واکنش فرزند دکتر شریعتی به اخراج اساتید از دانشگاه ها/ احسان شریعتی:در دانشگاه تهران درس می دهم اما پرونده ام گم شده!
احسان شریعتی، استاد دانشگاه و فرزند مرحوم علی شریعتی نیز درباره اخراج استادان از دانشگاه عنوان کرد:تقاضای کار و پیوستن به هیئت علمی دانشگاه را داده بودم. از دانشگاه تهران شروع شد و پس از یک دوره آزمایشی و آموزشی چندساله هیچگاه جوابی در پاسخ به پرونده استخدامی بنده داده نشد. من همزمان در دانشگاه علوم و تحقیقات تدریس میکردم و در آنجا هم پروندهای داشتم.در آن زمان ریاست بخش فلسفه با مرحوم دکتر اکبری بود و ایشان هم گفتند پرونده شما در اینجا گم شده.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ احسان شریعتی، استاد دانشگاه و فرزند مرحوم علی شریعتی نیز درباره اخراج استادان از دانشگاه عنوان کرد:
«پس از انقلاب و در دوران انقلاب فرهنگی شاهد چنین رویکردی نسبت به جامعه علمی و دانشگاهی کشور بودهایم و البته در ادوار مختلف شدت و حدت آن متفاوت بوده است. بنا بر تجربه شخصی، در همین دوره که وارد کشور شده بودم، تقاضای کار و پیوستن به هیئت علمی دانشگاه را داده بودم. از دانشگاه تهران شروع شد و پس از یک دوره آزمایشی و آموزشی چندساله هیچگاه جوابی در پاسخ به پرونده استخدامی بنده داده نشد. من همزمان در دانشگاه علوم و تحقیقات تدریس میکردم و در آنجا هم پروندهای داشتم.
در آن زمان ریاست بخش فلسفه با مرحوم دکتر اکبری بود و ایشان هم گفتند پرونده شما در اینجا گم شده. اواخر چند سال تدریس در دانشگاه آزاد تماس گرفته و گفته بودند تدریس چند نفر از استادان تمدید نشود؛ مثل دکتر ذیمرام که بعد از حوادث 88 مظنون بودند».
او ادامه داد: «در دوره دولت روحانی هم با اینکه من بهعنوان استاد مدعو در دانشگاه تهران کار میکردم، هیچوقت آن پاسخ نیامد و نهایتا آنجا هم به همین سرنوشت انجامید و من با اینکه حضور علمی در جلسات دفاع داشتم، بسیاری از پژوهشها و رسالهها را مشاور، داور یا حتی راهنما بودم، اما عملا هیچ قراردادی بسته نشد و گفته نشد که من پذیرفته یا رد شدهام. من بهعنوان شخص شناختهشده که به خاطر انتساب با دکتر شریعتی و نقشی که در انقلاب ایران گفته میشود داشته، وقتی اینگونه تجربه داشتهام ببینید با دیگران چطور برخورد میشود».
این استاد دانشگاه گفت: «متأسفانه بنا بر تصمیماتی که معلوم نیست در چه مراکزی گرفته میشود، در کمال اختفا و عدم شفافیت و تعدد مراکز تصمیمگیری و انحصارطلبی که وجود دارد و با فرصتطلبیها و حسادتها آمیخته شده و مجموعهای فراهم میآورد که شاهد هستیم چه وضعیت روانیای به وجود میآورد؛ یعنی محیطی مملو از چاپلوسی را دامن میزند و متأسفانه میبینیم با چنین وضعیتی مواجه هستیم که روحیه دورویی و ظاهرسازی حتی در سطح جامعه علمی دانشگاهی وجود دارد به شکلی که نمیدانیم عقاید واقعی استادان، دانشجویان و آموزش و پرورش چیست».
دکتر احسان شریعتی در پایان به شرق گفته است: «با یکدستشدن حاکمیت شاید این سیاست فرهنگی پیگیری میشود که دانشگاه از نظر سیاسی یکپارچه شود که این خطری است که نهاد علم و دانش را تهدید میکند؛ هرچند علم و دانشگاه با آگاهی و فرهنگ محدود به ساختار بوروکراتیک رسمی نمیماند؛ یعنی کار علمی خارج از دانشگاه هم پیگیری میشود. امیدوارم این کارزار در دفاع از دانشگاه ادامه پیدا کند؛ نه برای اینکه به نتایج فوری در زمینه بازگشت استادان برسیم، بلکه به دلیل اینکه سرنوشت آینده دانشگاه و نظام آموزشی کشور مورد حلاجی قرار بگیرد و آسیبشناسی شود».