انتقاد از تمجید رئیسی توسط «کاظم صدیقی» در نماز جمعه تهران/ بسیاری از انحرافات از همین تعریفهای درست و غلط غلوآمیز آغاز میشود
این حجم از تعریف و تمجید از تریبون نماز جمعه را نباید به مثابه یک امر ساده تلقی کرد، زیرا بسیاری از مشکلات، انحرافات و توهمات شخصیتها از همین تعریفهای درست و غلط آغاز میشود و افکار عمومی همچنان این نوع تعاریف را از تریبونهای رسمی از رئیسجمهور دولتهای نهم و دهم به یاد دارد.
به گزارش دیده بان ایران؛ مهدی مخبری در خبرگزاری ایکنا در ارتباط با سخنان روزگذشته «حجت الاسلام کاظم صدیقی» در نمازجمعه تهران نوشت:
رئیسجمهور محترم کشورمان روز گذشته در نماز جمعه حضور یافت و شاید خود انتظار نداشت با تعاریف و تمجیدهایی از سوی خطیب جمعه تهران روبرو شود که برخی از آنها را نیز خود ایشان به سختی باور میکرد. همانطور که میدانیم در آموزههای دینی به تعریف و تشویق از دیگران به عنوان امری نیکو توصیه رفته است و رعایت اعتدال در این امر به نحوی که باعث تشویق دیگران به استمرار کارهای نیک شود مطلوب و پسندیده است اما این تعاریف وقتی به سطح حاکمان میرسد، نه تنها زیبنده تریبون نماز جمعه نیست بلکه هدر دادن وقت ذیقیمت نمازگزاران و حتی به نوعی وهن دین و آموزههایی همچون امداد الهی، توکل و توسل است. در واقع مشکل اصلی افراط و زیادهروی در این قضیه است؛ آن هم در زمانی که همچنان مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم پابرجا و در برخی بخشها رو به افزایش است و آثار اقدامات و دستورات خوب رئیسجمهور هنوز در سفره مردم مشاهده نشده و انتظارات مردم از دولت سیزدهم با وجود امیدواری، البته به جز در حوزه واکسیناسیون کرونا، چندان برآورده نشده است.
فارغ از اینکه این تعاریف درست بود یا نادرست - که قطعاً بخشی از آنها درست بود - حجتالاسلام رئیسی تا امروز نشان داده یک روحیه مردمی و جهادی دارد و بدون اینکه در سخنان و رفتارش دولتهای گذشته را مورد انتقاد قرار دهد با تلاش بیوقفه به دنبال امیدآفرینی در فضای سیاسی کشور است اما این حجم از تعریف و تمجید از تریبون نماز جمعه را نباید به مثابه یک امر ساده تلقی کرد، زیرا بسیاری از مشکلات، انحرافات و توهمات شخصیتها از همین تعریفهای درست و غلط آغاز میشود و افکار عمومی همچنان این نوع تعاریف را از تریبونهای رسمی از رئیسجمهور دولتهای نهم و دهم به یاد دارد.
شاید عدهای بگویند رئیسجمهور فعلی با آن رئیسجمهور تفاوت دارد اما نباید فراموش کرد امکان لغزش برای هر انسانی وجود دارد و هر کس در هر سطحی از ایمان و تقوا ممکن است به دلیلی متفاوت از دیگری از مسیر درست منحرف شود.
امام علی(ع) در خطبه معروف متقین درباره یکی از ویژگیهای متقین مىفرماید: «إِذَا زُکِّیَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا یُقَالُ لَهُ فَیَقُولُ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِى مِنْ غَیْرِى وَرَبِّى أَعْلَمُ بِى مِنِّى بِنَفْسِى اللَّهُمَّ لاَتُؤَاخِذْنِى بِما یَقُولُونَ، وَاجْعَلْنِى أَفْضَلَ مِمَّا یَظُنُّونَ، وَاغْفِرْ لى مَا لاَیَعْلَمُونَ. هرگاه یکى از آنها را مدح و ستایش کنند از آنچه درباره او گفته شده به هراس مىافتد و مىگوید: من از دیگران به خود آگاهترم و پروردگارم به اعمال من از من آگاهتر است. بارالها! مرا به سبب نیکى هایى که به من نسبت مىدهند مؤاخذه مفرما! و مرا برتر از آنچه آنها گمان مىکنند قرار ده و گناهانى را که من دارم و نمىدانند ببخش.»
