گزیده سرمقاله روزنامه های امروز- چهارشنبه ۲۹ دی
سرمقاله نویسان امروز روزنامه های کشور موضوعاتی نظیر، اوضاع ترکیه و سیاست های جدید اردوغان، برجام و ... را مورد نقد و بررسی قرار داده اند.
یه گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ روزنامه کیهان مطلبی با عنوان «زمین زیر پای اردوغان لغزنده است!» نوشته شده توسط سعدالله زارعی در ستون یادداشت روز خود به چاپ رساند:
رجب طیب اردوغان میان لزوم اصلاح سیاستهایی که شکست خورده است و نیاز ترکیه به نقشآفرینی در پروندههای مهم منطقه، دچار وضعیتهای متناقض شده و از این رو ترکیه اردوغان میخواهد روش خود را تغییر دهد اما نه به گونهای که مهمترین رقیب منطقهای آن یعنی ایران از آن سود ببرد. تأکیدبر اهمیت گفتوگوهای سوری- سوری و در عین حال متهم کردن ایران به عدم تمایل به راهحل سیاسی در این راستا صورت میگیرد و این در حالی است که از یک سو گرایش به گفتوگوی سوری-سوری در واقع تغییر رفتار به حساب میآید چرا که لازمه آن پذیرش دولت دمشق است. همه میدانند که بدون حضور دولت، مذاکرات سوری- سوری معنایی ندارد و از سوی دیگر متهم کردن ایران به بیعلاقگی به روند سیاسی در حالی است که گفتوگوها عمدتاً به نفع دولت سوریه و به ضرر معارضه است و دقیقاً در همین روست که گروههای تروریستی تمایل چندانی به مشارکت در گفتوگوها نداشته و خود را ملتزم به تصمیمات کنفرانسهای صلح نمیدانند.
روزنامه شرق مطلبی را با عنوان «برجام»؛ محصول دیپلماسی پیروز در ستون حرف اول خود و به قلم محمدرضا تابش اختصاص داد:
هنگامی که تعامل با جامعه بینالملل و دورکردن کشور از سایه شوم جنگ به یک خواست ملی تبدیل شد، مردان کاردان و سیاستمداران هوشمند کشور با هدایت رهبری معظم و در سایه تدبیر رهبران عالیرتبه کشور همت گماشتند و با دقت تمام و دلسوزی بایسته و منطقی جهانپسند و با درپیشگرفتن روشی جدید که گفتوگو را جایگزین مخاصمه میکرد، به دستاوردی شگفت رسیدند و با کمترین هزینه ممکن، توافقی ماندگار را برای ایران و جهان رقم زدند. اینک در یکسالگی این توافق بزرگ، شایسته است برخی از دستاوردهای آن را مورد مداقه قرار دهیم. به گفته صاحبنظران دهها دستاورد را میتوان برشمرد، اما در این مجال کوتاه میتوان به اهم آنها اشاره مختصری داشت:
١- خارجکردن ایران از شمول قطعنامههای جنگآفرین سازمان ملل و ابطال پشتوانههای حقوقی آن را که در نیمقرن اخیر بیسابقه بوده است، بدون تردید میتوان مهمترین دستاورد برجام قلمداد کرد.
٢- لغو عمده تحریمهای خانمانسوز که مانند بهمنی سهمگین، اقتصاد و امنیت ملی را هدف قرار داده بود و بازسازی روابط تجاری و اقتصادی دوباره با بسیاری از کشورهای طرازاول جهان را باید در زمره دیگر دستاوردهای ملموس و مهم برجام دانست. بازگشت عزتمندانه ایران به بازار نفت و تأثیرگذاری آن در سیاستها و تصمیمهای مهم اوپک، اقبال به سرمایهگذاری خارجی در پروژههای بزرگ ملی و فروش هواپیماهای مدرن به ایران برای نخستینبار بعد از پیروزی انقلاب.
