علیرضابیگی: قالیباف هم میگفت قرار نیست ارز ترجیحی حذف شود/ در طول ۸ ساله دولت روحانی ۱۷۷ میلیارد دلار پول توسط «مردم» از کشور خارج شد
جلسه روز یکشنبه که وزرای اقتصاد و جهاد در مجلس حضور پیدا کرده بودند آنها یکصدا درباره حذف ارز ۴۲۰۰ صحبت میکردند، اما رئیس مجلس میگفت قرار نیست ارز ترجیحی حذف شود و به هیچ عنوان درباره برنامه جبرانی کسی صحبتی نمیکرد و این اتفاق نشان میدهد از هم گسیختگی وجود دارد.
به گزارش دیده بان ایران؛ سیاستهای اقتصادی دولت رئیسی با آزادسازی قیمتها منجر به افزایش قیمتها و تورمی بیسابقه شده که طبقات فرودست را تحت فشار قرار داده و در برخی از نقاط کشور شاهد درگیری و تنشهایی هستیم. حالا رئیسی و کابینه پرانتقاد او با چالشهای واقعی دولتداری مواجه شدهاند و باید در یکسال آینده ببینیم که آیا او میتواند از این پیچ تاریخی سخت به سلامت گذر کند یا خیر؟
برای بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با احمد علیرضابیگی، نماینده تبریز در دو دوره مجلس شورای اسلامی و از طیف نزدیک به احمدینژاد که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
آیا دولت پیش بینی میکرد در پی جراحی اقتصادی اعتراضات خیابانی به راه بیفتد؟
بنظر من دولت شناخت صحیحی از آنچه میخواست انجام دهد نداشت به همین جهت پیش بینیها دقیق نبود. هر چند اصل قضیه همیشه مورد دفاع بوده است که ما باید به سمت واقعی شدن قیمتها پیش برویم، اما دو تجربه از گذشته داریم اول مربوط سال ۸۹ و دولت احمدینژاد و دوم سال ۹۸ در دولت روحانی است.
در سال ۸۹ تجربه ارزشمندی داشتیم که عبارت بود از یک انسجام ملی برای دست یافتن به تغییر در حوزه اقتصاد. تمام بدنه دولت و مردم در این خصوص با همدیگر هم صدا شده بودند که نتیجه آن اقناع مردم بود. مورد بعدی ناشی از نگرش ناصحیح از اقتصاد بود که در سال ۹۸ عدهای تصور کردند با بخشنامه میتوان قیمت بنزین را بالا برد و نتیجه آن سرافکندگی دولت روحانی بود و آثار مخربی که اعتماد مردم را به آتش کشید و نتیجه آن را در اسفند ۹۸ دیدیم و در تاریخ نیز باقیماند.
با این دو تجربه باید گفت؛ اگر میخواهیم کاری انجام دهیم از این تجربیات استفاده کنیم. در این دوره ابتدا مشکل این بود که دولت با مردم صحبت نکرد ضمن اینکه برنامه نیز برنامه ناقصی بود. یعنی در جلسه روز یکشنبه که وزرای اقتصاد و جهاد در مجلس حضور پیدا کرده بودند آنها یکصدا درباره حذف ارز ۴۲۰۰ صحبت میکردند اما رئیس مجلس میگفت قرار نیست ارز ترجیحی حذف شود و به هیچ عنوان درباره برنامه جبرانی کسی صحبتی نمیکرد و این اتفاق نشان میدهد از هم گسیختگی وجود دارد.
