دولت آقای رئیسی در ماههایی که سکان مدیریت کشور را به دست گرفته به چه میزان موفق شده در بین اقشار مختلف مردم امیدواری نسبت به آینده ایجاد کند؟
در جامعه ما دولتمردان در هر برههای از تاریخ که بر ســـرکار بودهاند از واقعیتهای جامعه فاصله داشتهاند. شرایط به شکلی است که آنچه در جامعه میگذرد از چشم مسئولان ما پنهان بوده است. این وضعیت تنها در این دولت وجود ندارد، بلکه در همه دولتها وجود داشته است. در چنیـــن شرایطی هــر رئیسجمهور و یا وزیری که روی کار میآیـــد به دلیل اینکه از واقعیتهای جامعه اطلاع ندارد تلاش میکند با دادن وعده برای خود بـرگ برنده ایجـــاد کند. بهصورت طبیعی نیز هنگامـــیکــه چـنیـــن مــــدیری کار خــود را آغــاز کرد نمیتواند به وعدههــای خود عمل کند و درنتیجه وعدهها محقق نمیشود. این خلف وعدهها در همه دولتها و ازجمله در دولت جدید وجود داشته است. در سال گذشته ما با مشکل تـــورم و گرانی ارز و چالشهای موجود در بازار سرمایه و بورس مواجه بودیم. بههمین دلیل آقای رئیسی هنگامیکه در رقابتهای انتخابات شرکت کردند، وعده دادند که این مشکلات را حل خواهند کرد. با این وجود پس از اینکه دولت سیزدهم کار خود را آغاز کرد هیچکدام از این مشکلات حل نشد، بلکه مشکلات روند صعودی نیز پیدا کرده است. وضعیت قیمتها در بازار بسیار پر نوسان است. بهعنوانمثال قیمت یک کالا نسبت به هفته گذشته20 درصد افزایش داشته است و در هفته بعد نیز این وضعیت وجود دارد. وضعیت بازار همچنان بیثبات است و این چالش مهمی است که امروز مردم با آن مواجه هستند. به نظر میرسد دولت بیشتر به صحبت کارشناسان خود گوش میدهد که صحبتهای آنها نیز روی کاغذ است و از واقعیتهای جامعه بیاطلاع هستند. اعداد و ارقامی که نزدیکان رئیسجمهور به ایشان ارائه میکنند با آنچه در کوچه و بازار میگذرد تفاوتهای معناداری دارد.
یکی از رویکردهای دولت حضور میدانی رئیسجمهور و وزرا در بین اقشار مختلف مردم بوده است. آیا این رویکرد نتوانسته اعضای دولـــت را نسبت به واقعیتهای موجود در جامعه آگاه کند؟
به نظر میرسد این اتفاق رخ نداده است. اگر به قیمت کالاهای موردنیاز مردم دقت کنیم متوجه میشویم که قیمتها به شکل بیثباتی در ماههای اخیر افزایش داشته است. بهعنوانمثال قیمت برنج از ابتدای روی کار آمدن دولت تاکنون با افزایش لجامگسیختهای مواجه بوده است. چه اتفاقی رخداده که در ابتدای روی کار آمدن دولت سیزدهم قیمت برنج40 هزار تومان بوده اما امروز80 هزار تومان است؟ این وضعیت درباره دارو نیز وجود دارد. این در حالی است که با توجه به شیوع ویروس کرونا اغلب مردم کشور به دارو نیاز دارند. اگر به قیمت داروها دقت کنیم متوجه میشویم که داروها به گرانترین قیمت ممکن به دست مردم میرسد. این اتفاق در حالی رخ میدهد که دولت و مجلس انقلابی به مردم قول دادند که تورم را کنترل کنند و اجازه ندهند گرانیها ادامه پیدا کند. کسانی که امروز مدیریت کشور را به دست گرفتهاند در دولتهای یازدهم و دوازدهم انتقادهای زیادی برای همین گرانیها به دولت وارد میکردند و دولت روحانی را مسبب گرانیها و افزایـــش تورم معرفـــی میکردند. سؤال اینجاســت چرا در شرایط کنونی که خود این افراد مدیریت کشــور را به دست گرفتهاند بیثباتی در بازار بیشتر از گذشتــه شده است. دولت و مجلس انقلابی به مردم قول دادند جلوی گرانیها را بگیرند و اجازه ندهند گرانیها افزایش پیدا کند. مــردم انتظار حل شدن مشــکلات را ندارند اما انتظار این بود که از گرانیهای بیشتر جلوگیری به عمل آید. آنچه تاکنون از دولت مشاهده شده این است که هرروز یک تصمیم میگیرد. هنگامیکه بازاریان و کسبه مشاهده میکنند که دولت بهصورت واحد تصمیمگیری نمیکند و هرروز یک تصمیم میگیرد از این وضعیت سوءاستفاده میکنند و قیمت اقلام را افزایش میدهند. امروز مردم با این سؤال مواجه هستند که چرا به وعدههایی که در زمان انتخابات داده میشود عمل نمیشود؟ دلیل اصلی این موضوع این است که این مدیران جامعه با واقعیتهای جامعه فاصله دارند. البته مدیران در مصاحبههای خود با رسانهها نسبت به آینده ابراز خوشبینی میکنند و قیمتهای بازار را با ثبات ارزیابی میکنند. با این وجود آنچه در جامعه رخ میدهد وضعیت دیگری است و وضعیت بازار با بیثباتی و عدم مدیریت همراه است.