در ستون سر مقاله روزنامه اعتماد مطلبی با عنوان « آمارهای عجیب آقای وزیر سابق!» نوشته شده است که بخشی از آن را می خوانیم:
در این گزاره تردیدی نیست که یکی از مهمترین مشکلات جامعه ایران مساله اشتغال و بیکاری است. البته این موضوع فقط مشکل ما نیست، بسیاری از کشورها حتی کشورهای توسعهیافته نیز دچار بحران بیکاری هستند، نمونه آن اسپانیاست که نرخ بیکاری به حدود ٢٥ درصد رسیده است. اخیرا نیز بانک جهانی گزارشی از روندهای مهم جهانی منتشر کرده که طی آن به مساله اشتغال و بیکاری نیز به عنوان یک موضوع مهم اشاره و برآورد کرده است که طی ١٠ سال آینده باید حدود ٦٠٠ میلیون شغل در جهان ایجاد شود. در این گزارش وضعیت ایران نیز از حیث اشتغال و بیکاری حساس توصیف شده است. این حساسیت ناشی از فاجعهای است که در دولت احمدینژاد در خصوص اشتغالزایی پیش آمد و به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای ناکارآمدی آن دولت شناخته شد. این ناکارآمدی چنان بود که حتی تاکنون که سه سال و نیم از پایان عمر آن دولت میگذرد، کمتر کسی به خود جرات داده بود که در دفاع از آن دولت در زمینه اشتغال چیزی بنویسد، چرا که غیرقابل دفاع تلقی میشد تا اینکه در روزهای گذشته بدترین اتفاق ممکن رخ داد و وزیر اقتصاد دولت احمدینژاد دست به کار شد و یادداشتی را در مقایسه عملکرد آن دولت و دولت فعلی نوشت و خبرگزاریهای اصولگرا نیز خوشحال از اینکه اسنادی را در دفاع از آن دولت ناکارآمد و علیه دولت موجود به دست آوردهاند آن را به عنوان «وزیر اقتصاد دولت دهم با ارایه مستنداتی از مرکز آمار ایران گزارش بیکاری دولت یازدهم را راستیآزمایی و دلایلی بر رد این گزارشها ارایه کرد» تیتر کردند. ولی این گروه و نیز آقای وزیر سابق زحمت فهم این نکته را به خود ندادند که اگر این آماری که میگویند درست است، پس چرا تا به حال در برابر سیل انتقادات علیه آن دولت در خصوص رکود مطلق در ایجاد شغل، سکوت کرده بودند؟
روزنامه آرمان مطلبی را با عنوان « یکسالگی برجام بیمها و امیدها» به علیاکبر فرازی در ستون سرمقاله خود به چاپ رساند که در زیر بخشی از آن را مطالعه می کنید.
یک سال از اجرایی شدن برجام گذشت و اکنون فرصت مناسبی است تا ارزیابی همهجانبهای از دستاوردها و مشکلات پیش روی برجام صورت بگیرد. صاحب نظران مختلفی به ارزیابی مذاکرات هستهای، توافق وین و اجرای برجام پرداختهاند، اما لازم است نگاهی به دور از وابستگیهای جناحی و مبتنی بر واقعیت به توافق هستهای صورتگیرد. دستاوردهای برجام یک طیف و نه سیاه و نه سفید است. گروهی همواره سعیدارند با سیاه قلمداد کردن آن، همه دستاوردهای آن را زیر سوال ببرند وگروه دیگر در پاسخ به مواضع مخالفان توافق هستهای، دستاوردهای این توافق را بدون خدشه میدانند و مکررا اعلام میکنند که ایران به تمام دستاوردها بر اساس اجرایی شدن برجام رسیده است.
واقعیت این است که برجام باید مورد بررسی کارشناسی قرارگیرد. اگر با نگاهی واقعبینانه به برجام بنگیریم. مشاهده خواهیم کرد که مخالفان برجام چه کسانی هستند. افرادی که درآمریکا سخن از پاره کرده برجام به میان میآوردند به خوبی دریافتهاند که با اجرای برجام ایران دستاوردهای مثبتی را در عرصه بینالملل به دست آورده، مخالفان خارجی برجام به دستاوردهای برجام اعتراف دارند و اگر چنین نبود سخن از نادیده انگاشتن برجام به میان نمیآوردند. مخالفان توافق هستهای درخارج معترفند که مذاکرهکنندگان ایرانی درطول مذاکرات، محکم، متین، منطقی ومنطبق بر قوانین و عرف بینالملل عمل کردهاند، زیرا یکی از دستاوردهای بزرگ برجام در صحنه بینالمللی ایجاد شکاف در۱+۵ است. اروپا، چین و روسیه برادامه اجرای برجام تاکید دارند، زیرا معتقدند برجام سرفصل نوینی درنظام بینالملل است و میتواند سرآغازی برای پایان مناقشات بینالمللی باشد. از طرف دیگر برجام زمینه را برای تجارت خارجی ایران باز کرد و این روزها ایران به سقف صادرات اوپک بازگشته است و چنین مواردی نشان میدهد که برجام در زمینه صادرات و واردات با مشکلی روبهرو نیست. بعد از برجام کشورهایی که سهم ایران را در زمان تحریم از بازار نفتی قبضه کرده بودند در مقابل ایران در بازار نفت کوتاه آمدند. اگر برجام نبود نفت ایران بر روی آبهای آزاد و به دست دلالهای بینالمللی نفت به فروش میرفت وگروههای خاصی از جمله بابک زنجانیها، منافع ملی ایران را به جیب میزدند.
