ارگان رسانه ای دولت: اصلاح طلبان از ابتدا هم با مبانی فکری انقلاب همراه نبودند/ گفتار چپها در سه پایگاه تولید شد
ارگان رسانه ای دولت نوشت: اگرچه برخی معتقدند که چپها از همان ابتدا چندان با مبانی فکری انقلاب همراه نبودند، اما حتی اگر چنین باشد، تقریباً تا پیش از رحلت امام(ره) این رویه چندان آشکار نیست.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ روزنامه ایران به عنوان ارگان رسانه ای دولت نوشت:اگرچه رگههایی از تجدیدنظرطلبی در میان برخی طیفهای این جریان در دهه نخستین انقلاب قابل استشمام است، اما اختلاف مواضع و گفتارها نشان میدهد که دستکم ایده منسجم و آگاهانهای در کار نبود. از طرفی، برخی از مهمترین مؤلفههای گفتمانی انقلاب اسلامی همچون استکبارستیزی، مستضعف گرایی، ولایتمداری و حتی هواخواهی تمدن دینی ملک طلق چپها در دهه 60 بود و شخصیتهای برجسته این جریان بزرگترین مدعیان این عناصر دینی بودند. بنابراین به آسانی نمیتوان گذشته کسانی که معتقد بودند «نباید دستمان را پیش دیگران دراز کنیم [چون] تمدن اسلامی بر سایر تمدنها مقدم است» را نادیده گرفت.
نظریهپردازان و تحلیلگران اصلاحطلب تقریباً متفقاند که در فاصله رحلت امام(ره) تا پیروزی جریان دوم خرداد، اندیشه و گفتار چپها عمدتاً در سه پایگاه «شاگردان سروش»، «مرکز مطالعات استراتژیک» و «دانشجویان مشغول به تحصیل در خارج از کشور» تولید میشد.
در دوم خرداد 1376، چپها که یک دوره فعالیت تئوریک را پشت سر گذاشته بودند وارد فاز عملیاتی شدند. به نظر وقت آن رسیده بود آنچه در گعدهها و در محافل علمی و در پوشش روشنفکری دینی در لفافه و با کنایه و مجاز و استعاره مطرح میشد، عملیاتی شود و به قول سروش، «بار حکومت دینی از دوش دین برداشته شود.»
به هر حال در دوره قدرت سیاسی دوم خرداد خدا و قرآن و پیغمبر و امام و عصمت و همه اصول و مبانی دینی به آسانی و بیپروا مورد حمله قرار گرفت و تلاش برای اعتبارزدایی از حکومت دینی به اوج رسید. با این حال، بر خلاف ادعای لیدرهای این جریان که دائماً از بدنه اجتماعی و اقبال عمومی میگویند و خود را نماینده آحاد ملت به حساب میآورند، طرحهای رفرمیستی آنها به دلیل ناهمسازی با روحیه دینی مردم ایران، هیچگاه مورد اقبال عمومی قرار نگرفت و بحران سازیهای اصلاحطلبان هر بار و در هر برهه واکنش قاطع مردم را به دنبال داشت.
از دوم خرداد 76 تا امروز که اصلاحطلبان در فاز عملیاتی وارد شدند، تاکتیکها و تکنیکهای متعددی را برای تحقق تئوریهای خود به کار گرفتهاند، اما به دلیل شناخت غیردقیق از جامعه ایرانی هر بار شکست بزرگتری را تجربه کردند. آنها دورهای که در فاز نظری به سر میبردند، گمان داشتند که مردم با اعتبارزدایی از حاکمیت دینی همراه میشوند، اما پس از ورود به فاز عملیاتی و در دوره دوم خرداد به صخره سخت غیرت و حمیت دینی مردم ایران برخورد کردند.
امروز هم در حالی بر ایده خود پای میفشارند که در بر همان پاشنه میچرخد؛ چه مزاج جامعه ایرانی با دیانت و معنویت ممزوج شده و اگرچه اشکال دینداری به اقتضای زندگی و زمانه عوض شده است، اما این به معنای تحقق تمنیات و مشتهیات حلقه «کیان» و «آیین» و گعدههای روشنفکری اصلاحطلبان نیست. شاهد این ادعا نیز خود جمهوری اسلامی است که بیش از گذشته توفیق دارد.