جاسوس اسراییلی چطور با رییسی مصاحبه کرد و با او خودمانی شد/ متن گفت و گوی دوستانه «کاترین شکدم» با رییس جمهور ایران در تایمز اسراییل/ شکدم: «آنچه مصاحبه من با رئیسی درباره ایران به من آموخت»
تحلیلگر نفوذی در بین جریان انقلابی کشور که پیشتر روزنامه رسالت گفت وگو و تصویر او را در صفحه اول خودش منتشر کرده است در تایمز اسرائیل مدعی شده است: ایران تهدید بسیار واقعی است و رویای هسته ای ایران به استفاده غیرنظامی محدود نمی شود. تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به تسلیحات هسته ای به این معنی است که این کشور به طور چشمگیری قصد نابودی دشمنان خودخواسته خود را دارد. هر چند فکر نمیکنم ایران حتی اگر بخواهد هم نمی تواند بمب هسته ای بسازد.
به گزارش دیدهبان ایران؛ اخیراً یک رسانه نزدیک به محمود احمدی نژاد از نفوذ یک جاسوس اسرائیلی تبار در بین مقامات عالی رتبه کشور خبر داده است که واکنش های بسیاری را در رسانه ها به دنبال داشت.
این رسانه مدعی شد که فردی به نام «کاترین پرز شاکدم» به عنوان تحلیلگر سیاسی ویژه یمن با بخش انگلیسی سایت Khamenei.ir همکاری کرده است و این سایت بارها تحلیل های این فرد را منتشر کرده است.
این در حالی است که مسئولان این سایت روزگذشته با انتشار بیانیه ای درباره خانم شاکدم مدعی شد: "این نویسنده صرفا در سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ از طریق برخی فعالان رسانهای علاقمند به انقلاب اسلامی، مطالب و یادداشتهایی را در موضوعات مرتبط با ارزشهای اسلام و انقلاب اسلامی ارسال کرده که برخی از آنها در این رسانه منتشر شده و پس از سال ۱۳۹۶ نیز هیچگونه ارتباطی با این رسانه نداشته است. اما باتوجه به تغییر مواضع و رویکردهای اخیر این نویسنده و عدم رعایت قواعد حرفهای، مطالب نویسنده مزبور از این رسانه حذف شده است."
احتمالاً اشاره این بیانیه به مطلبی است که اخیراً خانم شاکدم در سایت تایمز اسرائیل منتشر کرده است. این تحلیل گر مسائل یمن در یادداشتی مفصل در تایمز اسرائیل از نفوذی بودن خود پردهبرداشت و به شرح چگونگی نفوذ خود در محافل قدرت ایران پرداخته است.
خانم شاکدم اقدام به روایت گفتگو و مصاحبه خود با ابراهیم رئیسی، نامزد وقت انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ کرد. او این گفتگو را در حالی انجام داد که رئیسی برای سفر انتخاباتی در رشت حضور داشت.
شکدم در این یادداشت که برای بلاگ تایمز اسرائیل نوشته اعتراف کرد که تمامی این اقدامات و فعالیتهای خود را در جهت نفوذ علیه ایران انجام داده. او در این نوشته شرح داده که چطور نیت و انگیزه اصلی خود را در این روابط و اقدامات حفظ کرده و چگونه توانسته اعتماد مقامات و مسئولین ایرانی را جلب نماید.
گفتنی است روزنامه رسالت نزدیک به جریان سنتی اصولگرا سال 97 با خانم شاکدام مصاحبه ای انجام داده است که می توانید اینجا بخوانید.
دیدهبان ایران ترجمه یادداشت مورد اشاره را در ادامه منتشر می کند و در عین حال آمادگی خود را درباره واکنش به این مطلب و ادعای نفوذ این زن اسرائیلی در بین مقامات را اعلام می کند.
خانم «کاترین پرز شاکدم» در تایمز اسرائیل و حواشی گفت وگوی اش با ابراهیم رئیسی مدعی شده است:
در سال 2017 (1396)از من خواسته شد برای مصاحبه با سیدابراهیم رئیسی، نامزد ریاست جمهوری وقت، به ایران سفر کنم. یک روز قبل از اینکه انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در ایران برگزار شود من رئیسی را در مسیر مبارزات انتخاباتی دنبال کردم - از تهران تا رشت، او تا حدودی با من درباره ایران صریح صحبت کرد.