بعد هم صحبتهایی که آقای رئیسی به عنوان رئیس جمهور در صدا و سیما داشتند تحت تاثیر فضای جامعه، شانس تغییر در قیمتهای انرژی و نان و دارو را از بین برد و اعلام کرد تغییری در قیمتها صورت نمیگیرد. درحالیکه اصولا جراحی اقتصادی بدون دست بردن در قیمتهای حامل انرژی نمیتواند جراحی موثری بوده باشد. یعنی ما حتما باید شرایط کشور را به سمت واقعی شدن اقتصاد پیش ببریم و این موضوع را دستمایه دولت جهت خروج از اقتصاد (یارانهای) قرار دهیم، این برنامه که هماکنون در حال اجراست نمیتواند چنین هدفی را تامین کند. ضمن اینکه نقص اصلی این است که اگر یارانهای پرداخت میشود حق مردم است، این نگرش که یارانه را به نیازمندان میدهیم صحیح نیست. با این برچسب تلاش میکنیم که مردمانی را آموزش دهیم که برای اینکه از این یارانه بهرهمند شوند خود را نیازمند نشان دهند، این اتفاق اصلا پسندیده نیست. در طرح هدفمندی یارانهها در سال ۸۹ نیز به طور ویژه به این نکته توجه وجود داشت.
ما این اتفاق را باید برگرداندن ثروت مردم به مردم بببینیم و بدون این نگرش هزینههای گزافی را پرداخت میکنیم و نتیجه آن هم مطلوب نخواهد بود.
ما به واسطه حضور دولت در اقتصاد که عملا در رقابت با مردم قرار دارد شاهد این هستیم که انحصار شکل میگیرد و در بازارهای رقابتی جهانی نیز نمیتوانیم حضور پیدا کنیم.
ما الان در تولید خودرو اگر ناکام هستیم به واسطه این است که دولت صاحب صنعت خودروسازی است و نتیجه این شده که خودروساز اعلام میکند در حال ضرر ۷۰ میلیون تومانی روی هر خودرو است. چون دولت خودروساز است از همه نرمافزارها و امکانات خودش استفاده میکند که محصول خود را به مشتری بفروشد. یعنی به جهت اینکه تعرفه گمرکی جزء اختیارات دولت است سود بازرگانی ۲۰۰ درصد تعیین میکند و به استاندارد اعلام میکند کم و کسریها را نادیده بگیر، به محیط زیست هم اعلام میکند کاستیها را نادیده بگیر، و به جان نیروی انتظامی میافتند که باید مجوز پلاک دهید، و به بانک نیز دستور میدهند برای خودرو وام بدهید، به این ترتیب هیچ کارخانهای در مقابل دولت موفق نخواهد شد.
این موضوع را به عنوان مثال گفتم تا بگویم با برگرداندن ثروت مردم به مردم کاری کنیم که مردم در حوزه اقتصاد فعال شوند.
دولت باید این واقعیت را بپذیرد، البته غرض از دولت، دولت به معنای دولتی است که حاضر نیست دست از اقتصاد و دخالت مستقیم در آن بردارد.
الان نهادهایی که وجود دارند باید مثل بخش خصوصی در اقتصاد فعال باشند و نباید رقیب مردم و بخش خصوصی به واسطه امتیازاتشان باشند و به هیچ عنوان نمیتوانند به اقتصاد کمک کنند.
دولتها یک سری هزینههای غیرضروری دارند. کاستن این هزینهها میتواند جایگزین کمبود اقتصادی فعلی باشد.
یعنی به جامعه اعلام کنند با حذف هزینههای دولت باری را از دوش مردم کم کنند.
در صورت ادامهدار شدن نارضایتیها آیا امکان این وجود دارد که دولت طرحهای اقتصادی خود را متوقف کند یا با کوچک کردن بودجه کمبودهای خود را جبران کند؟
خیر زیرا امکان پذیر نیست، الان شاهد افزایش هزینههای دولت هستیم و عملا اگر دولت اراده آن را نیز داشته باشد موفق نخواهد شد.
این اتفاق زمانی رخ میدهد که دست تصدیگری دولت را کاهش دهیم. الان دولت در زمینههای مختلف دخیل است. مردم ما طبق اعلام بانک مرکزی در طول دوره ۸ ساله دولت روحانی ۱۷۷ میلیارد دلار از کشور خارج کردهاند. این اتفاق جدا از دزدیها و چپاولها بوده است این پول توسط مردم خارج شده است و برای منفعت بیشتر در آن سوی مرزها ۱۷۷ میلیارد دلار پول خارج کردهاند.
