رحیم نوبهار: قید «اسلامی» نمی تواند جمهوریت را از بین ببرد
حجت الاسلام و المسلمین رحیم نوبهار عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی: در فضای اول انقلاب ما از یک سری چپ های افراطی تا راست های افراطی در این کشور داشتیم. کسانی داشتیم که معتقد بودند باید عین مرّ فقاهت عمل کنیم تا کسانی که خیلی آزاد بودند و دوران شریعت را پایان یافته تلقی می کردند
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ حجت الاسلام و المسلمین رحیم نوبهار در نشست «بهشتی شهید و مسائل امروز ما» گفت: جمهوریت به اعتباری مقوله ای است که ملت ما بیش از یک ملت اگر دنبال نامش هم نبوده به دنبال عناصر مقومش بوده و امروز هم به گمانم همه دردمندان باید راجع به مقوله جمهوریت توجه ها برانگیخته شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: یکی از سنت های فکری که مثابه یک فلسفه اجتماعی و سیاسی در زمانه ما است، همین سنت جمهوری خواهی است. مسأله جمهوری خواهی به عنوان یک سنت فکری علاوه بر اینکه فقط یک نظریه دولت باشد، یک فلسفه اجتماعی – سیاسی است که به مقولاتی مثل اخلاق، فضلیت، جامعه ایده آل و البته دولت ایده آل هم نظردارد.
وی تصریح کرد: اولین مسأله، «فضیلت های مدنی» است. شاید نقدی که به لیبرالیزم وارد است اینکه فضیلت های مدنی مسأله آنها نیست. اینکه آن نظام ارزش ها و فضیلت ها چیست، بدون شک مقولاتی مثل «مسئولیت» و «مشارکت» ذیل آن قرار می گیرند. به طور خاص بر «مشارکت سیاسی» در اندیشه جمهوری خواهی تأکید می شود.
نوبهار یادآور شد: مسأله «حساسیت نسبت به خطرات ناشی از فساد: در اندیشه جمهوری خواهی مطرح است؛ در حالی که شاید کسانی که به لیبرالیزم و سرمایه داری نزدیک می شوند این دغدغه را ندارند. مسأله «حاکمیت قانون» نیز بدون شک در سنت جمهوری خواهی یک اندیشه محوری است. اما بدون شک این توجه هست که وقتی تعبیر «جمهوری خواه» گفته می شود، سخن از یک حزب در آمریکا نیست، بلکه یک سنت فکری مدنظر است.
وی ادامه داد: البته قانون به مثابه صدای مردم است. این طور نیست که جمهوری خواهی دچار یک وضعیتی شود که بر مبنای آن گاهی ابزار قانون را به کار می گیریم تا صدای مردم را خفه کنیم؛ این مفهوم در حاکمیت قانون جایگاهی ندارد. شاید با توجه به این مجموعه تأکیدها به طور کلی در جمهوری خواهی یک نوع محافظه کاری به خانواده و دین هم مطرح می شود که آن را در لیبرالیزم کمرنگ تر می بینیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی اظهار داشت: اگر در سنت لیبرالیزم آزادی یک مفهوم محوری است، به نظر من در جمهوری خواهی این دغدغه هست که مسأله آزادی سیاسی به مثابه رهایی از سلطه روز به روز مورد توجه بیشتری است. وقتی این اندیشه به مثابه یک اندیشه سیاسی در نظریه دولت می آید طبعا جمهوری خواهان باز بر شاخص هایی تأکید می کنند که ارثی نبودن مسأله ریاست و اداره جامعه از جمله آن است. بالأخره بشریت وقتی به رشدی رسید که امر خصوصی را از عمومی جدا کند، به این نتیجه رسید که شمشیر می تواند به ارث برسد اما قدرت شخصی نیست که به ارث برسد.
وی گفت: شاید همه تجربه های مدیریتی این را نشان بدهد که احتمالا تغییر مدیریت آسیب هایی در پی دارد، ولی وجود یک فرد به طور طولانی در قدرت یک امر فساد آوری است و این چیزی است که در اندیشه جمهوری خواهی بر آن تأکید می شود. به صورت سنتی این مفهوم مطرح بود که مسأله «خیر عمومی» در سنت جمهوری خواهی خیلی مقوله مهمی است و امروز هم اینچنین است. این در واقع به یک معنا یعنی شناسایی عموم و اجتناب و پرهیز از نگاه ذره ای و ذره نگر لیبرالیزم به فرد.
نوبهار تأکید کرد: وقتی که ما در قانون اساسی یا نوع نظام مقوله ای به نام «جمهوری» را به عنوان جنس حکومت انتخاب کرده ایم الزاماتش چیست؟! چرا که ما نمی توانیم عناوین را تحریف کنیم. مثلا تورم، عرضه و تقاضا یک مفاهیم اصطلاحی است و نمی شود یک اقتصاددان این واژه ها را به کار ببرد و بگوید منظور من چیز دیگری است. ذهنیت همه مردم همین بود. در واقع این جمهوری یک فصل داشته که این فصل اسلامی بوده است.