این را می توانم صراحتاً بگویم که تصور نمی کنم سخنان او (رئیسی) حساب شده باشد، اما از آنجایی که در آن زمان به عنوان یک «تهدیدی دوستانه یا شاید بهتر بگوییم تهدیدی برای جمهوری اسلامی به حساب می آمدم؛ حتی در نقش یک تحلیلگر سیاسی؛ اما با این وجود اجازه داشتم به این موضوع بپردازم که پشت پرده بازی های سیاسی ایران چه می گذرد.»
من توسط یکی از مبلغان اصلی انقلاب اسلامی - فردی که در آمریکا تحصیل کرده بود - به رئیسی معرفی شده بودم و رای اعتماد او به اخلاق حسنه من برای من کافی بود تا مصاحبه ای را که اکثر رسانه های و خبرنگاران غربی نمی توانستند آنرا انجام دهند، من موفق به انجام این گفت وگو شوم.
طبق قوانین سختگیرانه ایران، هیچ روزنامه نگار خارجی، مگر در صورت درخواست و توصیه خاص، نمی تواند اجازه مصاحبه با نامزد ریاست جمهوری در آستانه انتخابات را داشته باشد. ترس از مداخله خارجی آنقدر زیاد است که ایران به شدت روی این مسئله و ورود خبرنگاران خارجی به کشور حساس است.
قبل از اینکه به آنچه گفته شد و نحوه درک آن بپردازم، اجازه دهید توضیح دهم که چگونه «دختری مثل من» به جایی رسید که تنها تعداد کمی از یهودیان اجازه رسیدن به آن را داشتند. این را برای آن می گویم که به هر حال، ایران تحت «حاکمیت کنونی» مکان مناسبی برای ما یهودیان نیست. با این وجود من به درخواست همان دولتی که شعارش را در دست داشتم، وارد کشوری شدم که رابطه خوبی با یهودیان ندارد و از طرفی خواهان نابودی اسرائیل است.
البته به این نکته هم باید اعتراف کنم که داشتن «پاسپورت فرانسوی» کمک زیادی به من کرد. اگر فرانسه در دهه 1970 به آیت الله خمینی کمک نمی کرد و در نوفللوشاتو به ایشان جا و مکان نمی داد، مطمئن نیستم که ایران به من اجازه ورود به کشورش را می داد. برای اینکه جمهوری اسلامی ایران همچنان برای فرانسه احترام زیادی قائل است و این باعث شد تا حکومت ایران با روحیه سخاوتمندانه ای از من پذیرایی کند.
البته باید این نکته را هم باید یادآوری کنم که من قبلاً با یک مسلمان اهل یمن ازدواج کرده بودم، این ازدواج هم برای من مجوزی بود برای ورود آسان به بسیاری از کشورهای اسلامی.
حرفه من به عنوان یک «تحلیلگر سیاسی خاورمیانه» و دفاع از حق تعیین سرنوشت ملت ها و همچنین انتقادم از عربستان سعودی به عنوان منبع اصلی ایجاد جریان های رادیکالیسم اسلامی باعث شد تا مسئولان ایرانی به من اعتماد بیشتری کنند.
من فقط مشتاق بودم تا اجازه ورود به ایران را بگیرم، در رسیدن به همین هدف هم نه بحث کردم و نه انگیزه واقعی خودم را فاش کردم. من خیلی زود متوجه شدم که اگر قرار است از نزدیک شاهد این موضوع باشم که در منطقه (خامورمیانه) چه خبر است فقط باید گوش کنم. هرچند همسر یک مرد مسلمان بودن هم باعث می شد تا هیچگونه تهدیدی متوجه من نباشد.
به هر حال، قرار بود در قالبی که آنها میخواستند و مد نظرشان بود جا بیفتم و به نوعی تحت یک شخصیت جدید دوباره متولد شوم. فکر نمیکنم هرگز بتوانم این گونه استدلال ها را درک کنم. ولی به هر حال الان ترجیح میدهم آنچه را که از سفرها و ملاقاتهایم آموختهام را با شما به اشتراک بگذارم.