اگر ما منفعت را در داخل به مردم نشان میدادیم این پول از کشور خارج نمیشد. اگر میگوییم تحریم مانع است بله موثر است اما تاثیر نهایی را نمیتواند داشته باشد. الان بسیاری از کارهای مهم در سالهای تحریم انجام شده است. مشکل ما در این است که دست دولت در اقتصاد تمام شدنی نیست و مدام این بدنه دیوان سالار دولت افزایش مییابد.
دولت حتی حاضر نیست از پرسپولیس و استقلال بگذرد و آن را به مردم واگذار کند، چه برسد به بقیه مسئولیت اش!
فرمودید خارج از ایران به مردم ما منافع نشان دادهاند اما ما نتوانستیم این منفعت را تامین کنیم. چه امتیاز و فرصتی میتوانیم در داخل به مردم نشان دهیم تا سرمایه خارج نشود؟
در داخل کشور مشکلات عدیدهای وجود دارد. باید کفشهای آهنی پاره شود تا شما کاری را در کشور به نتیجه برسانید. مهمترین مسئله رقابت با دولت است یعنی دولت حس میکند بخش خصوصی در مواجهه با او قرار خواهد گرفت.
بنظر شما دولت چه تئوری اقتصادی را دنبال میکند؟ آیا لیبرال است یا سوسیالیستی است یا پیرو مکاتب دیگری است؟
دولت به معنای دولت نه تنها دولت رئیسی حتی دولت روحانی که از بیان لیبرال بودن خودش هم نمیگذشت، علیرغم لیبرال بودن باز هم در حوزه اقتصاد، متصلب برخورد میکرد و اجازه ورود مردم را به اقتصاد نمیداد.
با این اوضاع در سه سال باقیمانده دولت رئیسی چگونه ادامه مییابد؟
مشکلات دولت مشکلات بنیادی است، یعنی نوع نگرش دولت به موضوعات مسئله است.
مهمترین اولویتی که میتوان برای دولت رئیسی یا هر دولتی متصور بود این است که دنبال افزایش چسبندگی ملی یا پشتوانه ملی باشد و آن هم زمانی اتفاق میافتد که دولت بتواند نشان دهد که گامهایش حساب شده است و مردم رشحات منفعت و سود را از تصمیمات دولت در زندگیشان حس کنند. وقتی این اتفاق نمیافتد همراهی ملی نیز روز به روزضعیفتر میشود و نتیجهاش فقدان پشتوانه ملی و مردم میشود. اگر همراهی ملی صورت نگیرد هیچ موضوعی نمیتواند به نتیجه برسد.
در ادامه این روند و کاهش سرمایه اجتماعی دولت با کدام بخش از جامعه دچار تنش میشود؟
طبیعی است که با گروههای ضعیف جامعه مشکل پیدا میکنند زیرا تورم و گرانی بر دوش فقرا خود را نشان میدهد و طبیعتا آنها بیشترین خسارت و زیان را خواهند چشید. پیامدهای بعدی در ارتباطات بینالمللی و مذاکرات خارجی خود را نشان خواهد داد. وقتی امنیت کشور برقرار نباشد به ناچار کشور امنیت خود را در سایه امتیاز دادن به بیگانه جستجو خواهد کرد.
آیا دولت رئیسی نقطه قوتی نیز دارد؟
آقای رئیسی و کابینه در مقایسه با دولت روحانی از اخلاص بیشتری برخوردارند، از سوی دیگر تعارض منافع در دولت رئیسی را نمیبینیم اما در دولت روحانی میدیدیم.
الان دولت رئیسی دولتی است که شانه زیر مسئولیتی داده که مردم به او سپردهاند. این جایگاه دارای تکالیف و اختیاراتیست که با وجود تعهد و آشنایی به حوزه فعالیتهای مختلف و امکاناتی که کشور جمهوری اسلامی ایران داراست با منابع گاز و نفت و نیروی انسانی و منابع طبیعی و ... همه اینها امانتی در دست دولت است و انتظار میرود این منابع به شکلی مدیریت شوند که امید را در چشم جوانان خود ببینیم.
منبع: مستقل