این امر آنقدر حیاتی و مهم است که حتی امام خمینی(ره) نیز از این تعاریف غلوآمیز احساس ترس و نگرانی کرده و در مقابل تمجیدهای آنچنانی مرحوم فخرالدین حجازی فرمودند: «من خوف این را دارم که مطالبی که آقای حجازی فرمودند دربارۀ من، باورم بیاید. من خوف این را دارم که با این فرمایشات ایشان و امثال ایشان برای من یک غرور و انحطاطی پیش بیاید. من به خدای تبارک و تعالی پناه میبرم از غرور. من اگر خودم را برای خودم نسبت به سایر انسانها یک مرتبتی قائل باشم، این انحطاط فکری است و انحطاط روحی. من در عین حال که از آقای حجازی تقدیر میکنم که ناطق برومندی است و متعهد، لکن گله میکنم که در حضور من مسائلی که ممکن است من باورم بیاید فرمودند. پیروزى ما مرهون اسلام است. نه مرهون من است و نه مرهون شما و نه مرهون هیچ قوهاى، مرهون اسلام است.»
در موردی دیگر مرحوم آیتالله مشکینی، رئیس وقت مجلس خبرگان رهبری، در گردهمایی ائمه جمعه در سال ۱۳۶۶ در سخنانی اینگونه از امام (ره) تعریف و تجلیل میکنند: «امام بزرگوار، مرجع اعظم تقلید شیعیان، رهبر عظیمالشأن مسلمانان، پناه مستضعفان جهان، علیک منّا سلام الله ابداً ما بقیت... اماما! امام زینالعابدین علیهالسلام در دعای روز جمعه و عید فطر و عید أضحی به جملهای میرسند که برای ما تکاندهنده است و آن این است که میگوید: الّلهم انّ هذا المقام لخُلفائِک و أصفیائک و مواضع أُمنائک فی الدّرجة الرفیعة التی خصصتهم بها قد ابتزوها: خدایا این مقام مال اولیاء الله است، مال اصفیاء الله است، امناء الله است و ابتزوها یعنی به جور و ظلم خدایا این مقام را از ما سلب کردند. مزید بر این مطلب، امام باقر و امام صادق و امام حسن عسکری علیهمالسلام و بلکه الان حضرت بقیة الله الأعظم هم همین جمله را با خدای خود صحبت میکنند. اماما! ما در این برههای از زمان چشم گشودیم و دیدیم بر این که خدا این مقام را به یکی از فرزندان لایق آن خاندان دوباره پس داد و عنایت کرد و به دست باکفایت آن حضرت تحویل داد.»
اما امام خمینی (ره) در آغاز سخنانشان بلافاصله به این تعریفها پاسخ داده و میفرمایند: «من قبلاً از آقای مشکینی گله کنم. ما آنقدری که گرفتار به نفس خودمان هستیم، کافی است. دیگر مسائلی نفرمایید که انباشته بشود در نفوس و ما را به عقب برگرداند. شما دعا کنید که آدم بشویم. دعا کنید که حتی به همین ظواهر اسلام عمل کنیم. ما که چشممان به آن بواطن نمیرسد لااقل به این ظواهر عمل بکنیم.» (ج ۲۰ صحیفه، ص ۳۹۴)
قطعاً وقتی امام خمینی(ره) با آن مراتب بالا در تقوا و عرفان اینچنین از تعاریف دیگران احساس ترس از غرور میکند تکلیف سایر مسئولان مشخص است که این تعاریف عجیب و غریب در صورت تداوم و استمرار ممکن است چه آثار سوئی را به دنبال داشته باشد و چه بسیار شخصیتهای بزرگی در طول تاریخ بودهاند که در اثر همین تمجیدهای مسحورکننده به آفت غرور و تکبر دچار شده و کم کم آن حالت خلوص و مجاهدت اولیه را از دست دادهاند.
