کد خبر: 13017
A

آقای چمران از چه چیز دفاع می کنید؟

فرض می‌کنیم که شهرداری نمی‌توانسته به طور مستقیم نیز اقدام کرده و ساختمان را پلمب کند. گو اینکه همان اظهارات آقای شهردار عکس این را می‌گوید. به این معنا که شهردار می‌توانسته و حتی باید این کار را می‌کرد ولی به دلیل عوارض سیاسی و اجتماعی از آن اجتناب کرده است. فرض می‌کنیم که این استدلال آقای شهردار تهران نیز پذیرفته شود، هرچند منطقا قابل پذیرش نیست، زیرا رافع مسوولیت شهردار نخواهد بود. با وجود این جای یک پرسش باقی است، اینکه چرا شهرداری این مساله را به عرصه عمومی نکشاند؟

آقای چمران از چه چیز دفاع می کنید؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، روزنامه اعتماد نوشت: از روز اولی که پلاسکو آتش گرفت و سپس فرو ریخت بخشی از اصولگرایان طرفدار شهردار تهران از جمله رییس شورای شهر تهران به برخوردهای سیاسی یا مرده‌خوری سیاسی اعتراض و آن را محکوم کردند.

 

ولی واقعیت این است که در آن زمان کمتر کسی از اصلاح‌طلبان شناخته شده حرفی در این باره زده بود، چون همه در شوک این فاجعه بودند و اگر برخی افراد نه چندان شناخته شده در فضای مجازی مطالبی را علیه شهرداری و آقای شهردار نوشته بودند، نباید آن را مصداق چنین اتهامی قرار داد.

چرا که این طبیعت فضای مجازی است و ربطی هم به این جناح و آن جناح ندارد. ولی از آنجا که آقای رییس شورای شهر به خوبی می‌دانستند که در نهایت مسوولیت اصلی این رویداد متوجه چه مرجعی خواهد شد، لذا سعی کردند که پیش‌دستی کنند، غافل از اینکه بهره‌برداری سیاسی از اتفاقات و حوادث امری طبیعی است.

در این یادداشت به نکته مهمی اشاره خواهد شد که امیدواریم حداقل این یکی را افراد همسو با آقای شهردار با سعه‌صدر و روی باز برخورد کنند و آن را بپذیرند، در غیر این صورت می‌توانند پاسخ مناسب دهند و کاری هم به انگیزه نویسنده نداشته باشند که در پی بهره‌برداری سیاسی است یا اصلاح مملکت و مدیریت شهری هدف اوست.

مساله از آنجا آغاز شد که بسیاری از حقوقدانان با توجه به مستندات حقوقی معتقدند که شهرداری می‌تواند ساختمان‌هایی را که در معرض خطر هستند (از هر حیث اعم از آتش‌سوزی یا...) راسا اقدام کرده و آن را پلمب کند یا احتمالا اقدامات دیگری را انجام دهد.

از سوی دیگر برخی از طرفداران آقای شهردار از جمله رییس شورای شهر و برخی مقامات شهرداری خلاف این نظر را دارند و حداکثر وظیفه شهرداری را بیان اخطار می‌دانند. به همین دلیل معتقدند که در مورد ساختمان پلاسکو نیز بارها اخطار داده‌اند و از این طریق از خود رفع مسوولیت می‌کنند.

واقعیت این است که از نظر منطق مدیریتی و حقوقی، بعید است که قانونگذار عمل لغو و بیهوده‌ای انجام دهد و برای تغییر وضعیت چیزی که برای عموم جامعه خطر دارد، صرفا به بیان اخطار بسنده کند. به طور قطع در جایی از این قانون، ضمانت اجرایی کافی برای این اخطارها نیز در نظر گرفته شده است. ولی بحث دقیق در این باره را به حقوقدانان و کسانی که باید متولی تهیه گزارش ملی از آن شوند، واگذار می‌کنیم. به‌علاوه شهروندان می‌توانند مصادیقی از رفتار شهرداری با موارد مشابه را نیز بیان کنند، ولی در این میان یک نکته قطعی و مسلم وجود دارد و اینکه شهرداری به هر دلیلی از وضعیت خطرناک ساختمان پلاسکو مطلع بوده است.

این اطلاع منحصر به این ماه و سال نمی‌شود. بلکه بیش از سه سال پیش از آن اطلاع داشته‌اند زیرا حدود سه سال پیش آقای شهردار در سخنانی که نوار آن اخیرا منتشر شده به وضعیت خطیر این ساختمان اشاره کرده است. بنابراین در وجود اطلاع شهرداری از مشکلات و نقایص و خطرات این ساختمان تردیدی نیست.

فرض می‌کنیم که شهرداری نمی‌توانسته به طور مستقیم نیز اقدام کرده و ساختمان را پلمب کند. گو اینکه همان اظهارات آقای شهردار عکس این را می‌گوید. به این معنا که شهردار می‌توانسته و حتی باید این کار را می‌کرد ولی به دلیل عوارض سیاسی و اجتماعی از آن اجتناب کرده است. فرض می‌کنیم که این استدلال آقای شهردار تهران نیز پذیرفته شود، هرچند منطقا قابل پذیرش نیست، زیرا رافع مسوولیت شهردار نخواهد بود. با وجود این جای یک پرسش باقی است، اینکه چرا شهرداری این مساله را به عرصه عمومی نکشاند؟ چرا این موضوع را مستقیما با جامعه و مردم مطرح نکرد تا از این طریق و با فشار افکار عمومی راه را برای اجرای وظایف خود باز کند یا اگر باز هم این راه باز نشد، از خود سلب مسوولیت کند؟ چرا این سخنی را که به منافع تک‌تک مردم و فعالان در آن ساختمان مربوط می‌شود را در جلسات محدود و غیرعلنی طرح کرده است؟

وقتی که از شفافیت دفاع می‌شود به دلیل همین آثار بسیار مثبت آن است. اگر شهرداری گزارش ناظران خود را از وضعیت امنیت این ساختمان در برابر حوادث گوناگون از جمله آتش گرفتن طرح می‌کرد و راه‌های پیش روی صاحبان ساختمان را برای رفع نواقص مطرح می‌کرد و برای آنان زمان معینی را نیز تعیین می‌کرد تا در این فاصله به رفع نقایص اقدام کنند، آیا امروز شاهد چنین فاجعه‌ای بودیم؟ آیا امروز شاهد آن بودیم که هر کس که متهم است مدعی شود من نبودم؟ معلوم نیست اخطار چه بوده؟ به چه کسی داده شده؟ و برای رفع اثر اخطار چه اقداماتی باید انجام می‌شد؟ هنوز هم که ١٠ روز از این ماجرا گذشته است، این موارد شفافیت‌سازی نشده است.

حداقل انتظار این است که شهرداری تهران پرونده همه ساختمان‌هایی که از این حیث یا هر ضابطه دیگر شهرسازی و مقررات ساختمان دچار مشکل است را شفاف کند و در اختیار رسانه‌ها قرار دهد. البته خوب است پرونده برج‌هایی که داخل کوچه‌های غیراستاندارد ساخته شده نیز شفاف‌سازی شود تا بعدا که خدای نکرده حادثه‌ای رخ داد، با ذره‌بین دنبال مقصر نگردند.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر