سلیمی نمین: ماجرای «سیسمونی گیت» ملت ایران را نباید از داشتن مدیر لایق و توانمندی همچون «قالیباف» محروم کند/ سفر به ترکیه توانمندی مالی چندانی نمی خواهد/ مخالفان قالیباف هم می گویند که ایشان مدیری بسیار قوی است

گفت و گو با این فعال سیاسی اصولگرا را بخوانید:

در آستانه انتخابات هیات رئیسه مجلس یازدهم هستیم ، به نظر شما آیا آقای قالیباف مجددا به عنوان رئیس مجلس انتخاب خواهند شد؟

قرائن نشان دهنده این است که بله ایشان مجدد انتخاب خواهند شد.

یعنی معتقدید سفر خانواده ایشان به ترکیه و بحث سیسمونی در رای نماینده ها تاثیر گذار خواهد بود یا خیر؟

گاهی وقت ها یک مسئله ای به عنوان یک بهانه برای ضربه زدن به یک نفر یا فردی را از جایی ساقط کردن است ،خیلی ها مفهوم اینکار را متفاوت از انتقاد کردن می دانند. قطعاً به سفر خانواده جناب آقای قالیباف به ترکیه انتقاد وارد است اما این را مستمسک کردن برای اینکه ملت ایران از یک توانمندی و یک مدیر لایق محروم شود دو رویکرد کاملا متفاوت است. هر مدیر لایق هم شاید در اطرافش یک سری مسائلی رخ دهد که شاید از نزدیکان آن مدیر خیلی انتظار نباشد. هرچند برای افراد عادی رفتن به ترکیه امروزه یک امر کاملا رایجی است و آدمهایی که حتی به لحاظ توان مالی هم خیلی بالا نیستند به این کشور سفر می کنند اما قطعاً برای مدیران کشور برای اینکه بتوانند در مسیر محروم ترین اقشار جامعه قرار داشته باشند، خیلی پذیرفته نیست ،این ها باید خودشان انتخاب گرانه یک امور مباحی را برای خودشان حرام کنند.

منتها باید این را درک کرد که خانوادهء مسئولین هم خودشان انتخاب گر هستند ،یعنی اینطور نیست که یک مسئول بتواند در خانواده خودش این اموری که عرض کردم مباح است را حرام کند ،اعضاءخانواده باید انتخاب گرانه خودشان را محدود و محروم کنند .نمی تواند یک مسئولی خانواده خودش را وادار کند که حتماً شما باید خودتان را از یک امر مباح محروم کنید. لذا بحث اقناعی است ، گاهی اوقات هم فرزندان مسئولین اقناع نمی شوند و می گویند خودمان یک شخصیت مستقلی هستیم و باید خودمان انتخاب گر باشیم.

بنابراین خیلی شایسته نبود که برخی از جریاناتی که وجود آقای قالیباف را برای خودشان مانع می بینند (چه عناصر تندرو اصلاح طلب، چه عناصر تندرو اصولگرا) وکاملاً با هم متفق هستند از آنجا که آقای قالیباف در هر جایی رفته کارنامه بسیار شایسته ای داشته و منشاء تحولات بزرگی بوده، و وجود چنین شخصیتی آنها را بسیار کمرنگ می‌کند و به حاشیه می راند. بنابراین دنبال بهانه طلبی و بهانه جویی هستند.مثل اینکه آقای قالیباف تخلفی انجام داده است، خُب این البته نشان دهنده این است که چون در بازی های قبلی به نتیجه نرسیده اند شروع کردند به تهمت زدن.

هم جریان اصولگرای اصیل این اتهامات را بررسی کردند و هرگز مستندی نیافتند که تایید کند ، آقای قالیباف در طول دوران طولانی مدیریت شهر تهران ، تخلفی مرتکب شده باشد. مثلا آقای توکلی به عنوان یک شخصیت مستقل و آزاده، بررسی کرد و اعلام کرد رسما هیچ تخلفی متوجه آقای قالیباف نیست با این وجود آنقدر جنجال کردند و با اینکه شهرداری دست جریان تندرو اصلاح طلب افتاد یک برگه سند ارائه ندادند و فقط در این زمینه جنجال کردند دال بر اینکه آقای قالیباف مثلا در این تخلف نقش داشته است. بنابراین خیر، اهل جنجال خیلی نمی‌توانند تاثیر اساسی کلیدی درازمدت داشته باشند.

