میر لوحی: پیام انتخاب استانداران نظامی بعد از ۴۳ سال، عدم توانایی دولت در تربیت مدیر است/ شایسته سالاری به محاق رفته و جای خود را به فامیل سالاری داده است
اینکه همه استانداران نظامی شدهاند اتفاق مثبتی نیست و دیروز نیز استانداران قم و مرکزی نیز از چهرههای نظامی انتخاب شدند. چرا ما بعد از چهل سال به اینجا برسیم که همه استانداران را از نظامیها انتخاب کنیم؟ آیا ما که این همه نیرو تربیت کردیم غیر از امامصادقیها و نظامیها چهرههای دیگری نبودند که بتوان از تجربه، تخصص و مهــارت آنها در حوزههای مختلف مخصوصا استانداریها استفاده کرد. با این رویکرد پیام قابل تاملی را ارسال میکنیم که بعد از چهل و سه سال نتوانستیم در این همه دانشگاه و حتی خود سازمان مدیریت؛ مدیری تربیت کنیم و در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی همه افراد را کنار زدهایم. افکار عمومی نیز اینها را در کنار هم قرار میدهد و نتیجه میگیرد که شایستهسالاری به محاق فراموشی رفته و جای خود را به فامیلسالاری داده است.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ سیدمحمود میرلوحی فعال سیاسی اصلاحطلب به انتخاب استانداران نظامی واکنش نشان داد و گفت: «غیر از امامصادقیها و نظامیها چهرههای دیگری نبودند که بتوان از تجربه، تخصص و مهــارت آنها استفاده کرد. با این رویکرد پیام قابل تاملی را ارسال میکنیم، که بعد از چهل و سه سال نتوانستیم در این همه دانشگاه و حتی خود سازمان مدیریت مدیری تربیت کنیم.
یعنی واقعا در این چهل سال استاندار اصولگرای سالم متخصص استانشناس مورد قبول مردم نداریم که همه استانداران از نیروهای نظامی انتخاب میشوند.»
مشروح گفت و گو با سید محمود میر لوحی معاون پارلمانی وزارت کشور در دولت اصلاحات، استاندار آذربایجان غربی و استاندار سمنان در دولت سید محمد خاتمی با آرمان در دیل آمده است:
رئیسجمهور گفته بود که ملاک خود را برای انتصاب شایستهسالاری و کارآمدی قرار خواهــد داد اما به اذعان بسیاری از کارشناسان سیاسی و آنچه در جامعه دیده میشود این انتصابات بیشتر جنبه فامیلی و جریانی پیدا کرده؛ ارزیابی شما از این مساله چگونه است؟
دنیای امروز دنیای فناوری و تخصص است و در خود تخصص نیز به دو مساله مدرک و توانمندی و کارآمدی توجه میشود. ما از ابتدای انقلاب گفتیم تعهد چون برخی صرفا با تخصص روی کار آمدند و اتفاقاتی رخ داد که مشخص شد فقط تخصص کفایت نمیکند و بعدا گفته شد که ملاک باید تعهد و تخصص باشد. لذا در حوزههای مختلف افراد باید ضمن تخصص به آرمانهای نظام و انقلاب نیز پایبند باشند.
همینطور در دولتهای مختلف جلو آمدیم تا به امروز رسیدیم اما متاسفانه میتوان گفت که امروز دولت نه حزبی است و نه مبنای تخصصی دارد. اگر تخصصگرایی هم ملاک باشد باید به وزارتخانهها بروند و متخصصترین و باسابقهترین افراد را انتخاب کنند و به کار گمارند. اما متاسفانه ساختار عجیبی در این انتصابها است. به نظر میآید که نمیتوان یک مدل مشخصی را مطرح کرد. آقای رئیسی گفتند دولت فراجناحی و برخی فکر کردند که وی از 3 بخش کشور یعنی مستقلین، اصلاحطلبان و اصولگرایان افرادی را انتخاب خواهد کرد که من پیش از این هم گفتم شوخی است و به دلایل مشخص نباید در شرایط کنونی چنین انتظاری داشت. به هر حال مشخص بود که همه انتصابها از درون اصولگرایان خواهد بود اما آیا از درون اصولگرایان نیز این افرادی که در هیات دولت، معاونین وزرا و... انتخاب شدند باز دقیقا مطالعه شد و بامعیارهای تخصص، سلامت، تجربه، کارآمدی و خوشنامی این انتصابها صورت گرفت؟ آنچه مشخص است دیده نمیشود که چنین کاری صورت گرفته باشد.
به همین دلیل ملاحظه میکنید که مطرح میشود اغلب میگویند این افراد معروف به امام صادقیها هستند یا انتصابات فامیلی مطرح میشود و آن اتفاقی که در شهرداری تهران افتاد مدنظر جامعه قرار میگیرد که افکار عمومی نیز مرتب در حال کشف این مسائل است.