ایران مکان بسیار عجیبی است، پر از تضادها و جاه طلبی های متعدد. فهمیدم که برخی از زندانی ها در ایران ذهنی سکولار دارند و تشنه دنیایی هستند که طبقه مذهبی در جمهوری اسلامی با آن میانه خوبی ندارد. اما با این وجود این طرفداران سکولاریسم، گاهی اوقات و در برخی مواقع خودشان پشت آخوندهایی که خیلی دوستشان دارند جمع می شوند.
ایرانی ها به شدت ناسیونالیست هستند و عمیقاً به آنچه به عنوان سنت های خود می بینند دلبستگی دارند که البته این شامل هویت مذهبی آنها نیز می شود، حتی اگر این دلبستگی به مذهب و مذهبی بودن آنها برای نمایش باشد.
من در این سفر متوجه شدم که مردم ایران حتی اگر علاقه چندانی به «جمهوری اسلامی» نداشته باشند، هرگز تحمل نمیکنند که بیگانگان در امور داخلی آنها مداخله کنند. به همین دلیل تمام تلاشهای قدرتهای خارجی برای «مداخله» یا دعوت آنها از مردم ایران برای «انقلاب» تنها منجر به نزدیکترشدن تودههای مردم به یک یکدیگر می شوند. به همین دلیل این ویژگی های فرهنگی را نباید نادیده گرفت. سیدابراهیم رئیسی این ویژگی را بیش از همه می داند.
اینطور ادعا می شود او یکی از نوادگان مستقیم خاندان حضرت محمد (ص) است. رئیسی مردی مدرن است که جوانی نسبی اش در مقایسه با جوانی یک آیت الله به معنی رایج، او را در میان مردم محبوب کرده است.
قبل از ملاقات با ابراهیم رییسی به من گفته شد که اختیارات ایشان بسیار بالاست. رئیسی، خادم وقت مشهد، ثروتمندترین شهر مقدس ایران است که میلیاردها دلار دارایی را تحت فرمان خودش داشت، با کمک شبه نظامیان خصوصی، بدون هیچ نظارتی!
به عنوان یک فرد بانفوذ، صعود رئیسی به مقام ریاست جمهوری از مدتها پیش پیش بینی شده بود، و حتی بیشتر از این شاید مهندسی شده بود. مطلبی که البته اطرافیان او به من گفتند.
آنها می گفتند رئیسی اگر در این انتخابات شکست بخورد (انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در سال 96) چهار سال دیگر دوباره نامزد می شود و حتماً پیروز خواهد شد (انتخابات 1400).
به من گفتند که آقای رئیسی کاندیدای حاکمیت است. می گفتند بهتر است حاکمیت فردی مانند رئیسی را در کنار خود داشته باشد. اینها سخنانی بود که یکی از روحانیون نزدیک به ابراهیم رئیسی در سفر ما به تهران در حالی که در مسیر مبارزات انتخاباتی بودیم با من در میان گذاشت.
اما رئیسی سیاستمدار کیست؟ و مردم ایران چه انتظاری از مردی که به هر حال به عنوان یک تندرو شناخته می شود دارند؟
به اعتقاد من ابراهیم رئیسی در بُعد مذهبی انسانی شناخته شده است و از این بابت در بین مردم مشکلی ندارد، او به عنوان یک مرد معقول شناخته می شود، مردی که می تواند به دکارت استناد کند و عملکرد درونی دموکراسی را درک کند. رئیسی یک مرد معمولی حوزه (دانشگاه اسلامی) نیست که بر اساس تعالیم آیت الله خامنه ای تربیت شده باشد. او مردی جاه طلب است که قدرت را دوست دارد و استراتژی و نیاز به جلب لطف بین المللی را برای آرمان خود از طریق درخواست دیپلماسی و ایجاد صلح بسیار درک می کند.
آقای رئیسی در بیشتر مدت مصاحبه ما با من در مورد اهمیت عدم مداخله نظامی و لزوم احترام کشورها به حاکمیت ملی دیگران صحبت کرد.
من در این گفت وگو از رئیسی مداخله ایران در بحرین، یمن، لبنان و سوریه پرسیدم. و اینکه چگونه این مداخله خود را از مداخله مثلاً ایالات متحده یا روسیه در این مورد متمایز می کند؟
او معتقد بود ایران این کار را (مداخله در یمن و عراق و..) را به عنوان یک کار اخلاقی انجام می دهد او این دخالت را وظیفه ای می داند که شرع اسلام به آنها محول کرده است.