این جنجال ها در یک مقطعی ذهن جامعه را به خودشان مشغول می کنند بعد که جامعه کمی آرام شد می بینیم اصلا سر یک مسئله کاملا سطحی جنجال شده و دیگر سابقه ای از آن باقی نمی ماند و جامعه از آن عبور می کند در حالی که اگر یک مسئله جدی باشه در ذهن جامعه رسوب میکند و می نشیند اما دیدید که مثلا در بحث جنجال سفر خانواده ایشان به ترکیه بعضا خیلی منزجر کننده هم بود یعنی رفتند پستونک خریدند، تعابیری که اصلا آدم را بسیار متاثر می کند که سطح رقابت های سیاسی در این حد تنزل پیدا کند.

جریان تندروی جبهه پایداری می تواند، حداقل، انتقادات وزینی داشته باشد، واقعا بیاید در حوزه مشخصی ، یک تصمیم ریاست فعلی مجلس را به نقد بکشند ،هم برای خودشان و هم برای جامعه مفید است. اینکه بیایند از این حرف های نازل بزنند نه سطح فکری خودشان را ارتقا می دهد و نه سطح فکری جامعه را. همینجور عناصر تندرو اصلاح طلب، بنابراین به نظر من میرسد که این بحث‌های جنجالی زودگذر برای تخریب یک فرد نه برای اصلاح هیج تاثیری نخواهند داشت.

حتی عناصر بسیار مخالف آقای قالیباف اذعان دارند که ایشان ، نه بر اساس تبلیغات بلکه بر اساس کارنامه مدیر بسیار قوی است. چرا باید یک مدیر قوی را از دسترس جامعه دور کنیم و تلاش کنیم فقط به خاطر خودمان آن هم چون کارنامه روشنی نداریم وی را تخریب کنیم.جبهه پایداری واقعاً چه کارنامه ای دارد یا عناصر تندرو اصلاح طلب چه کارنامه ای دارد. هیچی،جز جنجال هیچ کارنامه ی دیگری ندارد . بنابراین نباید به خاطر اینکه کارنامه خودمان را به نوعی پنهان کنیم بیاییم تخریب را دنبال کنیم. گفتم که قطعا آقای قالیباف فردی است که در کنار خدماتش می تواند دچار برخی ضعفها هم باشد که آن ضعف ها را به صورت استدلالی، منطقی می توان بررسی کرد تا جامعه بتواند از توانمندی های خودش بهتر و شایسته تر بهره بگیرد.

سوال اساسی اینجاست که اساسا چرا جبهه پایداری از همسویی با آقای قالیباف منصرف شده و مقابل ایشان قرار گرفت؟

مگه کی با ایشون بود که جدا شده باشند ...

حداقل ، ابتدای مجلس تقریبا همسو بودند ...

نخیر . هیچ موقع، میتوانید بگویید کدام مقطع با هم همسو بودند؟

ابتدای مجلس حداقل با عدم معرفی کاندیدا برای ریاست در انتخاب آقای قالیباف تاثیر گذار بودند ...

خیر ، خیر، هرگز . هیچ موقع حمایت نکردند بلکه در هر ائتلافی که اصولگرایان می خواستند داشته باشند علیه آقای قالیباف صف آرایی جدی داشتند ،هیچ موقع با ایشان هم موضع نبودند و من قرائنی از همسویی آنان با قالیباف ندیدم .