مطلبی با عنوان " کارنامه قابل دفاع دولت" در ستون اول دفتر روزنامه ایران توسط سعید لیلاز منتشر شد:
رئیس جمهوری روز گذشته در جمع خبرنگاران و در پاسخ به سؤالهای آنها، بخشهایی از دستاوردهای دولت را تشریح کرد. با این حال میتوان گفت روحانی بهتر از آنچه بیان کرد هم میتوانست عملکرد قابل دفاع همکاران خود در کابینه را توضیح دهد چرا که دولت روحانی در سه سال و نیم گذشته، کارها و خدمات بسیار بزرگی انجام داده است که برای ارائه یک گزارش بسیار مثبت و سرافرازانه به ملت ایران، آن هم برای عملکرد 4ساله یک دولت کفایت میکند. توجه به این نکته از آن رو ضروری است که به تازگی یکی از روزنامه مخالف دولت از رئیس جمهوری خواسته است فقط یک دستاورد برجام را مثال بزند یا اسم ببرد. این درحالی است که نه فقط از برجام، بلکه در مجموع عملکرد روحانی در سه سال و نیم گذشته، میتوان 30دستاورد را برشمرد. در ادامه، تنها به چند دستاورد، اشارهای کوتاه میکنم.
در سال گذشته متوسط قیمت هر تن کالای وارداتی به ایران، 37 دلار کمتر از سال 92 بوده است، آن هم در شرایطی که در سال 94 واردات مواد غذایی بشدت کاهش یافته است. با احتساب واردات 40 میلیون تن کالا به کشور در سال 94 میتوان گفت واردات کالا به کشور در سال گذشته 10 میلیارد دلار برای ملت ایران ارزانتر تمام شده است.
کورش شجاعی ستون یادداشت روز روزنامه خراسان را به مطلبی با عنوان بی توجهی پوتین به«بیداد «بی عدالتی»» آمریکا اختصاص داد که در ادامه می خوانید:
«بیداد کده ای » است این دنیا که برخی «دهکده جهانی» می خوانندش! جایی که ثروت تنها 8 نفر معادل نیمی از جمعیت جهان یعنی 3 میلیارد و 600 میلیون نفر است.
براساس تازه ترین آمار «آکسفام» که یک سازمان غیردولتی انگلیسی است مجموع ثروت این هشت نفر بالغ بر 425 میلیارد دلار می شود، بهت آورتر و تامل برانگیزتر از این ماجرا، سرعت رشد و افزایش بسیار نگران کننده شکاف بین اکثریت مردم جهان با ثروتمندان است، چرا که بنابر گزارش آکسفام در سال 2010 یعنی تنها حدود 7 سال پیش ، ثروت 388 نفر از ثروتمندان جهان با ثروت 50 درصد جمعیت مردم جهان برابری می کرده و حالا ثروت 8 نفر معادل ثروت نیمی از مردم جهان شده که این آمار از شدت بسیار نگران کننده رشد شکاف و نابرابری بین اکثریت مردم با تعداد معدودی از ثروتمندان جهان حکایت می کند.
این شکاف عمیق درآمدی حتما و حتما مشکلات پیدا و پنهان فراوانی برای مردم، ملت ها و جامعه جهانی به وجود آورده و پس از این نیز می تواند موجبات بروز مسائل و مشکلات فراوان تری را فراهم کند، این مهم می طلبد که نخبگان و کارشناسان و برنامه ریزان در سطوح مختلف تصمیم سازی تمهیداتی بیندیشند و لااقل برای جلوگیری از هرچه عمیق تر شدن این شکاف و گسترش هرچه بیشتر بی عدالتی حاکم، گام هایی بردارند.
روزنامه آفرینش مطلبی را با عنوان «وقتی که قرار نیست ما بتوانیم!» در ستون سرمقاله خود به قلم حمیدرضا عسگری اختصاص داد:
"روزگذشته معاون علمی فناوری رئیس جمهور در دومین کنفرانس ملی «مهندسی و تکنولوژیهای سبز برای آینده پایدار» با پرسشی در این زمینه که فیسبوک، ماکروسافت و برندهای مهم تلفنهای همراه چگونه توانستند بازارهای جهانی را کسب کنند، افزود: این نوع شرکتها دارای ایدههای خلاقانه بودند که این ایدهها موجب رشد آنها شد."
این گفتههای مقام علمی کشور همچون سخنرانیهای دیگر همایشها، صحبتهایی است که با خواندش تصور میشود زین پس تمام بودجههای علمی، چشماندازهای صنعتی و امور تحقیقاتی کشور بر منطق گفته شده حرکت خواهند کرد و کافی است منتظر ثمردهی این خط و مشی باشیم!.
اما درمقام عمل نه تنها چنین گفتارهای زیبایی محقق نمیشود، بلکه هیچ عزمی برای ارتقای تکنولوژی در بخشهای پربازده دیده نمیشود و مبنایی برای تغییر رویه فعلی وجود ندارد. تکنولوژی همواره با ثروت همراه است، لذا اگر توان علمی کشور در ساخت و تولید محصولات سخت افزاری و نرم افزاری ارتقا یابد مسلماً بار اقتصادی مناسبی برای جامعه خواهد داشت.
مشکل اینجاست که تکنولوژی و صنایع مادر درکشور ما در انحصار اقتصاد حکومتی قرار گرفتهاند. معاون علمی فناوری رئیس جمهوری از تکنولوژیهای سبز برای آینده پایدار سخن میگوید و ایدههای خلاقانه را موجب رشد بیان میکنند اما از همین ایدهآوران و مخترعان بومی استقبالی صورت نمیگیرد.