وی افزود: به هر حال اگر از باب تنذیر و تشبیه بگوییم آن جمهوری «جنس» و این عنوان اسلامی «فصل ممیّز» است. در رابطه بین جنس و فصل از لحاظ فلسفی و منطقی بسیار سخن گفته شده، ولی آنچه هست اینکه جنس و فصل نمی توانند ترکیب شوند و یک ماهیت ایجاد کنند؛ بدون اینکه تناسبی با هم داشته باشند. مثلا نمی شود در تعریف آب بگوییم، «ماده سیال جامدی است»!. با توجه به عناصری که از مفهوم جمهوریت می شناسیم، قید اسلامی که به این جمهوری اضافه می کنیم نمی تواند به گونه ای باشد که آن جمهوریت را از بین ببرد.
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی یادآور شد: البته بعضی ها از روز اول گفته اند این نمی شود و حتی گاهی تعبیرهای تندی شده که همه عقلای جهان را هم جمع کنید نمی توانند این ترکیب را انجام بدهند. اما شهید بهشتی و رهبران انقلاب ما ثابت کردند که می شود. درست است که مشکلاتی در قانون اساسی ما هست ولی وقتی اصل پنج و شش را داریم، باید این واقعیت را در نظر بگیریم که در قضاوت اخلاقی بسیار خوب است که خودمان را به آن ساختار نزدیک کنیم. امام در یکی از سخنرانی ها فرمودند خدای تبارک و تعالی هم کارگر است.
وی یادآور شد: در فضای اول انقلاب ما از یک سری چپ های افراطی تا راست های افراطی در این کشور داشتیم. کسانی داشتیم که معتقد بودند باید عین مرّ فقاهت عمل کنیم تا کسانی که خیلی آزاد بودند و دوران شریعت را پایان یافته تلقی می کردند. مرحوم آیت الله بهشتی در چنین فضای ستیز و جنگ میان ایدئولوژی ها سعی می کردند راه میانه ای بروند و بین مفاهیم جمع و مصالحه ایجاد کنند.
نوبهار تأکید کرد: اگر مشروح مذاکرات قانون اساسی را نگاه کنید، ایشان مسأله اجتهاد مستمر را در اصل دوم آورده اند. من به عنوان معلم حقوق با کمال تأسف باید بگوییم در قانونگذاری پس از انقلاب چیزی به نام «اجتهاد مستمر» نداشته ایم. ای کسانی که صدای من را می شنوید، اینها درد است. ملت ایران 200 سال منتظر نمی نشیند که شما اصلاحات را انجام بدهید. بالأخره آیت الله بهشتی که در حوزه های علمیه علمدار فقاهت شورایی بوده طبیعی است که چنین دیدگاهی داشته باشند.
وی با تأکید بر اینکه اجتهاد به رهبر اختصاص ندارد، اظهار داشت: الآن یک رویه ای در شورای محترم نگهبان در حال اجرا است که گفته اند «فتاوای رهبر». من فکر می کنم این اشکال قانون اساسی دارد. چرا اینقدر به سمت فرد و ایجاد محدودیت ها می رویم؟ اگر بنا باشد که مبنای فقهی اداره کشور فتوای رهبری باشد، چه دلیلی دارد که شش فقیه جامع الشرایط به شورای نگهبان بروند. امام می فرمودند اگر دو سوم مجلس تشخیص بدهند که این به مصلحت است چیز دیگری نمی خواهد؛ امام روشن بینی خاصی داشت.
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: ما نمی خواهیم به راه طالبان و داعش برویم و می خواهیم از تجارب بشر و علوم استفاده کنیم. دیدگاه آیت الله بهشتی بر چنین درکی از کتاب، سنت و اجتهاد و پویایی بود. به همین خاطر ایشان بر مفهوم «امامت» تأکید می کردند بلکه بقیه با چشمان باز و بصیرت باید دنبال آن باشند. آیت الله بهشتی بر مفهوم امت تأکید می کرد ولی مسأله ملت را درک کرده بود؛ یعنی اگر مسأله امت را داریم، مسأله «همبستگی» را هم داریم.
وی با تأکید بر اینکه من به عنوان یک طلبه از محاق رفتن عناصر مهم جمهوریت احساس خطر بزرگی می کنم، تصریح کرد: ما باید احساس خطر کنیم مجلسی که از دهها فیلتر گذشته اختیارات خودش را به یک شورا واگذار کند. چرا می خواهید نفسی که از دولت – ملت باقی مانده را بگیرید؟ اینقدر فضاها را نبندید. اینکه در جریان هر انتخاباتی این همه دعوا داشته باشیم و صدها فرد شناخته شده و ناشناخته در مورد صلاحیتشان حرف داشته باشند با جمهوریت سازگار نیست. بدون شک آیت الله بهشتی با این رویه مخالف بودند. مردم و جمهوریت را باور کنیم و به لوازم جمهوریت پایبند باشید؛ جمهوریت عهد شما با مردم و نخبگان است.