آقایانی که الان مسئولیت جبهه پایداری را دارند از همان ابتدا به شدت با ایشان مخالف بودند ،یعنی قالیباف یکی از دغدغه های اصلی شان ایشان بوده . هم آقای قالیباف را می زدند هم آقای لاریجانی را می زدند. با آقای قالیباف خیلی مشکل داشتند در جاهای مختلف مشکل داشتند. بنابراین خیر ، اینکه یک زمانی اینها متحد آقای قالیباف بوده باشند و بعد بر یک اساسی و روی مبنایی از ایشان فاصله گرفته باشند دقیق نیست.

جبهه پایداری در این دوره برای ریاست مجلس آقای نادران و احتمالا ، آقا تهرانی را بعنوان کاندید مورد وثوق خود معرفی خواهند کرد. به عقیده شما این آقایان هم رای نخواهند آورد؟

خُب خواهید دید ، نیازی به تعجیل نیست، در آینده نزدیک خواهید دید که این آقایانی که رفتند تلاش کردند که اینها را مطرح کنند چه میزان رای خواهند داشت .آقای آقاتهرانی ، انسان شایسته و ارزنده ای است و من به ایشان احترام می گذارم اما به هیچ وجه مدیریت ندارد، در هیچ زمینه ای مدیریتی و کارنامه ای نداشته است . عزیز دیگری را هم که نام بردید ایشان هم همینطور ...

منظورتان آقای الیاس نادران است ؟

آقای نادران که به نظر من هیچ مدیریتی ندارد.ببینید این خودش استیصال یک جریان سیاسی و نوع نگاه شان را نشان می دهد، یعنی وقتی که طرف آقای نادران یا آقای آقاتهرانی می روند اصلا همین انتخاب ها، به تنهایی گویاست و نیازی به قضاوت من نیست . شما مدیریت آقای قالیباف را ببینید ،اگر رفته در نیروی انسانی، نیروی انسانی را متحول کرده، ایشان ، مدیر حرفه ای هستند . اگر شهرداری رفته ، شهرداری را متحول کرده. هر جایی که مشغول کار شده اند ، تحول بزرگی ایجاد کرده اند . چهار سال اصلاح طلبان در شهرداری بودند، یک گام در زمینه مترو برنداشتند اما چندین کیلومتر مترو را آقای قالیباف در دوران مدیریتش ساخته ،یک تحول بزرگی را در مترو ایجاد کرده ،در پل سازی ها ودر بزرگراه سازی های جدی در تهران تحول بزرگی را ایشان ایجاد کردند.

آقایان دیگری آمدند ، یک بزرگراه ساختند ،مثلا آقای کرباسچی بزرگراه نواب را آن هم نصفه ساخت که از لحاظ مهندسی، ایرادات اساسی دارد تازه بقیه اش را از فرودگاه قلعه مرغی به بعد را آقای قالیباف ساخت که آنجا مشکلی ندارد .

اصلاً ، زشت است که ما به خاطر اهداف سیاسی خودمان مدیریت را تضعیف کنیم ،ما مدیر قوی در کشور کم داریم شایسته نیست که به خاطر مصالح گروه و دسته خودمان بیاییم سعی کنیم به تخریب توانمندی هایمان بپردازیم .باید توانمندی های خودمان را پاس بداریم متعلق به هر گروهی که باشد متعلق به هر جریانی که باشد ولو اینکه ما فروغی در کنار آن مدیر برجسته نداشته باشیم. مصالح جامعه باید شاخص باشد منافع جامعه باید برای ما ملاک باشد ،متاسفانه این گونه نیست و این ضربه جدی به منافع مردم می زند.

شما عملکرد این دو سال و اندی مجلس را چطور می بینید همسویی آن با دولت، کمک به معیشت مردم؟

این موضوع خود یک بحث مستقلی را می طلبد،ضمن اینکه بعضی چیزهایی که مثلا جبهه پایداری میخواسته در مجلس ، مطرح و مصوب کند اما قالیباف جلوی آن را گرفت ، باید این ها را بررسی کرد ،یعنی قالیباف ، شجاعانه ایستادگی کرده و اکنون، تاوانش را می دهد که این موضوع ، بررسی مستقلی را می طلبد.