صدای خیابانها را بشنوید!
امیرحسین مصلی با انتشار یادداشتی ضمن اشاره به اعتراضات اخیر نوشت: در این هنگام که صدای شکستن ستون فقرات مردم از شدت فقر شنیده میشود، نمیگویم به قول مولا علی مسئولان از غم مردم سر بگذارند و بمیرند اما لااقل وقتی نمیتوانند خدمتی کنند کنار بروید تا بیش از این خیانت نکنند! در این پنج سال چند مقام مسئول استعفا داده است و کنار رفته است؟ تا به کی باید چهرهها و نامهای تکراری به عنوان وزیر و وکیل جایگزین هم شوند؟
امیرحسین مصلی، روزنامهنگار با انتشار یادداشتی که در اختیار تحریریه دیده بان ایران قرار داد نوشت: از دی ماه ۹۶ تا به امروز نزدیک به پنج سال گذشته است و کماکان گروهی از مردم خاصه از طبقات مستضعف جامعه، به هر بهانهای در برهههای گوناگون به خیابان میآیند برای اعتراض به مشکلات معیشتیشان.
اگر شروع این اعتراضات بخاطر نوسانات بازار بود و در آبان ۹۸ با افزایش قیمت بنزین ادامه پیدا کرد و همچنین سال ۱۴۰۰ مشکل آب و هوا همان مردم را به خیابانها کشاند؛ اکنون در اردیبهشت ۱۴۰۱ گرانی نان که در کف هرم مازلو نیاز اولیه هر انسان است، قشر فرودست را بار دیگر وادار به اعتراض خیابانی کرده است. البته بماند که در این پنج سال تجمعها و تحصنهای اعتراضی اصناف و گروههای دیگر جامعه مانند زنان، دانشجویان، کارگران، معلمان، مادران دادخواه و بازنشستگان هم به موازات این اعتراضات خیابانی تداوم داشته است.
فارغ از اینکه جرقه این اعتراضات در شهر مشهد توسط اصولگرایان برای تخریب دولت روحانی زده شد اما تصمیمات نابخردانه دولت اعتدالگرا با خلف وعدههای انتخاباتی به همراه دوری اصلاحطلبان از پایگاه اجتماعیشان، آتش این اعتراضات را در دیگر شهرها شعله ور کرد؛ سوال اساسی این است که در دوران حاکمیت یکدست جناح موسوم به انقلابی که به لطف رد صلاحیتهای فلهای کاندیداهای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و ناامید کردن مردم از مشارکت سیاسی شکل گرفت؛ چرا این اعتراضات خیابانی نقطه پایانی ندارد؟!
مگر قرار نبود به شکل سریع، فوری و انقلابی مشکلات معیشتی مردم حل شود؟ مگر قرار نبود در آستانه قرن جدید فقر مطلق ریشه کن شود؟ پس چه شد؟ مگر زمامداران فعلی با کنایه به رئیس جمهور سابق که صبح جمعه متوجه افزایش قیمت بنزین شده بود، دم از شفافیت نمیزدند؟ پس چرا جراحی اقتصادیشان هم مانند اقدامات دولت قبل ناکارآمد و غیر شفاف است که مردم را عصبانی کرده؟
آیا وقت آن نرسیده تا مسئولان محترم قبول کنند که گفتار درمانی دیگر اثری ندارد و باید سیاستهای کلان و ساختاری کشور تغییر کند؟ هر عقل سلیمی میداند برای فقر زدایی به توسعه نیاز است و پیش نیاز توسعه نیز رابطه اقتصادی با جهان که آن نیز شروطی دارد؛ اما در این وانفسا دغدغه آقایان بیرون ماندن چند تار موی زنان است و صیانت از فضای مجازی، نه رفع تحریمها به واسطه رابطه با جامعه جهانی و رفع فساد ساختاری در داخل کشور! آیا این وضعیت اسفناک موجود را بیحجابی زنان به وجود آورده است یا دروغ و وعدههای پوچ آقایان؟ ای کاش مسائل اعتقادی دغدغهشان بود، به یمن فضای مجازی دیگر همگان میدانند این حرفها بهانه است و وقتی پای منافع شخصی و جناحیشان به میان بیاید از مقدسات هم سواستفاده میکنند، طبقهای که به هیچ چیز باور ندارند جز کاسبی با درد و رنج مردم! اصلاً بخاطر همین آگاهی رسانی است که به دنبال صیانت از فضای مجازی هستند!
در این هنگام که صدای شکستن ستون فقرات مردم از شدت فقر شنیده میشود، نمیگویم به قول مولا علی مسئولان از غم مردم سر بگذارند و بمیرند اما لااقل وقتی نمیتوانند خدمتی کنند کنار بروید تا بیش از این خیانت نکنند! در این پنج سال چند مقام مسئول استعفا داده است و کنار رفته است؟ تا به کی باید چهرهها و نامهای تکراری به عنوان وزیر و وکیل جایگزین هم شوند؟ والله که به حد کافی در قدرت بودهاند، دیگر چه میخواهید از نعامات این جاه و مقام؟ چرا وقتی به قول بنیانگذار انقلاب توانایی اداره یک نانوایی را هم ندارند، نمیگذارند تا با شایسته سالاری و بدون دهان کجی به خواست و اراده اکثریت مردم کشور به نحو دیگری اداره شود؟
میگویند گردمان از مو هم باریکتر است اما در مثل که مناقشه نیست، تبر هم گردنشان را نمیزند! تا کی باید اخبار فساد و اختلاس و همچنین بریز و بپاشهای آنچنانی آقایان و آقازادههایشان را در داخل و خارج کشور بشنویم؟ مگر قحط الرجال است؟ تا کی کارشناسان و دلسوزان هشدار دهند که این ره به ترکستان است اما مرغ مقامات یک پا داشته باشد؟ میدانم تکرار این حرفها دیگر شبیه شعار شده است اما کو آن شعوری که این صدای دردمند را بشنود؟! وقتی این صدا با مشارکت پر شور مردم در انتخابات شنیده نمیشود و احزاب اصلاحطلب و اصولگرا و اعتدالی هم مردم را صرفا برای رسیدن به صندلی شورا و مجلس و دولت میخواهند و نه اصلاح امور، باید حق داد که مردم طبق اصل ۲۷ قانون اساسی بیایند و در خیابان اعتراض کنند؛ اما آیا اینبار صدایشان شنیده میشود و مسئله حل خواهد شد یا آنکه باز هم مسئولان بسان پنج سال گذشته با پاک کردن صورت مسئله، خواهند گفت مردم صفشان را از اغتشاشگران جدا کنند؟!