواهیم. یعنی یک مجلس می‌خواهیم که فقط دغدغه منافع ملی داشته باشد یعنی اگر منافع شخصی، صنفی و منطقه‌ای و غیره پیش آمد، منافع ملی باید بر همه اینها رجحان پیدا کند در حالیکه امروز اینطور نیست. نمایندگان مجلس قبل از هر چیز نماینده منطقه و صنف خود هستند. به طور مثال ما ۲۰ پزشک در مجلس داریم همه این افراد فوق‌تخصص دارند و در کمیسیون بهداشت می‌خواهند اقتصاد سلامت را در کشور مدیریت کنند. این افراد ۴۰۰ واحد درس گذرانده‌اند اما دو واحد اقتصاد یا مدیریت نگذرانده‌اند. تخصص بسیار بالایی دارند اما فقط این تخصص به درد مجلس نمی‌خورد. ما در مجلس فردی می‌خواهیم که اقتصاد سلامت را مدیریت کند. یا در حوزه های عمران و صنعت نیز اینگونه است. ما کسانی را می‌خواهیم که اقتصاد مسکن و سیاست‌های صنعتی را بتوانند ریل‌گذاری کنند.

ما کشوری بودیم که سالی۱۰۰ میلیارد دلار نفت می‌فروختیم الان با دور زدن و زیر میزی فروختن، این میزان به ۱۵ میلیارد دلار رسیده است. شما در نظر بگیرید یک خانواده ۴ نفره، سرپرست خانوار ماهی ده میلیون تومان حقوق داشته و یک دفعه از برج دیگر به او گفته شده به جای ده میلیون به او دو میلیون می‌دهیم تمام زندگی این خانواده ۴ نفره از آموزش، پوشاک، غذا و تفریح و غیره به هم می‌ریزد. حالا یک کشور ۸۰ میلیون نفره، درآمد ۱۰۰ میلیاردی آن ۱۵ میلیارد شده است.

* یکی از بزرگترین مشکلات اقتصادی کشور، عدم تعادل بودجه عمومی دولت است. یعنی دولت ۱۰۰ تومان درآمد دارد و ۱۵۰ تومان خرج دارد. اگر بگوییم تورم، کمبود کالا، معیشت مردم و غیره همه این‌ها به این نقطه‌ای برمی‌گردد که دولت ۱۰۰ تومان درآمد دارد و ۱۵۰ تومان خرج دارد و ما تا زمانی که تولیدمان بر مصرف‌مان پیشی نگیرد، پیشرفت نمی‌کنیم.  کشورهای توسعه‌یافته تولیدشان دو برابر مصرفشان است، اما در کشور ما مصرف دو برابر تولید است. ما یک کشور ۱۰۰ میلیاردیورویی هستیم اما همه می‌خواهیم مثل کشور ۵۰۰ میلیاردیورویی زندگی کنیم.

* شهروند ما باید باور داشته باشد که من تا زمانی می‌توانم کار کنم که این بنگاه سرپا باشد اما اگر اعتصاب کنی و کارفرما را بیرون کنی بگویی باید حق خود را از کارفرما بگیریم، کارفرما جمع می‌کند، می‌رود و کارگر بیکار می‌ماند. ما امروز حدود ۳ میلیون فارغ التحصیل بیکار داریم. اینکه می‌گویید کلان را باید ببینیم این نگاه کلان است یعنی از موضع بالا که نگاه می‌کنیم باید ببینیم وضعیت کشور چگونه است.

* ما با رئیس مجلس یکی از دولت‌های توسعه‌یافته آسیایی مذاکره می‌کردیم، بعد از صحبت‌های دیپلماتیک، از او پرسیدیم وقتی مجلس شما تاسیس می‌شود مطالبات نمایندگان را چطور به دولت منتقل می‌کنید؟ ایشان گفت ما روز اول تشکیل مجلس، دو تا سه تا فراکسیون داریم، فراکسیون اقلیت، اکثریت و فراکسیون سوم. به اعضای فراکسیون‌ها می‌گوییم شما مطالباتتان را از دولت لیست کنید و هر کدام مقداری مطالبه می‌نویسند آنها را جمع می‌کنیم، مثلا ۵۰ تا مطالبه می‌شود. بعد از آن جلسه پر کار و پرحجم با مسئولین کشور می‌گذاریم. بعد این مطالبات را ظرف دو ماه اینقدر چالش می‌کنیم که این مطالبات را در سه گروه جمع‌بندی می‌کنیم. یک سری مطالبات فوری، گروه دوم مطالبات ممکن اما درازمدت و گروه سوم مطالبات غیرممکن. این بخش سوم برای ما جالب بود و گفت مطالبات غیرممکن همان لیست سیاه می‌شود و هیچ مسئول، نماینده و رسانه‌ای حق ندارد مطالبات غیرممکن را تبلیغ کند و اگر کسی مطالبات غیرممکن را تبلیغ کند، با او برخورد امنیتی می‌شود. نه اینکه بگویند تو نماینده‌ای و دوره آینده کاندیدا نمی‌شوی بلکه برخورد امنیتی با او می‌شود و می‌گویند تو مطالبات غیرممکن را تبلیغ می‌کنی.

