جلال میرزایی، نماینده مجلس دهم: در تغییر قوانین عادی هم ماندهایم چه برسد اصلاح قانون اساسی!
جلال میرزایی، فعال سیاسی اصلاحطلب بحث بازنگری در قانون اساسی را جدی نمیگیرد و معتقد است که نه در بین منتقدان و اپوزیسیون داخلی و نه در درون حاکمیت اتفاق نظر و نیازی به بازنگیری در قانون اساسی احساسی نمیشود.
به گزارش دیده بان ایران؛ بازنگری در قانون اساسی هم از جمله مباحثی است که هر از گاهی مطرح شده، داغ میشود و بعد هم فراموش میشود. این بار هم اظهارات محمدرضا باهنر طی گفتوگویی این موضوع را به سطح رسانهها برگرداند.
با این حال برخی سیاسیون معتقدند که نه در بین منتقدان و اپوزیسیون داخلی و در نه دایره حاکمیت اراده و خواست یا احساس نیازی برای انجام بازنگری وجود ندارد.
جلال میرزایی، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده پیشین مجلس از جمله همین افراد است. او در گفتوگو با «نامه نیوز» گفت: «بحث بازنگری در قانون اساسی در مجلس دهم هم از سوی برخی نمایندگان مطرح شد. در همان سال اول نامهای تهیه شد و مواردی هم ذکر شده بود که درباره آن خواهان بازنگری در قانون اساسی بودند. آقای باهنر هم برای چندمین بار به این موضوع پرداخته و آنچه مورد نظر او است بیشتر به قوه مقننه برمیگردد. از نظر او مجلس کارآمدی لازم را ندارد چون نمایندگان بیشتر نگاه محلی دارند تا ملی لذا میگویند که در مجلس منافع ملی نماینده ندارد. بر این اساس پیشنهاد میدهد که ساختار قوه مقننه تغییر کند و دو مجلس داشته باشیم.»
وی افزود: «به نظر من اما در بحث بازنگری در قانون اساسی باید به خیلی از مسائل دیگر هم توجه کنیم و ببینیم که کجاها مسائل و مشکلاتی وجود دارد که ناشی از ابهامات در اصول قانون اساسی دارد و برای بهتر کردن وضعیت باید درباره آنها بازنگری کرد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «به نظر من درباره این موضوع بین صاحب نظران حقوق عمومی، خصوصی و حتی سیاسی اتفاق نظری نیست و این موضوع مطالبه احزاب و گروههای سیاسی نیست. به این خاطر که ناکارآمدی فعلی بیشتر ناشی از ناکارآمدی افراد است و نه ناکارآمدی ساختار سیاسی. البته منکر نمیشویم که یک جریانی به اسم برانداز نظام را ناکارآمد و اصلاحناپذیر میداند. این دیدگاه و جریان اما محل بحث ما نیست. جریان اصلاح طلبی حتی جریان اصولگرا خواهان استفاده از ظرفیتهای قانون اساسی هستند و معتقدند که ما از ظرفیت های موجود قانون اساسی به درستی استفاده نکردهایم لذا رفتن به سوی بازنگری معنایی ندارد.»
میرزایی تاکید کرد: «دقت کنید در بازنگری سال 68 در قانون اساسی مواردی بازنگری شد که نظام با آن مشکل داشت و این جمع بندی را ایجاد کرده بود که قانون اساسی بازنگری شود. الان باید دید که آیا از منظر نظام خواست بازنگری قانون اساسی وجود دارد یا خیر؟ همچنین باید دید که از منظر صاحب نظران و حقودانان، احزاب و نهادهای مدنی ، منتقدان و اپوزیسیون داخلی خواست بازنگری وجود دارد؟»
وی ادامه داد: «واقعیت این است که اگر چهار ، پنج سال اخیر را مبنا قرار داده و نقطه نظرات منقدان دخلی نظام را مرور کنیم به یک موضوع که بگویند نیاز به بازنگری دارد. نظام سیاسی هم غیر از صحبتی که رهبری در سفر به کرمانشاه چند سال قبل درباره نظام پارلمانی کرده و به بازنگری در قانون اساسی اشاره کردند، اشاره دیگری ندیدم که بگوییم خواست بازنگری وجود دارد یا اینکه تحلیل و بررسی انجام شده باشد. حداقل این بررسی منتشر نشده که بگویند ضعف های موجود در جامعه در حوزه های مختلف ، به اصول قانون اساسی برمیگردد و نیاز به اصلاح دارد. »
این نماینده پیشین مجلس گفت: «به نظر میرسد که نه در درون حاکمیت بررسی جامعی در این باره انجام شده و نه منتقدان این کار را کردهاند. نه افراد و صاحبت نظران، حقوقدانان اصلاح طلب و منتقدان درون نظام چنین حرفی زدهاند و نه تئوریسینهای داخل حاکمیت چنین حرفی را زدهاند. آقای باهنر هم با توجه به تجربهای که در مجلس داشته از منظر تغییر ساختار مجلس این بحث را مطرح کرده است. به نظر من این هم کار سادهای نیست چون ما حتی تاکنون بحث تغییر قانون انتخابات که یک قانون عادی و به مراتب ساده تر از بازنگری در قانون اساسی است را نتوانستهایم انجام دهیم لذا بعید است که در شرایط موجود نتوانیم در مسائل کلانی مثل بازنگری در قانون اساسی با توجه به واگراییهایی که در جامعه امروز ایران به وجود آمده، به یک اجماع حتی نسبی برسیم و بتوانیم درباره اینکه چه مواردی نیاز به بازنگری دارد، اجماع نظر پیدا کنیم.»
ویژه