دولت از کـــدام واقعیتهای جامعه فاصله دارد؟
واقعیتهایی که در بازار و اقتصاد کشور وجود دارد. اقتصاد به دو وجه قابلتحلیل است. یک وجه آن تئوری و نظریههای اقتصادی است که عدهای در اتاقی مینشینند و با کاغذ و عدد و رقم درباره وضعیت اقتصاد تصمیمگیری میکنند. در وجه تئوری عنوان میشود تورم نقطهبهنقطه این رقم است. این در حالی است که واقعیتهای موجود در بازار چیز دیگری را نشان میدهد و هنگامیکه مردم با واقعیتهای بازار و گرانیها مواجه میشوند شرایط تفاوتهای معناداری با وجه تئوریک ماجرا دارد. اینکه طی چند ماه قیمت برنج از چهل هزار تومان به هشتاد هزار تومان رسیده چه معنایی میتواند داشته باشد؟ مردم باید نام این وضعیت را چه بگذارند؟ چرا باید میزان تورم در ظرف چند ماه صد درصد افزایش داشته باشد؟ در چنین شرایطی مجلس قانونی را تصویب میکند که خانوادهها فرزندان بیشتری داشته باشند تا جمعیت رشد کند. آیا دولت و مجلس این سؤال را از خود نمیپرسد که جوانان چرا ازدواج نمیکنند و یا زوجین جوان چرا بچهدار نمیشوند؟ در پاسخ باید عنوان کرد دلیل اصلی این وضعیت مشکلات اقتصادی و اشتغال است. هنگامیکه جوان شغل و درآمد نداشته باشد چگونه میتواند ازدواج کند و یا بچهدار شود؟آیا دولت و مجلس وضعیت بازار را نمیبینند؟ اگر واقعا دولت و مجلـــس به دنبال افزایش جمعیت هستند در مرحله نخست باید مشکلات معیشتی و اقتصادی جوانان را حل کنند تا جوانان تشویق شوند که ازدواج کنند و از سوی دیگر بچهدار شوند. نمیتوان از طریق منع اقلام ضدبارداری برای مردم اجبار ایجاد کرد که بچهدار شوند. این رویکرد صحیح نیست و به نتیجه نمیرسد. امروز جامعه ما در حال پیر شدن است که این وضعیت در آینده خطرناک است. باید برای اینگونه چالشها راهکارهای علمی و کاربردی پیدا کرد، بلکه نمیتوان با راهحلهای کوتاهمدت و مُسکن بسنده کرد.