رهبر انقلاب نیز چندین بار مخالفت خود را با این تعابیر و تمجیدها بیان کرده و در حاشیه دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی در خرداد سال ۱۳۹۰ در واکنش به تعریف و تمجید یکی از نمایندگان در توصیف رهبری فرمودند: «میدانم از روى محبت و اخلاص و صفاست -در این تردیدى نیست- لیکن اینجور بیانات، هم به ضرر من است، هم به ضرر خود گوینده است. نبایستى این بیانات به این شکل بیان شود. یک مجموعه زمانى تصادفاً کنار هم قرار گرفتهایم و داریم با هم کار میکنیم. من یک کار میکنم. شما یک کار میکنید. اینجور تعبیرات، تعبیراتى نیست که انسان را خوش بیاید یا کمکى به کار پیشرفت انسان بکند. ما همگى بندگان خدا هستیم و انشاءالله خدمتگزاران مردم هم باشیم.»
همچنین در جریان سخنرانی در دانشگاه نیروی دریایی نوشهر در ۲۸ شهریور ۱۳۹۱ در آغاز دیدار شعری غلوآمیز با تعابیری همچون «نوح ما» و «ناخدای کشتی ولایت» سروده شد که مورد اعتراض ایشان قرار گرفت و فرمودند: «من به شما عرض میکنم، به همه هم این را میگویم و گفتهام و تکرار میکنم: مبادا آن صفاتی، خصالی، مناقبی که متناسب با وجود ولیعصر ارواحنافداه هست، اینها را تنزل بدهیم در سطح انسانهای کوچک و ناقصی مثل این حقیر و امثال این حقیر. اینی که گفته میشود کسانی که در این سفینه سوارند، غم طوفان ندارند:
چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان
چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان [گلستان سعدی]
این نوح، امام زمان است، اما با یک نگاه عمومی به طول تاریخ اسلام وقتی نگاه کنیم -که سعدی هم با همان نگاه این شعر را گفته است- وجود مقدس خاتمالانبیاء (صلّیاللهعلیهوآله) نوحِ کشتیبان این امت است. [...] نوحِ این کشتی اوست. پشتیبان این امت اوست. واسطه فیض الهی به یکایک آحاد ما، به دلهای ما، به جانهای ما، به ذهنهای ما، به جسمهای ما، به حیات فردی و اجتماعی، وجود مقدس خاتمالأوصیاء و در رتبهی قبل از او، وجود مقدس خاتمالأنبیاء (صلّیاللهعلیهوآله) است.»
این مشی رهبری نیز در تبعیت از امام(ره) و سیره اهل بیت(ع) برخاسته از این است که انسان هر لحظه ممکن است دچار لغزش و انحراف شود و اعلام نارضایتی ایشان از این نوع تعاریف غلوآمیز خود دلیل گویای دیگری است که کسانی که پیرو ولایت هستند نباید در مسیر تعریف و تمجیدهای خطرناک و بیفایده از مسئولان، حتی در صورت درجات بالای ایمان و تقوا، حرکت کنند و دست از اینگونه سخنان بردارند و مخاطبان این تعاریف نیز باید بیش از پیش مراقب چنین سخنانی که در حقیقت دامی بیش نیستند، باشند.
آفت دیگر تعاریف روز گذشته این است که رئیسجمهور را در ذهن جامعه به مثابه یک شخصیت معجزهگر ترسیم میکند که هر مشکلی را با حضور میدانی و یک دستور قاطع به فوریت برطرف میکند. این تصویرسازی معجزهگون از رئیسجمهور در صورت عدم حل مشکلات در شش ماه یا یک سال آینده به شدت موجب ناامیدی و افزایش بیش از پیش بیاعتمادی مردم میشود و لذا نباید بی جهت با تعاریف بی فایده و خطرناک کار را بر رئیسجمهور و دولت سختتر از این کرد و سطح انتظارات را بسیار بالا برد.
پیشنهاد نگارنده به شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور این است که حداقل نسبت به نماز جمعه تهران به صورت دورهای، فصلی یا سالانه، یک ارزیابی کارشناسی و عالمانه نسبت به خطبههای ائمه جمعه با نظرخواهی از نخبگان حوزوی و دانشگاهی از یکسو و دریافت نظرات مردمی از سوی دیگر در خصوص محتوا و سطح تحلیل خطبهها انجام دهد و نتیجه آن را به اطلاع ائمه جمعه برسانند تا شاهد آن تحول مدنظر در نماز جمعه و ارتقای سطح تحلیلها متناسب با رشد فکری، فرهنگی و سیاسی جامعه نسبت به دهه ۶۰ باشیم تا نماز جمعه بتواند به معنی واقعی نقش اساسی در رشد اخلاقی و ارتقای فرهنگ سیاسی جامعه ایفا کند.