نوع رویکرد دولت در انتصاب استانداران این ذهنیت را به جامعــه القا میکند که گویا قرار است استانها با رویکـردی غیرسیاسی و صرفا نظامی مدیریت شوند؛ تحلیل شما از انتصاب استانداران نظامی از سوی وزارت کشور چگونه است؟
اینکه همه استانداران نظامی شدهاند اتفاق مثبتی نیست و دیروز نیز استانداران قم و مرکزی نیز از چهرههای نظامی انتخاب شدند. چرا ما بعد از چهل سال به اینجا برسیم که همه استانداران را از نظامیها انتخاب کنیم؟ آیا ما که این همه نیرو تربیت کردیم غیر از امامصادقیها و نظامیها چهرههای دیگری نبودند که بتوان از تجربه، تخصص و مهــارت آنها در حوزههای مختلف مخصوصا استانداریها استفاده کرد
در مجمع استانداران میبینیم که با 300 استاندار کشور از زمان مرحوم بازرگان تا امروز، همه با ترکیب جامعی از اصلاحطلب و اصولگرا حضور داشتند. به چه دلیل اعلام میشود که این چهل ساله را قبول نداریم و نظامیها باید در اکثر حوزهها از قبیل استانداریها و فرمانداریها حضور داشته باشند.
با این رویکرد پیام قابل تاملی را ارسال میکنیم که بعد از چهل و سه سال نتوانستیم در این همه دانشگاه و حتی خود سازمان مدیریت؛ مدیری تربیت کنیم و در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی همه افراد را کنار زدهایم. افکار عمومی نیز اینها را در کنار هم قرار میدهد و نتیجه میگیرد که شایستهسالاری به محاق فراموشی رفته و جای خود را به فامیلسالاری داده است. کاری هم نمیتوان کرد و نمیتوان به افکار عمومی گفت اینطور ارزیابی نکنید یا اینگونه نبینید.
لذا افکار عمومی با ساختار فعلی فضای مجازی همه چیز را میبیند و کشف میکند. به نظر من آقای رئیسی وقتی گفت میخواهد فراجناحی عمل کند تصور این بود که یک مانیفستی دارند و برای جامعه توضیح میدهند که از نظر سنی 30 درصد از مدیران را از زنان خواهم گذاشت که میبینیم چنین چیزی نیست و خبری از انتصاب خانمها در وزارتخانهها و استانداریها نیست. یا میگویند جوانان را سهمیه میدهیم و 50 درصد انتصابات باید از جوانان باشد که میبینید با این معیار همخوانی ندارد. از طرفی شعار آقای رئیسی سلامت اداری و مبارزه با فساد است و میگویند که ما بررسی کردیم که اینها مدیرانی هستند که هیچ سابقه تخلف ندارند. در این شرایط رئیسجمهور میتواند اینها را بگوید که انتصاباتش هیچ کدام سابقه رانت، سوءاستفاد و تخلفات اداری نداشتند. جامعه نیز مطلع میشود و بررسی میکند. امروز اقوام منتظرند تا ببینند سهم اقوام در دولت چه شده است. باید در افراد نخبه و کارآمد بگردیم و آنها را پیدا کرده و به مردم معرفی کنیم. البته نه اینکه بگویم این اتفاق نیفتاده است چنانکه گفته میشود انتصابات در سازمان محیط زیست در همین راستا بوده است. ولی به نظر من دولت یا شهرداری تهران باید مانیفست انتصابات خود را اعلام کند که بر چه اساسی این انتصابات را انجام داده است.
اصولگرایــان در دولت گذشته بسیار انتقاد میکردند کــه همه انتصابات بر مبنای فامیلبازی و گرایشــات حزبی بوده و این رویکرد را تخطئه میکردنــد پس اساسا چه شده است که خودشان نیز بعضا در انتصابات به این رویکرد روی آوردهاند؟
ما یک نفر را در شهرداری تهران آن هم بر اساس سواد و تحصیلات آوردیم در منطقه 9 ببینید چقدر بر روی آن یک نفر مانور دادند. اما الان اگر بخواهیم که شرایط را با این ملاک و معیار بسنجیم اوضاع خیلی عجیب و غریب میشود. بالاخره اگر این مسائل واقعیت ندارد پاسخ دهند اما اگر هست نشانه خوبی نیست. اصولگرایان حداقل از جناح خودشان سالمترین، متخصصترین و سیاسیترینهای جناح خودشان را انتخاب کنند. یعنی واقعا در این چهل سال استاندار اصولگرای سالم متخصص استانشناس مورد قبول مردم نداریم که همه استانداران از نیروهای نظامی انتخاب میشوند. امروز دوازده میلیون تحصیلکرده در کشور داریم اما آیا این درست است که فقط از دانشگاه امام صادق انتخاب کنیم؟ بسیار خب اما آنها هم اصولگرا هستند اما وقتی اینگونه عمل میکنیم جامعه نیز واکنش نشان میدهد. چرا باید هر کسی در اطرافش بگردد ببیند چه کسی هست که به واسطه او سر کار برود. مگر آقای رئیسی یک سازمانی را معرفی نکرد که مردم برای انتخاب مدیران پیشنهاد بدهند پس آن اطلاعات کجا رفت؟ چطور شد که از آن اطلاعات فقط نظامیها و امام صادقیها پیدا شدند. لذا به نظر میرسد که آقای رئیسی باید از نو در انتصابات یک ارزیابی و تجدیدنظر بکند.