دولت تلاش میکنـــد با به نتیجه رساندن مذاکرات هستهای تحریمهای اعمالشده علیه ایـــران را بردارد تا بهواسطه آن وضعیت اقتصاد داخلی را بهبود ببخشد. با توجه به شرایط مذاکرات چه چشماندازی را پیــش روی اقتصاد کشور مشاهده میکنید؟
اقتصاد کشــور مدتهاست که با سیاست خارجی گرهخورده و اتفاقاتی که در عرصه بینالمللی برای ایران رخ میدهد در وضعیت اقتصاد داخلی تأثیرگذار است. مذاکرات در دولت روحانی در آستانه به نتیجه رسیدن بود و طرفین آماده توافق بودند. با اینوجود برخی گروهها و جریانهای رادیکال با ایجاد هجمه علیه دولت اجازه چنین کاری را ندادند. این عده برجام را برای کشور خطرناک میدانستند و بر این باور بودند که دولت روحانی در ماجرای برجام بهخوبی عمل نکرده است. این گروه درک صحیحی از وضعیت بینالمللی ندارند و به همین دلیل اجازه ندادند مذاکرات در دولت روحانی به نتیجه برسد. بدون تردید اگر این اتفاق رخداده بود در شرایط فعلی دولت میتوانست از مواهب برداشته شدن تحریمها استفاده کند. چرا باید برداشته شدن تحریمها تا به این اندازه طول بکشد؟ اینکه تیم مذاکرهکننده ایران پس از یک دور مذاکره دوباره به تهران بازمیگردد و تلاش میکند دوباره زمان مذاکرات را تعیین کنند که به نتیجه نخواهد رسید. ما باید یکبار برای همیشه مشکل خود را با جهان حل کنیم. در شرایط کنونی 200 کشور در کره زمین حضور دارند که همه کشورها تلاش میکنند باهم ارتباط داشته باشند و مشکلات خود را از طریق مذاکره حل کنند. مگر ایران در این زمینه استثنا است؟خیر؛ ایران نیز کشوری مانند دیگر کشورهاست. ما باید بپذیریم که مشکلات اقتصادی ما زمانی حل میشود که رویکردهای کلان سیاسی ما حل شود. تا زمانی که مدیرمسئول یک روزنامه مدعی شود که سرنوشت سیاست خارجی کشور در اختیار وی است وضعیت کشور بههمین صورت باقی خواهــد ماند. وزیر خارجه عنوان کرد اگر لازم باشد میتوان بهصورت مستقیم با آمریکــا مذاکره کرد. پس از اظهـــارات وی در این زمینه عدهای علیه وی هجمه وارد کردند که مذاکره با آمریکا خط قرمز ماست و نباید این اتفاق رخ بدهد. امروز طرف اصلی ما در مذاکرات آمریکا است و به همین دلیل بهترین راه این است که ما بدون واسطه با این کشور وارد مذاکره شویم تا مشکلات حل شود. رویکرد گزینشی در روابط بینالملل جواب نمیدهد و تاکنون هزینههای زیادی برای کشور ایجاد کرده و به همین دلیل باید متوقف شود. امروز چهل سال از پیروزی انقلاب میگذرد اما ما هنوز مشکل خودروسازی را حل نکردهایم. کار بهجایی رسید که مقام معظم رهبری نیز به این موضوع اشاره کردند. امروز جامعه نیاز بهنقد دارد و نخبگان جامعه باید شرایط اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را نقد کنند. اینکه برخی از تریبونهایی مانند تریبون نماز جمعه تنها از دولت تعریف و تمجید میکنند قابلقبول نیست. با تعریف و تمجید مشکلات واقعی مردم حل نمیشود ، بلکه باید با واقعبینی شرایط را مورد نقد و بررسی علمی و منطقی قرار داد.
آیا رویکرد نگاه به شرق که در دولت وجود دارد در شرایط کنونی میتوان خلأ ایران در عرصه بینالمللی راپر کند و چالشهای اقتصادی ایران را مرتفع کند؟
شعار اصلی انقلاب ما نه شرقی و نه غربی بوده است. این یکی از شعارهای مهم انقلاب اسلامی بود. تاریخ دویستساله روسیه را بهدقت مطالعه کردهام. واقعیت این است که اگر بخواهیم ردپای روسیه را در ایران جستوجو کنیم چیزی بهجز استبداد نبوده است. اوج این وضعیت را میتوان در دوران استبداد صغیر و به توپ بسته شدن مجلس توسط روسها مشاهده کرد. معتقدم خیانتی که روسها در مشروطه به ایرانیان کردند بسیار بیشتر از خیانتی است که آمریکا در کودتای28 مرداد به ایرانیان کرده است. در جنگهای ایران و روس بخشهای مهمی از کشورها را روسها تصاحب کردند. در نتیجه اگر ما در شرایط کنونی بخواهیم با تکیهبر شرق و بهخصوص روسیه و چین در مقابل غرب بایستیم درنهایت به هیچ جا نمیرسیم و درنهایت دستآوردی به دست نخواهیم آورد.