رئیسی گفت: ما به نمایندگی از بی گناهان و مظلومان در برابر قدرت های بدخواه وارد عمل می شویم تا آنها را از یوغ غرب زدگی و رادیکالیسم اسلامی رها کنیم. (منظور او اساساً عربستان سعودی بود).
اینجا بود که به خودم اجازه دادم تا از «ابراهیم رئیسی» پیرامون مذاکرات هسته ای سوال کنم.
او می گوید: ایران حق و وظیفه دارد از خود، مردم و آینده خود دفاع کند. ایران موظف است از ایدئولوژی سیاسی خود [حکومت فقیه معرفی شده توسط آیت الله خمینی، که به موجب آن تنها فقیهی که به جزییات تعالیم اسلامی ارتقا یافته باشد، می تواند و باید ملت را رهبری کند] مراقبت کند.
از او (رئیسی) پرسیدم "از جاه طلبی های هسته ای ایران چه خبر؟" (ناگفته نماند که این سوالات هرگز در مصاحبه رسمی گنجانده نشدند.) من تکههایی را که اینجا و آنجا جمع کرده ام را به اشتراک میگذارم تا بیش از حد با ابراهیم رییسی دشمنی نکرده باشم.
او به من می گوید: برنامه هسته ای ایران موضوع حاکمیت ملی است. هیچ کشوری روی زمین نباید ما را از فعالیت هسته ای بازدارد. "ما برای هیچ کس تهدید نیستیم، ما به آنچه عمل می کنیم که رهبری ما فرموده است."
او به من گفت: ایران را ببینید، خارج از اجماع عمومی استقلال خودش را حفظ کرده است. جمهوری اسلامی نه تنها خودش را تهدیدی برای سایر کشورها نمیداند، بلکه خودش را آزادکننده ملتها در چارچوب هویت ایدئولوژیکی میداند که از آن حمایت می کند. علاوه بر این، جمهوری اسلامی ایران معتقد است که به دلیل ماهیت نظام سیاسی که دارد، خودش را مسئول مراقبت و پاسداری از ملت های مظلومی می داند که فراتر از مرزهای ایران است.
این اظهارات رئیسی حاکی از این است که "ایران همچنان به دنبال جاه طلبی های هسته ای خود است." و این جاه طلبی با انجام مذاکرات هسته ای همخوانی ندارد.
من قبلاً فکر می کردم اسرائیل بیش از حد در مورد فعالیت های هسته ای ایران « دراماتیک» است. من دیگر این را باور ندارم. ایران تهدید بسیار واقعی است و رویای هسته ای ایران به استفاده غیرنظامی محدود نمی شود. تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به تسلیحات هسته ای به این معنی است که این کشور به طور چشمگیری قصد نابودی دشمنان خودخواسته خود را دارد. هر چند فکر نمیکنم ایران حتی اگر بخواهد هم نمی تواند بمب هسته ای بسازد.
گفتنی است مقالات کاترین پرز شکدم در وبسایت آیتالله خامنهای هماکنون به کلی پاک شدهاست اما با این حال با سر زدن به سایت آرشیو جهانی وب، در ۱۸ رکورد به نام او در وبسایت خامنهای.آیآر اشاره شده است. همچنین با جستجوی سر واژه انگلیسی نام او در گوگل نیز میتوان به سرتیتر مقالات او در وبسایت آیتالله خامنهای دست یافت.
همچنین کاترین پرز شکدم همچنین جزو تحلیلگران ثابت در شبکه پرس تیوی بود. و در برهههای گوناگون خبری از سوی این شبکه به عنوان تحلیلگر ویژه دعوت میشد.
گفتنی است کمیل خجسته برادرزاده همسر آیتالله خامنهای از مسئولان ارشد سایت https://english.khamenei.ir/ است. محمود احمدینژاد پیشتر مدعی شده بود که "آقای خجسته در دوره ریاستجمهوری او عزم سفر به رژیم اسرائیل را داشت و پس از اطلاع او با توبیخ مواجه و برکنار شد."
دیده بان ایران به صورت مستقل این ادعا را نمی تواند تایید کند و آمادگی اش در جهت انعکاس پاسخ به این اظهارات را اعلام می کند.