4304976

* ژاپن۱۶۰ میلیون جمعیت با حدود ۶۰۰ هزار کارمند دارد. ما ۸۰ میلیون جمعیت با ۴ میلیون کارمند داریم. این کارمند تقصیر ندارد. ساختار مشکل دارد و این کارمند وقتی سر کار می‌رود، هر ۲۴ ساعت، ۲۰ دقیقه کار مفید انجام می‌دهد اما در ژاپن در هر ۲۴ ساعت یک فرد ۶ ساعت و ۲۰ دقیقه کار مفید انجام می‌دهد. در بودجه عمومی، دولت هر چه از مالیات و نفت و غیره در می‌آورد فقط باید حقوق بدهد و پول ندارد آجر روی آجر بگذارد و کاری را جلو ببرد. چون در کشور ما بیکاری زیاد است همین الان فشار سنگینی است که یک عده دیگر را استخدام کنید. مثلا در مجلس طرح می‌آوردند که حق‌التدریسی را استخدام کنید. اخیرا می‌گفتند مهندسین کشاورزی را در بانک کشاورزی استخدام کنند و کمیسیون اجتماعی کار وحشتناکی انجام می‌دهد که می‌گوید همه پرسنل قرارداد معین را پیمانی کنید و ۷۰۰یا۸۰۰ هزار نفر به نان خورهای دولت اضافه کردند. بله به نماینده که می‌گویی او می‌گوید هر کدام از این افراد زن و بچه دارند و امنیت شغلی می‌خواهند. اما هنوز این باور را نداریم که وظیفه دولت تولید اشتغال است نه محل اشتغال.

* ما چندین سال قبل، در مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاست‌های کلی انتخابات را تصویب کردیم. پیشنهادهایی محضر حضرت آقا تقدیم کردیم و ایشان هم سیاست‌های کلی انتخابات را ابلاغ فرمودند و قرار شد قانون جامع انتخابات را دولت و مجلس بنویسند. دولت هم لایحه خود را با تاخیر داد. اخیرا هم شنیدم حضرت آقا به دولت دستور دادند که این مسئله را حل کند. قانون انتخابات ما یک قانون جامع نیست اینکه ما ۲۹۰ کرسی مجلس داریم و پانزده هزار نفر برای این کرسی‌ها ثبت‌نام می‌کنند، خیلی کار غیرعادی است.

۳۰ درصد مردم حالش را ندارند که در انتخابات شرکت کنند

* از آن طرف هم انتخابات باید به گونه‌ای باشد که در آن فضای سیاسی باز باشد. یعنی اگر در انتخابات ریاست جمهوری ۵ نفر هم تایید می‌شوند _ من هم معتقدم نباید بیش از این تعداد تایید شوند_ اما باید همین تعداد، ۵ تفکر موجود کشور را نمایندگی کنند. بحث ما امروز، هنجارشکنان و فتنه‌گرها نیست. اگر کسی خواست علیه نظام کار کند تحویل قوه قضائیه یا سازمان‌های اطلاعاتی می‌شود. اما کسی که می‌خواهد در چارچوب نظام کار کند نه. من مدعی هستم باید در انتخابات ریاست‌جمهوری وقتی تمام شهروندان ایران پای صندوق می‌روند کاندیدای مطلوبی بین نامزدها ببینند تا در انتخابات شرکت کنند وگرنه ۵۰ درصد مردم در انتخابات شرکت نمی‌کنند. البته من نمی‌گویم ۵۰ درصدی که در انتخابات اخیر شرکت نکردند همه آنها کاندیدای گمشده داشتند، معمولاً این طور است که ۳۰ درصد مردم حالش را ندارند که در انتخابات شرکت کنند یا اینکه می‌گویند فرقی نمی‌کند در انتخابات شرکت کنیم یا نکنیم. اما ۴۹ درصد رکورد کمینه بدی بود و باید در همه بخش‌ها باز شود.

رد صلاحیت آقای لاریجانی با آن دلایلی که شورای نگهبان آورد عجیب بود

* من معتقدم در سیاست فضا باید باز شود، در اقتصاد فضا باید باز شود، صاحبان سرمایه بتوانند با امید، فناوری‌های جدید، کارآفرینی‌های جدید و شرکت‌های دانش بنیان به میدان بیایند و کار راه بیاندازند و حتی در فضای فرهنگی باید رقابت‌هایی در چارچوب سیاست‌های نظام وجود داشته باشد. سرمایه اجتماعی که بزرگترین سرمایه نظام جمهوری اسلامی است، خدایی ناکرده نباید کاهش پیدا کند و آن را از دست بدهیم اگر اینطور شود، به مشکل برخواهیم خورد.

* در  مورد آقای لاریجانی هم همین بحث‌ها مطرح شد. چیزی که به ذهن می‌رسد این است که ردصلاحیت آقای لاریجانی مخصوصاً با آن دلایلی که شورای نگهبان آورد، چیز عجیبی است. اینکه شورای نگهبان در پاسخ بگوید رای ما مخفی است و آقایانی که رای دادند دلایل رای‌شان را نمی‌گویند و اعلام نمی‌کنند، درست نیست. این طور که نمی‌شود. آقایان باید حداقل دلایل رای خود را بگویند که به این دلیل و به این دلیل فلانی صلاحیت ندارد یا دارد. اگر اینطور باشد آن گاه متهم می‌شوند به اعمال سلیقه که انصافا فقها و حقوقدانان شورای نگهبان دنبال اعمال سلیقه نیستند.

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر